در ماجرای اسدالله اسدی برای عدهای قابلباور نیست که نظام در چنین موقعیت حساسی دست به چنین عملی با اثر انگشت واضح بزند که منجر به چنین فضاحتی شود.
اما نظام سوابق چنین گل به خودیهایی را دارد.
در سال ۶۷ و هنگام عملیات والفجر ۱۰ ، عراق دست به حمله شیمیایی به حلبچه زد. این عمل به محکومیت جهانی انجامید و جریان رسانهای بین المللی در یکی از معدود دفعات به نفع ایران بوده و عراق را به گوشه رینگ برده بود.
اما در همین حین یک هواپیمای مسافربری کویتی در حین پرواز بانکوک به کویت توسط افراد وابسته به حزب الله لبنان ربوده و به مشهد آورده شد. ربایندگان خواستار آزادی ۱۷ شیعه زندانی در کویت بودند و طراحی عملیات به عمادمغنیه نسبت داده شد.
عبور بدون هشدار این هواپیما از روی ۱۲۰۰ کیلومتر فضای ایران و ادعای برخی سرنشینان مبنی بر ملحق شدن دو هواپیماربای دیگر در مشهد و انتقال سلاح به آنان و همچنین تحویل سوخت به آنها در حالیکه دولت کویت با تسلیم یک یادداشت رسمی با آن مخالفت کرده بود، بر ابهامات افزود.
پرواز این هواپیما از مشهد به قبرس و بعداً الجزایر و کشته شدن دو مسافر در این حوادث که جمعا ۱۶ روز به طول انجامید موجب تحتالشعاع قرارگرفتن کامل بمباران شیمیایی حلبچه و ازدست رفتن یک فرصت بینظیر شد.
در پایان این عملیات، حالا ایران بود که در گوشه رینگ قرار گرفته بود.
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
دردوره پس از آزادی خرمشهر؛ عملیات والفجر ۸ برای تسخیر فاو موفقترین عملیات ایران در دستیابی نسبی به اهدافش شمرده میشد. شهری که آنچنانکه صدام آن را مینامید: «مدينة الفداء و بوابة النصر العظيم» سرانجام نقطهعطف سرنوشت پایان جنگ هم شد.
پس از شکست عملیات رمضان و والفجر مقدماتی ، با مشاهده وسعت استحکامات و عدم توانایی شکستن آنها، ایران اقدام به تغییر استراتژی کرد که عملیات در مناطق میانی جبهه و آن نواحی که عراق قادر به استفاده از برتری تجهیزاتی خود نباشد در دستورکار قرار گرفت.
عملیات خیبر در مناطق باتلاقی در ابتدا برای عراق غافلگیرکننده بود اما بخاطر مشکلات زیاد در طراحی و اجرا و خطوط طویل ۴۰ کیلومتری پشتیبانی و عدم توان پشتیبانی آتش توپخانه و برتری هوایی فاحش عراق و محدود بودن خشکیها و ... عملیات به شکست و کشتار وسیع نیروها و خسارات فراوان انجامید .
مبحث حمله به غیرنظامیان از موضوعاتی است که ورود به آن بسیار سخت است علی الخصوص با توجه به اینکه ایران این مساله را به طرز دردناکی لمس کرده است.
این مطلب در پی توجیه و مشروعیت دادن به آن نیست بلکه توضیحی در مورد هدف و چگونگی انجام این حملات است.
با توجه به اینکه این مساله باید در قالب روند جنگ و افت و خیز دوطرف بررسی میشد بناچار لازم بود که تحولات مرتبط جنگ هم تشریح شود که باعث طولانی تر شدن مطلب میشود. اما از آنجا که به مطلب مرتبط است بناچار از مطلب اصلی جدا نشد.
در این مطلب نقش این حملات در استراتژی کلی درگیریها و سپس بطور مشخص تر روند جنگ در دوهفته ابتدایی ، نحوه مقابله اولیه ایران و سپس عوامل تاثیرگذار بر تغییرات در سال پایانی جنگ و نقش اینگونه حملات در پایان جنگ بررسی می شود.
