آزار جنسی در خیابان، از متلک و آزار کلامی تا تعقیب کردن، راه بستن و لمس جنسی، در همه فرهنگها و کشورها رایج است. مثلا در آمریکا ۶۵٪ زنان و ۲۵٪ مردان آن را تجربه میکنند. اما در ایران و سراسر خاورمیانه شیوع افراطی و خجالتآور دارد.
مثل همه مشکلات خاورمیانه، ریشه و ماهیت آزار جنسی خیابانی هم به پوسیدگی مغزی برمیگردد؛ به عقبماندگی تاریخی که شکل فقر مادی و فرهنگی گرفته.
اغلب مردانی که آزار خیابانی میدهند عمیقا معتقد اند زنان از این رفتار خوششان میآید. باقی هم لذت بردن از زن را هرکه باشد حق خود میدانند.
اما اگر فکر میکنید پوسیدگی یک بیماری مغزی مخصوص مردهای خاورمیانه ست سخت در اشتباه اید. زنان خاورمیانه هم در این بیماری شریک اند. این نظرسنجی ۲۰۱۶ در مصر میگوید جز در مورد لذت بردن از آزار خیابانی، در بقیه موارد زنان بدتر از مردان اند و مثلا ۸۴٪ لباس محرک را مستحق آزار میدانند.
با این سازوکار راهحل چیست؟
یک راه این است که از دولتهای فاسد و دزد خاورمیانه بخواهیم دلشان به حال امنیت اجتماعی زنان بسوزد و فرهنگسازی در این زمینه را از مدارس و در رسانهها شروع کنند. راهحل منطقی و درستی ست. اما یک نگاه به رئیس صداوسیما و وزیر آموزشوپرورش هم بیندازید!
اما راهکار دیگر که قطعا نتیجهبخشتر و هزاران بار سریعتر است آموزش سیلیسای مردان آریایی توسط زنانی ست که مورد آزار خیابانی قرار میگیرند! حالا که دولت بهتمامی وقف چپاول خصوصی ست و در عرصه عمومی کلا غایب، باید این عرصه را به مدرسه کنشگری جمعی تبدیل کرد.
۲ راهکار ساده دارد:
۱. آزار خیابانی به شکل لمس جنسی و دستمالی:
بلافاصله جیغ بزنید و تا میتوانید از آزارگر فاصله بگیرید. تا وقتی در دیدرس شما ست به جیغ زدن و نشان دادن او با اشاره دست ادامه دهید. اگر سمت شما آمد فاصله را حفظ کنید. اگر مرد هستید و صحنه را دیدید آزارگر را بگیرید و اعمال قانون کنید!
۲. آزار خیابانی به شکل متلک و آزار کلامی جنسی:
بلافاصله شرایط را بسنجید. اگر آزارگران گروهی اند یا ظاهر خطرناک دارند راهحل ۱ را اجرا کنید. اما اگر با فرد بیخطری مواجه اید که از فرط پوسیدگی مغزی آزارگری میکند، یعنی ۹۰٪ موارد آزار خیابانی، وقت گشودن درهای مدرسه ست.
چهطور؟
به هر زبانی که میدانید، بدون خشم و ترس و خجالت و لرزش صدا یا هر نشانه دیگری از ضعف، به او بگویید «قبل از شنیدن "حرف"ش آدم بدی به نظر نمیرسید، اما حالا "موجود بیادب و کمارزشی" به نظر میرسد.» جملات خودتان را بگویید تنها کلیدواژهها را گفتم. مرد و زن در این موقعیت آموزگار شوید.
حتی میتوانید جمله بالا یا مشابه آن را روی کارتهای کوچکی پرینت بگیرید، همراه خود داشته باشید و به طرف بدهید.
این که گفتم عصاره و بومیسازیشده راهکارهایی ست که در همه دنیا برای مقابله با ازار جنسی خیابانی آموزش میدهند. اجرا کنیم در چندماه سلامت جامعه را به چشم میبینیم. /تمت
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
۱هفته بعد از انتشار این گزارش در توییتر، بحث اصلی اینبار نه بر سر خود موضوع آزار جنسی، که بر سر شیوه راستیآزمایی چنین گزارشهایی ست. در این رشته ۸راه راستیآزمایی اخبار با منبع ناشناس را میگویم و با هرکدام نمره میدهم: (نمرات شما ممکن است متفاوت باشد.)
۱. نخستین معیار در راستیسنجی یک خبر با منبع ناشناس، رسانه منتشرکننده خبر است. چه در رسانههای کلاسیک چه رسانههای اجتماعی. آیا حسابی که این گزارش را منتشر کرده خودش سرشناس و مورد اعتماد است؟ آیا کارنامه خوبی دارد؟
در این مورد با یک حساب جدید یکیدوماهه و ناشناس مواجه ایم. /
/ حساب خود را حساب گروهی معرفی کرده ولی اعضای گروه را نمیبینیم؛ فهرستی از موضوعات حساس با شعارهای احساسی میبینیم که یعنی با یک حرکت رسانهای طرف ایم نه یک پویش اجتماعی تخصصی! این لزوما بد نیست اما به اعتبار خبر با منبع ناشناس کمک نمیکند.
- اگر اخلاق، نایس بودن و چسباندن لبخند دروغین آبکی روی صورت است؛ نه نیست!
- اگر اخلاق، مسئولیت شجاعانه فرد برای حفظ سلامت جامعه است؛ بله هست و فراتر از آن؛ یک شاهکار اخلاق جمعی ست و مایه افتخار توییتر فارسی!
اشلی مونتاگو در کتاب «آناتومی فحش» آن را انسانشناختی و جامعهشناختی بررسی میکند. کتاب اِما بایرن «فحش دادن برای شما خوب است؛ دانش شگفتانگیز بدزبانی» با رویکرد روانشناختی و عصبشناختی.
خلاصه هردو کتاب این است: فحش دادن در جای خود، از نایس بودن الکی، انسانیتر و کارآمدتر است.
این ۲ را بهعنوان نمونه آوردم که بگویم تنها حرف من نیست.
بیایید موضوع را از زاویه یک دانش جدید یعنی «اخلاق تکاملی» مرور کنیم: تا همین ۵۰ سال پیش، تا اواخر دهه ۶۰ میلادی، اخلاق را یک برساخته فرهنگ بشری میدیدیم که برای عنان زدن به تمایلات حیوانی و فیزیولوژیک بشر به وجود آمده.
«چرا و چهگونه باید با کودکان درباره کرونا حرف بزنیم؟» #رشتهتوییت#پدری
بخواهیم یا نه بچهها درباره کرونا همهچیز را میشنوند و نمیتوانیم چیزی را از آنها مخفی کنیم. اما ممکن است تصویری که در ذهن خود میسازند ترسناکتر از واقعیت یا پراشتباه باشد.
باید با کودکان حرف بزنیم. /۱
- مؤثرترین حرفی که کودکان درباره کرونا از ما میشنوند رفتاری ست که میبینند! اگر ترس و اضطراب ببینند مضطرب میشوند؛ حتی اگر بر زبان نیاورند. اگر بیخیالی ببینند بهداشت ضروری را رعایت نمیکنند.
حواسمان باشد به روتینهای بهداشتی اعلامی بچسبیم نه به گزارش بدترین کیسهای بیماری! /۲
- باید به کودکان واقعیت را گفت. بچهها تیترهای خبری را گذرا میشنوند و در معرض حرفهای بزرگترها و کلیپهایی که میبینیم قرار میگیرند. اینها گاهی بدترین بازتابهای ممکن اند و تصویری که در ذهنشون ساخته میشه ترسناکتر از واقعیته.