در شرایطی که خاندان سلطنتی عملا نقشی در اداره فرانسه نداشتند؛ در مجمع ملی، نمایندگان به سه گروه تقسیم میشدند: طرفداران سلطنت، طرفداران حقوق مردم که مخالف سلطنت بودند و انقلابیون میانهرو که خواهان مشروطه بودند.
۱/ #کلاس_تاریخ
با نفوذترین گروه مجلس، گروه «ژاکوبنها» بود که در منتهی الیه چپ مجمع مینشستند. آنها بیرون از مجمع یک باشگاه مختص به خود برای هماهنگی داشتند.
نفوذ و محبوبیت ژاکوبنها به قدری بالا بود که هر آن چه در باشگاه آنان تصویب میشد، قطعا در مجمع هم به صورت قانون در میآمد.
۲/
رهبر ژاکوبنها یک حقوقدان فوق انقلابی به نام «مکسیمیلین روبسپیر» بود. نامی که خیلی زود معروفترین نام فرانسه شد.
باشگاه دیگر انقلابیون، «کوردلیه» بود که از گروه «سان کولوتها» به رهبری افرادی چون ژرژ دانتون، ژان پل مارا و کامی دمولن، تشکیل شده بود.
۳/
هر چه که از شروع انقلاب فرانسه میگذشت، نقش سان کولوتها در آن پررنگتر میشد. آنها با خواستههای رادیکال خود بسیاری از انقلابیون میانهرو مثل لافایت را کنار زدند. آنها شاه و مجمع ملی را واداشتند که به اتریش اعلام جنگ کنند.
۴/
در اوت ۱۷۹۲، هشت هزار نفر از سان کولوتها وارد کاخ تویلری شدند و شاه را از اتاقش بیرون کشیدند و بر سرش کلاه سرخ انقلابی گذاشتند و او را وادار به خوردن شراب کردند.
در ۹اوت، انجمن انقلابی جدیدی از رادیکالها تشکیل شد که تالار شهرداری را اشغال کرد. خواست آنها برکناری پادشاه بود.
۵/
در همان شب(نه اوت) جمعیتی ۲۰هزار نفره از سان کولوتها تحت فرمان انجمن انقلابی جدید، کاخ تویلری را محاصره کرد و بعد از ساعتی جنگ با حدود ۹۰۰گارد سوئیسی پادشاه، ۵۰۰ نفر از آنها را کشت و کاخ را به تصرف درآورد. با تصرف کاخ، تقریبا همه اهالی آن، به غیر از خانواده شاه قتل عام شدند.
۶/
در دهم اوت مجمع تسلیم انجمن انقلابی شد و شاه را عزل کرد. سرانجام در ۲۱سپتامبر ۱۷۹۲، مجمع سلطنت را ملغی و جمهوری اعلام کرد.
پادشاه در ۲۱ژانویه۱۷۹۳ با گیوتین اعدام شد و در میان فریادهای «زنده باد جمهوری!» در گوری معمولی و در تابوتی ساده به خاک سپرده شد.
۷/
ژاکوبنها به رهبری روبسپیر و دانتون «کمیته امنیت عمومی» تشکیل دادند که کم کم جای انجمن انقلابی را گرفت. با حمله ۸۰۰۰نفر از اعضای گارد ملی و هواداران ژاکوبنها به مجمع، در نهایت حکم دستگیری اعضای مجمع صادر و کمیته امنیت عمومی عهدهدار امور مملکت شد.
۸/
رهبر کمیته امنیت عمومی، ژرژ دانتون نتوانست از پس کوه مشکلات بر بیاید و در نهایت مجبور به کنارهگیری شد. از سوی دیگر، «ژان پل مارا»، شاعر و نویسنده انقلابی و نماد انقلاب برای سان کولوتها توسط یک زن طرفدار مجمع کشته شد!
۹/
این جا بود که روبسپیر، که خود را وقف آرمانهای توده مردم کرده بود، به همه کاره ژاکوبنها تبدیل شد. به روبسپیر لقب «فسادناپذیر» دادند.
روبسپیر در راس کمیته امنیت عمومی قرار گرفت که دو بازوی اجرایی داشت: دادگاه انقلابی و کمیته مراقبت انقلاب (نوعی سازمان اطلاعاتی)
۱۰/
کمیته امنیت عمومی با راهبرد «ایجاد وحشت برای کنترل اوضاع» هر کسی را که مخل آرمانهای انقلاب تشخیص میداد، اعدام میکرد؛ سربازان فراری، طرفداران مجمع، احتکارکنندگان و...
در این دوره گیوتین، به نماد انقلاب تبدیل شد و تصویر آن بر همه جا نقش بست، حتی بر زیورآلات خانمهای پاریسی!
۱۱/
یکی از اولین قربانیان این دوره، ماری آنتوانت، ملکه سابق فرانسه بود که او را در ۱۶ اکتبر ۱۷۹۳ اعدام کردند!
