۱) خانم دکتر الهیان، شما نماینده مجلس و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی هستید. کلام شما بار حقوقی، رسمیت و بازتاب بینالمللی دارد. محتوا و جنس کلام شما نباید از جنس کلام مغرضانه برخی رسانهها باشد. بفرمایید کجا #ظریف اعتراف کرده اطلاعی نداشته تحریمها در برجام لغو نشده؟
۲) چرا با نقل قول غلط از وزیر امور خارجه سابق کشور، چنین تفسیر کذب و زیانباری از برجام را منتشر و در فضای عمومی ترویج میکنید؟ حتی سرسختترین لابیهای ایرانستیز در واشنگتن نیز برای توجیه عملکرد جنایتکارانه ترامپ تا کنون چنین تفسیری از مفاد برجام ارائه ندادهاند!
۳) حتی تیم حقوقی کاخ سفید ترامپ و صدها حقوقدان وزارت خارجه آقای پومپئو نیز برای توجیه خروج آمریکا از توافق - و قانونی جلوه دادن بازگشت تحریمها - نتوانستند به یک بند از برجام استناد کنند یا حتی یک خط از آن را تفسیر به مطلوب کنند.
چرا برای توجیه #تروریسم_اقتصادی آمریکا علیه مردم ایران بستر حقوقی فراهم و پهن میکنید؟
۴) چرا برای اینکه طعنهای به ظریف و روحانی زده باشید، از جایگاه رسمی نماینده مجلس، تفسیری از برجام ارائه میدهید که نه تنها از جانب طرف مقابل قابل بهرهبرداری است، بلکه وزیر امور خارجه محترم و تیم مذاکرهکننده جدید را نیز در تلاششان برای احیای برجام معذب میسازد؟
۵) از شما دعوت میکنم توضیحات زیر در مورد شائبه تعلیق و مبحث تحریمهای اتحادیه اروپا را مطالعه کنید؛ و چنانچه قانع شدید، از صحن علنی مجلس به سوءبرداشت خود از اظهارات جناب دکتر ظریف و مفاد مربوطه برجام اعتراف و این خطا را جبران بفرمایید:
فضاسازی، تیترهای درشت و حملات غیرمنصفانه علیه دکتر ظریف - و تحریف اظهارات او در روز روشن - پدیده جدیدی نیست. طبیعتاً، طراحان و کارگزاران این حملات سیستماتیک هم دنبال بحث علمی و شفافسازی نیستند. اما برای کسانی که صادقانه دچار شبهه شدهاند این توضیحات را ضروری میدانم.
۱) البته شبهه و ابهام در مورد سازوکارها و اصطلاحات حقوقی - به ویژه در مورد ترمینولوژی خاص «حقوق اتحادیه اروپا» - نیز اتفاق جدیدی نیست و به وفور حتی در جلسات استماع «کمیسیون ویژه بررسی برجام» در مجلس نهم - که به ریاست آقای دکتر زاکانی تشکیل شده بود - نمایان میشد.
۲) در آن زمان هم به کرات در مورد این شبهات در رسانهها نوشته بودیم. در سالهای متعاقب نیز بارها به مناسبتهای مختلف در برابر شبههافکنیهای مغرضانه توضیحات مبسوطی ارائه شد. اما ظاهراً این تلاشها کافی نبوده و لازم است - برای وفاداری به حقیقت و تاریخ هم که شده- باز هم تکرار کنیم:
۱) امسال فضای نیویورک متأثر از تیرگی روابط میان فرانسه (اتحادیه اروپا) با آمریکا، استرالیا و بریتانیا در پی ماجرای لغو قرارداد خرید زیردریاییها خواهد بود. فرانسه این ماجرا را محدود به یک قرارداد نمیبیند بلکه مقدمه بازنگری روابط راهبردی طرفین ارزیابی میکند.
