facesofcrime.org/profile/ POSITIONS AND VIOLATIONS
•Member of the IRGC Statute Board, National (1979)
•Founder and commander of the IRGC’s intelligence unit, National (1979 - 1981)
Human Rights Violation: Participation in the repression, torture and execution of political opponents (1979 - 1981) justice4iran.org/persian/public…
Chief Commander of the IRGC, National (1981 - 1997)
•Human Rights Violation: Participate in the repression, torture and execution of political opponents (1981 - 1997) justice4iran.org/persian/wp-con…
Human Rights Violation: Participation in the overseas assassination of political dissenters (1981 - 1997)
•Commander of Khatam al Anbia HQ, National (1988 - 1989)
•Member and secretary of Expediency Discernment Council, National (1997 - present)
•Human Rights Violation: Supporting the suppression of protesters (Jan 2018)
•Human Rights Violation: Supporting the suppression of the rights of the Gonabadi Darwish minority (19 Feb 2018 - 20 Feb 2018) read more
•Re-membership in the IRGC and teaching at Imam Hussein University, National (2015 - present)
پژواک مقاومت: روح ناکامنشدنی زنان ایرانی در برابر ستم مردسالارانه و دیکتاتوری نظامی و مذهبی - ایران اشغالی، مستعمره اخوندها
«روز جهانی زن در کشوری که سلطه مردسالارانه آن بیداد میکند، بی معنی ست...
مگر میشود ظلمی که در این تاریخ بر زنان این سرزمین شده با تمام وجود لمس نکرده باشی؟!
زنان قهرمانی که قربانی ریشه های پیچ در پیچ خشونت در اینجغرافیا بوده اند؛ اما از پا ننشستند تا فرزاندانشان سربلند زندگی کنند...
زنانی که در برابر ظلمی که به آنان شده، عصیان می کنند و منتظر منجی نمی مانند...
مادرانی که به جرم خونخواهی فرزندشان، به بند کشیده شدند؛ اما نشکستند و راسخ تر شدند...
زنانی که با تنی سرد، ده ها و صدها هُرم آفتاب را درون سرمای سوزان زندان تجربه کردند و از امید و آرمان خود دست نکشیدند...
مادران سوخته دلی که شکنجه و تحقیرشان کردند؛ اما شعله درونشان فرو که نه؛ تازه، زبانه کشید...
زنانی که فرزندشان را در چاردیواری زندان به دنیا آوردند و آزاده بزرگش کردند...
زنانی که پشت در زندانِ مردان نامرد، در آرزوی به آغوش کشیدن فرزندشان مو سپید کردند...
مادرانی که در هجران فرزندان خود سوختند و بی آخرین دیدار به خواب رفتند..
زنانی که از فکر کردن به مرگ رها شدند و وقتی باتوم و تفنگ و شوکر بدستان را میدیدند،فریاد زن، زندگی، آزادی سر دادند...
چطور میتوان رنج مادران داغدیده، زنان آزادیخواه دربند، زنان قربانی خشونت خانگی و نگاه نگران مادران دانشآموزان مسموم شده را ندید؟که این درد، نه فقط درد جنس زن، که درد همه ایران است …
این روز، یاداور ژینا، نیکا، حدیث و همه آنان که هنوز نامشان را صدا نکرده اند، است؛ برای خاطر ترس، برای خاطر بغض، برای شور، برای خاطر آن کلمه، برای آن لحظه که در زیر پوستمان، در تک تک سلولهایمان و در قلبمان، تا به امروز ادامه یافته...
من، زنی از این مرز و بوم یقین دارم که روح بیدار زنان سرزمینم، آرام نمی ماند و پرده از راز خاکستر برمیدارد...
و می دانم...
می دانم ..
که آن روز دور نیست...» شهناز
درود بر شیرزنان و دلاورمردان ایران زمین، در اعماق تاریخ و از دل سیاهچالهای تیره، همواره طلایهدارانی برای یافتن مسیری به سوی آفتاب بودهاند. در این میان، زنان ایرانی نه تنها در کنار مردان بلکه در خط مقدم مبارزه برای ساخت آیندهای روشن و عاری از استبداد و تبعیض، نقشآفرینی کردهاند.
