همین شعر ای کاروان ای کاروان، من دزد شب رو نیستم
من پهلوان کشورم، من تیغ بر یارو زنم
که کاملشو پایینتر میزارم
فقط یه نکته بگم
اینا تو اهنگاشون میگن من پهلوان #عالمم ولی اصل شعر اینه که من پهلوان کشورم...
این اخوندای شپشو دیدن علی رو که نمیشه درباره اش گفت پهلوان کشورم، 👇
چون کشورش یه جا دیگس، اگه بگه من پهلوان کشورم انگار داره میگه من پهلوان عربستانم
پس چی کار کنیم چی کار نکنیم؟ طبق معمول دزدی کنیم، شعر طرف رو تغییر بدیم به نام علی بزنیم
ولی واقعیت این شعر اینه که، بشدت سیاسیه و داره واسه تیمور و ماله کش هاش خط و نشون بدی میکشه
👇
مثلا #صاحب_قران که میخونید لقب تیمور بوده یا مثلا میگه قاضی و حکم چیه؟ من کوکویی دیوونه ام،که بر قصر قیصر استفراغ (قی) کنم، من هرگز جلوتون زانو نمیزنم و...و...
کاملش اینه👇
با قدسیان آسمان، من هر شبی یاهو زنم
گر صوفی از لا دم زند، من دم ز اِلا هو زنم
بازم هوایی نیستم، تا تیهوی جانها برم
عنقای قاف قربتم، کی بانگ بر تیهو زنم؟
من کوکویی دیوانهام، صد شهر ویران کردهام
بر قصر قیصر قی کنم، بر تاج خاقان قو زنم
👇
قاضی چه باشد پیش من؟ مفتی چه داند کیش من؟
چون پشت پای نیستی، بر حکم و بر یرغو زنم
خاقان اردو دار اگر، از جان نگردد ایل من
صاحبقران عالمم، بر ایل و بر اردو زنم
ای کاروان، ای کاروان، من دزد شبرو نیستم
من پهلوان کشورم، من تیغ رو یارو زنم
👇
ای باغبان، ای باغبان، در بستهای بر من چرا؟
بگشا در این باغ را، تا سیب و شفتالو زنم
ای نفس هندووُش برو، ترکی مکن با من که من
سلطان صاحب قوتم، بر ترک و بر هندو زنم
گر آسیای معرفت بیبار ماند ساعتی
من بر فراز نُه فلک از بهر او توتو زنم
👇
نفس است کدبانوی من، من کدخدای و شوی او
کدبانو گر بد میکند، بر روی کدبانو زنم
تا دوست دارندم خسان از بهر آرایش کنون
همچون زنان فاحشه، کی شانه برگیسو زنم؟
خیز ای نعیمی پیش من، بنشین به زانوی ادب
من پادشاه کشورم کی پیش تو زانو زنم؟
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
رد عقاید اسلامی:
صادق هدایت در مقایسه ی حافظ و خیام یه جا مینویسه که حافظ اشعارش رو رندانه مینوشت و ترس تو اشعارش دیده میشه ولی خیام خیلی صریح و شفاف همه چیز اسلام رو مسخره میکنه
👇
نعیمی هم فردی بود که مثل حافظ تو لفافه مینوشت (نعیمی و حافظ هم عصرن) ولی گاهی قلم رو رها میکرد و داستان های اسلامی رو به این سبک مسخره میکرد، به این ابیات که داستان هبوط (خوردن گندم و سقوط روی زمین) رو مسخره میکنه نگاه کنید:
👇
گر زآنکه نشان میطلبی ذات خدا را
از ما بطلب خواجه که ماییم نشانه
المِنَّتُ لله، ز مِی های خدایی
رفتند خدایان طبیعت ز میانه
تا زلف چلیپا وُش آن مغ بچه دیدم
بستیم میان باز به زنار مغانه
ای خواجه نگویی که چرا ادم خاکی!
