چرا از جان فشاني یک تنه ژاندارم فداکار ایرانی در برابر #ارتش_سرخ #شوروی، کمترین اثری در #صداوسیما و کتاب های درسی نمی بینیم؟!
شهيد حسينعلي #صد_آفرين، ژاندارم جان برکف ایرانی، در ۳ شهريور ١٣٢٠، به تنهایی ٤ساعت جلوی لشگر متجاوز شوروی را گرفت و در راه ايران، جان پاكش را فدا کرد. /۱
شهيد حسينعلي #صد_آفرين، ژاندارم جان برکف ایرانی، در ۳ شهريور ١٣٢٠، به تنهایی ٤ساعت جلوی لشگر متجاوز شوروی را گرفت و در راه ايران، جان پاكش را فدا کرد. /۱
در ٣٥ کیلومتری شمال غرب نمین اردبیل پاسگاه صدآفرین(کلوز)، آخرین نقطه مرزی ميان روستای خواجه بلاغی و خوش آباد پیله رود.
شبانگاه دوم شهریور ١٣٢٠ در جریان جنگ جهانی دوم، نمایندگان شوروی، ورود خود به مرز ایران در منطقه نمین را به پاسگاه کلوز اطلاع می دهند. /۲
شبانگاه دوم شهریور ١٣٢٠ در جریان جنگ جهانی دوم، نمایندگان شوروی، ورود خود به مرز ایران در منطقه نمین را به پاسگاه کلوز اطلاع می دهند. /۲
حسین علی صدآفرین، معاون پاسگاه با ١٧ سال سابقه خدمت، اهل زنجان، که با همسرش به عنوان مربی قرآن و ٢ پسر ۱۱ و ۹ ساله خود (متولد ١٣٠٩ و ١٣١١) در روستای خواجه بلاغی زندگی می كردند، پس از شنیدن خبر حمله ارتش سرخ شوروی، بلافاصله فرمانده پاسگاه را در جریان حمله متجاوزان قرار می دهد. /۳
فرمانده تمایلی برای درگیری از خود نشان نمی دهد، اما حسينعلي به خانه می رود و با خانواده وداع می کند. او به پاسگاه بر می گردد و مجبور می شود با شلیک گلوله در اسلحه خانه را باز کند. تعدادی تفنگ برنو برمی دارد و سپس کمی دورتر از پاسگاه، تفنگ ها را در فاصله های مختلفی قرار می دهد./۴
ساعت ٤ صبح حمله شروع می شود. حسینعلی شروع به تیراندازی می کند.
نيروهاي روس كه انتظار حمله را نداشتند، تصور می کردند با عده ی زیادی طرف هستند، بنابراين با تمام توان پاسگاه کلوز را با اسلحه و توپ، گلوله باران و با هواپیما بمباران می کنند. /۵
نيروهاي روس كه انتظار حمله را نداشتند، تصور می کردند با عده ی زیادی طرف هستند، بنابراين با تمام توان پاسگاه کلوز را با اسلحه و توپ، گلوله باران و با هواپیما بمباران می کنند. /۵
اما حسین علی جلوتر از پاسگاه، تنها با یک جعبه مهمات و سه قطار فشنگ، پشت تخته سنگ ها مردانه ایستاده است، می جنگد تا آخرین تیر و تا آخرین فشنگ.
حسينعلي، يك تنه تا ساعت ٨ صبح ( به روايتي، ١٠ صبح )، شجاعانه می جنگد.
ستون هاي راست و چپ لشکر روس در ساعت ٦ صبح وارد اردبیل شده بودند. /۶
حسينعلي، يك تنه تا ساعت ٨ صبح ( به روايتي، ١٠ صبح )، شجاعانه می جنگد.
ستون هاي راست و چپ لشکر روس در ساعت ٦ صبح وارد اردبیل شده بودند. /۶
ولي ستون اصلی دشمن با مقاومت تنها وجانانه حسینعلی در پاسگاه کلوز زمین گیر شده بود!
درحالي كه پاسگاه ویران و مهمات حسینعلی تمام شده بود، برای این كه اسلحه ها، به دست دشمن نیفتد آن ها را مي شكند و فرياد مي زند برای سرباز ایرانی ننگ است که اسلحه اش يعني ناموسش به دست دشمن بیافتد. /۷
درحالي كه پاسگاه ویران و مهمات حسینعلی تمام شده بود، برای این كه اسلحه ها، به دست دشمن نیفتد آن ها را مي شكند و فرياد مي زند برای سرباز ایرانی ننگ است که اسلحه اش يعني ناموسش به دست دشمن بیافتد. /۷
او به جنگ تن به تن روی می آورد و با چنگ و دندان، با دشمن مقابله مي کند و در این درگیری تن به تن به شهادت می رسد و سربازان شوروی وقتی متوجه می شوند، تنها یک نفر با آنان می جنگیده است با خشم تمام، از مقاومت " تنها مرد"، سر از تن این رادمرد دلیر وطن پرست #ایران_زمین جدا می کنند. /۸
فرمانده روس كه بعد از لحظاتی وارد پاسگاه می شود، وقتی اسم شهید را می پرسد، او را معرفی می کنند.
وی از رفتار غیرانسانی نیروهایش با پیکر شهید صدآفرین، آن ها را مؤاخده می کند و با تحسین شجاعت یک تنه این سرباز تنهای ایرانی، به زبان روسی او را با لقب " هزار آفرین " خطاب می کند. /۹
وی از رفتار غیرانسانی نیروهایش با پیکر شهید صدآفرین، آن ها را مؤاخده می کند و با تحسین شجاعت یک تنه این سرباز تنهای ایرانی، به زبان روسی او را با لقب " هزار آفرین " خطاب می کند. /۹
پس از گذشت سال ها، يك فرد ايران دوست روستای خواجه بلاغی به نام طومار جعفری، آرامگاه شهيد را بازسازی کرد.
در سال ١٣٧٤، همسر شهید #حسینعلی_صد_آفرین، در وداع آخر بر مزار او حاضر و از فاصله ٢٠متری، سینه خیز به سوی مزار مي رود و... سپس جان به جان آفرین تقدیم می کند.😢 /۱۰
#رشته_توییت
در سال ١٣٧٤، همسر شهید #حسینعلی_صد_آفرین، در وداع آخر بر مزار او حاضر و از فاصله ٢٠متری، سینه خیز به سوی مزار مي رود و... سپس جان به جان آفرین تقدیم می کند.😢 /۱۰
#رشته_توییت
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