زنان و دختران ایران با شجاعتی استثنایی در مبارزات اجتماعی و سیاسی شرکت کرده و نشان دادهاند که آیندهای مبتنی بر برابری، صلح و پیشرفت ممکن است. آنها ثابت کردهاند که جامعهای بدون خشونت و تبعیض، جامعهای است که در آن هر فرد فارغ از جنسیت، قادر به ایفای نقش خویش است.
برای رسیدن به چنین جامعهای، زنان باید در همه ابعاد، از جمله در فرایند گذار به دموکراسی، فعالیتهای سیاسی-اجتماعی، ساختارهای قدرت و تصمیمگیریهای کلان، نقش موثری ایفا کنند. برابری جنسیتی نه تنها به معنای فرصتهای برابر برای همه است بلکه به معنای توانمندسازی زنان برای داشتن حق انتخاب و تصمیمگیری در زندگی فردی و اجتماعی آنها نیز میباشد.
تقویت حقوق زنان و رفع موانع از مسیر مشارکت سیاسی و اجتماعی آنها، گام اساسی در دستیابی به برابری جنسیتی است. حمایت جهانی از زنان، از ایران گرفته تا دیگر نقاط جهان، ضروری است. کشورهایی که زنان در آنها نقش فعال دارند، نشاندهندهی جوامعی دموکراتیکتر، پاسخگوتر و عادلانهتر هستند.
برای پیشبرد این مسیر، پیشنهاد میشود:
- آموزش و تقویت مهارتهای زنان در سازمانهای مدنی و احزاب سیاسی صورت گیرد.
- دسترسی و نقش زنان در بخشهای عدالت و قضایی گسترش یابد.
- در دوران گذارهای سیاسی و پس از آن، از مشارکت زنان حمایت به عمل آید.
ما به سمت فردایی حرکت میکنیم که در آن، زن و مرد، دست در دست هم، برای ساخت جامعهای آزاد، عادل و پیشرفته تلاش میکنند. «زن، زندگی، آزادی» نه تنها شعار، بلکه آیندهای است که ما با هم میسازیم.
۲/
این گفتمان باید با همکاری و همافزایی همگانی، از جمله ایجاد انجمنها، برگزاری کارگاهها و جلسات آموزشی، همکاری با سازمانهای بینالمللی، انجام تحقیقات و نظرسنجیها و راهاندازی کمپینهای آگاهسازی گسترش یابد. تنها از این راه است که میتوانیم به جامعهای دست یابیم که در آن هر صدایی شنیده شده و هر فردی بتواند در ساخت آیندهای پایدار و پیشرفته نقشآفرینی داشته باشد. هر قدم کوچک در این مسیر، نه تنها یک پیشرفت بزرگ برای زنان ایرانی به حساب میآید، بلکه برای جامعهی جهانی نیز الهامبخش است. مشارکت و حضور فعال زنان در تمامی عرصههای جامعه، بهویژه در فرآیندهای تصمیمگیری و ساختارهای قدرت، نه تنها به تحقق برابری جنسیتی کمک میکند، بلکه زمینهساز توسعهی پایدار و جامعنگری میشود.
در این راستا، اهمیت نقش آفرینی زنان در دوران گذار سیاسی و فرایندهای صلحآمیز بیش از پیش آشکار میشود. زنان با دیدگاههای متفاوت و رویکردهای نوآورانه خود میتوانند به گفتگوهای ملی و بینالمللی عمق بخشیده و راهکارهای جدیدی برای حل منازعات ارائه دهند. زنان با تجربیات متنوع و دیدگاههای خود میتوانند در ایجاد فضایی برای گفتگو و تفاهم نقش مهمی ایفا کنند.
این امر مستلزم آن است که زنان از دسترسی برابر به منابع، آموزش و فرصتهای اقتصادی برخوردار باشند تا بتوانند به طور کامل در جامعه مشارکت کنند. ایجاد فرصتهای برابر برای زنان در عرصههای کارآفرینی، علم و فناوری، هنر و فرهنگ، ضروری است تا زنان بتوانند توانمندیها و خلاقیتهای خود را به کار گیرند
در پایان، تأکید بر این نکته ضروری است که دستیابی به جامعهای برابر و عادلانه، تنها با حضور و مشارکت همه افراد جامعه، اعم از زنان و مردان، امکانپذیر است. همافزایی و همکاری بین تمامی اقشار جامعه میتواند به شکلگیری فرهنگی مبتنی بر احترام متقابل، تفاهم و همدلی منجر شود. آیندهای که ما برای آن تلاش میکنیم، آیندهای است که در آن هر فرد، صرف نظر از جنسیت، نژاد، مذهب یا موقعیت اجتماعی، میتواند به طور کامل و بدون هیچگونه محدودیتی در جامعه مشارکت کند و به توسعهی آن کمک نماید.
