١.همانطور که قبلا گفتم، از این به بعد کمی بر تحلیل‌های کارشناسان پرونده اتمی ج.ا. بویژه در امریکا تمرکز می‌کنم. از برخی از آنها انتقاد خواهم کرد، چون در مواردی تحلیل‌های کژتاب تولید کرده‌اند و در مواردی فاقد صلاحیت برای حرف زدن در این مورد هستند.
٢.این کارشناسان ماهیت نیروهای پیش‌برنده‌ی برنامه‌ی اتمی را کتمان می‌کنند و آن را خواستی سراسری و موجب انسجام در جامعه‌ی ایرانی جا می‌زنند. آنها در پس مفهومی فعالیت می‌کنند که گه گاه آن را ناسیونالیسم هسته‌ای می‌خوانند؛ج.ا. را موجودی مورد ظلم و سپاه پاسداران را بازوهای محافظتی
٣.علیه چنین ظلم بین‌المللی نشان می‌دهند. در پرونده هسته‌ای سوال بزرگ جامعه‌ی بین‌المللی چگونگی «مدل تصمیم‌گیری اتمی» است. کارشناسان فاقد صلاحیت اما مدل مناسبی برای حفاظت از جمهوری اسلامی و دفاع از برنامه‌ی هسته‌ای برساخته‌اند.
٤.آن را با هم مرور می‌کنیم.
تحلیل‌های مهسا روحی یکی از این دست تحلیل‌هاست. روحی در مقاله‌ای با عنوان
“Decision-Making in Revolutionary States: Beyond the Whims of Charismatic Leaders”
(تصمیم‌گیری در دولت‌های انقلابی: فراتر از میل رهبران کاریزماتیک)
٥.سعی کرده‌است به سوال چگونگی تصمیم‌گیری هسته‌ای نزدیک شود. او و نویسنده‌ی مشترک مقاله، در ابتدا برای خواننده توضیح می‌دهند که دولت‌های انقلابی همیشه پیچیده و سردرگم کننده هستند. آنها مدعی ارائه چارچوب تئوریکی هستند که برخلاف باور همگان از رژیم‌های انقلابی،
٦.تصمیم‌گیری‌ها را قائم به ذات یک رهبر نشان نمی‌دهد و مصر است که فرآیند تصمیم‌گیری را عرصه‌ای از ورودی‌ها و ملاحظات مختلف بازیگران متعددی نشان دهد. بگونه‌ای که دیگر نمی‌توان تصمیم را تنها به امیال رهبران کاریزماتیک در این سیستم‌ها محدود کرد. تصمیم‌گیری‌ها نتیجه ترجیحات شخصی
٧.این رهبران نیستند و منابع متعددی بر آن اثر می‌گذارند.(بطور مثال تصمیم خمینی برای ادامه‌ی جنگ را نتیجه‌ی چنین پروسه‌‌ای معرفی می‌کند و اینکه شخص رهبر مسئولیت اصلی ادامه‌ی جنگ را بر عهده ندارد)
شاید بنظر برسد که ادعای ایشان در شناسایی بازیگران متعددو اثرگذار بویژه در برنامه‌ی
٨.هسته‌ای درست است، اما بحث بر سر این است که برنامه‌ی هسته‌ای محیطی است از ذینفعان پرتعدادی که از کانال برنامه‌ی هسته‌ای مشغول بهره‌کشی از منابع، شرایط و تثبیت موقعیت خود هستند. پرعدد بودن ذینفعان به معنای دمکراتیک بودن این تصمیم‌گیری نیست.
٩.آنچه روشن است اینکه فقط تعداد بازیگران در حلقه‌ی انحصاری تصمیم‌گیری بالاست. ما با یک انحصار «پرتعداد» روبرو هستیم نه الزاما یک «تصمیم‌گیری دمکراتیک». روحی در سخنرانی دیگری در موسسه بین‌المللی مطالعات استراتژیک (IISS)در پاسخ به این سوال که شما نقش آیت‌الله خامنه‌ای را در
