اينجا ميخوام يك ذره درباره محافظه كاري توي آمريكا بنويسم. اين متن برپايه مشاهدات من از زندگي در اينجا و صحبت كردن با محافظه كارهاي آمريكاست. قبل از شروع بحث بايد بگم كه اكثريت جامعه آمريكا واقعا افتخار ميكنند به زندگي در اين كشور و
جامعه اي كه درست كردند. خيلي ها از واژه social experiment استفاده ميكنند و معتقدند اين كشور حاصل يك آزمايش اجتماعي بزرگ بر پايه برخي مفاهيم و ايدئولوژي هاست كه قبلا مثل و مانندش هيچ جاي ديگه امتحان نشده بود و شديدا هم جواب داده و آمريكا رو تبديل به استثنايي در عالم كرده. اينجاست
كه مفهوم exceptionalism هم به وسط مياد. دموكرات ها روي اين قضيه خيلي مانور ميدند كه ما به واسطه اين استثنايي بودن حق دخالت و اصلاح باقي كشورها رو داريم و اين حق رو براي بقيه قائل نيستند.
حالا سئوال پيش مياد كه اين مفاهيم و ايدئولوژي ها چيه كه آمريكا رو متمايز از باقي كشورها
كرده؟ اينجاست كه اختلافات شروع ميشه. به صورت كلي احترام به سرمايه (كاپيتاليسم)، اقتصاد بازار آزاد، مسيحيت پروتستان (مفهوم ليبرتي و آزادي مذهبي)، فدراليسم، سكولاريزم (جدايي دين از سياست)، حق حمل اسلحه، دموكراسي دو حزبي، حق مالكيت فردي و چند تا عامل ديگه از مواردي هستند كه به
عنوان عوامل موافقيت اين آزمون اجتماعي مطرح ميشه. چرا گفتم اختلاف پيش مياد؟ چون مثلا سفيدها ميگن ريشه اروپايي هم يكي از عوامل موفقيته و مثلا اگه عرب ها ميومدن آمريكا رو ميساختند نتيجه اين نميشد. يا مثلا خيلي ساختار سنا رو خيلي موثر ميدونند كه زماني شبيه مجلس اعيان (ثروتمندان) بود.
در سنا هر ايالت فارغ از جمعيتش دو عضو داره و باعث ميشه صداي همه ايالات حتي كوچيك به گوش همه برسه.
حالا برگرديم به بحث اصلي. حرف حساب اين محافظه كارها چيه؟ محافظه كارها همين طور كه از اسم شون هم معلومه ميگند كه همه اين عوامل سنتي رو بايد حفظ كنيم. استدلالشون اينه كه ما چون دقيقا
نمي دونيم كدوم عامل باعث استثنايي شدن آمريكا شده بايد همه اش رو حفظ كنيم. حتي يك تغيير كوچيك ممكنه آسيب بزنه به آمريكا و اين كشور تبديل بشه به يك كشور معمولي و چه بسا بيفته تو مسير سرازيري (مثل آرژانتين كه زماني از موفق ترين كشورهاي آمريكاي لاتين بود و الان تبديل به يك كشور
ضعيف و مقروض شده). همين ترس از تغيير هست كه باعث ميشه سرسختانه جلوي پروگرسيوها (آمريكايي كه به دنبال تغيير و آزمون هاي جديد هستند) واستند. همين ترس از تغييره كه باعث ميشه ادبيات محافظه كارها آخرالزماني باشه. جوري از طرف مقابل صحبت ميكنند كه قراره كشور رو نابود كنه و تبديل به
كوبا يا ونزوئلا كنه.