برای رسیدن به این هدف، ما باید همچنان به تبادل ایدهها و تجربیات، گسترش آموزش و ارتقای آگاهی اجتماعی، و پشتیبانی از تلاشهای فردی و جمعی ادامه دهیم. تنها از این راه است که میتوانیم جامعهای را بسازیم که در آن هر فردی قادر به دستیابی به تمام پتانسیل خود باشد و در نتیجه، جامعه به طور کلی پیشرفت کند.
در ادامهی این مسیر، ارزشمند است که فضاهای امن و حمایتگر برای تبادل نظر و ابراز عقیدهی زنان ایجاد شود. این فضاها میتوانند در قالب انجمنهای محلی، کافههای گفتگو، وبینارها و کارگاههای آنلاین باشند که در آنها زنان از همهی اقشار جامعه میتوانند تجربیات و دیدگاههای خود را به اشتراک بگذارند و از یکدیگر یاد بگیرند.
تشویق زنان به اتخاذ نقشهای رهبری و تصمیمگیری نیز باید در اولویت باشد. برای این منظور، ضروری است که برنامههای آموزشی و توسعهی حرفهای ویژهای طراحی و اجرا شوند که به زنان مهارتهای لازم برای موفقیت در محیطهای رقابتی و چالشبرانگیز را ارائه دهند.
همچنین، حمایت از کارآفرینی و ابتکارات نوآورانهی زنان باید تقویت شود. دولتها و سازمانهای غیردولتی باید با ارائهی منابع مالی، آموزشی و مشاورهای، به زنان کمک کنند تا ایدههای خود را به واقعیت تبدیل کنند و کسبوکارهای موفقی راهاندازی نمایند.
علاوه بر این، ضروری است که قوانین و مقررات حمایتکننده از حقوق زنان تقویت و اجرایی شوند. دولتها باید اطمینان حاصل کنند که زنان در برابر خشونت، تبعیض و سوء استفاده محافظت میشوند و قادر به دستیابی به عدالت و برابری هستند.
در پایان، باید تاکید کرد که مشارکت زنان در تمامی جنبههای جامعه تنها به نفع آنها نیست، بلکه به نفع تمام اعضای جامعه است. جوامعی که در آن زنان توانمند و فعال هستند، جوامعی هستند که در آنها نوآوری، خلاقیت و پیشرفت سریعتر اتفاق میافتد. همهی ما، اعم از زن و مرد، باید برای ساختن جامعهای عادلانهتر و متوازنتر تلاش کنیم، جامعهای که در آن هر فردی میتواند بدون توجه به جنسیت، نقش مثبتی در توسعه و پیشرفت داشته باشد.
به این ترتیب، آیندهای که ما برای آن تلاش میکنیم، آیندهای است که در آن هر صدایی شنیده میشود و هر ایدهای ارزشمند شمرده میشود، و هر فردی، صرفنظر از جنسیتش، میتواند به تمام پتانسیل خود دست یابد.
این آیندهای است که در آن تفاوتها دلیلی برای جشن گرفتن هستند نه تفرقه. در این جامعه، تنوع و گوناگونی فرهنگی، اجتماعی و جنسیتی، منابع قدرت و خلاقیت تلقی میشوند و از آنها به عنوان ابزاری برای پیشرفت و رشد همهجانبه استفاده میشود
۳/در این جامعه رویایی، آموزش و پرورش نقش کلیدی در شکلگیری نسلهای آینده دارد. آموزشی که در آن دختران و پسران از همان ابتدای کودکی یاد میگیرند که همه انسانها، صرفنظر از تفاوتهای جنسیتی، نژادی، مذهبی یا فرهنگی، ارزشهای برابر دارند و باید با احترام متقابل یکدیگر را درک کنند.
