#رشته_توییت
۱-۲۰ عشق در برابرِ ایمان
در فرهنگ و استوره های ایرانی،
خدا #تخمی است که میروید و گیتی میشود.
بدینجهت خدا و انسان به هم پیوسته و از یک گوهرند.
هر انسانی خودش دانه ای از خوشه یِ هستی بوده و گوهرخدائی دارد
بدینجهت انسان خدای خود در روی زمین است که با اندیشه وخردِ خود
۲-۲۰ که همان #دینِ خود باشد زندگی میکند.
همچنانکه انسان بخشی ازخدا را درخود دارد، خدا هم با جمع انسانها خدا میشود.
جمع جانها «جانان» خدای ایران است. در اینجا غزلیات شاعران بویژه حافظ درادبیات ما گویا هستند.
در این فرهنگِ #سیمُرغی، کسی از کسی بالاتر یا قدرتمندتر نیست،
۳-۲۰ خدائی نیست که کسی را آفریده باشد، همه یِ پدیده های طبیعت از هم روئیده و هستی را تشکیل داده اند. وحدتِ وُجودِ عرفانِ ایران ریشه در این فلسفه دارد.
خدا و انسان یا جمع جانها وجانان درهمکاری وعشق بجای ایمان، زندگی را با جشن و شادی فراهم میآورند.
۴/۲۰ منشور حقوق بشر کورش در سه هزار سال پیش زاده ی این فرهنگ است. در این فرهنگ آفریدگان قدرتمندی نیامدهاند که مردم را تابع خود کنند. خدای واحد وخالق و قدرتمندی وُجُود نداردکه انسانها را برای خواسته های خود آفریده باشد،
۵/۲۰ وحالا بخواهد آنها را امتحان کندکه آیا تا چه اندازه به او ایمان دارند یا ندارند؟
وارونه یِ فرهنگ ایران، خدایان در دین های #سامی یا #ابراهیمی، از بندگان خود امتحان میگیرند، تا آنها را آزمایش کنند و مطمئن شوند که به آنها #ایمان دارند.
۶-۲۰ یهُوه، پدرآسمانی و الله بندگان خود را #امتحان میکنند.
ما در مدرسه و دانشگاه آموخته ایم، آنکس که بالاتر و دارای جایگاه برتر است، از شاگردانِ خود که پائین تر هستند، آزمون میگیرد.
شاگردان به امید بدست آوردنِ جایگاه بالاتر، تن به این آزمون میدهند.
آن که امتحان میکند قدرتمند است،
۷-۲۰ و امتحان ابزار قدرت و نفوذ امتحان کننده است.
این اِلاهان برای امتحان کردن، #ابلیس را نیز میفرستند، تا انسانها را فریب بدهند.
در این آزمون ها که زیر نظر اِلاهان آنها انجام میپذیرد، میخواهند ببینند که بندگان آنها تا چه اندازه ایمان دارند و ازآنها پیروی میکنند.
۸-۲۰ پشت کردن و #ایمان نیاودن به آن اِلاهان را اغوای ابلیس یا شیطانی میدانند که اغوا کننده ترین اغوا کنندگان است.
این آزمونها با #ترس#وحشت همراه بوده است.
بطور کلی مسئله ی بنیادی در این امتحانات تشخیص وفاداریِ آنها به امر و دستورات این اِلهان است.
۹-۲۰ یهُوه در تورات #ابراهیم را آزمایش میکند که آیا او حاضر است، پسرش اسحاق را به دستور او قربانی کند یا نه. در اینجا داستان برگزیدنِ ابراهیم، میان ایمان به یهُوه یا مهر او به پسرش که دوستداشتنی ترین چیزی است که او دارد، در میان است.
۱۰-۲۰ در واقع ابراهیم باید آماده باشد که برای #ایمان به یهُوه، از هرچیزی که در گیتی برای او دوستداشتنی است، بگذرد.
اما این داستان رویه یِ دیگری هم دارد و آن اینکه یهُوه با ابراهیم پیمان بسته بود، که از رود فرات تا نیل را به فرزند او میبخشد.
۱۱/۲۰ هرچند با کشتن اسحاق، این پیمانِ بستنِ او، جائی برای انجام پذیری برجای نمیگذارد و مسخره میگردد.
به گفته یِ پورفسور #منوچهرجمالی؛ معمولا اقوامی که از همه جا رانده شده وآواره بودند، یا درسرزمنیشان به سختی میتوانستند تأمینِ معاششان را بکنند،
۱۲-۲۰ به تصویر چنین «اِلاهانی» میپرداختند، تا آن «اِلاه» گرفتن سرزمینهای اقوام و مردم دیگر را، مقدس بسازد، و به این تهاجُم وکشتارِ اقوام دیگرحقانیت ببخشد.