حالا ممكنه بگيد خوب مشكل چيه؟ اين كه خوبه كه يك عده اينقدر مراقب اند كه آمريكا به مسيرهاي نادرست نره و وجوه مميزه اش رو از دست نده! مشكلات فراوانه. بذاريد چند تاشون رو اينجا مطرح كنم و باقي اش رو هم توي كامنت ها بحث مي كنم. يكي از مشكلات مثلا اينه كه بعضي
از شركت ها و موسسات از اين تمايل محافظه كارانه بخش بزرگي از جامعه آمريكا سوء استفاده ميكنند. مثلا شركت هاي اسلحه سازي اسلحه جنگي به مردم عادي مي فروشند و تا كسي مخالفت ميكنه جلوش مي ايستند و به جامعه محافظه كار آمريكا مي گند كه اينا ميخوان حق حمل اسلحه شما رو بگيرند و اون روزي
كه اين حق از شما گرفته باشه دولت بر شما مسلط ميشه و آمريكا تبديل به كوبا و ونزوئلا ميشه. همين باعث ميشه كه جامعه آمريكا هنوز نتونسته مشكل اسلحه هاي نيمه اتوماتيك (كه فرقي هم با تمام اتوماتيك ندارند) رو حل كنه و هر از چند گاهي خبر قتل عام از يك جاش بيرون مياد.
يا مثلا بحث هژموني
نظامي. با اين كه بحث ارتش بزرگ و حضور نظامي در دنيا جزو عوامل اوليه رشد آمريكا نبود ولي بعد از جنگ جهاني اول و دوم و موفقيت ارتش، اين حضور نظامي هم جزو اركان محافظه كاري شد. الان هر كس كه بخواد از معايب بودجه عظيم دفاعي آمريكا و اشتباه هاي نظامي آمريكا حرف بزنه با حمله لشكر عظيمي
از محافظه كارهاي آمريكا روبرو ميشه كه ميخوان خفه اش كنند. اينقدر اين بودجه نظامي بزرگ شده و بين ايالات پخش شده كه ديگه هيچ سياستمدار و جريان حزبي اي نميتونه حتي ازش بد بگه. محافظه كاران آمريكا در طول صد سال گذشته ارتش و حضور نظامي آمريكا رو تبديل به يك مفهوم مقدس كردند. تنها
هزينه حمله نظامي به عراق و افغانستان بود كه تونست بخش هايي از جامعه رو متقاعد كنه كه شايد زياده روي كردند و شايد لازم نيست اينقدر از ماشين جنگي آمريكا كوركورانه دفاع كرد. با اين وجود هنوز هم بودجه هاي نظامي بدون هيچ بحثي در مجلس و سنا به صورت دوحزبي تصويب ميشند و كسي هم درباره اش
حرف نميزنه.
يك مشكل ديگه محافظه كاري اينه كه چون دقيقا نميدونن كدوم بخش از فاكتورهاي موفقيت آمريكا وزن بيشتري دارند، به همه فاكتورها وزن برابر دادند و چون اين عوامل گاها با همديگه يكدست نيستند مجبورند همه گروه ها با هم ائتلاف كنند. مثلا پروتستان ها به خاطر ائتلاف با
كاپيتاليست ها ديگه كمتر روي قسمت هايي از كتاب مقدس كه مسيح به فقرا و نيازمندان كمك ميكنه تاكيد ميكنند، يا مثلا به واسطه ائتلاف با نژادبرترپندازان سفيدپوست كمتر از تنوع نژادي در بين مسيحيان اوليه صحبت ميكنند. يا مثلا كاپيتاليست ها (حتي آتئيست هاشون) ادعا ميكنند pro-life (مخالف سقط
جنين) هستند تا از پروتستان ها حمايت كرده باشند. از همه مضحك تر زماني است كه ليبرتارين ها ادعاي pro-life بودن ميكنند. ليبرتارين ها كه مخالف دخالت دولت در همه چيز هستند، به خاطر راضي كردن پروتستان ها، پا روي عقايد خودشون ميذارند و ميگند كه دولت بايد سقط جنين رو غيرقانوني اعلام كنه.
