My Authors
Read all threads
#روان‌شناسی_اجتماعی می‌گوید هر فاجعه جمعی ۳ بار اتفاق می‌افتد:
اول. وقتی خود حادثه رخ می‌دهد
دوم. وقتی خبر آن منتشر می‌شود و شوک بزرگ وارد می‌شود
سوم. وقتی ترس و سوگ حادثه در جان جامعه رسوب می‌کند

به نظر می‌رسد وارد مرحله سوم حوادث تلخ این روزها شده‌ایم.
وقت‌ش بود آسمان هم ببارد
فرانک فارلی، روان‌شناس مشهور و رئیس سابق انجمن آمریکایی روان‌شناسی، درباره حوادث تروریستی و آشوب‌ها و کشتارهای جمعی می‌گوید: یک ملت و جامعه سالم باید پس از این حوادث، به جای فرو رفتن در ترس و ناامیدی، خودش را پیدا کند و حس تناسب‌ش رو بازیابد. (نقل به مضمون)

به نظر شما می‌توان؟
سؤال بالا استفهامی ست؛ لطفا پاسخ بدهید و بگویید واقعا می‌توان در میانه این حوادث تلخ، در برابر موج ترس و ناامیدی ایستاد و به درک «غیراحساسی» از موضوع رسید؟ اگر آری چه‌گونه؟ و ره‌یافت غیراحساسی شما در این شرایط چیست؟

(لطفا پاسخ‌هاتون رو به توییت نخست بزنید که همه ببینند.)
ممنون از دوستان مشارکت‌کننده.
۲ نکته مشترک می‌بینم:

۱. جامعه ما گره‌های کور و معضلاتی داره که نمی‌گذارند کارکرد‌های مورد انتظار یک جامعه سالم رو بروز بده

۲. آن‌چه در این روزهای تلخ روی داد، چیزی بیش از کارکردهای ناسالم جامعه ما و دست‌کاری‌ شده بود

خنجر بر گُرده بی‌زره!
آخ!
ره‌یافت من برای درک و تحلیل فاجعه اندوه‌باری که کشور رو درنوردید، با ۲ روی‌کرد بالا هم‌سو ست.

من برای توضیح آبان ۹۸، تفکیک عوامل ماجرا رو در ۴ سطح ضروری می‌بینم:

۱. مسئولان
۲. مقصران
۳. مجرمان
۴. مسببان

بدون این تفکیک، چیزی از واقعیت ماجرا نمی‌بینیم و تنها زنجموره می‌توانیم.
(دوستان، این رشته رو بعد از حوادث آبان شروع کردم و منتظر بودم ایران نفسی بکشد ادامه بدهم. اما خون و اشک و آه بود که پی‌درپی آوار شد.

حالا که بالاخره تندبادها گذشته‌اند، می‌نویسم تا یادمان بماند. تا فراموش نکنیم…

#حوادث_آبان جرقه همه آتش‌های بعدی بود. آبان نباید تکرار شود.)
۱. ایران می‌پرسد: «مسئول» حوادث آبان کیست؟

- آشوب غول‌آسا در اعتراض به گرانی نجومی بنزین، پرده‌های بسیاری را در ایران درید و حقایق تلخ بزرگی را با بی‌رحمی تمام به صورت افکار عمومی کوبید.

خجالت‌آورترین آن‌ها #بحران_مسئولیت‌پذیری در نظام سیاسی ایران بود: کی بود؟ کی بود؟ من نبودم!
آشوب که شد و خون‌ها که ریخت، هیچ‌کس مسئولیت آن را نپذیرفت: نه مسئولیت تصمیم به جراحی اقتصادی و ۳برابر شدن قیمت بنزین، نه مسئولیت شیوه اجرای یک‌شبه این تصمیم، نه مسئولیت فرمان آتش.

نمایش رقت‌انگیزی که برای فرار از مسئولیت به راه افتاد، هم‌پای خود حادثه، اگرنه بیش از آن، تلخ بود!
بگذارید قاضی تاریخ بگوید:

مسئولیت تصمیمات آبان و حوادث بعدی، بر عهده مسئولان درجه یک نظام است: رهبر و سران قوا!