١٠.تصمیم‌گیری هسته‌ای چگونه تحلیل می‌کنید؟ مجددا سراغ همین ادعای خود می‌رود و حتی تاکید می‌کند که نظام تصمیم‌گیری هسته‌ای در ایران از پایین به بالاست. مجری با تعجب بر این گذاره انگشت می‌گذارد و از او توضیح می‌خواهد و او اینطور توضیح می‌دهد:«اساسا
١١.تصمیم[ها]در سطوح پایینی رئیس‌جمهوری، مشاوران، وزرا و غیره در همه‌ی اشکال بوروکراتیک گرفته می‌شود و بعد رهبری تایید و یا رد می‌کند»....«ما [همیشه] فکر می‌کنیم خامنه‌ای تصمیم می‌گیرد، دستور می‌دهد و سایرین اجرا می‌کنند». روحی در ترسیم تصمیم‌گیری پائین به بالا، عملا ویژگی
١٢.«محفلی بودن» تصمیم‌گیری مهمی مثل هسته‌ای را نادیده می‌گیرد و جریان تزریق اطلاعات به منابع تصمیم‌گیری را، مشارکت در تصمیم‌گیری نشان می‌دهد. باوجودی‌که خودش نیز معترف است که رهبر از «وتو» استفاده می‌کند. مجددا تاکید می‌کند که مدل ایران نه شوروی است و نه کره‌شمالی و
١٣.بازیگران زیادی در آن دخیل هستند. باز باید تاکید کرد که «پر تعداد بودن» ذینفعان در مساله‌ی هسته‌ای به معنای دمکراتیک بودن این برنامه نیست و محققی همچون روحی نمی‌تواند تصمیم‌گیری هسته‌ای را تصمیم‌گیری باز و غیرانحصاری جلوه دهد.
١٤.جابجایی «پرتعدادی» به جای «دمکراتیک بودن تصمیم‌گیری» چیزی است که روحی از پس آن بخوبی برآمده. ( این مصاحبه را اینجا می‌توانید بشنوید )
برای کسانی که علاقمند به مدل‌های تصمیم‌گیری سیاست خارجی هستندنقش مردم و چگونگی بروز وزن آنها در کانال‌های تصمیم‌گیری
١٥.بسیار مهم است. تحلیل‌های روحی فاقد چنین توجهی به نقش مردم است. جامعه و خواست آنها تقریبا در همه‌ی این تحلیل‌ها غایب است و فقط جایی بروز می‌کند که روحی می‌خواهد از اعتراض تظاهرات کنندگان در تهران به قرارگرفتن سپاه در لیست تروریستی حرف بزند. مقاله‌ی او با عنوان
„Iranians Will Tolerate Hardship but Not Capitulation”١٦.
(ایرانی‌ها سختی را تحمل می‌کنند، تسلیم‌شدن را نه) مزین به عکسی از همین تظاهرات‌های معروفی است که همگان می‌شناسیم. نکته‌ی جالب اینکه، مردمی که در مدل تصمیم‌گیری هسته‌ای ترسیم شده‌ی روحی قبلا اساسا ناپدید هستند،
١٧.یکباره در تظاهرات به نفع سپاه ظاهر می‌شوند و جامعه‌ی ایران را نمایندگی می‌کنند. در همه‌ی این تحلیل‌ها از فشار شدید اقتصادی، وضعیت مخرب اقتصادی و بندرت نارضایتی مردم حرف زده می‌شود. . تحلیل استراتژیک همه‌ی سطوح تاثیرگذار و نقاط تاثیرپذیر یک سیاست را دنبال می‌کند،
١٨.محققی که درباره انرژی هسته‌ای می‌نویسد، چگونه عنصر نارضایتی عمومی، شعارهای خیابانی مثل «دشمن ما همینجاست»، یا فروپاشی سایر بخش‌های اقتصادی بویژه صنایع نفتی را به عنوان بخش‌های متاثر از پرونده‌ی هسته‌ای لحاظ نمی‌کند؟
١٩.سراغ کار مشترک دیگری از مهسا روحی و هادی آجیلی می‌رویم. قبل از وارد شدن به جزئیات مقاله‌ی دیگری با عنوان