در این جامعه، فناوری و نوآوری به عنوان ابزاری برای تسهیل دسترسی به اطلاعات، آموزش و فرصتهای اقتصادی برای همه، به ویژه زنان و دختران، به کار گرفته میشود. اینترنت و فناوریهای دیجیتال به عنوان پلی برای عبور از موانع جغرافیایی، اقتصادی و اجتماعی عمل میکنند و امکان مشارکت فعال همه افراد در جامعه جهانی را فراهم میآورند.
در این آینده، سلامت و رفاه اجتماعی اولویتهای اصلی هستند. سیستمهای بهداشتی و درمانی به گونهای طراحی میشوند که به نیازهای خاص زنان و دختران، همچنین به نیازهای مردان و پسران، پاسخ دهند. برنامههای حمایت اجتماعی به گونهای اجرا میشوند که هیچ فردی به دلیل فقر، معلولیت یا سایر مسائل اجتماعی به حاشیه رانده نشود.
در نهایت، این آینده به تلاشهای مشترک و همدلانهی ما بستگی دارد. هر کدام از ما، صرفنظر از جایگاهمان در جامعه، میتوانیم با اقدامات کوچک اما معنادارمان، به ساختن این جامعه کمک کنیم. مشارکت در فعالیتهای اجتماعی، حمایت از کمپینهای حقوق زنان، آموزش فرزندانمان بر اساس اصول برابری و احترام متقابل، و استفاده از رسانهها و فضای مجازی برای گسترش آگاهی و همبستگی، تنها چند نمونه از اقداماتی هستند که هر یک از ما میتوانیم انجام دهیم.
بیایید با همکاری و همراهی یکدیگر، به سمت آیندهای حرکت کنیم که در آن همه افراد، صرفنظر از جنسیت، نژاد، مذهب یا فرهنگ، از فرصتهای برابر برخوردارند و میتوانند به طور کامل در جامعه مشارکت کنند. این تنها راه رسیدن به جامعهای پایدار، عادلانه و پیشرفته است که در آن همه افراد میتوانند به طور موثر به رشد و توسعه کمک کنند.
در ادامهی این مسیر، ارزشمند است که فضاهای امن و حمایتگر برای تبادل نظر و ابراز عقیدهی زنان ایجاد شود. این فضاها میتوانند در قالب انجمنهای محلی، کافههای گفتگو، وبینارها و کارگاههای آنلاین باشند که در آنها زنان از همهی اقشار جامعه میتوانند تجربیات و دیدگاههای خود را به اشتراک بگذارند و از یکدیگر یاد بگیرند.
تشویق زنان به اتخاذ نقشهای رهبری و تصمیمگیری نیز باید در اولویت باشد. برای این منظور، ضروری است که برنامههای آموزشی و توسعهی حرفهای ویژهای طراحی و اجرا شوند که به زنان مهارتهای لازم برای موفقیت در محیطهای رقابتی و چالشبرانگیز را ارائه دهند.
همچنین، حمایت از کارآفرینی و ابتکارات نوآورانهی زنان باید تقویت شود. دولتها و سازمانهای غیردولتی باید با ارائهی منابع مالی، آموزشی و مشاورهای، به زنان کمک کنند تا ایدههای خود را به واقعیت تبدیل کنند و کسبوکارهای موفقی راهاندازی نمایند.
علاوه بر این، ضروری است که قوانین و مقررات حمایتکننده از حقوق زنان تقویت و اجرایی شوند. دولتها باید اطمینان حاصل کنند که زنان در برابر خشونت، تبعیض و سوء استفاده محافظت میشوند و قادر به دستیابی به عدالت و برابری هستند.
در پایان، باید تاکید کرد که مشارکت زنان در تمامی جنبههای جامعه تنها به نفع آنها نیست، بلکه به نفع تمام اعضای جامعه است. جوامعی که در آن زنان توانمند و فعال هستند، جوامعی هستند که در آنها نوآوری، خلاقیت و پیشرفت سریعتر اتفاق میافتد. همهی ما، اعم از زن و مرد، باید برای ساختن جامعهای عادلانهتر و متوازنتر تلاش کنیم، جامعهای که در آن هر فردی میتواند بدون توجه به جنسیت، نقش مثبتی در توسعه و پیشرفت داشته باشد.