میبینیم الله برای عربها هم درست چنین نقشی را بازی کرده است .
۱۳/ #قربانی_اسماعیل بوسیله ی همان #ابراهیم امتیاز مالکیت بر سراسر کره یِ زمین را به عربها میدهد.
از اینرو جهاد، برای رسیدن به حقی است که الله به عربان و مسلمانان داده است. اینگونه امتیازاتی که این اِلاهان به ایمان آورندگانِ خود داده اند، سرچشمه
۱۴-۲۰ سرچشمه یِ بسیاری ازگرفتاریهای سیاسیِ جهانِ امروز ما گردیده است.
امروز هم در جامعه ای زندگی میکنیم که افراد کم و بیش باید تابع همان اِلاهانِ خالقِ قدرتمند شوند و به آنها امتحان پس بدهند، تا از سوی نمایندگان آنها داوری و پذیرفته گردند.
۱۵-۲۰ خواسته های آن اِلاهانِ قدرتمند،که آن را به نمایندگان خود داده اند، ارزشهای دینی و اخلاقی و هُنر در جامعه میشود.
در چنین اجتماعاتی انسان حق ندارد #هُنر و #خردِ خوداندیش خود را به نمایش بگذارد.
هُنر و فضیلت انسانها باید تابع حکومت که نماینده یِ همان اِلاهان هستند، باشد.
۱۶-۲۰ راهِ هُنر و خود اندیشی وخود باشی با خرَدِ انسان بسته میگردد. با بسته شدنِ راهِ خوداندیشی وخودباشی و خرَد، که سرشت انسان است، بناچار راه #دروغ و #ریاکار گذاشته میشود.
در چنین جوامعی که هُنر و خواسته های درونیِ انسان، یا سرشت و طبیعتِ انسان سرکوب میگردد،
۱۷-۲۰بناچار ریا و دروغگوئی به اوج میرسد.
همچنانکه اشاره شد، در فلسفه و فرهنگِ #سیمُرغیِ ایران به شمارِ انسانها خدا و دین وُجُود دارد.
و از آنجا که هر انسانی خدای خود در روی زمین بوده و با #خرد و اندیشه ی خود #زندگی میکند، اوج #آزادیِ فردی و لیبرالیسم در فرهنگ ایران وُجُود دارد
۱۸-۲۰سیمرغ خدای ایران به زال که او را در آشیانه اش با شیرخود بزرگ کرده است،کتاب و دستوراتی نمیدهد، بلکه میگوید برو در میان مردم زندگی کن، تا خودت با تجربه یِ خود زندگی کردن را بیاموزی.
۲۰/ ۱۹ تا خودت با تجربه یِ خود زندگی کردن را بیاموزی.
مگر کاین نشستند نیاید به کار برو آزمایش کن از روزگار
۲۰/۲۰ در پایان با شناخت این دو جهانبینی و سنجیدنِ آنها با یکدیگر بهتر میتوان ویژگی های فرهنگ ایران و انسان ایرانی را شناخت که سرچشمه ی این فرهنگ است.
باکمک و برگرفته از آثار منوچهر جمالی #مُغان_بینالودی 31 خرداد هفت هزار سیمرغی
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
۱- #رشتهتویتت
در تاریخ بیشرف تر و پست تر و کثیف تر از « محمدباقر مجلسی» و پدرش «محمد تقی مجلسی» پیدا نمیکنید.. این دو، دروغگویان و حرامی هایی بوده اند که مفت مفت در سرزمینمان خوردند و چریدند و این سرزمین را به فاضلابِ دین و مذهبشان تبدیل نمودند...
۲_ روایتی از این کثافت را که در موردِ «علی » بوده است را برایتان مینویسم.. پس از خواندن ممکن است سر بر دیوار بکوبید که حماقتِ ساکنینِ سرزمینمان تا به کجا رفته است.
۳- در دورانِ صفویه،«محمد تقی مجلسی»، پدرِ همین «محمد باقر مجلسی» که یکی از فریبکارترین و ستمگرترین ملایانِ همۀ #تاریخ_اسلام است.. وی از #لبنان توسطِ شاهانِ بیخرد و نادانِ #صفوی به ایران دعوت شده بود و حوزۀ درسِ آخوندهایِ عرب پرستِ آن روزِ اصفهان زیرِ نظر او اداره میشد،