Thread by @nasserkarami

هشدار پاییزی همه ساله به مقامات محترم!
#چندتوییت
1- به عادت معهود همه ۲۹ سال گذشته (دقیقا از ۲۶ آذر ماه ۱۳۷۱ و زمان انتشار نخستین شماره روزنامه همشهری) برای بیست‌و‌نهمین بار در آغاز هر پاییز این را یادآور می‌شوم:

- پاییز که بیاید پشت سرش زمستان است، مقامات محترم!

2- ... زمستان ‌راه‌ها بسته می‌شود و نمی‌توانید به روستاییان و کوچ‌نشینان بالادست سوخت برسانید. اگر سوخت نرسد، چاره‌ای جز سوزاندن باقی‌مانده بلوط‌ها و دیگر بوته‌ها و درختان کم برگ‌و‌بار دامنه‌ها ندارند. نگویید برف غافلگیرمان کرد. در زمستان همیشه برف می‌بارد و در کوهستان‌ها بیشتر.

3- از نیمه آبان به بعد وارونگی دما شدت می‌گیرد. از الان ساعت آغاز کار را تغییر به ۹ صبح به بعد تغییر دهید. اصلا سخت بگیرید برای هر کس که ناچار است ماشینش را قبل از ۹ صبح توی خیابان بکشاند. مدارس و اصناف و ادارات را از آغاز به کار قبل از ۹ صبح منع کنید.

4- به جایش همه ‌این‌ها می‌توانند عصر دیرتر تعطیل کنند. اوج وارونگی دما ساعات اول صبح است که هنوز سطح زمین گرم نشده. زشت است که هنوز این را نمی‌دانید و وقتی آلودگی هوا به مرحله اضطرار می‌رسد، کارمندان را زودتر به خانه می‌فرستید. آن ساعت عصر وارونگی دیگر شدتش را از دست داده است.

5- نگران نباشید که تغییر ساعت کار باعث قضای نماز صبح مردم شود. مردم می‌توانند همان اول سحر نماز را بخوانند و دوباره بخوابند. بعد هم اینکه مسلمان با ریه‌های معیوب به چه کار اسلام می‌آید؟

6- ما که این‌همه بابت کرونا هزینه و کشته داده‌ایم، از درس‌های آموزنده آن غفلت نکنیم. دورکاری را تشویق کنید. بگذارید لااقل در این فصل سرد، مردم بیش‌تر در خانه بمانند. انصافا کدام امور مشعشع به واسطه دورکاری خلل پیدا کرده‌اند؟ حتما دورکاری برای برخی از کارها قابل تداوم است.

7- شاید دوباره ناچار بشوید مازوت بسوزانید؟ سعی کنید نشوید. از الان دنبال چاره باشید نه در دی ماه. و اگر چاره‌ای جز سوزاندن مازوت نیست، آن را در جاده‌ها، در مناطق دور دست یا لااقل دور از کلان‌شهرها بسوزانید. مازوت را وسط تهران نسوزانید. مردم ریه دارند و مازوت برای ریه بد است.

8- همین امروز با مدیران زیردست و کارمندان‌تان جلسه بگذارید و یادآور شوید که بعد از پائیز، زمستان می‌آید و زمستان سرد و خاکستری است، هر کاری باید بکنیم همین الآن وقتش است.
لطفا! ای مسلمانان نماز اول وقت‌خوان در سحرگاه زمستان !

9- سالها بعد من نیستم و دیگر کسی نخواهد بود اینها را یادآوری کند. کاش تا آن وقت این مقامات هم دیگر نباشند. مقاماتی که هر نیمه زمستان یادشان می آید که زمستانها برف میبارد.