نداشتن تخصص اقتصاد، خبر نداشتن از زمان اجرا، دولت آورد گفتیم باشه، خوابیدن شب جمعه و… هیچ‌یک دلیل قانع‌کننده‌ای نیست!

شما «مسئول» بودید، هستید و همیشه خواهید بود.
۲. ایران می‌پرسد: «مقصر» حوادث آبان کیست؟

با این‌که از «مسئولیت» مسئولان هیچ کم نمی‌کند، «اجرا»ی این جراحی اقتصادی در گام نخست بر عهده مجریانی بود که افتضاح تمام‌عیار بالا آوردند: وزارت کشور، وزارت نفت.

دست تمام مسئولان مربوط در هردو وزارت‌خانه تا مرفق به خون هم‌وطنان آغشته ست!
مگر می‌شود چنین جراحی بزرگی را به عهده بگیری، بعد ناگهان بدون آمادگی، بدون ضدعفونی، بدون بی‌حسی، اصلا بدون بردن به اتاق عمل، یک‌دفعه چاقو بکشی و شکم بیمار را بی‌هوا سفره کنی؟! فرق جراحی و قتل چیست پس؟!

وزارت نفت و کشور، اقتصاد و جامعه ایران را جراحی نکردند؛ کشتند! تجاوز کردند!
بزرگ‌ترین وظیفه هر دو وزارت کشور و نفت، #اطلاع‌رسانی_اقناعی و #مهندسی_اقناعی_افکار_عمومی قبل، حین و بعد از اجرای طرح بود. اما نه‌تنها هیچ، دقیقا هیچ قدمی برنداشتند، که به‌شیوه ارباب-رعیتی و قرون‌وسطایی، عامدانه افکار عمومی را نادیده گرفتند و مردم را تحقیر کردند.

تحقیر کردند!
لطفا نگویید می‌خواستیم اطلاع‌رسانی کنیم و بالایی‌ها نگذاشتند! من با تجربه مدیریت افکار عمومی در نخستین تجربه سهمیه‌بندی و افزایش نجومی قیمت بنزین، زمانی که موضوع برای جامعه به‌مراتب ناشناخته‌تر و شوک‌آفرین‌تر بود سخن می‌گویم.

بله سال ۱۳۸۶ من مشاور وزیر و مسئول رسانه در نفت بودم.
سال ۸۶ مسأله پرفشار سهمیه‌بندی بنزین با یک معضل بزرگ‌تر هم‌راه بود: راه‌اندازی سامانه کارت هوش‌مند سوخت!

فهرست تنها بخشی از مشکلات:

- باید برای همه خودروها کارت صادر می‌شد ولی حتی بانک داده درستی از خودروها و مالکان وجود نداشت. نیروی انتظامی و ثبت‌احوال هم راه نمی‌دادند
- تولید کارت هوش‌مند در کشور برای این‌همه خودرو کافی نبود

- باید روی همه پمپ‌های بنزین کارت‌خوان نصب و به سیستم کنترل و شمارش‌گر پمپ متصل می‌شد. نیمی از پمپ‌ها مکانیکی بودند که اصلا هیچ، نیم دیگر هم احتمال جرقه و آتش‌سوزی داشتند

- مردم و جایگاه‌ها سابقه استفاده از کارت نداشتند
- هر روز شایعاتی از میزان سهمیه در سایت‌ها و خبرگزاری‌ها منتشر می‌شد که اغلب کاملا تخیلی بودند!

- مدیرعامل پالایش‌وپخش یکی از ژنرال‌های اقتصادی هاشمی بود و با رئیس‌جمهور و چهره‌های کلیدی دولت از جمله رئیس ستاد سهمیه‌بندی در تقابل سیاسی شدید بودند!

- قیمت جدید بنزین معلوم نبود!
- پروژه کارت سوخت یک‌بار در میانه راه از نظر فنی کاملا شکست خورد و کل نرم‌افزار و سخت‌افزار پروژه را از صفر دوباره شروع کردند!

