⭕️از امروز تا موقعیت انقلابی، از موقعیت انقلابی تا انقلاب

نزدیک به ۵۰ روز از شروع خیزش سیاسی اخیر میگذرد؛ پنجاه روزی که می‌دانیم هر روزش به هزینۀ ارزنده‌ترین جان‌ها گذشته. تاریخاً در جنبشهای اجتماعی گرچه اکثریت همدل و همراهند، اما در عمل پیشرَوی این حرکت‌ها بر دوش

#انقلاب۱۴۰۱ Image
اقلیتی از فعالترین سازماندهان و دخالتگران میدانی است و غالبا آن‌هایند که هدف شناسایی، گلوله و بازداشت قرار میگیرند.پس خون هر یک نفری که در این روزها سنگفرش‌ها را سرخ میکند، هر یک نفری که از دانشگاه و خوابگاه و محل کار ربوده یا سربه‌نیست میشود، برای این جنبش ضربه‌ای جبران‌ناپذیرست
انعطاف‌پذیری تاکتیکی، تغییر ابتکارعمل‌ سیاسی متناسب با شدت سرکوب،تقسیم کار فکرشده بین بازوهای نیمه‌علنی و مخفی،بروزرسانی روشهای محافظت، همگی میتوانند هزینۀ سرکوب را کمتر و تداوم اعتراض را ممکن‌تر کنند، ولی پرداختن به این جزئیات فنی نباید ما را از استراتژی و تصویر بزرگ‌تر غافل کند
سؤالی که این روزها دربارۀ این تصویر بزرگ‌تر مدام پرسیده می‌شود آنست که حالا چه؟ اگر همین سطح از اعتراض و سرکوب به سیاق کنونی کجدار و مریز ادامه یابد به کدام چشم‌انداز می‌رسد؟ به عبارتی اگر این جنبش نه پنجاه روز که یک سال به همین منوال ادامه یابد، آیا می‌توان انتظار داشت که
کار رژیم خودبخود تمام شود؟ اگر نه چکار می‌توان کرد که جنبش از نقطۀ کنونی گامی فراتر رود؟
ارزیابی از این گام بعدی ممکن نیست مگر اینکه ابتدا درک درستی از این داشته‌ باشیم که در چه نقطه‌ای قرار داریم.
◼️در کدام نقطه ایستاده‌ایم؟

