١/٨ پیانو استاندارد ٨٨ کلید دارد که هر کدام متناظر با نت موسیقی است. از پایینترین در سمت چپ تا بالاترین در سمت راست. با نواختن پیانو یک چکش به یک سیستم فلزی ضربه میزند. هر سیم طیفی از موج فرکانسی تولید میکند اما هر کدام یک فرکانس غالب دارد. فرکانس اولین کلید از چپ ٢٧هرتز است.
٢/٨ به این معنی که تار ٢٧ بار در ثانیه نوسان میکند، و فرکانس آخرین کلید در سمت راست ۴١٨۶ هرتز است. کلیدهای میانی ٧اکتاو را پوشش میدهند. فرکانس متناظر با هر دکمه تقریبا ١.٠۵٩ برابر دکمه سمت چپی است. به عبارتی هر ١٢ کلید، فرکانس دو برابر میشود.
٣/٨ گوش انسان از ٢٠ تا ٢٠kHz را میشنود که البته در سنین بالاتر به تدریج از توانایی آن کاسته میشود. امواج صوتی که به گوش انسان میرسد توسط مغز به صدا تبدیل میشود. صداهای فراتر از شنوایی انسان Ultrasound نام دارد. سگ توانایی شنیدن تا ۴٠kHz را دارد. گربه، خفاش، و موش
٨/۴ حتی توانایی شنیدن فرکانسهای بالاتر را نیز دارند. گوش انسان، سگ، و گربه به ترتیب ۶، ١٨، و ٣٠ ماهیچه دارد و به همین جهت سگ و گربه توانایی بهتری در تشخیص جهت صدا و تفکیک بین صداهای مختلف دارند.
خفاش با تولید موجهای تا ١۵٠kHz و شنیدن بازتاب آن توانایی شکار حشرات را دارد.
٨/۵ صداهای فرکانس بالا انرژی خود را به سرعت از دست میدهند چرا که میرایی موج با توان دوم فرکانس متناسب است. به همین دلیل خفاشها تنها در فاصله چند متری شکار را شناسایی میکنند و صدای رعد و برق در فاصله نزدیک و دور کاملا متفاوت است. موجهای کمتر از ٢٠Hz به infrasound معروفند،
٨/۶ که میتوان آنها رو روی پوست حس کرد اما گوش آن را به عنوان صدا ثبت نمیکند. فیلها توانایی شنیدن تا ١۵Hz را دارند. اگرچه که این موجها را نمیشنویم اما همانند دیگر صداها قابلیت حرکت دارند. موج ١Hz میرایی بسیار کمی دارد و میتواند دور زمین بچرخد.
٧/٨ این مسأله برای شناسایی آزمایشهای هستههای در دوران جنگ سرد به کار میرفت چرا که بمب اتمی امواج صدا با فرکانس پایین تولید میکند. حسگرهای فرکانس پایین صداهای جالب دیگری را نیز ثبت میکنند: ماشینآلات سنگین که فعالیت مکانیکی منظمی دارند مانند صدای پره توربین بادی،
٨/٨ صدای باد بر کوهها، شهاب آسمانی هنگام ورود به جو زمین، و زلزله و فوران آتشفشانی. رایجترین زیرصدا ناشی از بالا پایین رفتن سطح آب اقیانوس است که صدایی با فرکانس ٠.٢هرتز تولید میکند.
نقل از کتاب How to
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
١/٩ در اکتبر ١٩٨٣ در دو انفجار جداگانه معادل ١٠تن TNT در مقر نیروهای آمریکایی و فرانسوی در بیروت ٢۴۴ آمریکایی و ۵۵ فرانسوی کشته شدند. شش ماه قبل از آن نیز سفارت آمریکا هدف کامیون انتحاری قرار گرفت و ۶٠ نفر کشته شدند.
٢/٩ طراح اصلی حملات هرگز دقیقا مشخص نشد. سالها بعد، یک عضو سابق حزبالله با نام مستعار محمود در دادگاه شهادت داد که محتشمیپور سفیر ایران در سوریه به احمد کنعانی دستور داد تا ترتیب حمله به مقر تفنگداران آمریکایی را بدهد. کنعانی در پایگاه شیخ عبدالله در بعلبک مستقر بود.