به این ترتیب، آیندهای که ما برای آن تلاش میکنیم، آیندهای است که در آن هر صدایی شنیده میشود و هر ایدهای ارزشمند شمرده میشود، و هر فردی، صرفنظر از جنسیتش، میتواند به تمام پتانسیل خود دست یابد.
این آیندهای است که در آن تفاوتها دلیلی برای جشن گرفتن هستند نه تفرقه. در این جامعه، تنوع و گوناگونی فرهنگی، اجتماعی و جنسیتی، منابع قدرت و خلاقیت تلقی میشوند و از آنها به عنوان ابزاری برای پیشرفت و رشد همهجانبه استفاده میشود.
در این جامعه رویایی، آموزش و پرورش نقش کلیدی در شکلگیری نسلهای آینده دارد. آموزشی که در آن دختران و پسران از همان ابتدای کودکی یاد میگیرند که همه انسانها، صرفنظر از تفاوتهای جنسیتی، نژادی، مذهبی یا فرهنگی، ارزشهای برابر دارند و باید با احترام متقابل یکدیگر را درک کنند.
“روز جهانی زن در کشوری که سلطه مردسالارانه آن بیداد میکند، بی معنی ست...
مگر میشود ظلمی که در این تاریخ بر زنان این سرزمین شده با تمام وجود لمس نکرده باشی؟!
زنان قهرمانی که قربانی ریشه های پیچ در پیچ خشونت در اینجغرافیا بوده اند؛ اما از پا ننشستند تا فرزاندانشان twitter.com/i/web/status/1…
سربلند زندگی کنند...
زنانی که در برابر ظلمی که به آنان شده، عصیان می کنند و منتظر منجی نمی مانند...
مادرانی که به جرم خونخواهی فرزندشان، به بند کشیده شدند؛ اما نشکستند و راسخ تر شدند...
زنانی که با تنی سرد، ده ها و صدها هُرم آفتاب را درون سرمای سوزان زندان تجربه کردند و از امید
و آرمان خود دست نکشیدند...
مادران سوخته دلی که شکنجه و تحقیرشان کردند؛ اما شعله درونشان فرو که نه؛ تازه، زبانه کشید...
زنانی که فرزندشان را در چاردیواری زندان به دنیا آوردند و آزاده بزرگش کردند...
زنانی که پشت در زندانِ مردان نامرد، در آرزوی به آغوش کشیدن فرزندشان مو سپید کردند.
برخلاف آنچه تصور میشود، سپاه پاسداران جمهوری اسلامی، شاخه ای از نیروهای مسلح برای حفظ ایران نیست. همانطور که از نام آن پیداست، فقط برای پاسداری از “نظام سیاسی جمهوری اسلامی “ و جلوگیری از هر گونه جنبش مخالف شکل گرفته است.
از این رو نمیتوان انتظار داشت که سپاه موضع خود را در انقلاب کنونی تغییر دهد و رویه ای مسالمت آمیز پیش رو گیرد. چون با ماهیت شکل گیری این سازمان در تناقض است و با هر گونه عاملی که نظام سیاسی جمهوری اسلامی را به چالش بکشدبه شدید ترین شیوه پاسخ میدهد. چه این عامل کودکی ۱۴ ساله ..
باشد چه کشورهای اروپایی.
از همان ابتدای تاسیس نیز، نظام توجه خاصی به آن اختصاص داده است. بطوری که برای سال ۱۴۰۲ بودجه ای که برای این سازمان در نظر گرفته شده است، ۱۱۹ هزار میلیارد تومان معادل یک پنجم درآمد های نفتی ایران است. البته این فقط بودجه ای است که دولت در نظر گرفته …
We promised #NeverAgain in the face of Mass Atrocity Crimes #R2Pforlran” WE REMEMBER, AND PLEDGE:
Never again will we be indifferent to incitement and hate;
Never again will we be silent in the face of evil;
Never again will we indulge in racism and antisemitism;
Never again will
we ignore the plight of the vulnerable; and
Never again will we be indifferent in the face of mass atrocity and impunity.
WE WILL SPEAK UP AND ACT against indifference, against racism, against hate, against antisemitism, against mass atrocity, against injustice, and against the
the crime of crimes whose name we should even shudder to mention: genocide.” raoulwallenbergcentre.org/images/reports… But yet again, one of the most severe Mass Atrocity crimes of our time is being committed by The Islamic-Militant regime in Iran against the Iranian People who want freedom,