يك مشكل ديگه محافظه كاري اينه كه قرن بيست و يكم به واسطه تحول بنيادين در تكنولوژي و تغيير نحوه زندگي آدم ها، نياز به راه حل هاي جديد داره و همه فرمول هاي قديمي الزاما توي فضاي جديد كارساز نيستند. حتي بعضي فرمول هاي قديمي مشكل سازند. مثلا با رشد شهرنشيني و تمركز آدم ها در مراكز
شهري سيستم قديمي كالج الكترال باعث عدم توازن جدي در مسئله نمايندگي آراي مردمي شده. مثلا با يك حساب دو دو تا چهارتايي كه خودم چهار سال پيش انجام دادم، به خاطر طراحي كالج الكترال، در حال حاضر، دموكرات ها (به واسطه تمركز طرفداراشون در مراكز شهري) توي انتخابات رياست جمهوري حداقل يك
ميليون راي عقب تر از ج.خ ها هستند.
خيلي روده درازي كردم، فكر كنم تونستم تا حدي منظورم رو برسونم. بقيه بحث رو مي بريم توي كامنت ها. قبلش اين رو هم بگم كه محافظه كاري در آمريكا مزاياي خودش رو هم داره و خارج از انصافه كه به مزاياش اشاره نشه ولي اون بماند براي يك
رشته توئيت ديگه و يك وقت ديگه.
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
#رشته_توئيت (تقريبا يك ويروس با دو تا استراتژي متفاوت)
رشته توئيت انگليسي زير با جزئيات قشنگ توضيح ميده چطور تنها يك فرق جزئي بين دو ويروس اين همه تفاوت در نحوه شيوع كوويد اول (سارس) و كوويد دوم (كوويد١٩) ايجاد كرده.
اگه بخوام كل قصه رو لو بدم بايد بگم اولي عجوله و دومي خيلي صبور و همين باعث موفقيت دومي شده.
اينجا سعي ميكنم خلاصه رشته توئيت رو بهتون بگم.
- هر دو ويروس متعلق به يك خانواده اند.
- گيرنده هاي پروتئيني هر دو ويروس يكيه. هر دوتاشون از گيرنده ACE2 استفاده ميكنند. اين گيرنده ها
مثل دستگيره مي مونند كه شما از اون طريق ميتونيد در سلول رو باز كنيد و واردش بشيد. سلول هاي مختلف دستگيره هاي مختلفي دارند و هر ويروسي براي اينكه بتونه وارد سلول بشه بايد بتونه به يكي از اين دست گيره ها متصل بشه و در رو باز كنه.
My prediction is this pandemic will be the necessary force for Obama’s “Pivot to Asia” policy. He failed to sell this policy because no one took China seriously enough. With this pandemic and the fear of future Chinese disasters, the world must do some soul searching. This ⬇️
pandemic will overshadow other US policies: immigration policy, Middle East, and even energy policy. Right and left wing pundits must revise their old ideologies; otherwise, they will become irrelevant soon. a new generation of pundits will arise. The threat of Mexico and ⬇️
its cheap imported labors or even imported crimes pale in compassions with the economic damage and death toll of this pandemic. The whole 9/11 caused 3000 deaths, a negligible toll compared to Covid19 potential death toll. As a result, After this crisis, people won’t get ⬇️
داداشم پرسيد يعني نميشه اين ويروس رو در آزمايشگاه درست كرد؟ جواب دادم ويروس هايي كه ما توي آزمايشگاه ميتونيم درست كنيم تهش مثلا يك قالبي بهت ميده شبيه كريس رونالدو، اين قالب اگر چه پتانسيل كريس رونالدو شدن رو داره ولي الزاما كريس رونالدو نميشه. بايد بره توي طبيعت يا مثلا بدن ⬇️
انسان هاي مختلف و با سيستم هاي ايمني مختلف تمرين كنه شايد كريس رونالدو شد، احتمال بيشتر اينه كه دخترباز بشه و اصلا فوتبال رو ول كنه 😄
ما توي تئوري ميدونيم كه ويروس ها ساختمانشون چجوريه و ميتونيم هم اون ساختمان ها رو كپي كنيم ولي اون ريزه كاري هايي كه توي طراحي اش لازمه كه ⬇️
باعث بشه پايدار بمونه و از بين نره و بتونه آسيب جدي بزنه رو نميدونيم. حالا يا بايد همه دانش بيولوژي دنيا رو داشته باشيم و كل سيستم هاي بيولوژيكي رو مدل كنيم تا بتونيم چنين ويروسي بسازيم كه چنين كاري فعلا محاله و حالا حالا ها هم بهش نميرسيم، يا هم بايد يه عالمه آزمون و خطا ⬇️
توی این #رشته_توییت میخوام به یکی از سئوال هایی که ازم زیاد پرسیده بودند جواب بدم. این سئوال یکی از سئوالهای رایج توی کامنت های توئیت زیر بود. اگه توییت رو نخوندینش توصیه میکنم اول اون توئیت رو بخونید.