“Iran’s Military Strategy”
(استراتژی نظامی ایران) که در Global Politics and Strategy منتشر شده است، به این نکات توجه کنید:
٢٠.مقاله با هادی آجیلی استاد دانشکده علامه طباطبایی بصورت مشترک نوشته شده است. هادی آجیلی بنابر رزومه‌ی موجود در سایت، دانش‌آموخته‌ی امام صادق است و سابقه‌ی عضویت در دبیرخانه بازنگری علوم انسانی را دارد. او پیشتر کتابهایی با عنوان «یهود و صهیونیسم از منظر قرآن»،«
٢١.صورتبندی گفتمان اسلامی در روابط بین‌الملل»،«نقش آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی در فتنه ٨٨» را منتشر کرده است و از میان خیل نوشته‌هایش، مقاله‌ی مشترکی هم با جواد کریمی قدوسی در مورد روابط ایران و آمریکا دارد. او در هم‌اندیشی استادان نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه نیز سخنرانی
٢٢. با عنوان «سیاست امریکا در قبال ج.ا. مهار قدرت آن در سطح منطقه و جهان است» دارد. روحی و آجیلی در این مقاله‌ی مشترک از فرم استانداردی که عموما در مجلات مشابه چاپ می‌شود، پیروی نکرده‌اند، سوای چنین نکته‌ی غیرمعمولی، با وجودی‌که نویسندگان مدعی تشریح استراتژی نظامی هستند،
٢٣. هیچ چارچوب روشنی از بازیگران[که روحی پیشتر گفته بود بسیار متکثرند] و از قوا/استعداد نظامی ایران ارائه نمی‌شود و صحبت از رانه‌های پیش‌برنده‌ی استراتژی است که عمدتا بر دشمنی میان ایران و امریکا تمرکز دارد[بدون خوانشی تاریخی از این خصومت]. مقاله اطلاعاتی در مورد بودجه
٢٤.نظامی که عنصر مهمی در تعیین اندازه‌ی این استراتژی است به ما نمی‌دهد، لیستی از سیاست‌های ناامن کننده‌ منطقه‌ای ج.ا. را سیاست بازدارنگی معرفی می‌کند و همانند همه‌ی تفاسیر متداول در پروپاگاندای سپاه از شعبده‌ی «عمق استراتژیک» لباسی برای یک سیاست مداخله جویانه درست می‌کند.
٢٥. پاراگراف پایانی این مقاله، بویژه آنجایی که می‌گوید:«رفتار پیشتازانه‌ی ایران، بروز غیرقابل اجتنابی است: از روش‌های نامتعارفی که ایران مجبور شده است برای جبران کمبودهای نظامی در مقابل تهدیدهای امنیتی که اساسا از سوی امریکا و اسرائیل صورت می‌گیرد،به آن دست بزند
٢٦.جالب توجه است. مقاله در آخر می‌گوید، ایران به دنبال تبدیل شدن به نیروی نظامی بزرگی نیست، بلکه بیشتر می‌خواهد یک سیاست بازدارنگی موثر را با هزینه پایین پیش ببرد. تولید مقالات اینچنینی، بیش از آنکه تحلیل باشند، بویژه با توجه به مشارکت نویسنده‌ای از متن حلقه‌های بازنگری علوم
٢٧.انسانی در ایران، شبیه بیانیه و هشدارهای نظامی هستند که به جای ستادهای نظامی از درون مجلات تخصصی امنیتی بیرون می‌آیند. عادی جلوه دادن سیاست ناامن‌سازی ایران و منطقه برخاسته از ماهیت «جنگ‌سالاری» سپاه است. بعدا در مورد آن بیشتر خواهم نوشت.

