پس از سفر حسین #امیرعبدالهیان به مقر سازمان ملل، فضای بینالمللی شاهد تغییر محسوسی علیه ایران است.
گرچه مشخص نیست بین آقای امیرعبدالهیان و طرفهای مذاکرهاش در نیویورک دقیقاً چه مسائلی رد و بدل شده است، اما ظاهراً کشورهای مقابل، نه فقط از سخنان و وعدههای او دلگرم نشدهاند، بلکه نسبت به نیات واقعی دولت جدید ایران سطحی از نگرانی و سرخوردگی از خود نشان میدهند.
نتیجۀ این ماجرا، تحرک تازهای از سوی قدرتهای جهانی و متحدان منطقهای آنها برای تشدید فشارها علیه جمهوری اسلامی است که به تدریج در حال نمایان شدن است.
موضعگیریهای به نسبت شدید رهبران برخی کشورها در مورد عدم همکاری لازم بین ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی در کنار آنچه در مرزهای ایران بخصوص در مرزهای شمال غربی به صورتی مرموز در جریان است، همه گواهی از ظهور ارادۀ تازهای برای اعمال فشار سنگین علیه جمهوری اسلامی است.
نفتالی بنت نخست وزیر اسرائیل پنهان نکرده است که استراتژی کشورش در برابر جمهوری اسلامی "مرگ با هزار ضربۀ چاقوست". منظور از این عبارت این است که اسرائیل به جای یک جنگ فراگیر و تمام عیار با ایران، برنامهاش این است که با کمک متحدان جهانی و منطقهای خود، ایران را با ضربات محدود
اما بیشمار زخمی و دچار مرگ تدریجی کند.
این نوع برنامهها معمولاً چندان عیان و سرراست عملی نمیشود و با انواع عملیات فریب و جاسوسی و نفوذ و گمراهسازی و توطئه همراه است. بدبختانه بسیاری از کشورهای منطقه هم سودی برای مشارکت خود در این ماجرا میبینند
و هر کدام با شیوۀ خاص خود در آن سهیم میشوند.
راه مقابله با این برنامه و خنثیسازی آن، رجزخوانیهای هر روزه نیست، بلکه نیاز به بازاندیشی عمیق دارد.
متأسفانه جمهوری اسلامی در غیابِ متحدان منطقهای وفادار و روراست، نقطۀ اتکای سیاست خارجی خود را بر گروههای نیابتی و جمعیتهای شیعی
از یک سو و نزدیکی به روسیه و چین از سوی دیگر قرار داده است.
گروههای نیابتی گر چه اهرم فشار به حساب میآیند اما امکانات یک دولت مستقر را ندارند و به همین جهت از توانایی محدودی آن هم صرفاً برای تهدیدِ طرف مقابل برخوردارند.
روسیه و چین هم بیش از آنکه نگران سرنوشت ایران و مدافع سیاستهای آن باشند، درپی حفظ منافع خود از طریق تعامل و چانهزنی با دیگر قدرتهای جهانی و منطقهای هستند و در شرایط بحرانی نفعی در اتحاد نزدیک با ایران برای خود نمیبینند.
با چنین وضعیتی،سیاستهای جاری نیازمند بازنگری کامل است،
اما روندهای گذشته برای محافل بخصوصی، منافعی را رقم زده است که کار بازنگری را با مشکل روبرو میکنند و حتی اجازۀ طرح نظری آن را در سطح جامعه نمیدهند.
برخی محافل اصطلاحاً دانشگاهی هم بدبختانه در این داستان به اندازۀ خود سهیماند.
آنها با ادعای واقعگرایی و کمک به قدرت دفاعی و استقلال کشور اما در واقع، به دلیل پارهای بدفهمیها از شرایط داخلی و بینالمللی و یا بعضاً با انگیزۀ منافع محدود شخصی، مدافع و مشوق برنامهها و سیاستهایی میشوند که راه آنها را برای ارائۀ مشورت به نهادهای تصمیمگیر میگشاید.
مشورت آنها اما به جای آنکه نگاه تصمیمگیران را نسبت به شرایط کشور روشن کند، تنها ادبیات تئوریک ناقصی را برای پیشبرد سیاستهای گذشته در اختیار آنان میگذارد و عملاً سبب گمراهیشان میشود.
درهر صورت برای عبور از وضعیتی که روز به روز بغرنجتر میشود، کشور نیازمند یک گفتگوی صریح در بارۀ رویکردهای کلان جاری در سطح ملی بین صاحب نظران است که شرط نخست آن نیز گذشتن از منافع شخصی و گروهی و جناحی به قصد کمک به حفظ کشور است. #احمد_زیدآبادی
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
هنرمندی در بند #عزیز_قاسم_زاده رودسری سخنگوی کانون صنفی معلمان گیلان از چهرههای مطرح موسیقیِ دیار خویش است. او در هنر آوازخوانی شهرۀ استان است. افزون بر کنسرتهای فراوان، او بارها در شبکههای محلی و سراسری صدا و سیما برنامه اجرا کرده است.
قاسمزاده را در جریان یک مصاحبۀ زنده در برابر دیدگان مادر پیرش بازداشت کردهاند و دلیل بازداشت او هم اعلام نشده است.
در اینجا روی سخنم با آقای محسنی اژهای است که به طور غیرمترقبهای میکوشد تحولی در دستگاه قضا پدید آورد.
کوششهای او در این جهت، برخی حقوقدانان را نسبت به اصلاح روشهای ناعادلانه در روند اجرای آیین دادرسی امیدوار کرده است.
