خدایی که محمد در قرآن معرفی کرده یک سادیست روانی است که از سویی هدايت و گمراهی مردم را منوط به اراده و مشيت خود میداند ولی همین مردمی را که علتِ گمراهیشان اراده ی خود اوست را وعده عذاب جاودان داده است!
۲/«و لو شئنا لآتينا كلّ نفس هداها و لكن حقّ القول منّي لأملأنّ جهنّم من الجنّة و النّاس أجمعين»(سجده_۱۳)
ترجمه:👈اگر می خواستيم بر هر شخصی نور هدايت می انداختيم اما حرف من حق است و دوزخ را از جنّ و اِنس پر خواهیم کرد!
۳/سپس بی درنگ در آیه بعد میگوید:
«فذوقوا بما نسيتم لقاء يومكم هذا إنّا نسيناكم و ذوقوا عذاب الخلد بما كنتم تعملون»(سجده_۱٤)
ترجمه؛پس به سزای اينکه روز واپسين رافراموش کرديد اکنون بچشيد عذاب را.ما هم اکنون شما را فراموش می کنيم و شما برای هميشه بسزای اعمال خود در عذاب خواهيد بود
٤/خدا خود نخواسته است که مردم هدايت شوند و آنوقت سزای هدايت نشدن، عذاب است، آنهم عذاب جاويد. چنانکه
صريحاً در چند آيه قرآن از جمله آيه ٢۵ سوره انعام گفته است:
«..و جعلنا على قلوبهم أكنّة أن يفقهوه و في آذانهم وقرا...»
يعنی اینکه⇩
۵/ما بر قلب آنان پرده کشيده ايم تا فروغ ايمان بر آنان نتابد و در گوش آنان سنگينی گذاشته ايم
که کلمه حق را نشنوند!
و باز بيش از پنجاه شصت آيه هست که عذاب اليم جاودان برای مردمی که خود نخواسته است هدايت شوند،ذخيره کرده است که تعدادی از آنها را می آوریم:⇩
٦/«اِنَّ الَّذينَ حَقَّت عَلَيهِم کَلِمَتُ رَبَّکَ لايؤمِنُونَ»(یونس_۹۵)
ترجمه: 👈کسانی که نامزدِ #عذاب و #قهر خداوندند ايمان نمی آورند!
«وَلَو شِئنا لَاتَينا کُلَّ نَفَسِ هُديها»(سجده_۱۲)
یعنی اینکه اگر می خواستيم،نور هدايت در هر نفسی می افکنديم.
۷/ولی با این وجود آنها را، آنهايی که خودش نخواسته است هدايت شوند، به هلاکت وعذاب شديد تهديد می کند!
آیات ۹۹و ۱۰۰_یونس:
«ولو شاء ربک لآمن من في الأرض كلهم جميعا أ فأنت تكره النّاس حتّى يكونوا مؤمنين(۹۹)و ما كان لنفس أن تؤمن إلاّ بإذن اللّه و يجعل الرّجس على الّذين لا يعقلون(۱۰۰)
۸/ترجمه آیات بالا:
👈اگر خدای تو می خواست همگی ساکنان کره زمين ايمان می آوردند. آيا تو می توانی آنها را به ايمان
بکشانی؟
👈هيچ فرد آدمی جز (به اراده خدا) ايمان نمی آورد و پليدی را ملازم مردمان غيرعاقل
ساخته است.
۹/و يقول الّذين كفروا لو لا أنزل عليه آية من ربّه قل إنّ اللّه يضلّ من يشاء و يهدي إليه من أناب(الرعد_۲۷)
ترجمه:
👈در حقيقت خداست كه هر كس را بخواهد گمراه ميكند!👉 و هر كس
را كه [به سوى او] بازگردد به سوى خود راه مى نمايد.
۱۰/و لو شاء اللّه لجعلكم أمّة واحدة و لكن يضلّ من يشاء و يهدي من يشاء و لتسئلنّ عمّا كنتم تعملون(نحل_۹۳)
ترجمه:و اگر خدا میخواست قطعا شما را امتى واحد قرار میداد 👈ولى خدا
هر كه را بخواهد گمراه ميكند و هر كه را بخواهد هدايت مى كند👉 و از
آنچه انجام میداديد حتما سؤال خواهيد شد!
۱۱/يوم تولّون مدبرين ما لكم من اللّه من عاصم و من يضلل اللّه فما له من هاد(غافر_۳۳)
ترجمه: 👈كسی را كه خدا گمراه كند هدايتگری نخواهد داشت!
مشابه این آیه در آیه ۱۸٦ اعراف و بسیاری از آیات دیگر قرآن آمده است.