• • •

Missing some Tweet in this thread? You can try to force a refresh
 

Keep Current with Farangiss Bayat

Farangiss Bayat Profile picture

Stay in touch and get notified when new unrolls are available from this author!

Read all threads

This Thread may be Removed Anytime!

PDF

Twitter may remove this content at anytime! Save it as PDF for later use!

Try unrolling a thread yourself!

how to unroll video
  1. Follow @ThreadReaderApp to mention us!

  2. From a Twitter thread mention us with a keyword "unroll"
@threadreaderapp unroll

Practice here first or read more on our help page!

More from @farangissbayat

2 Mar
دوستان نمی‌دونم که اصلا انتشار این رشته توئیت بلند در حوصله کسی اصلا هست یا نه؟؟ ولی بهرحال این پیشنهاد من برای تشکیل یک اوپوزیسیون فراگیره. فقط هم یک پیشنهاده. مدتهاست از خود می‌پرسیم چرا هیچ اتفاقی نمی‌افتد؟ چرا اعتراض‌ها، خیرش‌های جامعه به جایی نمی‌رسد؟1
این جامعه بدترین‌ فجایع را یکی پس از دیگری از سر گذرانده است. لیستی از فجایع همین حالا کنار دست هر یک از ماست. رژیم به هیچ یک از آنها واکنش مناسب و سازنده‌ای نشان نداده است.روزها می‌گذرد، منحنی فاجعه بالا می‌رود، ثابت می‌ماند و مجددا اوج می‌گیرد2
. تن‌ها خسته است و دیگر توانی برای تطبیق با فشارجدید برای هیچ کس باقی نمانده است. ذکر مصیبت از آنچه بر روزمره‌مان می‌رود نشان می‌دهد، ما این زندگی را نمی‌خواهیم، قبلا هم نمی‌خواستیم. چیزی عوض نشده و نخواهد شد. قدرت سیاسی در ایران سنگ‌شده است: نه در درک الزامات تواناست 3
Read 112 tweets
24 Feb
در مقابل جمهوری اسلامی چه می‌شود کرد؟ این سوال روزمره ماست. این نظام در کنارکشتار/ سرکوب عمومی، گزینشی و هدفمندی که علیه مخالفان خود بکار می‌برد، در بیرون از مرزها فعال‌تر از قبل توانسته شبکه‌ی هدایتگر تصمیم گیری سروسامان بدهد. کمی از این وضعیت بنویسم و بعد می‌روم سراغ اینکه /1
در مقابل ج.ا. چه می‌توان/چه باید کرد؟ همه‌ی اینها فقط نظر شخصی است و با توجه به علاقه‌ای که به پیگیری روسیه و سیاست‌های روسیه دارم، از قبل مقایسه سیاست‌‌های اوراسیایی این کشور فقط دارم به یک صورت‌بندی از اقدام ممکن برای خودمون فکر می‌کنم/2
به هیچ سازمان و گروهی وابستگی ندارم. فریلنسرم و بابت چیزهایی که اینجا می‌نویسم از کسی پول نمی‌گیرم.
جایگاهی که نخبگان و سرشناسان ایرانی متصل به دستگاه ج.ا. در بیرون از مرزهای ایران در آن قرار دارند را می‌توان شبکه‌ی منسجمی از هدایت تصمیم‌گیری‌ها دانست./3
Read 25 tweets
5 Feb
بعد از دادگاه#اسدالله_اسدی و مهرداد عارفانی برخی‌ها گویی شگفت‌زده شدند که چطور یک شاعر در یک عملیات تروریستی همدستی می‌کنه. این موضوع رو باید ورای از دست رفتن شاعر و مرثیه خوانی برای بی‌اخلاقی دید. کمی مجبورم اول از فعالان و حوزه فکری ایرانی شروع کنم. تو سالهای اخیر هر فهمی از/1