در دام غم افتاد برای دو سه دانه؟
👇
بعد حمله اعراب به ایران انواع و اقسام قیام ها بر ضد ظلم و ستم اعراب شکل گرفت ولی هر بار ایرانیان خواستند از حمله وحشتناک اعراب کمر راست کنند با حمله های بدتر زیر فشار بیشتر میرفتند؛ غزنویها و سلجوقی ها کم بودن
👇
این وسط حمله مغول هم بدتر از حمله اعراب کمر ایران و ایرانیان را شکست بعد از حمله چنگیز و روی کار امدن مغول ها و امدن و رفتن پادشاهان، ایلخانان بر ایران حاکم شدن که واقعا هر چقدر در کشورداری ناتوان و ابله بودن در ظلم و ستیز و زورگویی ید طولایی داشتن
👇
تو چنین فضایی تیمور قد علم کرد و حملات یه مغول دیگه از سر گرفته شد
تیمور از خوارزم و بلخ و هرات و... شروع کرد و شهر به شهر فتح میکرد، و تقریبا در هیچ جنگی شکست نخورد و دامنه فتوحاتش از شرق تا هند پیش رفت (تصمیم داشت به چین هم حمله کنه که عزراییل جلوشو گرفت)
من به دوستان قول داده بودم ادبی و تاریخی و... هم بنویسم
امروز از یه جنبشی مینویسم که حدود 15 سال پیش هر چی درمورد اینا نوشته شده بود رو در حد توانم زیر و رو کردم
البته هدف تحقیقم در مورد محمدعلی باب و زمینه های شکستش بود ولی هر چی ریشه تفکراتش رو 👇
بررسی میکردم تا ریشه یابی خوبی داشته باشم، با اندیشه هایی اشنا میشدم که بشدت جالب و تاثیر گذار بودند
نتیجه این تحقیقات اینکه رشته ی فکر محمدعلی باب رو تا افراد و جنبش هایی پیگیری کردم و مقالات زیادی در مورد تفکرات ضددینی، وحدت وجودی، ماتریالیستی و بیخدایی این جنبش ها نوشتم
👇
ریشه این جنبش ها هم غالبا به حلاج و اون مرگ غم انگیزش وصل میشه
ولی بدبختانه از اونجا که این تفکرات و این نهضت های فکری، بیشتر در قالب شعری بیان میشد تفاسیر متعددی ازشون میشده و در فرهنگ دین #سالار ایران، معمولا این تفاسیر به مزخرفگویی های دینی گرایش داشت
میخوای اندیشه انتقادی داشته باشیم
میخوایم مثلا بگیم خیلی روشنفکریم
شیپور رو از سر گشادش میزنیم
در جواب شما دوست محترم
اول اینکه منظورت قطعا فکر و تاریخ فکری نیست
چون حرف از #وجود این افراد زدی و گفتی اونا نبودن تو نمیدونستی کوروش و خیام وجود دارن
👇
و دقیقا اولین مدارک شناخت ما از کوروش نوشته های یونانی ها بوده
پس الان با کلمه #منظورم حرفتو عوض کردی این یه بحث دیگست
دوم اینکه همین حرفتم غلطه
کی به شما غربیها ی باکلاس گفته خاستگاه تفکر یونانیا هستن
اهان همون غربیا؟ 😂
حالا چندتا رفرنس بهت بدم از راسل و کاپلستون و 👇
امیل برهیه ویونان شناسایی مثل زلر و بورنت و استیس و... که همشون در اصالت اندیشه یونانی شک دارن؟
و به وارداتی بودن اندیشه ها از ایران و مصر اشاره کردن؟ و یا افرادی مثل هگل که به جنبش تمدن زا ی ایرانیا اشاره کردن؟
همینجوری یه چی خوندی فک میکنی یونانیا زارت افتادن وسط تاریخ
👇
اگر یادتون باشه پارمنیدس فیلسوفی از شهر الئا بود واسه همین به مکتبشون میگفتن #الئایی
پارمنیدس دو تا عقیده مهم داشت
یکی اینکه همه چیز هستیه
و هستی یه چیز واحده (اساس عالم هستیه)
دوم اینکه حرکت و تغییر وجود نداره و این تغییراتی که میبینیم توهمه
👇
زنون الئایی یکی از شاگردای پارمنیدس بود که خیلی به استاد و نظریاتش علاقه داشت واسه همین معماهایی طرح کرد که به همه نشون بده، اینایی که پارمنیدس رو مسخره میکنن، احمقن، البته هدف دیگه اش هم اموزش نظام فلسفی پارمنیدس بود
👇
زنون معماهای زیادی داشته ولی خیلیاش به ما نرسیده، ولی بحث کلی اکثر این معماها اینه که چطور میشه یه چیزی که بینهایت یا نامحدوده رو تو یه چیز محدود جا داد؟ چنین چیزی امکان نداره پس.... (نتیجه دلخواه رو میگرفت و اون نتیجه اینه که حرکت وجود نداره و همه چیز یکی است)
👇