- بودجه پروژه کارت سوخت به حدود ۸ برابر بودجه و برآورد اولیه سرکشیده بود و دست‌گاه‌های نظارتی همه شاکی بودند

- همه نگران یک آب‌روریزی خیلی بزرگ بودند!
- تمام پمپ‌ها باید آنلاین به بانک اطلاعات سهمیه متصل می‌شدند! زیرساخت اینترنت کشور برای این کار کافی نبود و جای‌گاه‌های سوخت کابل نوری برای اینترنت لازم داشتند!

…می‌توانم تا صبح برایتان روضه بخوانم. طبعا هر کدام از این معضلات بازتاب‌های خاص خود رو در رسانه‌ها و افکارعمومی داشت.
و بدتر از همه این‌ها، مرجع اطلاع‌رسانی نامشخص بود و ماجرایی به این بزرگی سخن‌گو نداشت!!

روابط‌عمومی وزارت کشور، ستاد سوخت، پالایش‌وپخش و جاهای عجیب دیگری که درست یادم نیست، به اسم فرهنگ‌سازی سهمیه‌بندی، بودجه‌های کلان گرفته بودند اما یک‌دفعه از یک‌جایی جلوی همه خبرها را گرفتند!
به زمان سهمیه‌بندی نزدیک می‌شدیم و من سیر تصاعدی التهاب را می‌دیدم. رسما هم از انجام هر کاری اعم از خبر، اطلاع‌رسانی یا آموزش منع شده بودم! چه‌کار باید می‌کردم؟

یک اجازه محرمانه از وزیر گرفتم و شروع کردم به درز غیررسمی خبر و محتوا. بازار داغ شایعات حدودا ۱۰روزه کنترل شد.
مجری پروژه را به‌سختی قانع کردم با انتشار اطلاعات فنی، نگرانی از شیوه عمل‌کرد سامانه کارت سوخت و ایمنی و دقت آن را از بین ببرد. خبرنگارها را برای بازدید از پروژه دعوت کردیم.

مهم‌ترین چالش، پنهان‌کاری درباره زمان اجرای سهمیه‌بندی بود که همه، از بالا تا پایین، به آن اصرار داشتند.
تنها راه، درز اخبار غیررسمی در عین تکذیب مداوم مسئولان رسمی بود. نهایتا روزی که قرار بود سهمیه‌بندی از ساعت ۱۲ شب آغاز شود، دقیقا ۱۲ ظهر، خبر میزان دقیق سهمیه‌ها را روی سربرگ یکی از زیرمجموعه‌ها در دست‌گاه فکس گذاشتیم و رسانه‌ها با نخستین خبر دقیق -هرچند با سربرگ فیک- منفجر شدند.
چند ساعت قبل از شروع سهمیه‌بندی، علی‌رغم مخالفت شدید ریاست‌جمهوری، وزیر را به ۲ برنامه خبری پربیننده بردم. در آخرین مکالمه‌های تلفنی قبل از شروع برنامه، بین وزیر و رئیس‌دفتر رئیس‌جمهور، و همین‌طور با رئیس ستاد سوخت، جملات رکیکی ردوبدل شد که نه قبل نه بعد از آن سابقه نداشت! :)
دوستان، با حدود ۲ ماه کار فشرده و محرمانه قبل از سهمیه‌بندی، و اطلاع‌رسانی و آموزش پرفشار بعد از آن، علی‌رغم اشتباهات بزرگ نهادهای متعدد مسئول، التهاب جامعه خوابید و روزها و شب‌های سخت نخستین سهمیه‌بندی سپری شد.

آن‌چه کردیم، از منظر حرفه‌ای ارتباطات، وظیفه بدیهی ما بود…
من با این تجربه مستقیم شهادت می‌دهم وزارت کشور و وزارت نفت حتی به یک درصد وظایف بدیهی خود در مدیریت افکار عمومی عمل نکردند و برای مدیریت التهاب جامعه حتی یک قدم برنداشتند.