می‌دانیم که انقلاب یک «فرایند» است؛ قطاری است که از ایستگاه‌های مختلف می‌گذرد. شورش مردمی همیشه ایستگاه آغازین این فرایند است، اما رسیدن به سرمقصد #انقلاب بدون طی مرحله‌ای به نام #موقعیت_انقلابی ناممکن است.
«موقعیت انقلابی» را خیلی فشرده می‌توان حالتی دانست که پایینی‌ها دیگر نمی‌خواهند و بالایی‌ها دیگر نمی‌توانند. امروز شرط اول کاملاً مهیاست، یعنی به قطع می‌دانیم که اکثریت جامعه دیگر نه وضع موجود را تحمل می‌کند و نه رژیم حاکم را.
ولی تا جاییکه به شرط دوم برمی‌گردد، رژیم هنوز زیر فشار توفندۀ اعتراضات کنترل کامل اوضاع را از دست نداده؛ گیج و آشفته و مستهلک شده، ضربات اقتصادی و سیاسی از داخل و خارج خورده، ولی هنوز پشتش به دستگاه سرکوب و منابع مالی‌اش گرم است (یعنی دو ستون اصلی که به قدرتش مادّیت می‌بخشند).
تا وقتی رژیم این «قدرت مادی» را به تمامی حفظ کرده، ما در موقعیت انقلابی قرار نگرفته‌ایم. مثلاً اگر به سال ۵۷ برگردیم، می‌توانیم این موقعیت انقلابی را (به معنی بن‌بست رژیم و در رفتن شیرازۀ اوضاع از دستش) به وضوح در عقب‌نشینی و تغییر موضع طبقۀ حاکم ببینیم:
آزادی زندانیان سیاسی، انحلال حزب رستاخیز، بازگشت احزاب ممنوعه به صحنۀ سیاست، درخواست‌های مذاکره و گفتگوی مقامات تا «شنیدن صدای انقلاب»، تحمل نسبی تظاهرات و اعتراضات خیابانی، تمرّد و سرپیچی سربازان و ریزش قوای سرکوب و... ImageImageImage
روشن است که دراین لحظه هنوز با سناریو و وضعیتی که ج.ا تا به این حد قافله را باخته باشد فاصله داریم(مگر فقط در سطح تفسیرهای تخیلی برخی رسانه‌های اپوزیسیون که با داستان‌های مهیج «فرار هوایی مقامات با چمدان‌های پول» فاصلۀ امروز تا لحظۀ سرنگونی را به باریکی یک تار مو بازنمایی میکنند)
اینکه چرا هنوز با «موقعیت انقلابی» فاصله داریم به این خاطر است که سطح پیشرَوی این جنبش در حوزه‌ها و جغرافیاهای مختلف، نامتجانس بوده. به عنوان مثال در برخی دانشگاه‌های بزرگ کشور، امروز به معنای دقیق با نوعی «قدرت دوگانه» طرف هستیم. حکومت توانِ سرکوب و برپایی منظم کلاس‌های درس
و عادی‌سازی شرایط دانشگاه را ندارد.گرچه قوای سرکوب-اعم از حراست، بسیج و لباس شخصی-به وفور در دانشگاه‌ها تردد و زد و خورد دارند، اما هنوز دانشجویان درحال اعمال قدرت و قانون خودشان از پایین هستند؛کلاس‌ها را تعطیل و از برگزاری‌شان جلوگیری میکنند و تفکیک جنسیتی و حجاب اجباری را منحل.
همین چند روز پیش فیلمی از دانشگاه سنندج بیرون آمد که نشان می‌داد دانشجویان با لغو قانون متحجرانۀ تفکیک جنسیتی و #حجاب_اجباری، دست در دست هم در حال رقص بر روی میزهای سالن غذاخوری دانشگاه هستند. به همین سیاق و در مقیاسی کوچک‌تر، روایت‌هایی از برخی از مدارس معترض بیرون آمده که
در آن‌ها نیز مصادیق و لحظاتی از بروز قدرت دوگانه را شاهد هستیم. حالتی که مدیر و ناظم و معلمانِ همسو با حاکمیت به کلی ناتوان از کنترل دانش‌آموزان هستند، قانون حجاب اجباری به ارادۀ خود دانش‌آموزان دختر لغو شده، دانش‌آموزان از حضور در کلاس درس یا اردوهای اجباری اجتناب می‌کنند و...
البته در قریب به اتفاق این موارد، مدیران با توسل به عوامل سرکوب (خارج از مدرسه) دفعتاً این قدرت دوگانه را درهم میشکنند.بنابراین حفظ قدرت دوگانه در مدارس بخاطر کم‌تجربگی نوجوانان و بی‌دفاعی‌شان در مقابل قوای سرکوب، بسیار موقت و ناپایدار، استثنائی و بمراتب شکننده‌تر از دانشگاه‌ است