اول این رو بگم که من متخصص این مسئله نیستم ولی به عنوان یک علاقه مند از منابع موجود اطلاعاتی رو جمع کردم که فکر میکنم حیفه با شما در میون نگذارم و امیدوارم به درد بخوره. مسلما دنیای بعد از کووید-۱۹ اصلا شبیه دنیای قبلش نخواهد بود و اطلاع رسانی این روزهای ما و بحث درباره ایرادت ⬇️
دنیای فعلی در مواجهه با این پدیده نوظهور و سایر پدیده های مشابه خودش کمک میکنه که دنیای بهتری رو برای فردای بیماری کرونا طرح ریزی کنیم. خوب حالا بریم سر اصل مطلب.
ازم سئوال پرسیدند که این عادت غذایی در مردم چین چیز تازه ای نیست و اینها یک عمره که حیوانات غیراهلی میخورند ⬇️
یک مقاله نوشتم به اسم #کووید19 کابوس سال 2020 توی مدیوم. اگه علاقه مند بودید کلش رو بخونید برید و اونجا بخونید. من قسمت آخرش رو براتون اینجا به صورت #رشته_توییت میذارم bit.ly/2x0TcMU
یک سئوال مهمی که هر کسی باید این روزا از خودش بپرسه اینه که چه راه حلی برای مبارزه و کاهش مرگ و میر این بیماری وجود داره؟ باید بگم که هیچ جواب صددرصدی ای برای این سئوال وجود نداره ولی جواب های خوبی وجود داره که در غیاب جواب اصلی میتونن جون خیلی ها رو نجات بدند. ⬇️
درمان بیماری های ویروسی واکسنه. حالا چه واکسن پیشگیری که قبل از ابتلا به بیماری سیستم ایمنی تون رو در مقابل بیماری مجهز می کنه و یا واکسن های درمانی که کارشون تحریک سیستم ایمنی برای قوی ترین شدن جهت مبارزه با ویروس اند. ما واکسن این بیماری رو نداریم و تا رسیدن بهش هم حداقل ⬇️
#رشته_توئیت
چرا بیماری های عجیب و غریب ویروسی همیشه از چین سر در میاره؟
اکتبر ۲۰۱۹ بود که چین علنی اعلام کرد که دچار یک بیماری عفونی همه گیر شده. ⬇️
بعضی بیماران تنها علایم تب و سرفه خشک رو داشتند. بعضی دیگه دچار ذات الریه هم می شدند و در عده ای هم ذات الریه اون قدر شدید میشد که می مردند. دکترها اسم بیماری رو کووید-۱۹ گذاشتند به این دلیل که ویروسش از خانواده کروناست. ⬇️
زمانی که به دنبال نقطه صفر شیوع بیماری می گشتند رسیدند به یک بازار غذا در شهر ووهان. از ۴۱ بیمار اولیه ۲۷ بیمار به اونجا رفته بودند. اگر چه این مشاهده دلیل قطعی برای نتیجه گیری نقطه شروع نبود ولی چین سریعا این بازار رو تعطیل کرد. ⬇️