وزیر نفت، وزیر کشور، و مدیران روابط‌عمومی نالایق هردو، مستحق برکناری و تعلیق از خدمات دولتی تا آخر عمر اند!
(دوستان تا این‌جا مسئول و مقصر حوادث تلخ و غیرقابل‌قبول آبان را از منظر سیاسی و مدیریتی معرفی کردم. حالا نوبت آن است که مجرمان و مسببان ماجرا را بشناسیم.

فردا شب نمی‌نویسم ولی تلاش می‌کنم آنلاین باشم گپ بزنیم. ادامه رشته انشالا جمعه‌شب.

قرار ما حوالی ۱۰ هر شب. شب خوش و ارادت)
۳. ایران می‌پرسد: «مجرمان» حوادث آبان کیستند؟

- پاسخ این سؤال چنان بدیهی ست، و در هیاهوی بوق‌چی‌ها بعد از حادثه چنان گم شد، که بایست با تمام توان آن را فریاد کرد.

در تلاطم روزهای سخت آبان ۲ نوع جرم روی داد که در ظاهر عمل و عکس‌العمل بودند، اما تناسبی با هم نداشتند: آشوب و قتل!
بوق‌چی‌ها تنها در توییتر هزاران بار پرسیدند: در برابر فردی که با تخریب و آتش زدن اموال عمومی و بستن خیابان، «امنیت» مردم را به خطر می‌اندازد راهی جز شلیک گلوله هست؟

پاسخ اما بدیهی ست: اگر کسی «جان» مردم و حتی پلیس را به خطر انداخته نه؛ اما کسی را که تخریب می‌کند حق نداریم بکشیم!
معترض خیابانی را شناسایی می‌کنند نمی‌کشند…
معترض خیابانی را دست‌گیر می‌کنند نمی‌کشند…
آشوب‌گر خیابانی را محاکمه می‌کنند نمی‌کشند…
مجرم را جریمه سنگین می‌کنند نمی‌کشند…
هیچ آدمی را به این راحتی نمی‌کشند…
هیچ جان‌داری را به این راحتی نمی‌کشند…
والله تا مجبور نباشند نمی‌کشند…
تفکر و ساختار نیروهای انتظامی و امنیتی ما برای اولا فهم و ثانیا اجرای این بدیهیات نیاز به بازسازی عمیقی دارد:

از بالاترین رده‌های فرماندهان تا نیروهای کف خیابان باید بفهمند تنها «تابو» برای آنان در هر شرایطی باید، باید، باید، تنها و تنها «جان» شهروندان باشد نه هیچ چیز دیگر…
با این تفاسیر، هر فرد در هر رده که به روی فردی آتش گشوده که «جان» کسی را تهدید نمی‌کرده، یا فرمان آتش به سوی چنین افرادی داده، مجرم است و باید محاکمه شود.

ساختار فکری دست‌گاه‌های امنیتی و انتظامی ایران را، برای درک اولویت بزرگ جان انسان بر هر چیز دیگر، باید کوبید و از نو ساخت.
(فرداشب به مهم‌ترین بخش این رشته می‌رسیم: مسببان ماجرا؛ کسانی که آتش در هیزم ایران افکندند و سوختن آن را با چشمان هرزه نظاره کردند و بار خود را بستند.

فرداشب دشمنان واقعی ایران، گرگ‌های در لباس شبان، بیماران زنجیرگسسته و فرزندان خائن به مام میهن، این تهدید بزرگ را برمی‌شمارم…)
۴. ایران می‌پرسد: «مُسبّبان» حوادث آبان کیستند؟

بگذارید برای تمیز مسبب از مسئول و مقصر و مجرم، یک مثال نزدیک بزنم:

