۱هفته بعد از انتشار این گزارش در توییتر، بحث اصلی اینبار نه بر سر خود موضوع آزار جنسی، که بر سر شیوه راستیآزمایی چنین گزارشهایی ست. در این رشته ۸راه راستیآزمایی اخبار با منبع ناشناس را میگویم و با هرکدام نمره میدهم: (نمرات شما ممکن است متفاوت باشد.)
۱. نخستین معیار در راستیسنجی یک خبر با منبع ناشناس، رسانه منتشرکننده خبر است. چه در رسانههای کلاسیک چه رسانههای اجتماعی. آیا حسابی که این گزارش را منتشر کرده خودش سرشناس و مورد اعتماد است؟ آیا کارنامه خوبی دارد؟
در این مورد با یک حساب جدید یکیدوماهه و ناشناس مواجه ایم. /
/ حساب خود را حساب گروهی معرفی کرده ولی اعضای گروه را نمیبینیم؛ فهرستی از موضوعات حساس با شعارهای احساسی میبینیم که یعنی با یک حرکت رسانهای طرف ایم نه یک پویش اجتماعی تخصصی! این لزوما بد نیست اما به اعتبار خبر با منبع ناشناس کمک نمیکند.
با معیار نخست، من نمره ۱ از ۱۰ میدهم.
۲. معیار بعدی رسانهها یا حسابهایی اند که خبر را بازنشر کردهاند. در میان ۳۸۴ کوت این توییت تا این لحظه، بیش از ۴-۵ حساب حقیقی دیده نمیشود و آنها هم از روی اطلاع تأیید نکردهاند. البته یکی-دو اظهارنظر حقوقی تخصصی میبینیم که نشان میدهد چند وکیل مجرب روایت را باور کردهاند. /
/ از طرفی حسابهای فعال در موضوع مقابله با آزار جنسی که پیش از این گزارشهای معتبری را منتشر کرده و اعتباری در این زمینه کسب کردهاند، از بازنشر این گزارش خودداری کردهاند (یا دستکم من ندیدم).
بنابراین، با معیار دوم اعتبارسنجی خبر با منبع ناشناس، من نمره ۳ از ۱۰ میدهم.
۳. معیار سوم در اعتبارسنجی خبر با منابع ناشناس، خود منابع ناشناس اند! با این که در این نوع گزارشها منبع معرفی نمیشود، اما ویژگیهای منبعی که میتواند به چنین اخباری دسترسی داشته باشد، باید قابلتصور باشد.
در این مورد یک روایت بسیار شخصی آزار جنسی به صورت جمعی روایت میشود!! /
/ راویان میگویند همه جداگانه با الگوی دقیقا مشابه با جزئیات کاملا یکسان مورد آزار قرار گرفتهاند، اما نمیگویند این ازارها همزمان و رابطهها موازی بوده یا خیر. و از همه مهمتر نمیگویند این روایت از سوی ۲ نفر است یا دهها نفر!
با معیار سوم من به این گزارش نمره ۱ از ۱۰ میدهم.
۴. معیار چهارم در تشخیص یک روایت معتبر از فیکنیوز، نقلهایی ست که در گزارش آورده میشود که با شخصیت گوینده متناسب اند یا خیر. نقلقولهایی که در این گزارش در گیومه آمده بسیار باورپذیر اند و با شخصیت منحرفین جنسی و متجاوزان سریالی میخواند.
با معیار چهارم من نمره ۸ از ۱۰ میدهم.
۵. معیار پنجم جزئیات حوادث است که چهقدر باورپذیر اند و با ماهیت رویدادها و اتفاقات مشابه میخواند. در این مورد روایت حاوی جزئیاتی دقیق و اقناعکننده و موضعی حتی منصفانه ست. (هرچند ممکن است انصافنمایی یک ترفند اقناعی باشد.)
با معیار پنجم این گزارش نمره ۹ از ۱۰ میگیرد.
۶. معیار ششم بازخوردها و کامنتهای مخاطبان است! افشاگریهای کوچک و بزرگ و واکنش چهرههای حقیقی به اعتبار یا رد خبر کمک میکنند.
در این مورد طبعا من نتوانستم همه بازخوردها را ببینم اما تا جایی که دیدم بحثها احساسی یا حداکثر تحلیلی اند.با این معیار نمره گزارش ۳ از ۱۰ بیشتر نیست.
۷. معیار هفتم تصاویر اند! تصاویر در این روایت حضور پررنگی دارند اما فقط در رایانه شخصی آزارگر قابلدسترس اند. اگر تنها یک تصویر، ولو بریدهشده و با چهره مخدوش، به این گزارش ضمیمه بود، میتوانستیم برای راستیسنجی از آن کمک بگیریم. /
/ حتی یک تصویر یادگاری و صمیمی ۲نفره از آزارگر و یکی از قربانیان، ولو مخدوش و سانسورشده، میتوانست ثابت کند راوی با فرد مورد اتهام رابطه نزدیک داشته. اما در این گزارش، تصاویر در رایانه شخصی آزارگر میمانند و هیچ کمکی به اعتبار روایت نمیکنند.
نمره گزارش از این نظر صفر از ۱۰ است.