حملات جنگی به غیرنظامیان بطور معمول در اخلاقیات همیشه محکوم و منفور است اما به جهت متداول بودن آن در دنیای واقعی، بررسی و درک آن الزامیست؛ هر چند که سخن گفتن از آن بی رحمانه بنظر می آید ولی نادیده گرفتن آن هم ممکن نیست.
در ادبیات معمول از حمله به غیرنظامیان به عنوان حملات کور یا وحشیانه و بدون هدف و از سر استیصال نام برده می شود اما برخلاف گفته هایی اینچنین ، این حملات هم در قالب یک تاکتیک مرسوم هستند.
یکی از مهمترین و پرکاربردترین ابزارها برای تاثیرگذاری در جامعه مقابل ، وارد اوردن فشار به غیرنظامیان پشت جبهه برای درهم شکستن اراده آن جامعه است. ایجاد چنین فشاری برای ایجاد تاثیر روانی در جامعه به منظور شکستن مقاومت عمومی الزامی است و پرکاربردترین روش هم حمله به غیرنظامیان است.
پس از پایان جنگ جهانی دوم و در سالهای پایانی دهه چهل، شوروی همزمان با توسعه برنامه هستهای خود و برای تمرکز منابع اندک در اختیارش و همچنین تمرکز متخصصین خود به احداث شهرهای بسته Zato دست زد.
این شهرها بصورت کاملا حفاظت شده بودند و افراد برای اقامت در این شهرها گزینش شده و به شدت تحت مراقبت قرار می گرفتند. تماس آنها با خارج از آن شهرها قطع و ارتباطات محدودی تحت نظارت شدید داشتند. ورود و خروج موقت به Zato تحت کنترل شدید و تنها با داشتن اجازه مخصوص ممکن بود.
این شهرها روی نقشه هیچ نشانی نداشتند وحتی جاده های آن نامشخص بود. گاهی حتی به عنوان دهکدهای کوچک بر روی نقشه ها معرفی میشدند. حتی آدرس پستی آنها بصورت صندوق های پستی در شهرهای دیگری بود. برای سالها افسانهای در مورد شهری زیرزمینی با سیستم مترو مخصوص به خود در زیر مسکو شایع بود.
ارتش ها دارای طرحهای ازپیش تعیین شدهای هستند که ویژه زمان هایی است که مورد تهاجم قرار می گیرند تا در شرایط آشفتگی بعد از تهاجم، بتوان مطابق استراتژی تعیین شده قبلی تصمیمات صحیح و سریعی گرفته و واکنش متناسبی نشان داد.
طرح ها بر اساس مقتضیات زمان و نوع دشمنان و مقدورات خودی و واکنشهای ممکن تهیه می شوند . ارتش ایران هم از دوره ای به آماده کردن طرح های مقابله پرداخت . برای دانستن در مورد طرح های از پیش آماده شده ارتش ، ابتدا باید در مورد سابقه تهدیدات و دشمنان احتمالی و میزان قدرت آنها دانست.
برای مدت مدیدی دولت عثمانی تنها همسایه غربی ایران بود که علی رغم زد و خوردها و نزاعهای قبلی ، در ابتدای قرن بیستم روابط به سطح متعادل تری رسیده بود و اختلافات چندان زیادی نداشتند که همانها هم قابل مذاکره بود.
یگان های عمل کننده به خطوط اولیه عراق حمله کرده و درگیر شدند. درگیری اولیه با سنگرهای کمین و تیربار عراقی و موانع اولیه هر چند وقت گیر بود ولی با موفقیت انجام شد. ابتدا اخبار نویدبخشی از مقاومت کوتاه نیروهای دشمن و فرار آنها به قرارگاه مخابره میشد که امید به پیروزی را بیشترمیکرد.