۱_هیچ چیز مقدس نیست به معنی تهاجم به ارزشها ومیثاق های ملی و مردمی و دستآوردهای بشری نیست !
تقدس مآبی و تقدس گرایی ازمقدس کردن باورهایمان می آید حال آن باورمی تواند مذهبی باشد یاغیر مذهبی
وقتی من نسبت به باورم تعصب کوردارم و هیچ باور دیگری را نمی پذیرم وبه آن حق حیات نمی دهم
تقدس مآبی و تقدس گرایی ازمقدس کردن باورهایمان می آید حال آن باورمی تواند مذهبی باشد یاغیر مذهبی
وقتی من نسبت به باورم تعصب کوردارم و هیچ باور دیگری را نمی پذیرم وبه آن حق حیات نمی دهم
۲_هیچ فرقی با دیکتاتورها ندارم
در طول تاریخ هم دیکتاتوریهای مذهبی داشته ایم هم غیرمذهبی
باورها وقتی خود را حق مطلق می پندارند و برای همسو کردن جمع با خود به دنبال حذف باورهای دیگر هستند دیکتاتوری شکل می گیرد.
همه باورها در یک اجتماع انسانی و آزاد حق حیات دارند.
در طول تاریخ هم دیکتاتوریهای مذهبی داشته ایم هم غیرمذهبی
باورها وقتی خود را حق مطلق می پندارند و برای همسو کردن جمع با خود به دنبال حذف باورهای دیگر هستند دیکتاتوری شکل می گیرد.
همه باورها در یک اجتماع انسانی و آزاد حق حیات دارند.
۳_وقتی می گوییم هیچ امری مقدس نیست یعنی هر امر مقدسی قابل نقد است.
نقد با فحاشی و توهین و ناسزا تفاوت بسیاری دارد.
منتقد برای نقد هر امری نکات ضعف و اشتباه آن چیز را بیرون می کشد و با نقدش تلاش می کند نکات منفی را عریان و عیان کند.
نقد با فحاشی و توهین و ناسزا تفاوت بسیاری دارد.
منتقد برای نقد هر امری نکات ضعف و اشتباه آن چیز را بیرون می کشد و با نقدش تلاش می کند نکات منفی را عریان و عیان کند.
۴_با مشخص شدن نکات منفی آن امر موردِ نظر روشنگری شکل می گیرد نه با فحاشی و ناسزاگویی
باورمندان به یک امر بشری در ضمیر ناخودآگاه خود مقداری تعصب نسبت به آن امر دارند زیرا هویت و شخصیت آنها وابسته به آن باور است.
به مثال زیر توجه کنید 👇👇👇
باورمندان به یک امر بشری در ضمیر ناخودآگاه خود مقداری تعصب نسبت به آن امر دارند زیرا هویت و شخصیت آنها وابسته به آن باور است.
به مثال زیر توجه کنید 👇👇👇
۵_هر ایدولوژی باور محسوب می شود یعنی یک خداناباور هم باورهای خود را دارد و نسبت به آن باورها حتما مقداری تعصب دارد.
پس اگر بخواهیم نسبت به باورمان تعصب خشک و کور نداشته باشیم باید اصل پذیرش باور دیگران را بیاموزیم.
پس اگر بخواهیم نسبت به باورمان تعصب خشک و کور نداشته باشیم باید اصل پذیرش باور دیگران را بیاموزیم.
۶_منیت و خودمحوری انسان موجب میشود که این احساس تعصب با درجات متفاوت در همگان بوجود بیاید.
مشکل ما در ایران باورها نیستند که با تاختن به آن باورها مشکل حل شود !
در ایران دیکتاتوری مذهبی وجود دارد یعنی یک نظام توتالیتر که برای ظلم به مردم و بهره کشی از آنها به مذهب چنگ انداخته
مشکل ما در ایران باورها نیستند که با تاختن به آن باورها مشکل حل شود !
در ایران دیکتاتوری مذهبی وجود دارد یعنی یک نظام توتالیتر که برای ظلم به مردم و بهره کشی از آنها به مذهب چنگ انداخته
۷_این رویه همه دیکتاتورهاست آنها از ایدولوژی اکثریت برای چیدن پایه های دیکتاتوری خود استفاده می کنند
در چین مائو
در شوروی استالین
در آلمان هیتلر
در ایتالیا موسولینی
در شیلی پینوشه
در اسپانیا فرانکو
در ایران خمینی
و در دیکتاتوری نوین و پیچیده امروز گلوبالیسم
در چین مائو
در شوروی استالین
در آلمان هیتلر
در ایتالیا موسولینی
در شیلی پینوشه
در اسپانیا فرانکو
در ایران خمینی
و در دیکتاتوری نوین و پیچیده امروز گلوبالیسم
۸_پس غیر مذهبی بودن دلیل از بین رفتن دیکتاتوری نیست
ما تا زمانی که نسبت به باورهایمان تعصبات کور داریم و خود را حق مطلق می دانیم امکان بوجود آمدن دیکتاتوری همیشه مهیاست.
تنها اصلی که میتواند به دموکراسی و آزادی کمک کند جدایی ایدولوژیها از حکومت و سیاست و قانون اساسی ست.
ما تا زمانی که نسبت به باورهایمان تعصبات کور داریم و خود را حق مطلق می دانیم امکان بوجود آمدن دیکتاتوری همیشه مهیاست.
تنها اصلی که میتواند به دموکراسی و آزادی کمک کند جدایی ایدولوژیها از حکومت و سیاست و قانون اساسی ست.
۹_در قانون اساسی ست که باید تضمینات لازم برای جلوگیری از دیکتاتوری آورده شود.
هر انسانی در درون خود دیکتاتوری کوچک دارد که نیمه تاریک پنهان ما همیشه منتظر آن دیکتاتور کوچک است.
هیچ چیز مقدس نیست یعنی کشتن آن دیکتاتور کوچک که در درون ما و من زندگی می کند.
هر انسانی در درون خود دیکتاتوری کوچک دارد که نیمه تاریک پنهان ما همیشه منتظر آن دیکتاتور کوچک است.
هیچ چیز مقدس نیست یعنی کشتن آن دیکتاتور کوچک که در درون ما و من زندگی می کند.
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
