در حکومتهای توتالیتر #جانشینی بحران است؛ مستقل از جایگاهِ داخلی یا بینالمللی حکومت. شاید بتوان گفت که #جایگزینی امنیتیترین رویداد سیاسی در این گونه حکومتها است. حکومت باید وانمود کند که در باثباتترین شرایط است (و لزوماً همیشه اینگونه نیست).
👇(۱)👇
در این شرایط آنچه که قابل پیشبینی است تشدید تحرکِ نظامی و انتظامیِ حکومت است. هر نوع مخالفتی در این زمان از نظر حکومت #رادیکال است. حکومت تمامیتخواه، ناچار است بزنگاه تاریخیِ #جانشینی را با تکیه بر قدرتِ عریان بگذراند؛ چرا که دو بحران عمیق پیش رو خواهد داشت:
👇(۲)👇
نخست: رقبا
دوم: مردم
حکومتِ توتالیتر، رقبا را با #تطمیع با خود همراه میکند و یا با تهدید از بین میبرد؛ اما در برابرِ #مردم کلماتِ سُربی همیشه انتخاب اول است: خشونتِ بیمرز. بنابراین اگر توده بخواهد از بحران #جانشینی استفاده کند باید پیش از تعیین جانشین کاری کند.
👇(۳) 👇
در حکومتهای توتالیتر، بالاترین سطح کنترل امنیتی مربوط به دورانی است که بحث #جانشینی مطرح است.
⬅️ پرسش موردی: چرا کسی باید تا این حد سادهانگار باشد که فکر کند «نه گفتنِ هشتگی» میتواند بر تصمیم یک حکومت تمامیتخواه، اثر بگذارد؟
👇(۴)👇
اعلامِ نامِ #جانشین در حکومتهای استبدادی، «پایان» جنگ پنهانی است که مدتها پیش از مرگِ حاکم بر سرِ تعیینِ #جایگزین شروع شده است. این که برخی تحلیلگران چرا فکر میکنند که این نوع حکومتها در این زمان آسیبپذیرند جای پرسش دارد. در مورد جمهوری اسلامی
👇(۵) 👇
اگر بخواهیم مهمترین پیروزی این رژیم را در تمام دوران حاکمیتش انتخاب کنیم بدون تردید انتخابِ جانشین خمینی است. جمهوری اسلامی در زمان مرگ خمینی بیش از اندازه «ضعیف» بود اما #مشروعیت کامل داشت و از طرفی، هیچ اپوزیسیون قابل اعتنایی نداشت.
👇 (۶) 👇
تجربهی موفق تعیین #جانشین برای خمینی که به دلیل فرهمندی او - کاریزمای انکارناپذیرش، بسیار پیچیده، دشوار و حتی ناممکن به نظر میرسید؛ به جمهوری اسلامی اعتماد به نفس داده است. طبیعتاً رژیم برای قبولاندنِ مجتبی خامنهای به وفادارنش مشکلی نخواهد داشت
👇(۷)👇
مخالفانِ ولایت مجتبی خامنهای در میان وفاداران به اصل نظام، نهایتاً تطمیع خواهند شد و هیچ دردسر امنیتی برای جمهوری اسلامی ایجاد نخواهند کرد. تفاوت اینبار در #مشروعیت نظام است؛ مؤلفهای که از ۳۱ سال پیش به این طرف، رو به کاستی داشته و حالا در حضیض خود قرار دارد.
👇(۸) 👇
آیا اپوزیسیونی وجود دارد که در این بزنگاه، تحرکی نشان دهد؟ آیا در شرایطی که جمهوریاسلامی در حضیض مشروعیت، قدرت و کارآمدی است؛ تمایلی در توده برای تغییر دیده میشود؟ نمیدانم؛ اما چیزی که در توییتر میبینم آمادگی کامل کاربران برای هشتگسازی است با مضمون نفرینِ مجتبی!
(۹)
پایان
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
نقل مشهوری است که «جمهوری اسلامی اپوزیسیون ندارد». من هم زمانی همین طور فکر میکردهام؛ این گونه نیست.
جمهوری اسلامی اپوزیسیونهای ۴۲ تا ۶۰ ساله - و حتی مسنّتر - دارد اما برای آنها، حفظ #تشکیلات خودشان، مهمتر از حذفِ جمهوری اسلامی است؛ به مثابهی حفظ #نظام برای خمینی.
برای سازمان مجاهدین خلق، خودِ #سازمان و برای پادشاهیخواهان، اصلِ نهادِ #سلطنت هدف است؛ ایران برای اینان در مرتبهی دوم اهمیت است. دیگر گروههای اپوزیسیون هم هر کدام یک نهاد یا ایدهی مقدس محوری دارند.
