مبحث حمله به غیرنظامیان از موضوعاتی است که ورود به آن بسیار سخت است علی الخصوص با توجه به اینکه ایران این مساله را به طرز دردناکی لمس کرده است.
این مطلب در پی توجیه و مشروعیت دادن به آن نیست بلکه توضیحی در مورد هدف و چگونگی انجام این حملات است.
با توجه به اینکه این مساله باید در قالب روند جنگ و افت و خیز دوطرف بررسی میشد بناچار لازم بود که تحولات مرتبط جنگ هم تشریح شود که باعث طولانی تر شدن مطلب میشود. اما از آنجا که به مطلب مرتبط است بناچار از مطلب اصلی جدا نشد.
در این مطلب نقش این حملات در استراتژی کلی درگیریها و سپس بطور مشخص تر روند جنگ در دوهفته ابتدایی ، نحوه مقابله اولیه ایران و سپس عوامل تاثیرگذار بر تغییرات در سال پایانی جنگ و نقش اینگونه حملات در پایان جنگ بررسی می شود.
منابع مورد استفاده:
نبردهای اهواز و سوسنگرد- نبردهای هوایی ایران- کتاب روزشمار جنگ - تیپ یکم زرهی لشگر ۹۲- تیپ دوم - تیپ سوم - خوزستان در جنگ - فصل نامه نگین - روزنامه اطلاعات - روزنامه ایران
در نگارش این مطلب برداشتی از مطلب زیر مورد استفاده بوده است.
Karla Torrez and Vincent Difronzo. The Iran- Iraq War: Exceeding Means. USA: Defence University, National War College, 20 oct. 2000.
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
حملات جنگی به غیرنظامیان بطور معمول در اخلاقیات همیشه محکوم و منفور است اما به جهت متداول بودن آن در دنیای واقعی، بررسی و درک آن الزامیست؛ هر چند که سخن گفتن از آن بی رحمانه بنظر می آید ولی نادیده گرفتن آن هم ممکن نیست.
در ادبیات معمول از حمله به غیرنظامیان به عنوان حملات کور یا وحشیانه و بدون هدف و از سر استیصال نام برده می شود اما برخلاف گفته هایی اینچنین ، این حملات هم در قالب یک تاکتیک مرسوم هستند.
یکی از مهمترین و پرکاربردترین ابزارها برای تاثیرگذاری در جامعه مقابل ، وارد اوردن فشار به غیرنظامیان پشت جبهه برای درهم شکستن اراده آن جامعه است. ایجاد چنین فشاری برای ایجاد تاثیر روانی در جامعه به منظور شکستن مقاومت عمومی الزامی است و پرکاربردترین روش هم حمله به غیرنظامیان است.
پس از پایان جنگ جهانی دوم و در سالهای پایانی دهه چهل، شوروی همزمان با توسعه برنامه هستهای خود و برای تمرکز منابع اندک در اختیارش و همچنین تمرکز متخصصین خود به احداث شهرهای بسته Zato دست زد.
این شهرها بصورت کاملا حفاظت شده بودند و افراد برای اقامت در این شهرها گزینش شده و به شدت تحت مراقبت قرار می گرفتند. تماس آنها با خارج از آن شهرها قطع و ارتباطات محدودی تحت نظارت شدید داشتند. ورود و خروج موقت به Zato تحت کنترل شدید و تنها با داشتن اجازه مخصوص ممکن بود.
این شهرها روی نقشه هیچ نشانی نداشتند وحتی جاده های آن نامشخص بود. گاهی حتی به عنوان دهکدهای کوچک بر روی نقشه ها معرفی میشدند. حتی آدرس پستی آنها بصورت صندوق های پستی در شهرهای دیگری بود. برای سالها افسانهای در مورد شهری زیرزمینی با سیستم مترو مخصوص به خود در زیر مسکو شایع بود.
ارتش ها دارای طرحهای ازپیش تعیین شدهای هستند که ویژه زمان هایی است که مورد تهاجم قرار می گیرند تا در شرایط آشفتگی بعد از تهاجم، بتوان مطابق استراتژی تعیین شده قبلی تصمیمات صحیح و سریعی گرفته و واکنش متناسبی نشان داد.
طرح ها بر اساس مقتضیات زمان و نوع دشمنان و مقدورات خودی و واکنشهای ممکن تهیه می شوند . ارتش ایران هم از دوره ای به آماده کردن طرح های مقابله پرداخت . برای دانستن در مورد طرح های از پیش آماده شده ارتش ، ابتدا باید در مورد سابقه تهدیدات و دشمنان احتمالی و میزان قدرت آنها دانست.
برای مدت مدیدی دولت عثمانی تنها همسایه غربی ایران بود که علی رغم زد و خوردها و نزاعهای قبلی ، در ابتدای قرن بیستم روابط به سطح متعادل تری رسیده بود و اختلافات چندان زیادی نداشتند که همانها هم قابل مذاکره بود.
یگان های عمل کننده به خطوط اولیه عراق حمله کرده و درگیر شدند. درگیری اولیه با سنگرهای کمین و تیربار عراقی و موانع اولیه هر چند وقت گیر بود ولی با موفقیت انجام شد. ابتدا اخبار نویدبخشی از مقاومت کوتاه نیروهای دشمن و فرار آنها به قرارگاه مخابره میشد که امید به پیروزی را بیشترمیکرد.
بعد از آزادی خرمشهر،ایران انتظار پیروزی راحتی را داشت که این توقع در رمضان برآورده نشد. اما حکومت همچنان وعده عملیات سرنوشت ساز را میداد و چنین بود که آماده سازیها برای عملیات والفجر که قرار بود کار را یکسره کند؛ آغاز شد.
در بخش اول به مقدمات عملیات و دلایل شکل گیری و شرایط سیاسی میپردازیم و در بخش دوم به شرح عملیات و توضیحی مختصر بر دلایل شکست ان. متاسفانه به دلیل کمبود مدارک و تصاویر در مورد این عملیات که یکی از مغفول مانده ترین عملیاتهاست ، پرداختن به جزییات آن به سختی ممکن است.
در این بخش عملیات و حواشی آن مورد بررسی قرار گرفته است. هرچند نبود مدارک مربوط به آن چه در این سو و چه در سمت عراقی، بررسی جزیی تر را دشوار ساخته است ولی دیدن تصویر کلی ممکن است.
فکه ؛ سرزمینی در منطقه میانی جبهه که قرار بود راهی نزدیکتر برای رسیدن به بغداد و پایان جنگ باشد ؛ اما تبدیل به قربانگاه جانهای بسیاری از جوانان این سرزمین شد.
پس از عدم موفقیت عملیات رمضان ، با توجه به سطح زیاد موانع و امکانات ایجاد شده در شرق بصره، فرماندهان ایران به این نتیجه رسیدند که فعلا انجام عملیات در ناحیه تنومه و دریاچه ماهی امکان پذیر نیست و از طرفی برای حفظ فشار بر ارتش عراق باید به انجام عملیات های محدود ادامه داد.
استراتژی کلی ایران ایجاد فشار مداوم بر بصره بود تا با ایجاد تهدید بر این شهر و با توجه به نزدیکی آن به مرز، اهداف سیاسی خود را هم محقق ساخته و با پیروزی در این جبهه ، فشار بین المللی و داخلی بر روی دولت عراق را افزایش دهند تا بطور خود بخود به سقوط ان بینجامد.