در ماجرای نخستین سهمیه‌بندی بنزین، مدام می‌پرسیدیم وقتی ۲ جناح قدرت -هریک به دلایل خود- بر سهمیه‌بندی توافق دارند، چه کسی با این قدرت در حال شایعه‌سازی ست؟
در اوج ماجرا هرچه گشتیم نیافتیم، اما بعدها گفتند بخش بزرگی از شایعات، ساخته تیم سردبیری سایتی بود که از مهرداد بذرپاش قول گرفته بودند اگر پروژه کارت سوخت شکست خورد، اگر وزیر برکنار شد، اگر او مشاور جوان وزیر نفت بعدی شد، آگهی‌های نفت را به آن‌ها می‌دهد: میثم نیلی در رجانیوز!!
یعنی ۲ تا انچوچک داشتند برای یک دست‌مال آگهی، قیصریه پروژه ملی کارت سوخت را آتش می‌زدند.

منظور من از «مسببان» دقیقا این هیولاها ست: کسانی که سازوکارهای معیوب و چرکین حکم‌رانی در کشور را خوب می‌شناسند و برای منافع خود، آگاه از زیان عظیم ملی، زخم‌های باز را انگولک می‌کنند.
با این مقدمه، «مسببان» حوادث تلخ آبان، که همه اتفاقات زخم‌گین بعدی را در پی داشت، به زعم من این ۴ تن اند:

#نوبخت_قراد، #واعظی_قواد، #وزیر_جواد، #حسام_پرباد

آشکار است چرا می‌گویم، اما چند خط برای هریک توضیح کوتاهی می‌دهم:
- همه دیده‌ایم در سازمان‌های با مدیریت ضعیف و فشل، مدیر مالی که باید تدارکات‌چی و خودپرداز سازمان باشد، کم‌کم به قدرت‌مندترین فرد سازمان تبدیل می‌شود.

دقیقا با همین الگو، #نوبخت_قراد، با عنتربازی و معرکه‌گیری در حال مدیریت کل کشور است. نمونه هم ماجرای بنزین و همه حوادث آبان!
- همه دیده‌ایم در سازمان‌های با مدیریت گیج و افتاده در قوطی، مسئول دفتر که باید منشی و پیش‌کار رئیس باشد، کم‌کم به مؤثرترین فرد سازمان تبدیل می‌شود.

دقیقا با همین الگو که در اصل ۶ دست‌گاه تحلیلی پساحقیقت، نام #فناوری_منشی‌گری بر آن گذاشتم، #واعظی_قواد در حال سواری بر گرده ما ست.
اگر نقش دست‌اول #نوبخت_قراد و #واعظی_قواد را در ماجرای بنزین باور نمی‌کنید، به تصاویر اولین جلسه هیئت دولت پس از گرانی نجومی بنزین و شورش خیابان‌ها نگاهی بیندازید؛ تصاویر کاملا گویا ست.

اما #واعظی_قواد یک نقش مهم دیگر هم در این دولت دارد: قالب کردن دلقک مشمئزی به نام #وزیر_جواد!
- همه دیده‌ایم در سازمان‌های با مدیریت پیر و بی‌سواد، مسئول انفورماتیک که مهارت‌ش در حد نصب ویندوز است، با کمی جاسوس‌بازی و دادن آمار شیطونی اینترنتی مدیران و کارمندان به رئیس، کم‌کم به چشم و گوش او تبدیل می‌شود.

#واعظی_قواد دقیقا با همین الگو از یک دلقک یک #وزیر_جواد ساخته است!
اما نقش #وزیر_جواد در افتضاح بنزینی منجر به قطع سراسری اینترنت، بسیار بیش از این‌ها ست و به جای‌گاه او در شبکه مفسدان جوان حوزه رسانه و ارتباطات، که پیش از این #تتراپوس نامیدم برمی‌گردد.

(فرداشب حوالی ساعت ۱۰ بخش پایانی این رشته را بخوانید.)
ارتباط #وزیر_جواد ارتباطات را با حلقه‌های #تتراپوس، به‌ویژه رئیس‌باند و بعل‌الذباب بزرگ‌ترین کلاستر فعلی شبکه، #عباس_عسگری ساری، در ادامه رشته ناتمام بالا خواهید خواند.