در قیاس با این دو حوزه اما محیط‌های کارگری و ادارات دولتی سکوتی معنادار را تجربه می‌کنند. درحالی که بقای اقتصادی برای اکثریت جامعه به مرحلۀ «محال» رسیده و علیرغم آنکه الگوی اعتراضات صنفی تا پیش از این عموماً به صورت جهش سریع به سطح اعتراضات سیاسی (با سرعتی گاه در حد چندساعت) بوده
اما در دو ماهۀ اخیر اعتراضات صنفی کارگری نیز با دو تمهید پیشدستانۀ حکومتی و کارفرمایی در حال مهار بوده‌اند: اول پرداخت فوری مطالبات در صورت بروزِ زمزمۀ اعتراض و دوم بیش‌امنیتی‌سازی محیط کار.
تا جایی که به اعتراضات خیابانی برمی‌گردد نیز همین ناهمگونی را می‌بینیم. مثلاً در برخی شهرهای کردستان، قدرتِ از پایین به قدری پیشروی کرده‌ که در همین هفته‌های اخیر بارها ساختمان‌های دولتی (عموماً در شب) به تسخیر موقت معترضان درآمده؛
در برخی مناطق عملاً از غروب به بعد کنترل خیابان‌ها در دست مردم است و حضور پررنگ در خیابان این توانایی را به آن‌ها داده که ایست‌های بازرسی خیابانی برپا کنند، مزدوران را شناسایی و تأدیب ‌کنند و خلاصه عملاً درجه‌ای از قدرت دوگانه را گهگاه در کنترل شبانۀ معابر عمومی شهر محقق کنند.
با اینحال وضعیت جنگ خیابانی در سایر مناطق کشور، تفاوتی فاحش با شرایط کردستان دارد. در سایر مناطق -خصوصاً در هفته‌های اخیرتر- اگر اعتراضات خیابانی صورت بگیرد ، به شکل ضربتی و با تعداد کمتری پدیدار می‌شود (البته از هفتۀ گذشته و پس از چهلم #مهسا_امینی، مراسم‌ حضور بر مزار جانباختگان
نیز فرصتی استثنایی برای شرکت توده‌های بزرگ مردم فراهم کرده).
نباید فراموش کنیم که درستیِ تاکتیک بجا و مناسبِ «تجمعات ضربتی» نافی این واقعیت نیست که اصولاً برگزیدن چنین تاکتیکی خود برآمده از یک توازن قوای نابرابر (معترضان در برابر قوای سرکوب) است.
همۀ این‌ها درحالی است که در شرایط انقلابی، قدرتِ دوگانه در خیابان و دانشگاه و کارخانه و ادارات با هم بروز پیدا می‌کند و پایدارتر است. حالا سؤال اینست که اگر ما هنوز در «موقعیت انقلابی» نیستیم، پس در چه در مرحله‌ای هستیم؟ و فاصلۀ کنونی تا موقعیت انقلابی را چطور باید پر کرد؟
وضعیت امروز گرچه کمتر از «موقعیت انقلابی» اما قطعا فراتر از «اعتراض»و«شورش» است.برخلاف دی ۹۶ و #آبان_۹۸ که مصداق شورش مردمی بودند و بدون آنها هرگز در نقطۀ امروز نبودیم،اکنون فاکتورهای جدیدی به معادلات اعتراضی اضافه شده که این تجربه را بمعنای اخص کلمه در جایگاه یک «جنبش» می‌نشاند: Image
🔻اعتصابات دانشگاه‌ها و فضای سیاسی و رادیکال اعتراضی در مدارس؛ عصیان چشمگیر زنان و سرپیچی و لغو حجاب اجباری در خیابان‌ها؛ پیوستن بخشی از بدنۀ پزشکان و وکلا به این خیزش (و سردادن شعارهای سرنگونی‌طلبانه در ساختمان نظام پزشکی و کانون وکلا)؛
🔻گسترش دامنۀ اعتصاب سیاسی -ولو بسیار موقت و محدود- به برخی متخصصان آی‌تی ، معلمان، کارگران پروژه‌ای صنایع نفت و گاز و اعتصاب رزیدنت‌های پزشکی؛ حضور پررنگ لایه‌های بحران‌زدۀ «طبقۀ متوسط» (همانند کسبه)؛ نمادسازی و رواج شعارهای مترقی (به ویژه در حوزۀ حقوق زنان)؛
🔻همبستگی قابل توجه میان اقلیت‌های ملی تحت ستم (مانند کردستان و آذربایجان و بلوچستان) و غیره همگی از ویژگی‌هایی بوده که این اعتراضات را به یک «جنبش سیاسی» با افق سرنگونی بدل کردند.
◼️تسهیل موقعیت انقلابی: چطور اعتصابات کارگری معادله را تغییر خواهد داد؟