دیکتاتوری جمهوری اسلامی به شکلی به نازیسم یا استالینیسم متصل شده. اشتباه یا بیراه نیست اما مشکل عمده‌اش اینکه تفاوت‌های ریز و دائم درحال تغییری رو نادیده می‌گیره. تغییراتی که در زیست دیکتاتوری‌ها بسیار مهمند اما همیشه پنهان می‌مونند. ما حداقل چهار موج در شناخت دیکتاتوری‌ها از/2
سرگذروندیم ولی در ایران فقط موج اول اون صدایی داره، ازش حرف زده می‌شه و دائما بهش ارجاع می‌شه. موج اول این مطالعات عمدتا دیکتاتوری‌ها رو بواسطه ترور و وحشت بررسی می‌کنه؛موج دوم از جنبه‌های دیوانسالاری-اقتصادی، استبداد رو زیر ذره‌بین می‌ذاره ولی موج سوم سراغ نهادها و موج/3
Read 21 tweets
3 Feb
مویه واسه دکتر #هاله_لاجوردی چه فایده داره؟ وقتی هیچ رویه‌ای عوض نمی‌شه؟ این زن و یک دهه خاموش کردن و ی روز بی‌صدا رفت. حالا می‌زنن تو سرشون که وای ما کم گذاشتیم..ساختارهای ایدیولوژیک فاجعه رو رقم زده ..بابا تو خودت جزیی از اون ساختارهایی.نکنه بابت چنین بصیرتی باید دوباره
بهتون جایزه بدن؟؟؟
یاد جنگ ۴ساله خودم با دانش‌آموختگان وزارت علوم افتادم که تاییدیه نمی‌داد. قبلش هم از تهران و آزاد و علامه بهم "هشدار" داده بودن که با اون سوژه و اون راهنما، بعیده تاییدت کنن و به دانشگاه رات بدن و واقعا ندادن. فاطمه رفسنجانی که دکترا از لهستان داشت
درخواست همکاری من و به بهانه نبود تاییدیه وزارت علوم رد کرد. این تاییدیه حکم عقیدتی سیاسی جدید و داره. درصورتی‌که من IEP درس خونده بودم و بنابر دسته‌بندی خود وزارت علوم جز ممتازهای بدون ارزیابی بود.
Read 7 tweets
22 Dec 20
ماجرای روزنامه‌نگار بودن #روح_الله_زم دایم این نکته رو به یادم می‌یاره ما در رسانه و فرهنگ فارسی زبان اونهم تحت تاثیر فک کنم نام‌هایی مثل آرنت بیشتر با مسیولیت شخصی [حالا به طور خاص] در دوران دیکتاتوری آشنا شدیم. اما مساله مسیولیت گروهی( و نه دسته‌جمعی) بویژه در دهه‌های اخیر
خیلی بیشتر جدی گرفته شده. نقش رسانه‌ها و قدرت گرفتن گروههایی که بیرون از ساختارهای رسمی‌، توان جهت‌دهی به شکلی از تصمیم‌سازی رو دارن و تصمیم اونها می‌تونه منجر به مرگ و خسارات جبران نشدنی منتهی بشه،بسیار مهم‌تر شده. از بین این گروهها رسانه، محافل آکادمیک و بوروکراسی تصمیم‌ساز
جز گروههایی معمولا شناسایی می‌شن که باید مساله مسیولیت گروهی رو بر اونها اعمال کرد، حتی اگه امکان کیفری وجود نداشته باشه. مثلا آکادمی علوم و فرهنگ صربستان به عنوان یکی از این نمونه‌ها آغازگر جنگ‌های بالکان شناخته می‌شه. به طور خاص این آکادمی در مورد نسل‌کشی در بوسنی
Read 8 tweets

Did Thread Reader help you today?

Support us! We are indie developers!


This site is made by just two indie developers on a laptop doing marketing, support and development! Read more about the story.

Become a Premium Member ($3/month or $30/year) and get exclusive features!

Become Premium

Too expensive? Make a small donation by buying us coffee ($5) or help with server cost ($10)

Donate via Paypal Become our Patreon

Thank you for your support!

Follow Us on Twitter!