رسانهها به نقل از میثم لطیفی، معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان امور اداری و استخدامی کشور گزارش دادهاند:
"بر خلاف الگوی غربی که حکمرانی را مبتنی بر Nation State تعریف میکند، علیالمبنا ما با این مشکل داریم و مسئلۀ ما امام و امت است؛
نظریۀ ما نظریۀ اخوت است، نظریۀ ما نظریۀ امر به معروف و نهی از منکر است. این نظریهها یک پدیدۀ اضافی نیست، نظریۀ مبنایی است، یک تکلیف است."
نمیدانم معاون رئیس جمهور میداند یا نمیداند که Nation- State یا ملت - دولت اساساً ربطی به نظام سیاسی و غرب و شرق ندارد بلکه عنوانی است که بعد از پیمان وستفالی در سال 1648 میلادی بر واحدهای سیاسی - جغرافیایی با مرزهای مشروعِ مشخص اطلاق میشود.
دولت رئیسی و مسأله اعتراض
(روزنامه اعتماد)
اكثريت بزرگي از مردم ايران، استمرار دولت حسن روحاني توسط فردي شبيه او را در انتخابات رياستجمهوري خردادماه گذشته به صلاح كشور نديدند، چون آن را به معناي تداوم بلاتكليفي و تعليق تصميمگيريهاي اساسي و كلان براي اداره جامعه تلقي ميكردند.
دولت حسن روحاني به خصوص در دوره دوم آن، به دليل منازعه درون سيستمي، عملا دچار تعليق شد و در هيچ حوزهاي نتوانست تصميم ضروري را بگيرد. يكي از اين تصميمات ضروري، تدوين قانوني براي قاعدهمند كردن اعتراض اقشار گوناگون اجتماعي به سياستهاي جاري و پيگيري مطالبات صنفي يا سياسي آنها بود.
پس از اعتراضهاي اجتماعي سالهاي 96 و 98 كه نوعِ سركوب آنها هزينه سنگيني را روي دوش جامعه و دولت گذاشت، چهرهها و گروههاي سياسي از جناحهاي مختلف كشور، متفقالقول خواستار به رسميت شناختن اعتراضهاي مسالمتآميز اجتماعي و تدوين سياستي براي قانونمند كردن آن شدند.
#رهبر_نظام جمهوری اسلامی ضمن تأکید بر ضرورت تبیین جهادگرانۀ مسائل کشور از سوی دانشجویان مدافع نظام گفته است:": البته اصل قطعی در قضیۀ جهادِ تبیین و بازگویی حقایق، استفاده از شیوههای اخلاقی و بیان مسائل همراه با منطق، متانت، عقلانیت کامل و استفاده از عواطف انسانی
و پرهیز از دشنام، تهمت، دروغ و فریبکاری در مواجهه با افکار عمومی است."
در پی این توصیۀ مهم، انتظار میرفت لحن و بیانِ نیروهایی که تحت عنوان "ارزشی" در فضای مجازی به نفع نظام و علیه جریانهای منتقد و مخالف، با زبانِ دشنام و اتهام فعالیت میکنند، تغییر معناداری پیدا کند،
اما به نمونههایی از کامنتهای یک مطلب منتشره درسایت مشرقنیوز، درست ۱ روز پس ازسخنان رهبری توجه کنید:
"میرحسین، عبدالمالک ریگی را قسمتی از رنگین کمان اصلاحات میدانست اما این عصارههای وقاحت علی لاریجانی را که تمام قد درخدمت سیاستهای اصلاحات بود وهست اصلاحاتچی به حساب نمیآورند."
چاپ شانزدهم "از سرد و گرم روزگار" وارد بازار کتاب شد.
درصفحۀ۲۳۵آمده است:"در همین حال،یک روز خبر آمد که پدرم درزیدآباد دستگیر وبه زندان سپاه درسیرجان منتقل شده است.کسی علت دستگیری پدرم رانمیدانست و ازاین رو،اتهام او نامشخص بود. بااین همه،خانوادهمان براین باور بودند که اورابه دلیل سخنانش در جلوی آب انبار زیدآباد بازداشت کردهاند....
پدرم مانند اغلب همسنهای خود در زیدآباد دل درگرو رژیم پهلوی داشت و میانهاش با دولت انقلابی از شکرآب هم فراتر بود. با گذشت ماه و سالی از پیروزی انقلاب، همسنهای او به تدریج از رژیم گذشته اعلام برائت کردند وحتی سوابقی ازمخالفت خود با آن رژیم در دوران پیش ازانقلاب نیز به هم بافتند.
ظرفیت فیزیکی ایران بیش از این توان تحمل سیاستهای ویرانگر گذشته را ندارد. به عبارت دیگر، ظرفیت کشور تکمیل شده است. تغییر بنیادی سیاستها و روشهای ادارۀ کشور گریزناپذیر است.یا این اتفاق میافتد و یا وارد تونلی بیپایان از وحشت میشویم.
هر نیرویی که نه صرفاً به موقعیت و منافع خود بلکه به سرنوشت کشور و آیندۀ آن میاندیشید لاجرم باید از هر راهِ مقدور به تغییر روش ادارۀ کشور کمک کند و این نیازمند بحث آزاد و بازاندیشی در کلیشههای سیاسی مرسوم است.
بزرگترین مانعی که پیشِ روی نیروهای سیاسی برای این کار وجود دارد، مانع روانی است. ما ایرانیان از هر گروه و دسته و حزب و نحلهای و با هر نوع مرام و مسلک و اندیشهای، خود را مظهر عموم خیرات و فضایل بشری و رقیب و مخالف و دشمن خود را تجلی همۀ رذایل و شرورِ عالم امکان فرض میکنیم