جنبش کنونی به ماشین عظیمی میماند که چرخ‌دنده‌های مختلفش در حرکتند،اما هنوز کلیدی‌ترین چرخ‌دندۀ این جنبش به راه نیفتاده:اعتصابات کارگری. قبلاً دربارۀ اهمیت #اعتصاب_عمومی و اینکه چه هست و چه نیست صحبت کرده‌ایم
با اینحال در اغلب بحث‌هایی که هنوز هم دربارۀ اعتصاب عمومی شکل میگیرد،اثرات اقتصادی آن به قدری برجسته میشود که کارکرد اصلی اجتماعی/طبقاتی‌اش کمرنگ یا به کل نادیده گرفته شود.همین درک ناقص از #اعتصاب_عمومی است که سبب میشود برخی مطابق با اهداف سیاسی خود به این تصور غلط دامن بزنند که
مثلاً تحریم‌های بین‌المللی (یا خسارات دولتی ناشی از اختلال اینترنت) به لحاظ اقتصادی می‌تواند جایگزین «اعتصاب عمومی» شود. درحالیکه تجربۀ تحریم دولتی در همۀ کشورها نشان داده که حکومت مستقر -با وجودِ تحریم- تا آخرین ریال پولش را می‌تواند صرفِ نگه داشتنِ ماشین سرکوب کند،
ولو به قیمت عدم ارائۀ خدمات عمومی و تشدید استثمار. درحالیکه در اعتصاب عمومی، مسأله فقط امتناع کارگران و کارمندان و سربازان از کار کردن نیست. برعکس، مسألۀ مصادره و به دست گرفتن کنترل کارخانجات و ادارات و سلاح‌ها به نفع جنبش است. به علاوه از دل اعتصاب عمومی است که
کمیته‌های اعتصاب هم بیرون می‌آیند و این کمیته‌ها همان سنگ بنای ارگانی به نام «شورا» هستند.در این حالت به موازات دولت حاکم که رسمیت دارد اما قدرت ندارد، عملا یک دولت کف جامعه شکل گرفته که قدرت دارد منتها هنوز رسمیت ندارد.هیچیک از این شرایط در راهبردی به جز اعتصاب عمومی محقق نمیشود
دقیقاً همینجاست که میان درک غیرطبقاتی اپوزیسیون راست از پدیده و کارکرد «اعتصاب عمومی» و درک و استراتژی‌ای که ما از «اعتصاب عمومی» داریم تفاوت فاحشی به چشم می‌خورد.
از این منظر «اعتصاب عمومی» برای نیروهای انقلابی، امری استراتژیک محسوب می‌شود و
چه پنجاه روز از جنبش بگذرد و چه صد و پنجاه روز، وظیفۀ اصلی ما برای تغییر معادلۀ جنبش به سمت شرایط انقلابی، همچنان یکی است: کمک به روشن شدنِ موتور اعتصابات کارگری.

