«جاده دو طرفه قدرت و مسئولیت» #رشتو
خبرنگاران و تحلیلگران حرفهای شبکههای فارسیزبان خارج از کشور، فعالین سیاسی جناحی داخلی، کارشناسان و استادان علوم سیاسی و سلبریتیهای منتقد،.../۱
...اگر «حق» پرسشگری از دستگاه دیپلماسی کشور را طلب میکنید، خود نیز باید در قبال تحلیلی که به افکار عمومی تحویل میدهید «مسئولیت»پذیر باشید. /۲
نمیتوانید کارمند ایراناینترنشنال، صدای آمریکا، بیبیسی، دویچهوله، رادیو فردا و ایرانوایر باشید و با بودجه دولتهای خارجی، شبانهروز مشغول تحریف خبر، واژهسازی، جنگ روانی و دستکاری افکار عمومی باشید، و بعد در هر کنفرانس خبری یا جلسه مجازی، مجال پرسشگری هم بخواهید. /۳
نمیتوانید به اعتبار عنوان «متخصص» و «کارشناس» اعتماد افکار عمومی را جلب کنید و هر شب پروپاگاندای جریانهای ایرانستیز و توجیه تحریمهای اقتصادی و فشار حداکثری را به اسم «تحلیل» در ذهن جامعه تزریق کنید، و همواره در صف اول سوال و جواب از مسئولین سیاست خارجی بایستید. /۴
نمیتوانید «استاد» دانشگاه علوم سیاسی باشید و قبل از اینکه حتی «فکت شیت» توافقنامهای منتشر شود و یک خط از آن را خوانده باشید،.../۵
...آن را به معاهده «ترکمانچای» و «گلستان» و «قرارداد ۱۹۱۹» تشبیه کنید و آسایش روانی جامعه را مختل سازید، و بعد به اسم «شفافیت»، از دستگاه دیپلماسی کشور طلب اطلاعات بیشتر برای تخریب بیشترش را داشته باشید./۶
نمیتوانید فعال سیاسی جناحی باشید و رقابت جناحی را همواره بر منافع ملی اولویت ببخشید؛ در حین مذاکرات نمایندگان کشورتان با قدرتهای خارجی پوسترهای «فریب خوردن» وزیر خارجه را در سراسر شهر نصب کنید، برای تخریب دستگاه دیپلماسی مملکت سریال تلویزیونی بسازید،.../۷
...با برچسب «غربگرا» و «نفوذی» و «وطنفروش» مواضع کشور در عرصه بینالمللی را تضعیف کنید و نمایندگان ملت را در برابر همتایان خارجیشان سکه یک پول کنید، و بعد هر لحظه از آنها انتظار «پاسخگویی» داشته باشید./۸
نمیتوانید «سلبریتی» باشید و از دسترسیتان به پر بینندهترین تریبونهای بینالمللی و شهرتتان نزد میلیونها طرفدار نه تنها - حتی یک بار - برای رساندن صدای مردم رنجدیده کشورتان از سیاستهای فشار حداکثری و تحریمهای «خردکننده» و «فلجکننده» اقتصادی قدرتهای خارجی استفاده نکنید.../۹
...که زیر نقشه «تجزیهشده» کشورتان هم بنشینید، در کمپینهای ایرانهراسی و انزوای ملتتان از جامعه جهانی همواره نقش اول را بازی کنید و../۱۰
برای تخریب دستآوردهای دیپلماتیک کشور با جوسازی و دروغپردازی فضای اجتماعی را لبریز از خشم و بدبینی و التهاب و حس ناامنی کنید، و بعد مدعی «محرم» بودن در مسائل بینالمللی کشور هم باشید. /۱۱
همانطور که قدرت سیاسی «مسئولیت» میآورد؛ قدرت رسانهای، اعتبار علمی، عضویت جناحی و شهرت عمومی نیز «مسئولیت»آفرین است./۱۲
همانقدر که مسئولین سیاسی باید به ازای قدرت تأثیرگذاری که بر زندگی مردم دارند پاسخگو باشند، شما نیز باید در قبال قدرت نفوذ و تاثیرگذاری که بر افکار عمومی و روان جامعه دارید، پاسخگو باشید. /پایان
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
نخ سیگار و «مشعل آزادی»: تحلیل روانشناختی از واکنشهای جامعه ایرانی به رویدادهای سیاسی #رشتو
در عصری که زندگی میکنیم.../۱
شناختن عوامل و نیروهایی که به صورت نامرئی و غیرمستقیم در شکلدهی و جهتدهی به افکار، خواستهها، سلیقهها و مواضع سیاسیمان نقش بنیادین دارند، از هر زمان دیگری حیاتیتر است. /۲
اهمیت این شناخت برای جامعه ایرانی - که علاوه بر رسانههای ارتباط جمعی، شبکههای اجتماعی و شگردهای تبلیغاتی رایج در جهان امروز - در معرض یک جنگ تمام عیار روانی و بمباران بیامان رسانهای در جهت مقاصد سیاسی گوناگون قرار دارد، چندین برابر است./۳
