در سالهای گذشته تحلیلهای آقای کامران متین، استاد روابط بین الملل ساکن انگلستان را در تلویزیونهای فارسیزبان خارج میدیدم. ازانجا که ایشان همرشته خودم بود، دیدگاهها و تحلیلهایشان از مسایل منطق یا بینالملل و داخلی برایم قابل احترام مینمود/۱
۲/
با این همه در چند هفته اخیر متوجه نقد برخی از گروهها و افراد ایراندوست و میهنپرست در داخل و خارج کشور از گفتههای آقای متین شدم و برایم تعجب برانگیز بود. کنجکاو شدم که مگر ایشان چه گفته است که با این نقدها روبرو گشته است؟ /۲
چندروز پیش بطور اتفاقی متوجه گفتگوی ایشان و آقای دامون گلریز با شبکه تلویزیونی فارسی بیبیسی درباره موضوع ملیت و هویت در ایران شدم و براساس همان کنجکاوی، به همه آن بر نامه گوش دادم. باور نمیکردم یک استاد روابط بینالملل چنین سخنانی در رابطه با #ملیت در #ایران بگوید/۳ @bbcpersian
۴/
به هر روی به این نتیجه رسیدم که با توجه به تحولات اخیر در مواضع ایرانیان خارج از کشور، ایشان به نمایندگی غیر رسمی از سوی گروههای فعال قومگرای چند دهه گذشته چنین مواضعی را گرفتهاند.
اساس گفتههای آقای متین این بود که #ایران یک «کشور چند ملیتی» و یا «کثیرالمله» است! /۴
و این ملیتها که به برخی از آنها چون ملت کرد و ترک و بلوچ و...اشاره کردند، باید از «حق تعیین سرنوشت» برخوردار شوند. در پایان هم ایشان در برابر اصرار مجری برنامه برای بیان راه حل و شکل حکومت مورد نظرشان گفتند: راه حل من ایجاد یک ایران «کنفدرال» و تشکیل یک «کنفدراسیون» در ایران است۵
۶/
براستی از سخنان ایشان شگفت زده شده، یاد بحثهای گروههای تندروی چپ لنینیستی-استالینی(نمیگویم مارکسیستی)اول انقلاب در پایان۵۷ و سال۵۸افتادم که بساط سازماندهی حرکتهای مسلحانه قومی در استانهای #خوزستان و کردستان و سیستان و #بلوچستان و گلستان از جمله مناطق ترکمننشین آن را گذاشتند/۶
۷/ و در اوج همبستگی #ایرانیان، بر اساس دیدگاههای استالینیستی- لنینیستی خود، مساله ملیتها و #خلقها را دامن زدند و زمینه ساز خشونتهای خونین آن سالها و پس از آن در این مناطق شدند.
شگفتی من از مواضع اقای متین که ایران را در برگیرنده انواع ملیتها میدانند به این خاطر است که /۷
چگونه با تحصیل روابط بینالملل و استادی این رشته، مواضعی میگیرند که نه بر دیدگاهها و نظریات علمی روابط بینالملل و نه ادبیات مربوط به ملیت، قومیت، ناسیونالیسم در چند دهه اخیر و حتی موازین حقوق بین الملل، بلکه بر دیدگاههای سکتاریستی گروههای لنینی و عمدتا استالینی قرن۲۰استوار است/۸
۹/
آقای متین اگر به ادبیات و دیدگاهها و مکاتب نظری مربوط به ملیت و #ناسیونالیسم و #قومیت معاصر و کتابهای دانشمندانی چون ارنست گلنر، بندیکت اندرسون، اریک هابسباوم، آنتونی اسمیت و دیوید میلر یکی از آخرین نظریهپردازان این حوزه که اتفاقا انگلیسی است، رجوع کنند، متوجه میشوند که /۹
۱۰تعریف موردنظر ایشان از ملیت که هر گروه اقلیت زبانی، نژادی، مذهبی و ... را ملت میداند، نه تنها در آثار این بزرگان دیده نمیشود، بلکه تقریبا تمامیشان به شیوههای گوناگون، مستقیم و غیرمستقیم بر وجه ممتاز ایران به عنوان یک ملت تاریخی یا یک ملت باستانی(ancient nation)اشاره کردهاند
۱۱/
متوجه میشوند که اقای آنتونی اسمیت یکی از بزرگترین تئوریسینهای #ملیت و #ناسیونالیسم در دنیای معاصر همین دیدگاه را داشت و حتی برای کتاب معروف خود یعنی ethnic origins of nations یا ریشه قومی ملتها، عکسی از تخت جمشید ایران را گذاشته بود! /۱۱
۱۲/
متوجه میشوند که نظریهپردازانی چون جان الکساندر ارمسترانگ که درباره وجود ملتهای پیش از پیدایش #ناسیونالیسم کتاب مهمی(nations before nationalism) نوشته، ایران را در زمره نمونه برجسته اینگونه ملتها و ملتهای تاریخی آورده است.
