۱) میگویند آقای جلیلی پیشنهاد داده ایران از برجام خارج شود و غنیسازی ۹۰٪ شروع کند تا با دست پُر مستقیم با آمریکا وارد مذاکره شود. اینکه واقعاً این پیشنهاد را ایشان مطرح کرده یا خیر محل بحث نیست.
۲) اما حقیقت این است که عدهای در ایران - به دلیل بدعهدی آمریکا در قضیه برجام - از این موضعِ منتصب به آقای جلیلی و مواضع مشابه دفاع میکنند؛ و معتقدند تنها با اهرم قدرت میشود با آمریکا کنار آمد. حال اگر این پیشفرض را بپذیریم، طرفداران این نظریه باید دستکم به ۳ پرسش پاسخ دهند:
۳) اول اینکه میان تصمیمِ ایران به خروج از برجام و آِغاز غنیسازی ۹۰٪ و احیاناً کشاندن آمریک پای میز مذاکره حداقل چند هفته فاصله خواهد بود.
۴) اگر دقیقتر بگوییم، میان «تصمیم» و «هدف» - که همان کشاندن آمریکا پای میز مذاکره است - چند هفته زمان؛ ومیان «تصمیم» و «نتیجه نهایی» - که محصول مذاکرات احتمالی است - یک بازه چند ماهه خواهد بود. بازهی که در آن احتمال حمله نظامی، سایبری و تروریستی به ایران به حداکثر خواهد رسید.
۵) حال، پرسش اینجاست که طرفداران نظریه «اهرم قوی» چطور تضمین میدهند تاسیسات هستهای ایران - و احیاناً سایر زیرساختها - در حد فاصلی که هنوز ایران به قدرت بازدارندگی هستهای دست نیافته، از گزند حمله و تخریب در امان خواهد بود؟
۶) دوم اینکه بسیاری معتقدند نظام سیاسی/حقوقی آمریکا در حوزه تعهدات بینالمللی از نظر ساختاری معیوب است؛ و یکی از مصادیق نقص ساختاری آن را نیز ناتوانی دولتهای آمریکا در ارائه «تضمین حقوقی» به سایر کشورها میدانند.
۷) حال، پرسش دوم این است که اگر نظام سیاسی/حقوقی آمریکا ذاتاً معیوب است و این «عیب» یکی از فاکتورهای بازدارنده در بحث مذاکره با آمریکاست، چطور قرار است این مشکل ساختاری با درصد بالاتر از غنای اورانیوم برطرف شود؟
۸) آیا ادعا این است که رئيسجمهور آمریکا طبق قانون اساسی این کشور در ازای لغو غنیسازی۶۰٪ نمیتواند «تضمین حقوقی» به ایران ارائه دهد، اما در ازای غنیسازی ۹۰٪ قانوناً صاحب چنین اختیاری میشود؟
۹) سوم اینکه میگویند در صورتی که آمریکا بخواهد در واکنش به غنیسازی ۹۰٪ ایران به شورای امنیت مراجعه کند، چین و روسیه قطعنامه آن را وتو خواهند کرد. فرض را بر این بگذاریم که چین و روسیه مانع تصویب قطعنامهای شوند که در آن آمریکا به دنبال مجوز استفاده از قوای قهریه است!
۱۰) پرسش سوم این است که چرا اصولاً تصور میکنیم آمریکا یا اسرائيل برای حمله به تاسیسات ایران یا مبادرت به اقدامی از قبیل محاصره دریایی به دنبال اخذ مجوز از شورای امنیت خواهند رفت؟
۱۱) حربه آمریکا، غرب و اسرائيل برای حمله به سایر کشورها «امنیتیسازی» آنهاست، نه توسل به فورمالیسم حقوقی و تلاش برای اخذ مجوزهای قانونی!
۱۲) در واقع، حربه «امنیتیسازی» به آنها اجازه میدهد هرگونه اقدام غیرقانونی علیه کشور هدف را «مشروع» و «ضروری» جلوه دهند، بی آنکه از مسیر قانون عبور کنند.
۱۳) کمااینکه در مورد عراق و حتی یوگوسلاوی نیز - پس از مبادرت به امنیتیسازی این کشورها - صرفاً با استناد به مقولاتی از قبیل «دفاع پیشدستانه» و «مسئولیت حمایت» وارد کارزار نظامی شدند و در عمل - با اتکأء به دکترین - شورای امنیت را دور زدند!
۱۴) حال، چرا تصور میشود در برابر غنیسازی ۹۰٪ ایران - که به مثابه ریختن بنزین روی آتش «امنیتیسازی» است - صرفاً به طی کردن مسیر قانونی تعریفشده در منشور سازمان ملل اکتفا خواهند کرد؟
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
۱) نخستوزیر اسرائیل اخیراً اعلام کرده که اسرائیل را مقید به رعایت توافق وین نمیداند و مجاز است به هر اقدامی که لازم دانست علیه ایران دست بزند.
۲) به عبارت دیگر، اسرائیل میگوید حاضر است علیه قراردادی وارد عمل شود که هماکنون میان ایران و اعضای دائمی شورای امنیت سازمان ملل در دست مذاکره است! یعنی رسماً اعلام کرده خود را مجاز میداند علیه توافقی که برای احیای برجامی که ضمیمه قطعنامه ۲۲۳۱ است کارشکنی کند!