۱۲/چنين خدايی که خود نخواسته است مردم
ايمان آورند، چرا باید از ايمان نياوردن آنها به خشم آيد؟ خشم هنگامی روی می دهد که امری مخالف ميل و اراده یک
شخص رخ داده باشد.
مگر ایمان نیاوردن این مردم، مدلولِ اراده ی خود الله نبوده است؟
۱۳/در آیات بسیاری از قرآن اشاره شده است که تمامی مسائل مربوط به انسان وجهان و کائنات از جمله اعمال وکردار انسان، تمامی سخنان و افکار، تولد و مرگ او و.. توسط الله از پيش مشخص و تعيين شده در «لوحی محفوظ» ثبت و نگهداری می شود. و بدين سان، انسان عاری از قدرت تشخيص و انتخاب است.
۱٤/اما در سوی ديگر، همين الله در اياتی چند شديدا تهديد و تأکيد می کند که انسان مسئول مستقيم اعمال خويش است و برای آنانی که به راهی غير از انچه مقرر کرده ايم می روند اتشی سخت مهيا کرده است!
(۱۰٤ انعام_۱۵ جاثيه_٦۷ توبه_۵۱ اعراف_ النجم ۳۸ و ۳۹)
۱۵/و باز در کنار اين تناقض آشکار«يک بام و دو هوا»در جای ديگر الله در اقدامی غیرمترقبه اعلام می کند که «شيطان را مأمور گمراهی انسانها قرار داده است»(سبا_۲۱)
در همين رابطه دکتر شجاع الدين شفا در کتاب تولدی دیگر چنين متذکر می شود:⇩
۱٦/«البته با همه گذشت قرون، هنوز بدين دو پرسش پاسخ قانع کننده ای داده نشده است که اگر خدا خودش به شيطان اجازه داده بود که مردمان را گمراه کند، گناه ادم و حوا که فريب اين شيطان را خوردند چه بود؟ و بهفرضِ آن هم که اين دو گناهکار بودند⇩
۱۷/چرا بايد فرزندان نسل های بعدی آنها بابت گناه اين پدر و مادر ساده لوح جواب پس بدهند؟»(تولدی ديگر_۳۸۸) حال با توجه و بر مبنای چنين چند گانگی هائی، چگونه می توان جايگاه «جبر» و «اختيار» را در فلسفه دين اسلام از هم تفکيک کرد؟!
اگر انسان «مختار» است⇩
۱۸/پس منظور از تأکيدهای مکرر قران برای «از پيش تعيين شده بودن» همه چيز و وجود نوعی مرکز بايگانی بنام«لوح محفوظ» و اصولن «فلسفه تقدير»چيست؟ اگر انسان «اجبار» داشته و درحوزه ای غير اختياری می زيد، پس ديگر تدارک مکانهايي بنام بهشت و جهنم به منظور پاداش و جزای اعمال انسان در چيست؟
۱۹/و اصولن سنجش اعمال انسان بر چه مبنايی انجام می گیرد و اين سنجش در حياتی کاملن مشخص و از پيش تعيين شده چه کاربردی دارد؟!
پایان
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
۱/۱٦) بارها از سوی اسلامگرایان شنیدیم که میگویند زن در جوامع غربی کالایی جنسی در اختیار مردان است، این ادعا عموما از سوی آن طیف از افراد مذهبی بیان میشود که حتی نیم نگاهی به کتاب مقدس خود نیانداخته اند #رشته_توییت
به آیات زیر توجه کنید:👇
۲/زيّن للنّاس حبّ الشّهوات من النّساء و البنين و القناطير المقنطرة من الذّهب و الفضّة و الخيل المسوّمة و الأنعام و الحرث ذلك متاع الحياة الدّنيا و اللّه عنده حسن المآب(آل عمران_۱٤)
ترجمه:👇
۳/برای مردم(انسانها) لذت شهوت از زنان و داشتن پسران و سرمایهی زیاد از طلا و نقره و اسبهای ممتاز و دامها و کشاورزی، جلوه داده شده است، اينها #کالاهای_زندگی دنیا هستند، و سرانجام نيک، نزد الله است.