#اعتصابات_سراسری
بخشی از اپوزیسیون برای انجام این کار، صدور بیانیه و فراخوان‌های بی‌ثمر را بعنوان راه میان‌بُر برمی‌گزید، حال آنکه اگر یک هزارم این انرژی صرفِ گرفتن همبستگی عملی-ولو نمادین و ناشناس-از درون محیط‌های کار با این جنبش میشد، امروز چند سانتی‌متر به مرحلۀ «موقعیت انقلابی» نزدیک‌تر بودیم
دستاوردهای خیابان و دانشگاه در این هفته‌ها به قدری فوق‌العاده بوده که اتفاقاً به خاطر حفظ همین دستاوردهاست که نباید داشتن استراتژی را فراموش کنیم.
◼️رهبری انقلاب

در تصورات عامیانه (و بعضاً عامدانه) «رهبری سیاسی» در کسوت یک فرد و شخصیت تجسم پیدا میکند.حال آنکه رهبری انقلابی در وهلۀ نخست چیزی نیست جز ارائۀ «برنامۀ سیاسی» و برنامۀ سیاسی نیز چیزی نیست جز ارائۀ پاسخ طبقاتی/ریشه‌ای به خواسته‌ها و نیازهای جامعه و ترسیم نقشۀ عمل
زین پس آنچه باقی میماند تبلیغ این برنامه در جریان مبارزه است و سازماندهی حول آن.طرح شعارهای «حکومت شورایی» و «ادارۀ شورایی» نمی‌تواند جای «برنامۀ سیاسی» را بگیرد.حداقل به این دلیل ساده که اصولا هنوز نهادی بنام «شورا» متولد نشده که مردم برتری و امتیازش را درعمل ببینند و لمس کنند
بنابراین این ایده به جای گوش، از بالای سر آنان رد می‌شود. در عوض برنامۀ سیاسی، دو حوزه را هدف می‌گیرد:
الف؛ مسألۀ مالکیت. این شاید قلب برنامۀ انقلابی است و مهمترین مسأله‌ای که اگر حساسیتش جا بیفتد و به موضوع جنبش تبدیل شود، به واژۀ «انقلاب» در ذهن مردم معنی عینی می‌بخشد. اینکه:
در فردای سقوط جمهوری اسلامی بالأخره تکلیف مالکیت بر صنایع کلان (نفت،گاز،پتروشیمی، نیروگاه،مخابرات،معادن و...) به همراه بنیادها و زیرمجموعه‌های آستان قدس چه میشود؟ قاعدتا این مالکیت نمی‌تواند بین زمین و هوا رها شود.پس هر کسی که تصاحبش کند، قدرت را قبضه کرده و بدل به نیروی مسلط شده
«قدرت به دست مردم» بدون «مالکیت عمومی» بر ابزار تولید، تعارف است. بنابراین گره زدن ارگانیک مسائل طبقاتی و ضرورت مالکیت عمومی به این جنبش و چشم‌اندازش بر دوش ما است.
ب؛ مبارزه برای حقوق دمکراتیک (زنان و کودکان، اقلیت‌های جنسی و جنسیتی، اقلیت‌های ملی و مذهبی تحت ستم، آزادی بیان، مبارزه علیه اعدام‌ اسرا و زندانیان و...).
برای ما مسجل است که راه تحقق پیش‌پاافتاده‌ترین حقوق دموکراتیک در کشورهایی مانند ایران نیز در گروی انقلاب سوسیالیستی است و
تمامی جناح‌های اپوزیسیون سرمایه‌داری این کشور اصولاً فاقد هرگونه ظرفیت «دموکراتیک» هستند. برای قاطبۀ مردم اما این واقعیت مبرهن نیست. اکنون برای اولین‌بار جنبشی پدید آمده که دفاع از حقوق دموکراتیک در صدر شعارهای آن قرار دارد و بنابراین بیش از هر زمان دیگری
پایبندی به دفاع از حقوق دموکراتیک(به مثابۀ امری اصولی)باعث تمایز نیروهای مترقی از ارتجاعی میشود.چنانکه در هفته‌های گذشته دیدیم همان‌هایی که تا دیروز می‌گفتند «ستم که زن و مرد ندارد و آنقدر مسائل را زنان و مردانه نکنید»، در چشم برهم زدنی زیر فشار مبارزۀ زنان از پایین رنگ عوض کردند
و با این وجود باز هم نتوانستند ماهیت به غایت ضددموکراتیک خود را در عمل پنهان کنند و بارها خصومتشان را با این جنبش افشا کردند. چنین خودافشاگری‌هایی (خصوصاً در میان سلطنت‌طلبان ) کارِ هزاران مقاله و مستند و سخنرانی افشاگرانه را باهم می‌کند.
از طرفی پیشگامی و پافشاری نیروهای انقلابی بر دفاع از حقوق دموکراتیک گروه‌های تحت ستم (بدون الصاق شعارهایی که شائبۀ نگاه ابزاری را پیش بکشد)، خود از بهترین دفاعیاتِ عملی از چشم‌انداز مترقی برنامۀ سوسیالیستی است که باعث جلب اعتماد ستمدیدگان خواهد شد.

• • •

Missing some Tweet in this thread? You can try to force a refresh
 

Keep Current with کمیته عمل سازمانده کارگری

کمیته عمل سازمانده کارگری Profile picture

Stay in touch and get notified when new unrolls are available from this author!

Read all threads

This Thread may be Removed Anytime!

PDF

Twitter may remove this content at anytime! Save it as PDF for later use!

Try unrolling a thread yourself!

how to unroll video
  1. Follow @ThreadReaderApp to mention us!

  2. From a Twitter thread mention us with a keyword "unroll"
@threadreaderapp unroll

Practice here first or read more on our help page!