۸. معیار هشتم تکذیبیههای افراد و سازمانها ست. در این مورد مترجمی که به آزار جنسی متهم شده، تا جایی که دیدم، از پاسخ عمومی طفره رفته و در پیامهای خصوصی هم خشونت جنسی اعمالشده را با رضایت طرفین دانسته.
با این تفاصیل نمره اعتبار گزارش برای من با معیار تکذیبیه متهم، ۸ از ۱۰ است.
جمعبندی:
نمره اعتبار این گزارش آنجا که مربوط به تأیید اشخاص حقیقی (چه بازنشر چه کامنتها) و نیز منابعی چون تصاویر است، ناچیز به نظر میرسد. اما پای جزئیات و رفتار بعدی متهم که به میان میآید نمره گزارش بسیار بالا ست.
ممکن است به نمرات من نقد وارد باشد. مهم روششناسی ست. /تمت
بعدالتحریر:
بارها گفتهم افشاگری متجاوزان و آزارگران جنسی نهتنها حق آزاردیدگان، که وظیفه آنان و حق جامعه برای پیشگیری از تکرار آزار، و درستترین کاری ست که در این موقعیت باید کرد. اما اگر این وظیفه درست انجام نشود راه بر قربانیان دیگر بسته میشود.
روایت ناشناس هم اصولی دارد.
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
آزار جنسی در خیابان، از متلک و آزار کلامی تا تعقیب کردن، راه بستن و لمس جنسی، در همه فرهنگها و کشورها رایج است. مثلا در آمریکا ۶۵٪ زنان و ۲۵٪ مردان آن را تجربه میکنند. اما در ایران و سراسر خاورمیانه شیوع افراطی و خجالتآور دارد.
مثل همه مشکلات خاورمیانه، ریشه و ماهیت آزار جنسی خیابانی هم به پوسیدگی مغزی برمیگردد؛ به عقبماندگی تاریخی که شکل فقر مادی و فرهنگی گرفته.
اغلب مردانی که آزار خیابانی میدهند عمیقا معتقد اند زنان از این رفتار خوششان میآید. باقی هم لذت بردن از زن را هرکه باشد حق خود میدانند.
اما اگر فکر میکنید پوسیدگی یک بیماری مغزی مخصوص مردهای خاورمیانه ست سخت در اشتباه اید. زنان خاورمیانه هم در این بیماری شریک اند. این نظرسنجی ۲۰۱۶ در مصر میگوید جز در مورد لذت بردن از آزار خیابانی، در بقیه موارد زنان بدتر از مردان اند و مثلا ۸۴٪ لباس محرک را مستحق آزار میدانند.
- اگر اخلاق، نایس بودن و چسباندن لبخند دروغین آبکی روی صورت است؛ نه نیست!
- اگر اخلاق، مسئولیت شجاعانه فرد برای حفظ سلامت جامعه است؛ بله هست و فراتر از آن؛ یک شاهکار اخلاق جمعی ست و مایه افتخار توییتر فارسی!
اشلی مونتاگو در کتاب «آناتومی فحش» آن را انسانشناختی و جامعهشناختی بررسی میکند. کتاب اِما بایرن «فحش دادن برای شما خوب است؛ دانش شگفتانگیز بدزبانی» با رویکرد روانشناختی و عصبشناختی.
خلاصه هردو کتاب این است: فحش دادن در جای خود، از نایس بودن الکی، انسانیتر و کارآمدتر است.
این ۲ را بهعنوان نمونه آوردم که بگویم تنها حرف من نیست.
بیایید موضوع را از زاویه یک دانش جدید یعنی «اخلاق تکاملی» مرور کنیم: تا همین ۵۰ سال پیش، تا اواخر دهه ۶۰ میلادی، اخلاق را یک برساخته فرهنگ بشری میدیدیم که برای عنان زدن به تمایلات حیوانی و فیزیولوژیک بشر به وجود آمده.
«چرا و چهگونه باید با کودکان درباره کرونا حرف بزنیم؟» #رشتهتوییت#پدری
بخواهیم یا نه بچهها درباره کرونا همهچیز را میشنوند و نمیتوانیم چیزی را از آنها مخفی کنیم. اما ممکن است تصویری که در ذهن خود میسازند ترسناکتر از واقعیت یا پراشتباه باشد.
باید با کودکان حرف بزنیم. /۱
- مؤثرترین حرفی که کودکان درباره کرونا از ما میشنوند رفتاری ست که میبینند! اگر ترس و اضطراب ببینند مضطرب میشوند؛ حتی اگر بر زبان نیاورند. اگر بیخیالی ببینند بهداشت ضروری را رعایت نمیکنند.
حواسمان باشد به روتینهای بهداشتی اعلامی بچسبیم نه به گزارش بدترین کیسهای بیماری! /۲
- باید به کودکان واقعیت را گفت. بچهها تیترهای خبری را گذرا میشنوند و در معرض حرفهای بزرگترها و کلیپهایی که میبینیم قرار میگیرند. اینها گاهی بدترین بازتابهای ممکن اند و تصویری که در ذهنشون ساخته میشه ترسناکتر از واقعیته.