پس از آن، هر روز شمار زیادی به چهار شعبه دادگاه انقلابی فرستاده میشدند و بعد از ظهر پای گیوتین میرفتند!
در این دوره بیش از ۱۶۰۰۰ نفر در چند ماه با گیوتین اعدام شدند!
۱۲/
روبسپیر اعتقاد داشت که «فضیلت انقلابی» یعنی سرسپردگی به ملت، و در این راه هر اندازه خون ریخته میشد، زیاد نیست!
لوئی دو سن ژوست، دستیار روبسپیر، سه گناه اصلی بر ضد جمهوری فرانسه را این چنین برشمرد: تاسف برای زندانیان سیاسی، مخالفت با اصل فضیلت و مخالفت با وحشت آفرینی.
۱۳/
محکومان در دستههای چند ده تایی به طور همزمان محاکمه و به گیوتین سپرده میشدند. حتی روشهای ابتکاری مثل اعدام با آتش توپ و غرق کردن دسته جمعی هم رونق گرفت.
خلاصه اینکه عدالت انقلابی جای خود را به وحشت انقلابی داده بود!
۱۴/
با وقوع این وضعیت، ژرژ دانتون که خود از رهبران ژاکوبنها بود، از میزان کشتارها به انزجار رسید و خواهان توقف وحشت شد. او توانست در ماه دسامبر ۱۷۹۳ «کمیتههای عفو» تشکیل دهد تا در پرونده زندانیان تجدیدنظر صورت گیرد.
۱۵/
روبسپیر که دانتون را رقیبی برای خود میدیو، شروع به اتهامزنی علیه او کرد و توانست کمیتههای عفو را تعطیل کنند. روبسپیر با استفاده از این فرصت، دوست دیرین خود دانتون را محاکمه کرد و کشت!
دانتون در پای گیوتین گفت: «مردم دشمن من (روبسپیر) را در عرض ۳ماه تکه تکه خواهند کرد.»
۱۶/
در نهایت بخشی از رهبران انقلابی در دهمین روز از ماه ترمیدور (انقلاب حتی نام ماهها را هم تغییر داده بود!) سال دوم انقلاب، وقتی روبسپیر میخواست از تریبون مجمع ملی فهرست جدید توطئهگران را برای اعدام اعلام کند، او را کنار زدند و خواستار اعدامش شدند.
۱۷/
چند روز بعد، روبسپیر و یاران نزدیکش از جمله سن ژوست به همان گیوتینی سپرده شدند که با آن دوره وحشت را به راه انداخته بودند. این جا بود که جمله «انقلاب فرزندان خود را میخورد» بر سر زبانها افتاد.
۱۸/
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
در مهر۱۳۷۳ پس از درگیری خونین نیروهای محلی مجاهدین با گروهی نوظهور در اسپین بولدگ در افغانستان و نزدیک مرز پاکستان، فردی به نام مولوی منان نیازی با بخش فارسی رادیو بیبیسی مصاحبه کرد و خود را سخنگوی گروه جنگجوی جدید معرفی نمود...
۱/ #کلاس_تاریخ
منان نیازی گروهشان را اینطور معرفی کرد: "ما محصلین و طالبان مدارس دینی هستیم که برای از بین بردن دستهجات مسلح محلی و برقراری امنیت اقدام نمودهایم."
و دنیا آنها را با این نام شناخت؛ طالبان...
۲/
طالبان به سرعت مناطقی را در جنوب افغانستان که زیر تسلّط دولت مجاهدین به رهبری برهانالدین ربانی بود، اشغال کردند. آنها یک ماه و دو روز پس از اعلام موجودیت، قندهار را تصرف کردند و به پیشرویهای خود ادامه دادند و تا سال ۱۳۷۵ بخش زیادی از افغانستان را تحت سلطه گرفتند.
۳/
امروز ۱۸تیر۱۴۰۰ است واگر به عقب برگردیم در هجدهم تیر:
سال ۱۳۰۵؛ تیرباران ۵۶نفر از نظامیان سلماس که در دوم تیر به علت نرسیدن حقوق خود شورش کرده بودند!
سال ۱۳۳۳؛ مأمورین حکومت نظامی ساختمان روزنامه شاهد و چاپخانه آن را تصرف و اموال این روزنامه را به یغما بردند!
۱/ #تقویم_روز
سال ۱۳۳۳؛ انبار غله میدان شوش به وسعت ۲۵۰هزار متر مربع طعمه حریق شد. در این حریق عده زیادی از مردم جان خود را از دست دادند!
سال ۱۳۴۱؛ بر اثر سقوط یک فروند هواپیمای آموزشی در حوالی فرودگاه دوشان تپه، ۲ خلبان هواپیما از جمله یک افسر آمریکایی کشته شدند!
