خانم شادی صدر، اتهام سنگینی را متوجە کشتەشدگان و ناپدیدشدگان قهری در ماهشهر کردەاید، کە ضروری است برای زیر سٸوال نرفتن کلیت #دادگاه_بینالمللی_مردمی_آبان بە این پرسشها پاسخ دهید:
١- بر اساس چە مستنداتی این اتهام را متوجە معترضان کردەاید؟
٢- بر چە اساسی بە این یقین رسیدەاید کە
کە این سلاحها توسط معترضان استفادە شدە و از سوی ج.ا. بە منظور مشروعیت دادن بە کشتار عترضان سازماندهی نشدە است؟
٣- با توجە بە اینکە مستندات مربوط بە اعتراضات آبان ماە در اختیار منابع متعددی قرار گرفتە، چرا و چگونە این سند فقط در اختیار شخص شما قرار گرفتە است؟
٤- بر چە اساس
میگویید در این مناطق بە طور سنتی از سلاح استفادە میشود و نسبت این ادعا با کشتار ماهشهر چیست؟
٥- چرا در طرح این مسٸلە با تردید مواجە شدید و در تعیین تعداد حالتهایی کە از سلاح استفادە شدە، مردد بودید("تنها یک مورد، شاید دو مورد")!
شما بە عنوان یک حقوقدان تمایز فاحش میان یک یا دو
مورد استفادە از سلاح را نمیدانید؟
٦- شما چگونە در هنگام طرح چنین موضوع حساسی، بە آمارهای جمهوی اسلامی ارجاع میدهید؟ نمیدانید اشارە بە این مسٸلە در پی تاکید شما بر استفادەی مردم عرب در ماهشهر از سلاح این شاٸبە را بە دنبال دارد کە این معترضان بودەاند کە نیروهای نظامی را کشتەاند؟
عدم پاسخگویی شما و تصحیح نکردن این خطای مهلک، علیرغم همەی پیامدهای حقوقی آن، ضربەی سهمگینی خواهد بود بر #دادگاه_بینالمللی_مردمی_آبان
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
احساس میكنید در عرصهی جامعه جهانی، رسانهها و نهادها صدای شما را نمی شنوند و جمهوری اسلامی و لابی های آنها شما را پرس كردهاند؟ از اینكه صدها هزار نفر «معترض و منتقد در تبعید» نمی توانند این معادلات را به نفع شما تغییر دهند، تعجب می كنید و بابت آن خشمگین هستید؟ \١
مناسبات كنونی موجود در حوزهی جامعه جهانی به جز روابط میان دولت ها و منافع اقتصادی، متاثر از روابط، تحقیقات، لابی ها، استدلال ها و تئوری هایی است كه تثبیت و نهادینه شدن آنها دست كم دو دهه طول كشیده است. آنچه امروز شما در حوزه رسانهها و سازمانهای مدنی و حقوق بشری و \٢
مطالعاتی در ارتباط با جمهوری اسلامی و مردم ایران شاهد آن هستید، محصول تلاش هایی است كه دست كم از اواخر دهه هفتاد شمسی سازمان دهی شده است. مناسباتی كه از تاریك خانههای امنیتی به اندیشكدهها و انستیتوهای ذینفع كشیده شدند و از آنجا بر رسانهها و نهادهای غیردولتی سایه افكندند. \٣
بخشی از مقالهایی كه همزمان با انتخابات ١٣٩٦ نوشتهام:
پوپیتس (١٩٢٥-٢٠٠٢) از سرشناسترین جامعهشناسان آلمانی زبان که در حوزه مربوط به مناسبات قدرت آثار برجستهای دارد، «قدرت» را به مثابه امکان و موقعیتی تعریف میکند که در تقابل با دیگر نیروها به کار گرفته میشود. \١
در تقیسم بندی انواع قدرت از نظر پوپیتس، دو نوع اعمال قدرت در پیوند با برگزاری انتخابات در نظامهای اقتدارگرا قابل مشاهد است: قدرت ابزاری و قدرت نهادینه شده. در چارچوب اعمال قدرت ابزاری، تلاش میشود تا با توسل به سازوکارهایی، وجود یک تهدید یا یک فرصت آن چنان جنبهی قابل قبولی \٢
در نزد افکار عمومی پیدا کند که بر اساس آن بتوان انقیاد و سرکوب درازمدت را موجه دانست.
استراتژی اعمال «قدرت ابزاری» در میزان قابل قبول بودن و پذیرفتن آن از سوی سرکوب شدگان نهفته است. به عبارتی اعمال کننده این نوع مناسبات هرچه بیشتر بتواند وجود تهدید یا فرصت را همچون امری واقعی \٣
اینكه وابستگان به یك نظام سیاسی تمامیت خواه از واژگانی برای شناساندن مخالفان آن نظام استفاده میكنند كه جزیی از ماهیت و ذات آنهاست، پدیدهایی جدید نیست. آنها كه امروز شما را فاشیست می خوانند، چهار دههه است كه ما كردها را همزمان با سركوب شدنمان، عامل خشونت و ناامنی می دانند. \١
همانها كه شدیدترین شكل خشونت را بر كردستان تحمیل كردند، عاملیت اوضاع را به مخالفان این مناسبات رعب آور نسبت میدادند (می دهند). می كشتند و میگفتند شما قاتلید، نابود میكردند و میگفتند شما ویرانی طلبید.