More from @Ksazmandeh

Aug 7
تاریخ #بهائیان از فردای شکست انقلاب و تثبیت رژیم خمینی، چیزی کم از سرنوشت یهودیان در فاشیسم ندارد: اعدام، زندان، اخراج، مصادره، محرومیت از تحصیل و...
#بهایی_ستیزی امروز جمهوری اسلامی اما تداوم سیاستِ دیروز بهایی‌هراسی‌هایی است که با همدستی و پشتیبانی #پهلوی و #ساواک اجراشده‌بود.
تخریب گنبد #حظیرة_القدس تهران (ساختمان مرکز اداری #بهائیان) به تحریک شیخ #محمدتقی_فلسفی تنها یک لحظۀ نمادین از این سیاست بود.
◼️تصاویر قبل و بعد از تخریب گنبد به دنبال اشغال چندماهه حظیرةالقدس به دست ارتش شاهنشاهی و با نظارت فلسفی، تیمسار باتمانقلیچ و تیمسار بختیار (سال ۳۴)
◼️تصویر رضایی و نایبی، دو خادم حظیرةالقدس، بعد از ضرب و شتم توسط قوای نظامی ارتش
حسن رضایی چند ماه بعد به طور مشکوکی جان باخت.
Read 22 tweets
Jan 31
⭕️ سیر بلوغ #اعتصاب_سراسری_معلمان : از آذر به بهمن ۱۴۰۰
#رشته
🔻فصل جدید خودسازماندهی سراسری
🔻سازماندهی رسمی و غیررسمی جنبش معلمان
🔻گذار از قیود اساس‌نامه‌ای شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی معلمان به انطباق با شرایط عینی جدید.
در دو روز گذشته مدارس قریب به ۲۰۰ تا ۲۵۰ شهر کشور به فراخوان شورای هماهنگی به اعتصاب پیوستند که در روز سوم به تجمعات خیابانی سراسری کشید. اعتصاب بهمن‌ماه در ادامه اعتراضات سراسری‌ای‌ است که فرهنگیان از آغاز سال تحصیلی جدید در دو شکل تجمع خیابانی و تحصن برپا کرده‌اند
پیش‌تر درباره نقش کلیدی تشکل‌های مستقل و شورای هماهنگی در حفاظت از دستاوردهای ۲۲ ساله مبارزات معلمان گفته‌ بودیم. در دو سال اخیر اما جنبش معلمان به موازات فعالیت‌های رسمی تشکل‌های مستقلش، شاهد چندین تحول شاخص دیگر نیز بوده که بر پویایی درونی این جنبش تأثیر بسزایی داشته است.
Read 41 tweets
Dec 16, 2019
پس از قطع اینترنت در آبان‌ تصور میرفت که هنوز به دلیل برخی ضعف‌ها و ناکارآمدی‌های «اینترانت» (از جمله نبود جایگزین برخی خدمات خارجی در سرورهای داخل، اتکای برخی سایتهای دولتی به سرورهای خارج و بطور کلی آسیب به دانشگاه‌ها و شرکتهای کوچک و بزرگ)، حکومت هنوز آمادگی لازم را برای 👇🏽
دائمی کردن #قطع_اینترنت ندارد و حداقل نیازمند یک دورۀ «تدارکاتی» برای آن باشد.
امروز بر ما روشن‌شده که این ارزیابی اولیه اشتباه بود. حکومت دنبال رفع تک تک این موانع نیست بلکه استراتژی میانبری را اتخاذ کرده تا از تمامش یکجا پرش کند: پیچیدن #اینترانت در زرورقی بنام #فیلترینگ_سفید.
Read 47 tweets

Did Thread Reader help you today?

Support us! We are indie developers!


This site is made by just two indie developers on a laptop doing marketing, support and development! Read more about the story.

Become a Premium Member ($3/month or $30/year) and get exclusive features!

Become Premium

Don't want to be a Premium member but still want to support us?

Make a small donation by buying us coffee ($5) or help with server cost ($10)

Donate via Paypal

Or Donate anonymously using crypto!

Ethereum

0xfe58350B80634f60Fa6Dc149a72b4DFbc17D341E copy

Bitcoin

3ATGMxNzCUFzxpMCHL5sWSt4DVtS8UqXpi copy

Thank you for your support!

Follow Us on Twitter!

:(