۱/۲۰ ماجـرای شبیـخونِ تاراجگرانه ی پیـامبر اسـلام به قبیـله بنی مصـطلق[شاخه ای از بنی خزاعه] و تصـرف #جـویـریه دخـترِ رییـس قبـیله و اجـازهٔ همبـستری با زنـان ایـن قبیله به یاران خود که بعنـوان سبـایا و تـاراج انسانی از چـادرها بیـرون کشـیده شـده بـودند
۲/محمد در سـال ششم هـجری بەقبيلـۀ بنـی مـصطلق شبيخون غافلگيرانه ای زد.در اين شـبيخون کە در نـيم شـبی تاريـک کە مـردم قبيلـه در خـواب بودنـد انجـام گرفـت بـيش از ۱۰۰ زن و دختـر و کليـۀ اثـاث چادرهـا و صــدها شــتر و چنــد هــزار گوســفند بە دســت محمد و يــارانش افتــاد
۳/روز ديگــر، محمد پس از جـداکردن خمـس خـود، بقيـه را در ميـان يـارانش بەرسـمِ معمـول تقسيم کرد، و اثاث و اسبابِ فرسوده را نيز گذاشت تا بعدتر در مزايـده بفروشـد و بهايش را در ميان شرکت کنندگان در اين غَزوه تقسيم کند
در مورد زنده به گور کردن دختران در عربستان پیش از اسلام
۱/دودمان لخمی ها در زمان ساسانیان بر امارت حیره[واقع در عراق امروزی] فرمانروایی داشت.
وظیفهٔ مهم این دولت که از زمان اردشیر بابکان تاسیس شده بود، راندن اعراب مهاجم از مرزهای ایران و بهویژه حفظ بینالنهرین از هجوم بدویها
۲/و نظارت بر مسیر کاروانهای بازرگانی از شرق عربستان به حجاز و یمن بود.
فرمانروای حیره در زمان پیش از اسلام ،نعمان بن منذر بوده است که از قرار معلوم قبیله ای عرب بنام بنی تمیم که بعدها مسیحی نسطوری شده بودند و خراجگذارِ لخمی ها بوده اند مدتی از دادن خراج خودداری میکنند
۳/و نعمان بن منذر بر سر آنان لشکرکشی میکند.
باقی ماجرا را از کتاب تاریخ تمدن اسلام نوشته جرجی زیدان ص ۹۱۹ دنبال میکنیم:
(۱/۲۹) ابتدا شرحی بر جایگاه زن در قرآن:
از سیر در قرآن و از سیاق آیاتی که در مورد زنان آورده شده،شأن و منزلت توهین آمیزِ زن و برتری ذاتی مردان بر زنان قابل درک و فهم است
در آیات زیر بطور واضح برتری و سیادت مرد بر زن ذکر شده است:👇
۳/ترجمه👆: مردان بر زنان غلبه دارند (مسلط هستند)
👈بدليل اينكه خداوند بعضى از انسانها را بر بعضى ديگر برترى بخشيده است، و نيز از آن روى كه مردان از اموال خويش (براى زنان) خرج مىكنند.
۱/به ابی عبدالله (در اینجا منظور امام صادق) گفتم:
مردی واژن کنیزکش را برای برادرش حلال میکند حکمش چیست؟
گفت: برای او حلال است، گفتم: اگر از او فرزندی بوجود آمد(حکمش چیست)؟ادامه👇
۲/گفت: آن فرزند متعلق به صاحب کنیزک است مگر اینکه با صاحب کنیزش هنگامی که بر او حلال کرده شد شرط کند که اگر فرزندی پدید آمد آزاد باشد.
تهذیب الاحکام ج۷ ص۲٤٦
۳/قال ابوعبداالله(منظور امام صادق): يا محمد خذ هذه الجاريه تخدمك و تصيب منها فاذا خرجت فارددها الينا
ترجمه:
امام صادق:ای محمد (يكی از ياران) اين كنيز را ببر برای اينكه به تو خدمت كند و تو از او لذت جويی و هرگاه كه خواستی خارج شوی(مسافرت كنی)او را به ما برگردان.
منابع👇
(۱/۱۵)_از احکام ضداخلاقی دین اسلام جواز کتک زدن به خاطر نافرمانی از شوهر است.مصادیق این نافرمانی بر طبق آیات و روایات، بسیار زیاد بوده
ادامه👇
۲/اما تاسف برانگیز ترین آنها جواز کتک زدن زن و قطع نفقه ی او به خاطر تن ندادن به سکس مقعدی با شوهر است.
جواز کتک زدن زن به خاطر نافرمانی از شوهر در قرآن:👇
۳/ترجمه آیه ۳٤ سوره نساء:مردان، از آن جهت كه خدا بعضى را بر بعضى برترى داده است، و از آن جهت كه از مال خود نفقه مىدهند، بر زنان تسلط دارند. پس زنان شايسته، فرمانبردارند و در غيبت شوى عفيفند و فرمان خداى را نگاه مىدارند.
ادامه ترجمه👇