۲/ #تقویم_روز
سال ۱۳۴۱؛ تصادف مرگبار یک اتوبوس با قطار در گرمسار ۴۸نفر را به کام مرگ فرستاد!
سال ۱۳۴۴؛ ژنرال اکهارت رییس هیأت مستشاری نظامی امریکا، در مصاحبهای گفت: خلبانان ایرانی در جنگهای کنگو به طرز تحسینآمیزی فعالیت کردند و مورد تأیید سازمان ملل قرار گرفتند!
۳/ #تقویم_روز
بعد از پیروزی هاشمی رفسنجانی در انتخابات سال ۱۳۷۲، هاشمی در خطبه های نمازجمعه خاطره ای را مربوط به روزهای قبل از انتخابات از داخل منزلش تعریف می کند که عدهای آن را توهین به افرادی که به او رأی نداده بودند، میدانند.
۱/
هاشمی رفسنجانی در پشت تریبون نماز جمعه، این خاطره را بیان میکند: در ایام رقابت انتخاباتی، در یکی از روزها که فرزندانم در خانه ما مهمان بودند، یکی از نوه های من در حال راه رفتن بر روی لبه تراس منزل بود و من که متوجه این صحنه شدم، به یکی از بچه ها گفتم که او را بیاورد داخل اتاق.
۲/
وقتی او را آوردند، کلی با او صحبت کردم که آنجا خطرناک است و ممکن است به پایین بیفتی و خون بیایید و آمپول و درد و اینها. ولی باز هم چند دقیقه بعد دیدیم که باز هم دارد بر روی لبه ی تراس راه می رود. من که نگران شده بودم، گفتم دوباره نوه ام را آوردند.
۳/
از ششمین دوره انتخابات ریاست جمهوری تاریخ جمهوری اسلامی چه میدانید؟! #رشته_توییت
دولت اول هاشمی رفسنجانی با تاکید روی بازسازی خرابی های ناشی از جنگ هشت ساله، کار خود را به پایان رساند در شرایطی که به هاشمی رفسنجانی لقب سردار سازندگی داده بودند!
البته سیاست های اقتصادی هاشمی در این دوره منتقدین جدی داشت که همین منتقدین رقبای جدی او در انتخابات شدند.
۲/
برای دوره ششم انتخابات ریاست جمهوری، ۱۲۸ نفر در انتخابات نام نویسی کردند و شورای نگهبان صلاحیت ۱۲۴ نفر را رد کرد. در این دوره ازانتخابات چهار نامزد ریاست جمهوری با هم رقابت داشتند.
از پنجمین دوره انتخابات ریاست جمهوری تاریخ جمهوری اسلامی چه میدانید؟! #رشته_توییت
دوره دوم ریاست جمهوری آیت الله خامنهای قرار بود شهریور ۶۸ پایان یابد اما با درگذشت آیت الله خمینی و انتخاب آقای خامنهای به رهبری، انتخابات پنجمین دوره ریاست جمهوری زودتر از موعد مقرر برگزار شد.
۲/
از طرف دیگر پس از بازنگری در قانون اساسی و افزایش اختیارات شورای نگهبان، نقش آفرینی این نهاد در انتخابات بیشتر شد و از این به بعد دعواهای مربوط به تایید و رد صلاحیتها به شکل بسیار بیشتری ادامه یافت.
در این دوره ۷۹ نفر برای انتخابات ثبت نام کردند و تنها صلاحیت دو نفر تایید شد.
۳/
قطعنامه ۲۷۸ سازمان ملل چه بود؟
ماجرا به چند سال قبل از ۱۳۴۹ برمیگردد.
محمدرضاشاه پنجم شهریور ۱۳۴۵ در مصاحبه با گاردین میگوید: با توجه به این که نفت دارد به پایان می رسد و مروارید به پایان رسیده است، بحرین از نظر ما اهمیتی ندارد.
۱/
دو سال بعد یعنی سال ۱۳۴۷ محمدرضاشاه در دهلینو در مصاحبه معروفی اعلام میکند:
ایران برای به دست آوردن امتیازات ارضی، علیرغم تمایل مردم آن سامان، به زور متوسل نمیشود. من میخواهم بگویم که اگر مردم بحرین مایل نباشند به کشور ما ملحق شوند، ما هرگز به زور متوسل نخواهیم شد.
۲/
و همچنین در ۲۳ شهریور ۱۳۴۸، در مصاحبهای دیگر اعلام میکند: ایران حاضر است از حاکمیت خود بر بحرین صرفنظر میکند.
اما در همان سال در تاریخ ۲۰بهمن ۱۳۴۸، محمدرضا، به اسدالله علم میگوید: بین خودمان باشد... به نظر تو در ادامه حل مسئله بحرین، آیا ما به مملکتمان خیانت میکنیم؟....
۳/