۱) بر کسی پوشیده نیست که در متون حقوقی واژهها تاثیرفوقالعادهای دارند. به عنوان مثال، در قطعنامه ۲۲۳۱ شواری امنیت، صرفِ اضافه شدن یک عبارت به متن باعث شده حتی موشکهایی که «قابلیت حمل سلاحهای هستهای» دارند از حیطه درخواست شورا در مورد فعالیتهای موشکی ایران خارج شوند.
۲) در واقع، در قطعنامه ۱۹۲۹، شورای امنیت تصمیم گرفته بود فعالیتهای مرتبط با «موشکهای دارای قابلیت حمل سلاحهای هستهای» را ممنوع کند.
۳) اما پس از انعقاد برجام، در قطعنامه ۲۲۳۱، صرفِ اضافه شدن عبارت «طراحی شده برای» - پیش از عبارت «قابلیت حمل...» - این دسته موشکها را از شمول درخواست شورا خارج کرد.
۱) هشدارهای کارشناسان مجرب را نادیده نگیرید؛ تعبیر به هراسفکنی هم نکنید. تبعات ورود شورای امنیت را - مانند قبل - دستکم نگیرید. احتمال ورود مجدد شورای امنیت به پرونده ایران بالاست. این بار برقِ شورای امنیت ایران را بگیرد، دستبردار نخواد بود.
۲) دیگر هم توان این را نداریم تا بدون اجرای قطعنامههای شورای امنیت آنها را لغو کنیم. یعنی دیگر مجال نخواهند داد آنچه دکتر ظریف انجام داد، تکرار شود. تردید نکنید رژیم بازرسی
تأسیسات را از «آژانس» به «شورای امنیت» منتقل خواهند کرد - با اختیاراتی بس وسیعتر و پیامدهایی سنگینتر.
۳) یعنی کاری که در چارچوب UNSCOM علیه عراق در دهه ۱۹۹۰ انجام دادند، علیه ایران پیاده خواهند کرد؛ روسیه و چین نیز همراه خواهند شد.
۱) در سال ۱۹۴۵، در بحبوحه جنگ، یک خبرنگار از نخستوزیر وقت ژاپن - کانتارو سوزوکی - پرسید موضع دولت شما در مورد «بیانبه پُستدام چیست؟»
۲) بیانیه پُستدام بیانیهای بود که در آن متفقین - با لحنی تهدیدآمیز - خواستار تسلیم بی قید و شرط امپراطوری ژاپن شده بودند و تاکید کرده بودند در صورت دریافت پاسخ منفی به این درخواست، ژاپن با «نابوی کامل و بی وقفه» ( Prompt and utter destruction) مواجه خواهد شد.
۱) سال گذشته آقای خضریان یک طرح دو فوریتی تقدیم مجلس کردند که در آن به غلط فرض بر این گذاشته شده بود که «اعضای دائمی شورای امنیت» (و نه کشورهای فعلی شرکتکننده در برجام) این اختیار را دارند تا قطعنامههای قبلی شورای امنیت علیه ایران را احیا کنند!
۲) بر اساس همین پیشفرض غلط نیز - که دقیقاً بازتاب و تأیید موضع مردود آقای پومپئو بود و عملا آمریکا را مانند یکی از اعضای باقیمانده در برجام در راهاندازی مکانیسم ماشه «صاحب اختیار» میدانست - ایشان قصد داشتند بواسطه مصوبه مجلس «خروج خودکار ایران از برجام» را اعلام کنند!
۳) یعنی در عمل، با تصویب این طرح مستعد ایجاد بستری بودند که در آن - به محض اینکه آمریکا به صورت غیرقانونی و یکجانبه مدعی احیای قطعنامههای شورای امنیت شود - ایران
نیز به صورت خودکار برجام را ترک کند و بالطبع با خروج ایران قطعنامههای شورای امنیت بازگردند!
۱) خانم دکتر الهیان، شما نماینده مجلس و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی هستید. کلام شما بار حقوقی، رسمیت و بازتاب بینالمللی دارد. محتوا و جنس کلام شما نباید از جنس کلام مغرضانه برخی رسانهها باشد. بفرمایید کجا #ظریف اعتراف کرده اطلاعی نداشته تحریمها در برجام لغو نشده؟
۲) چرا با نقل قول غلط از وزیر امور خارجه سابق کشور، چنین تفسیر کذب و زیانباری از برجام را منتشر و در فضای عمومی ترویج میکنید؟ حتی سرسختترین لابیهای ایرانستیز در واشنگتن نیز برای توجیه عملکرد جنایتکارانه ترامپ تا کنون چنین تفسیری از مفاد برجام ارائه ندادهاند!
۳) حتی تیم حقوقی کاخ سفید ترامپ و صدها حقوقدان وزارت خارجه آقای پومپئو نیز برای توجیه خروج آمریکا از توافق - و قانونی جلوه دادن بازگشت تحریمها - نتوانستند به یک بند از برجام استناد کنند یا حتی یک خط از آن را تفسیر به مطلوب کنند.