عجالتا خلاصه می‌کنم: اگر دست‌مال حقیر #پیام‌نرسان_سروش نبود قیصریه اینترنت کشور ۱۰ روز به آتش نمی‌رفت.
و اما مسبب آخر:

- همه دیده‌ایم در سازمان‌های با مدیریت دوربینی و خودشیفته، رئیس روابط‌عمومی که معمولا هنری جز به خط کردن ۴ تا خبرنگار پولکی ندارد، کم‌کم به استراتژیست ارشد سازمان تبدیل می‌شود و در همه تصمیم‌های بزرگ حرف آخر را می‌زند.

#حسام_پرباد دقیقا با همین الگو باد کرد!
در روزهای خلوت ستاد روحانی در سال ۹۲، وقتی هنوز مرحوم هاشمی چوب جادویش را رو نکرده بود و کسی به پیروزی امید نداشت، حسام‌الدین آشنا با اهرم‌های اطلاعاتی، حسین دهباشی را وادار به هم‌کاری کرد.

دهباشی تاریخ شفاهی پهلوی را برای قرمزها در آمریکا گرفته بود و راش‌هایش را آشنا گرو داشت.
بعد از شعبده هاشمی و بُرد روحانی در دقیقه ۹۰ انتخابات، آشنا رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست‌جمهوری شد. دهباشی را نواله‌ای در مناطق آزاد دادند که راضی نشد و بعد از حدود ۱ سال دعوا گرفت و شروع به افشاگری کرد.

از جمله چیزهایی که با حرص می‌گفت این بود که آشنا که فقط باد خالی است!
و توضیح می‌داد اگر این لحن صحبت متحکم و پرادعا را از او بگیرند چیزی از نظر حرفه‌ای و رسانه‌ای برای عرضه ندارد.

اما #حسام_پرباد جای پایش محکم شده بود و حتی افتضاحاتی مثل کمپین دعوت برای انصراف از یارانه و شکست شامورطه‌بازی‌های دیگرش، هیچ از التفات رئیس‌جمهور قوطی‌زی به او نکاست!
واقعیت این است که #حسام_پرباد با تنیدن تارهای متعدد و خرید و فروش پست‌های ارتباطی نهاد ریاست‌جمهوری، شبکه‌ای دارد که از یک سو رئیس‌جمهور را در حوزه رسانه کنترل و از سوی دیگر جای پای او را هرروز محکم‌تر می‌کند.

ارتباط مخدوش روحانی با مردم که اوج آن موضوع بنزین بود از همین‌جا ست!
دوستان، اگر من رئیس‌جمهور بودم و می‌خواستم یک سال و نیم طولانی و پرماجرا تا پایان دولت‌م را سر سلامت به منزل ببرم، این ۴ تن را همین امشب اخراج می‌کردم:

#نوبخت_قراد، #واعظی_قواد، #وزیر_جواد، #حسام_پرباد

تا این هیولاهای ملعون بر مسند هستند هر لحظه بیم تکرار آبان ۹۸ می‌رود. /تمت
Missing some Tweet in this thread? You can try to force a refresh.

Enjoying this thread?

Keep Current with Ali Qanavati 🦋🎗️

Profile picture

Stay in touch and get notified when new unrolls are available from this author!

Read all threads

This Thread may be Removed Anytime!

Twitter may remove this content at anytime, convert it as a PDF, save and print for later use!

Try unrolling a thread yourself!

how to unroll video

1) Follow Thread Reader App on Twitter so you can easily mention us!

2) Go to a Twitter thread (series of Tweets by the same owner) and mention us with a keyword "unroll" @threadreaderapp unroll

You can practice here first or read more on our help page!

Follow Us on Twitter!

Did Thread Reader help you today?

Support us! We are indie developers!


This site is made by just three indie developers on a laptop doing marketing, support and development! Read more about the story.

Become a Premium Member ($3.00/month or $30.00/year) and get exclusive features!

Become Premium

Too expensive? Make a small donation by buying us coffee ($5) or help with server cost ($10)

Donate via Paypal Become our Patreon

Thank you for your support!