آیا اقای دکتر #کامران_متین متوجه هستند که /۱۲
براساس الگوی مدنظر ایشان از ملیت، که مخلوق مقاله معروف استالین درینباره در دهه۲قرن۲۰است، بهیچ وجه نمیتوان همه کردها را یک ملت واحد در نظر گرفت؟ایشان بر ایران چندملیتی بدلیل وجود تنوع لهجه،زبان،نژاد،مذهب اصرار دارد اما متعصبانه بر وجود یک ملت کرد در ایران و خاورمیانه تاکید میکند۱۳
خوب اگر بتوان کردها را بر اساس تعریف استالینی و بدلیل تفاوت اندک کردی با فارسی یک ملت دانست، پس ملت واحد کرد دیگر چیست که ازان سخن میگوید؟ ایشان نمیداند که در مناطق کردنشین ما دارای تنوعات زبانی و لهجهای و دینی و فرقهای فراوانی هستیم که بسیار شدیدتر از تنوعات داخل ایران است؟/۱۴
با وجود۴زبان و لهجه کردی کرمانجی، سورانی، هورامی، زازا، و لهجههای گوناگون کلهری و ... تنوع شیعی-سنی، ایزدی (یا یزیدی) و انواع فرقههای دینی چون نقشبندی و قادری و .... ما بر اساس تعریف مورد نظر ایشان از ملیت، با حضور حداقل ده ملت در مناطق گوناگون #کردنشین خاورمیانه روبرو هستیم/۱۵
تفاوتهای این لهجه و زبانها در مناطق کردنشین گاه بسیار بیشتر از تفاوت انها با زبان فارسی است.
آیا نمیدانند که کردها بیش از هزارسال گذشته تاریخ محلی و یا آثار ادبی، شعرهای خود را به همین #فارسی که زبان ملی همه تیرههای ایرانی بوده، مینوشتند و به ایرانی بودن خود افتخار میکردند؟/۱۶
آقای #کامران_متین نمیدانند تعریف مورد نظر ایشان از ملیت که از سال ١٩٢٠ به بعد توسط اتحاد جماهیر #شوروی و دستگاه تبلیغاتی آن به خورد گروههای قومی سراسر جهان داده شد تا انها را به الگوی شوروی و جدایی از کشور های موجود جذب کند، بر اساس ادبیات چپ گرایانه روسی از ملیت استوار است؟/۱۷
و محصول نوشته سفارشی استالین(بدستور وتشویق لنین)١٩١٣برای فریب ملتهای غیرروس در جنوب آن بود؟استالین آنرا بکمک افرادی چون کامنوف، زینویف نوشت و سبب جذب روشنفکران چپ انقلابی قرقیز، قزاق، ازبک، ترکمن، تاجیک، ارمنی، گرجی ، تاتار و اقلیتهای شرق اروپا به ایدئولوژی مارکسیست-لنینیستی شد۱۸
و به آنها وعده ملتهای خودگردان مستحق جدایی از روسیه شوروی را داد اما پس از سلطه شوروی، همه را روسی و جزو شوروی و سرکوب کرد؟
نمیدانم آقای متین آگاهانه راه حل کنفدراسیون را برای آینده موردنظرشان از ایران دادهاند یا اطلاعی از معنی دقیق کنفدراسیون ندارند که این خبط را مرتکب شدند/۱۹
معمولا #کنفدراسیون را کشورهایی با یکدیگر تشکیل میدهند که استقلال کامل دارند اما به دلایلی در پی همکاری و اتحاد در یک چهارچوب سیاسی جدید هستند. بنابراین بر اساس راه حل آقای متین، ایران نخست باید تجزیه شود و ملتهای مستقل کرد و بلوچ و #ترک و دهها ملت دیگر از درون آن بوجود ایند و/۲۰
آنگاه اگر خواستند، بنشینند و کنفدراسیون ایران یا هر نامی بسازند. راه حل کنفدراسیونی آقای متین باتوجه به تعریف علمی کنفدراسیون چیزی جز تجزیه ایران نیست.