پرسش: آیا ایرانیان همیشه باید به یک چیز مقدس دخیل ببندند؟ 👇(۲)
بگذارید موقعیت را از زاویهای دیگر تحلیل کنیم:
فرض کنیم همین امروز، در یک انتخابات آزاد، هم #مجاهدین_خلق حق شرکت در انتخابات داشته باشند؛ هم پادشاهیخواهان، هم چپها و هم #جمهوریخواهان سکولار. به نظرتان این گروهها به عنوان #حزب میتوانند در کنار هم کار کنند؟
👇(۳)
مهم نیست که سیّد جمال گفته باشد یا محمد عبدُه یا هرکس دیگر؛ پرسش این است: اسلامی که در اروپای قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میشد دید و در ممالک اسلامی نه، کدام #اسلام است؟ صنعتی شدنِ اروپا اسلامی بود؟ در اروپای آن عهد، #دین عامل تحولات اجتماعی بود؟ اناجیل چهارگانه مقدس بودند؟ 👇
مسلمانان - لااقل ایرانیان مسلمان - که با تکرار این جمله احساس غبن میکنند؛ واقعاً چه فکری میکنند؟ چه چیزی در پاریس و لندنِ قرون ۱۸ و ۱۹ و اوایل قرن بیستم، شبیه مدینة النبی قرن هفتم میلادی است؟ گویندهی این جمله، با دیدنِ کدام تحولات در جوامع اروپایی، یاد اسلام افتاده است؟ 👇
مسلمانان زیادی خیال میکنند که غرب به #قرآن عمل کرده و مدرن شده است؛ کاش مسلمانی پیدا شود و جواب بدهد که مبنای این رأیِ چیست. اروپاییان دقیقاً به کجای اسلام و قرآن عمل کردند که اسلام واقعی را، آدمی چون سید جمال، در جوامع اروپایی دیده است و در مصر و عربستان نه؟ 👇
لزومی نمیدیدم امّا ناچارم.
کسانی که متنهای چند روز گذشتهی مرا نمیگیرند (چون بیتعارف متنها مخاطب خاص دارند) با فحاشی، شخصیت #پهلویپرستان لومپن را به ما معرفی کردند؛ از این بابت از آنان ممنونم. چیزی جز این نمیخواستم: شناساندن چهرهی واقعی شخصپرستان.
(۱)
این مخاطبان توان فهم متن را نداشتند.
عدهای دیگر که توانستند متن را بخوانند (چون #پهلویپرستانِ لومپن خواندن نمیدانند؛ وجهی میگیرند که بیایند خانوادهشان را به دیگران معرفی کنند) لایههای زیرین متن را ندیدند و - ان شاء الله - از سرِ نگرانی فکر کردند که ...
(۲)
فکر کردند که من تحت فشار هستم و دارم حرف نیروهای وزارت اطلاعات را منتقل میکنم (یا مجبور شدهام - انشاءالله - نه این که تطمیع شده باشم؛ اصلاً). این برداشت در هیچ موردی از روی نگرانی نبود.
جالب نیست؟
کسی نگران ناصر همتی نشد که تحت فشار است...
(۳)
#پهلوی کوبیدن نیاز ندارد؛ پهلوی را سال۵۷ کوبیدند؛ مردم #ایران کوبیدند. این متنها خطاب به #پهلویپرستان است؛ آنها را تا زندهام میکوبم. هر شخصپرستی را تا زندهام میکوبم؛ چه شاه و شازدهپرست، چه شیخپرست.
از من به صد زبان گفتن و از شما نگرفتن.
سه سال در همین توییتر نوشتم و هر چیزی را به سخره گرفتم؛ فکر کنید:
۱) چرا بعد از انتقاد از #پهلویپرستان سیبلِ شارح شدم؟
۲) چه شد که #شارحان شروان فشندیِ لومپن، از ۵۰ هزار توییت ناصر همتی حتی یک توییت پیدا نکردند که واجد افترا به شخص یا نشانهی وابستگیاش به جا باشد؟
۳) چه شد که #شارح_فشندی فقط وقتی ناصر همتی را آماج فحشهای #پهلویپرستان کرد که از نفی شخصپرستی نوشت؟
۴) چه شد که فاخرنویسانِ پهلویپرست یک توییت در تقبیح رفتار باند فشندی نزدند؟
رضا پهلوی نماد یک تضاد است. من جای خیلی آدمها دوست داشتهام باشم اما هرگز نخواستهام جای این زبانبسته باشم. این را جدی میگویم.
(۱)
کسی مثل #شروان_فشندی هر شب خواب میبیند که دارد چکمههای #رضاشاه_دوم را واکس میزند و صبح که بلند میشود شلهزرد پخش میکند از شوق.
(۲)
رضا پهلوی اگر بخواهد کاریزمای دلخواه فرشگرد را از خودش نشان دهد به زحمت میافتد؛ فکر کنید که باید اول #شروان_فشندی را به باد کتک بگیرد که چرا چکمههایش را درست برق نیانداخته!
(۳)
دو گروه با منافع مشترک با #انقلاب مشکل دارند:
۱) کسانی که «وانمود» میکنند از #انقلاب۵۷ پشیماناند [تمایل خود را به حفظ وضع موجود با این گزاره بیان میکنند].
۲) پهلویپرستان که منتظرِ یک #ضد_انقلاب هستند تا شازده را با سلام و صلوات به تخت بنشانند (نه خانی آمده و نه خانی رفته).
وضعیتِ #رضا_پهلوی درست شبیه وضعیت #مریم_رجوی بدون پایگاهِ #اشرف است؛ هر دو منتظرند که «مردم» قیام کنند و آخوندها را به دریا بریزند تا یکی برگردد و تاج و تختِ مرحوم را پس بگیرد و دیگری ریاستجمهوری را از بنیصدر (ابوفیروزه). از این حیث مریم رجوی تا حدی محقتر است👇
مریم رجوی دستکم چهار آدم دوراندیده در کنارش دارد که هم درس خواندهاند و هم قسم خوردهاند که تا لحظهی مرگ با او بمانند. در عوض #رضا_پهلوی به #شروان_فشندی و سعید قاسمینژاد و چند طفلِ صغیر دل بسته است که اگر مواجبشان قطع شود برمیگردند به زیر عبای خاتمی. 👇