۲) در چنین فضایی، طرح دستکم سه مقوله مرتبط با ماجرای زیردریاییها توسط وزیر امور خارجه ایران - دکتر @Amirabdolahian - که به پرونده برجام هم مربوط است، میتواند تاثیرگذار و مفید باشد:
۳) اول، مقوله «عهدشکنی» در مناسبات بینالمللی است که - بخاطر Appeasement با ترامپ از جمله در ماجرای برجام - امروز دامنگیر روابط دولتهای غربی با یکدیگر نیز شده است. حتی با وجود مخالفت ایران با انعقاد قرارداد میان استرالیا و آمریکا، طعنه به طرف غربی در این باره خالی از لطف نیست.
این روزها، اسم دکتر عراقچی در رسانهها و شبکههای اجتماعی بسیار به چشم میخورد چرا که بسیاری از مردم با علاقه - و بعضاً با نگرانی - اخبار مربوط به نقش آینده ایشان در دولت جدید و پرونده هستهای را به دقت پیگیری میکنند.
۱) شخصاً وقتی اسم ایشان را میشنوم ناخودآگاه یاد سلسله جلسات استماع کنگره پس از انعقاد برجام - به ویژه جلسه مربوط به بررسی قطعنامه ۲۲۳۱ و برنامه موشکی - میافتم که در آن ...
۲)...سناتورها، کارشناسان و مقامات دولت اوباما بر سر آنچه تیم مذاکرهکننده ایران - با ابتکار
خاص دکتر عراقچی - بر سرشان آورده بود به جان هم افتاده بودند!
برخی چهرهها ۷ سال تمام با برجام مخالفت کردند، آن را «خسارت محض» خواندند و بعضاً خواستار فسخ آن شدند. نشاندن این دوستان در مسند مذاکره برای دفاع از برجام و احیای آن چند پیامد مهم - هم در داخل و هم در زمین مذاکرات - دارد که لازم است آقای رئیسی به آن توجه کنند:
۱) اول اینکه این انتصابات آسایش روانی بازار و کارگزاران اقتصادی را بهم میزند و موجب میشود چشمانداز تیرهای نسبت به آینده در فضای کسبوکار شکل بگیرد.
۲) دوم اینکه نزد افکار عمومی این شبهه را ایجاد میکند که تصمیمات دولت جدید در حوزه سیاست خارجی متکی به ملاحظات جناحی و سیاسی داخلی است. حال اینکه انتظار این است رئیسجمهور نگاه غیرسیاسی به دستگاه دیپلماسی و کارگزاران مجرب آن داشته باشد.
۱) مدیریت «سازمان انرژی اتمی» با مدیریت وزارتخانه فرق دارد. تأسیسات هستهای تأسیسات حساسی است که با مواد خطرناک و آسیبزا سروکار دارد و خطای مدیریتی در آن مستعد ایجاد فاجعه انسانی است. تأسیسات هستهای آنقدر حساس است که حتی در قوانین بشردوستانه تحت یک رژیم حمایتی ویژه قرار دارند.
۲) اما تأسیسات هستهای ایران به صورت ویژهای آسیبپذیر است؛ چرا که تقریباً تنها تأسیسات هستهای دنیاست که هدف عملیات تروریستی، عملیات خرابکارانه، حملات سایبری و احیانا در معرض خطر حمله نظامی است.
۱) چرا تصور میکنیم انجام مذاکرات منطقهای ناگزیر به تعطیلی برنامه موشکی یا ضرر و زیان نظامی و راهبری ایران منجر خواهد شد؟
۲) مذاکرات منطقهای میتواند به ایجاد یک «نظام امنیتی جمعی بومی جدید» در منطقه با محوریت ایران و نیروهای همسایه بینجامد؛ ممکن است به پایان مسابقه تسلیحاتی در منطقه و تعدیل خرید سلاح توسط عربستان سعودی و کشورهای حاشیه خلیج فارس منتهی شود؛