این رویكرد، یكی از سازوكارهای اعمال سلطه مطلق و ناكارامد كردن مخالفان است. \٢
آنها میدانند ویژگی های ذاتی این نظام چنان هولناك و مذموم است كه نسبت دادن آن به دیگران، میتواند به یك انفعال وسواس گونه مخالفان بیانجامد: سازوكاری برای فلج كردن رویكرد انتقادی مخالفان به حكومت؛ روشی برای تداوم سلطهی حكومت با توسل به اینهمانی پنداشتن آنها كه خشونت می ورزند و \٣
چرا لابی ج.ا. به #كلاب_هاوس علاقهمند است؟
١- این اپلیكیشن مبتنی بر متن و نوشتار نیست. میزان تاثیرگذاری روابط نوشتاری بیش از ارتباط شفاهی یا تصویری نیازمند استدلال و قدرت اقناع است. راستی آزمایی متن، ارزیابی آن، امكان انتقال و فهم مسائل و پدیدههای پیچیده و بغرنج دنیای مدرن، 👇
امكان بیشتر مواجه انتقادی با متن و تجلی فردیت و درك شخصی خواننده از نوشتار در رسانههای اجتماعی از جمله دلایلی هستند كه به تقابل با نظامهای استبدادی و وابستگان به آنها بیشتر دامن میزند. در كلاب هاوس شما میتوانید حرافی كنید و از سیاست، حقوق بشر و 👇
مناسبات درهم تنیدهی اجتماعی و اقتصادی ساعت ها حرف بزنید، بدون اینكه امكان قابل توجهی برای به چالش كشیده شدن به دیگران داده شود.
٢- در كلاب هاوس امكان گفتگو و ایجاد روابط دو سویهی غیرسلسهمراتبی ممكن نیست. شما میتوانید به دیگران گوش دهید و تنها در صورت داشتن مجوز حرف بزنید.👇
روشهای كشف ابعاد یك فاجعه در یك جامعه تمامیت خواه با جوامع آزاد تفاوتهای بنیادین دارد. یك نهاد حقوق بشری مقیم غرب كه كمترین امكان برای دسترسی به خانوادهی كشتهشدگان را دارد،در جایگاهی نیست كه بتواند تلاش سازمان یافته یك نظام تمامیت خواه برای پنهان كردن حقیقیت را ناچیز بشمارد \١
در شرایطی كه ارعاب خانواده كشتهشدگان، تحریف نظام مند واقعیت و منكوب كردن معترضان، امكان بررسی این كشتار را به طور كلی غیرممكن كرده، ارائه چنین «استدلالهایی» صرفا سروكله زدن با دنیای آماری یك حكومت تمامیت خواه است. اینكه شما و همكارانتان به صورت شبانهروزی بر روی این گزارشها \٢
كار كردهاید، گواهی بر سندیت و اعتبار آنها نیست. چون جامعه هدف شما، یك جامعه تحت انقیاد حكومتی توتالیتری است.
رسانه، افكار عمومی، گردش اطلاعات و دسترسی به آن، كشتار، ناپدیدكردن، روند دفن و صدور مجوز برای آن، سوگواری، گفتگو، همه و همه تحت كنترل و اراده همان نظامی است كه \٣
رشته توییتی به مناسبت ٧٥مین سالگرد تاسیس جمهوری كردستان:
١-در دهه ٣٠ و ٤٠ میلادی، نسلی از روشنفكران جوان كرد با خواستگاهی شهری با ناسیونالیسم كرد پیوند خوردند كه تجلی عملكرد آنها در جمعیت احیای کرد (كۆمهڵهی ژیانهوهی كورد) به یك نقطه عطف تاریخی در مبارزات كردستان تبدیل شد.
٢- می توان گفت بخش قابل توجهی از منطق و شكل سیاست ورزی حاكم بر جمهوری كردستان (۲ بهمن ۱۳۲۴ تا ۲۴ آذر ۱۳۲۵ ) به بنیان های فكری و سیاسی این جریان بازمی گردد. جمهوری كردستان كه از سوی طیف قابل توجهی از طبقه متوسط و طبقه فرودست شهری حمایت می شد دارای یك مشخصهی قابل توجه در خصوص
٣-مشاركت مردم در امر سیاست بود كه میتوان از آن به عنوان «حوزه عمومی» نام برد.جمهوری كردستان كه بیش از هرچیز به مثابه یك خودمدیریتی شهری تجلی پیدا كرده بود، توانست همزمان حوزه سیاسی خود را به مناطق روستایی گسترش دهد و تعلقات ملی را تا حدودی در میان قشر سنتی جامعه به وجود بیاورد