پیشنهاد میکنم این آزمایش را در اولین فرصت انجام بدهید؛ دفعه بعد که در یک میهمانی، جمعی از دوستان، همکاران، مترو، تاکسی، صف خرید حضور داشتید؛ یک نظر مثبت در مورد یکی از عادیترین و روزمرهترین موضوعات زندگی در ایران بیان کنید. /۱
موضوعی که هیچ ارتباطی با مسائل سیاسی، روابط بینالملل یا معضلات کلان اجتماعی و اقتصادی نداشته باشد و صرفاً خوشحالی و رضایت شما از زندگی، در آن لحظه خاص، را نشان میدهد. /۲
مثلاً در یک روز خوش بهاری بگویید «امروز چقدر هوا پاک و تازه است» یا نکتهای در مورد یکی از جذابیتهای شهرتان بگویید، مثلاً «چقدر کافیشاپها و رستورانهای تهران در این سالها خوب و با سلیقه شدهاند» یا «چقدر تنوع و تعداد کلاسهای ورزشی و هنری زیاد شده».../۳
یک لحظه تصور کنید جان.اف کندی آن جمله معروفش که «نپرس کشورت برای تو چه میکند، بپرس تو برای کشورت چه میکنی» را خطاب به جامعه امروز ایران میگفت. با چه هجمهای از اعتراضات و حملات و برچسبها از سوی قشر خاصی از جامعه مواجه میشد؟ /۱
در سالهای اخیر، به دلایلی که باید بررسی و آسیبشناسی شود، قشری در جامعه ایرانی متولد شده که شاید بتوان آن را قشر «کودک-شهروند» نامید. قشری که شاید از نظر جمعیت چندان بزرگ نباشد، اما پر سر و صدا، پر توقع و مخل آرامش جامعه است. /۲
از ویژگیهای کودک-شهروندان این است که برای خود کوچکترین مسئولیتی در قبال شرایط خودشان و کشورشان و حل مشکلات جامعهشان قائل نیستند... /۳
در چند روز گذشته، آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان، اعلام کرده که ۷۰٪ جمعیت آلمان به ویروس #کرونا مبتلا خواهند شد. بوریس جانسون، نخستوزیر انگلیس، نیز گفته که مردم باید این واقعیت را بپذیرند که عزیزانشان را از دست خواهند داد...(۱)
همچنین مقامات انگلستان گفتهاند که چنانچه در ماههای آینده میلیونها نفر در این کشور مبتلا به ویروس کرونا بشوند تا زمستان آینده مصونیت عمومی نسبت به این ویروس ایجاد خواهد شد. و مقامات کانادا و برخی دیگر از کشورهای غربی نیز در مورد ابعاد شیوع این ویروس اظهارات مشابهی داشتهاند.(۲)
چنین اظهارات نگرانکننده و اعداد و ارقام نجومی در حالی از سوی دولتهای غربی مطرح میشود که سازمان بهداشت جهانی، در بیانیه اعلام «پاندمیک» بودن کرونا، مشخصاً تاکید کرده که اگر «اراده سیاسی» وجود داشته باشد، ویروس کرونا تنها پاندمی «قابل کنترل» در تاریخ است..(۳)
در موزه صلح تهران آقای تقیپور روی صندلی چرخداری که یادگار گلوله تانکیست که در زمان جنگ، در سن ۱۶ سالگی، دوتا پایش را از کمر قطع کرده بود، به گروه بازدیدکنندگان تور میداد و از خاطراتش میگفت:
از روزهای دشوار جنگ، ازحملات شیمیایی، فضای اضطراب در شهرها و روستاهای مرزی، از خون سرفه کردن سربازان، بوی گاز خردل و اعصاب، کمبود امکانات. حکایتهای شگفتآوری که شاید همگی نظیرشان را شنیدهایم.
اما در میان همه خاطرات جذاب و حیرتآورش، یکی از همه برایم تکاندهندهتر بود. نه به خاطر «ایثارگری» و «فداکاری» و «شجاعت» ابرانسانی که معمولاً در حکایتهای جنگ میشنویم. بلکه به خاطر «ظرافت»ش. ظرافتی که شاید بتواند در این روزهای سخت دوباره به دادمان برسد.
۱- دلم میخواست یک بار - فقط یک بار - یک هنرمند ایرانی در یکی از جشنوارههای بینالمللی بلندگو را در دست میگرفت و به سه دهه اعمال تحریمهای اقتصادی «فلجکننده» دولتهایشان علیه مردم کشورش اعتراض میکرد. #لیلاحاتمی ...
۲- یک بار فقط٬ از تحریم قطعات هواپیماهای مسافربری که تا کنون منجر به مرگ صدها هموطنش شدهاند و هر پرواز را برای مسافران ایرانی و خانوادههایشان به یک تجربهء عذابآور و پُراضطراب تبدیل کردهاند٬ شکایت میکرد...
۳- یک بار فقط٬ به چهل سال «ایرانهراسی» سیستماتیک و «امنیتیسازی» بیوقفه علیه ایرانیان در رسانهها و فیلمها و کتابهای غربی و معرفی کردن آنها به عنوان ملتی متحجر و «تروریست» و جنگطلب و خطرناک اعتراض میکرد...