درین صورت ایرانیان عرب خوزستان که در تعریف استالینی آقای متین یک ملت مستقلند،حاضرند ثروت استان را با بقیه استانها سهیم کنند؟۲۱
۲۲/
در آنچنان شرایطی قطعا حاضر نخواهند بود و انوقت اهالی #کردستان و آذربایجان و خراسان و سیستان و بلوچستان و ....باید به فلاکت اقتصادی گرفتار شده و گروههای مروج این راه حل در خارج و داخل، از جمله آقای #کامران_متین، باید بروند و سماق بمکند! /۲۲
۲۳/
با توجه به این نکات آقای متین در شرایط کنونی نه به عنوان یک استاد روابط بینالملل بلکه به عنوان نماینده محافل و گروههای عمدتا قومگرای چپ #لنینی -استالینی، که تنها بیانگر درصد کوچکی از هموطنان عزیز ما هستند، وارد کارزار جدید #سیاسی شدهاند. /۲۳
۲۴/
اگر این احزاب و جریانها که پیشینه درخشانی از اعمال خشونت در مناطق #کردنشین ایران در حق هموطنان کرد ما دارند نمیتوانند بدلیل جو سنگین موجود بر فضای جامعه ایرانی در داخل و خارج ایران، بطور آشکار از بحث #ملیتها در ایران و تز پنهان جدایی سخن بگویند، /۲۴
با فرستادن آقای متین به عرصه کارزار و با استفاده از پوشش دانشگاهی ایشان درصدند القائات فرقهگرایانه خود را به خورد ایرانیان بدهند. درین صورت آقای متین نه بیانگر یک استاد و آموزگار واقعی دانش سیاست و روابط بین الملل بلکه یک فعال سیاسی قومگرای طرفدار فروپاشی ملت ایران جلوهگر شد/۲۵
اگر اصل #ملیت و حق تعیین سرنوشتی که از آن سخن میگویند جنبه علمی،حقوقی در جامعه بینالملل داشت، نه تنها شاهد استقلال کاتالاهای #اسپانیا، کردهای عراق، حمایت کشورهای دمکراتیک و نهادهای بینالمللی بودیم بلکه بجای ٢٠٠ کشور موجود، استقلال حداقل ١٠٠٠ کشور را درجهان بچشم می دیدیم./۲۶
۲۷/
متاسفانه ادبیات موجود سیاسی و غیرعلمی #استالینی درباره ملیتها در جهان و ایران انقدر در سالهای نیمه دوم قرن بیستم و حتی پس از ان در میان برخی فعالان سیاسی و روشنفکران ایرانی رخنه کرده است که ما هنوز هم شاهد بازتاب ان در میان جریانهای سیاسی #ایرانیان داخل و خارج کشور و /۲۷
۲۸و نا اگاهی انان نسبت به ریشه این دیدگاه و در نتیجه نا آگاهی انان از تاریخ و مسایل ملی ایران هستیم.
گروههای قومگرای طرفدار این نحله فکری که نماینده بخش کوچکی از جامعه ایران هستند اما خود را نماینده همه انها میدانند، با استفاده از فضای اخیر ایران در داخل و خارج از کشور درصدند که
دوباره افسانه موهوم ملتها را در ایران گسترش دهند. این گروهها و از نکته مهم غافلند که فریادهای رسای ایراندوستی و شعارهای جانم فدای ایران در چهارگوشه کشور از سرخس تا خرمشهر،از قطور تا چابهار دست رد آشکاری بر سینه هواخواهان #تجزیه کشور براساس تز استالینی ملیت ها یا اقوام زده است./۲۹
مردمان جامعه ایران اگاهند که رفاه و بهزیستی انان در چارچوب ملت یکپارچه برخوردار از فرهنگ و تمدن درخشان و متکی بر برابری همه شهروندان آن و تقسیم برابر همه امتیازات و ثروت ملی آن و مشارکت فعال انها در ساختار قدرت ملی فارغ از ویژگی های #مذهبی و نژادی و #قومی و قبیلهای استوار است/۳۰
نه راهحلهای موهوم غیربومی مبتنی بر جهانوطنی یا بر قومیت و #فدرالیسم و کنفدرالیسم که پیامدی جز کشمکش قومی و در نهایت نابودی «ملت ایران» و کیان ملی آن و فقر و تیره روزی و کشت و #کشتار و وابستگی ایرانیان بدنبال ندارد. /۳۱
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
معروف است که ساسانیان حکومتی دینی داشتند، یعنی رکن اساسی حکومتداریشان، نه مصلحت دولت، که منفعت #دین بوده است./۱
۲/
در مُهمَل بودن اتّهام چپی/اسلامیِ تعصّب دینی به ساسانیان، قصد داریم که به یک سری اسناد جدیداً ترجمهشده ارجاع بدهیم. به سرگذشت نومسیحیان روزگار #شاپور_دوم در متون سُریانیِ معروف به «اَعمال مسیحی». شاهی که به سختکیشی و تعقیب #مسیحیان مشهور است./۲
۳/
داستان از این قرار است که مرزبان اَربیل از دین #زرتشت به مسیحیّت میگرود. موبدان اربیل به موبدانموبد که در کاخ شاه ساکن است نامه مینویسند تا به شاه شکایت کند که مرزبان اربیل نهتنها #مسیحی شده، بلکه بدرسمی کرده و آتشکدهٔ شهر را به کلیسا تبدیل کرده است./۳
بهلحاظ نظام سیاسی جای تردیدی نیست که نظام حکومت قانون در کشورهایی چون بریتانیا، آمریکا، #فرانسه یا آلمان غربی قویتر از ایران زمان #پهلوی بوده است، امّا آیا کارنامهٔ پهلوی در مقولهٔ آزادی مردود است؟/۱
۲/
با مقایسهٔ وضعیّت آزادی میان #ایران با کشورهای دیگر در زمان #پهلوی، به این نتیجه میتوان رسید که وضعیّت آزادیهای اجتماعی که دولت آنها را بهرسمیّت میشناخت، در ایران در حد و اندازهٔ کشورهای غربی بوده است./۲
۳/
از نظر سیاسی نیز چنانچه بررسی تطبیقی انجام دهیم، برای مثال برخورد #ساواک را با گروههای چپ، با برخورد آمریکا، #آلمان غربی و دیگر کشورها مقایسه کنیم، متوجّه میشویم که وضعیّت ایران باز چندان بدتر نبوده است./۳
در ضدیّت با پادشاهی #مشروطه، سادهدلانهتر از این نمیتوان استدلال کرد که #جمهوری از پادشاهی بهتر است، چون یکنفر مستمراً بر سر کار نیست که خودکامگی پیشه کند! /۱
۲وقتی میگوییم مشروطه یعنی محتوای حکومت دموکراتیک است.مشروطیت نظریه برای محدود کردن قدرت حاکم است،چه در پادشاهی چه جمهوری. پس اگر هوادار جمهوری هم بودیم،جمهوری مدنظر باید همچون آمریکای کنونی دارای مجلس سنا هم باشد؛مشابه مجلس اعیان(سنا)پهلوی وبریتانیا از معایب دموکراسی مستقیم بکاهد
۳/هر ر.ج که بیاید ولو با چرخش قدرت، با توجه به شکل نگرفتن #احزاب و فقدان سنت مربوطه راه متفاوتی از قبلی میرود. اگر مجموعه این دورهها را یک دوره طولانی ببینیم انگار ارادههای متضاد رئیسجمهورهای مختلف مثل #شاه مادامالعمر است که تحتتٲثیر درباریان جدید هر بار تصمیم متفاوتی میگیرد
۱/خانم شادی امین اکنون در ادامه موجسواریهای خود بر حقوق دگرباشان، خواست که از همجنسگرایی نیکا بهرهبرداری کند! انگار فراموشمان شده که همین چند سال پیش، چند خانم همجنسگرا فاش کردند که او آنها را آزار جنسی داده؛ و در واقع به ازای خدمات پناهندگی، از آنان اخاذی جنسی کرده بوده است
۲/شادی امین که همچنان بر سیاق گذشتهاش در فداییان خلق به حملهی تروریستی سیاهکل مفتخر است، در کنار شادی صدر، دائما بر طبل قبیلهپرستی در #ایران هم میکوبد!
انگار که در ساختار طایفه و قبیله و عشیره و ایل و قوم، اصولا حقی برای زنان و #دگرباشان میتوان متصور شد!
۳/پرسش این نیست که چطور فعال حقوق دگرباشان، همزمان در مقام دفاع از قبیله برآمده؛ پرسش آن است چطور اینان بیهیچ شرمی میتوانند دهها سال این لاطائلات را به خورد غربیها دهند صرفا و مطلقا به هدف پر کردن جیبهایشان! نه برای بهبود شرایط دگرباشان و نه هیچ هدف خیرخواهانه دیگری برای ملت