٣/٩ کنعانی بعدها سفیر ایران در ماداگاسکار شد و به محتشمیپور هم وزیر کشور در دولت میرحسین موسوی شد. اما یک نفر نقش بزرگی در طراحی آن داشت. اوایل انقلاب علیرضا عسکری در عملیاتهای سپاه در کردستان و سیستان مشارکت داشت و عضو لشکر ٢٧ محمد رسول الله بود که در سال در ١٩٨٢ به دمشق رفت.
١/١١ غروب ١۶ سپتامبر ١٩٨٢، ١۵٠ نظامی فالانژ به فرماندهی ایلی حبیقه رییس اطلاعات و امنین فالانژها که به خشونت معروف بود، به اردوگاههای صبرا و شتیلا هجوم بردند. طی دو روز بین ١٠٠٠ تا ٢۵٠٠ نفر که بیشتر آنها زن کودک و افراد مسن بودند به قتل رسیدند، که نقطه عطفی در تحولات لبنان بود.
٢/١١ این حمله به خونخواهی ترور دو روز قبل بشیر الجمیل، فرمانده نظامی فالانژها و رییسجمهور لبنان، انجام شد. ریاستجمهوری بشیر ٣۴ساله با استقبال آمریکا و اسراییل مواجه شد که تصور میکردند توانایی کنترل سنیها، شیعیان، و دروزیان را دارد و میتواند صلح با اسراییل را تضمین کند.
٣/١١ حافظ اسد نگران نزدیکی بیش از حد بشیر با اسراییل بود. در ١۴سپتامبر در اثر انفجار بمبی درساختمان مرکزی فالانژها در بیروت بشیر و ٢۶نفر دیگر کشته شدند. صبح روز بعد نیروهای اسراییلی وارد بیروت شدند تا شرایط را کنترل کنند، عملی که با اعتراض آمریکاییها مواجه شد.
١/١٠ فرض کنید هواپیمایی در حال آتش گرفتن است و بعد از فرود اضطراری از مسافران خواسته میشود که آن را ترک کنند. واکنش مسافران چگونه است؟ آرام و منطقی یا هیجانی و خودخواهانه. یا فرض کنید منطقهای دچار بلای طبیعی بزرگ مانند سیل یا زلزله شود، رفتار بازماندگان چگونه است؟
٢/١٠ مهربان با یکدیگر یا هر کس تنها برای بقا میجنگد؟ سوال اصلی کتاب 👇شناخت ذات آدمی است، و دو دیدگاه اصلی در دو سر طیف را در کفه ترازو قرار میدهد: نگاه هابزی که طبیعت آدمی را خشن و خودخواه میداند و نگاه روسو که طبیعت آدمی را مهربان، آرام و محتاط میبیند.
٣/١٠ تلاش کلی کتاب ارائه تصویری سازگار و منطقی و آرام از آدمی است که متضاد نظر عمومی مردم مبنی بر ذات خشن آدمی است. از حادثه ٩/١١ نیویورک مثال میزند که در هنگام پایین آمدن از پلههای برجها مردم آرام بودند و خشونت و هل دادن چندانی اتفاق نیفتاد.
١/٨ خودسازماندهی/Self Organizing حیرتانگیزترین قابلیت سیستمهای بیولوژیکی در تغییر خود و تولید رفتارها و ساختارهای کاملا جدید است که به آنها توانایی یادگیری، تکامل، و متنوع و پیچیده شدن را داده، و طی چند میلیارد سال ابتداییترین شکل حیات به میلیونها گونه امروزی تبدیل شده.
٢/٨ زمانی تصور میشد که سیستمهای تکاملی قابل فهم و پیشبینی نیست. اما قوانین ساده هم میتواند به سیستمهای پیچیده منجر شود و تکامل تنها مجموعهای از تصادف ناشی از محیط برای بقا نیست، بلکه از قوانین مشخصی پیروی میکند.
٣/٨ قوانینی که تعیین میکند سیستم بیولوژیکی چگونه، کی، و به چه میزان در هر مرحله میتواند در خود تغییر ایجاد کند. کتاب از هندسه فرکتالی و قواعد ساده که منجر به شکلهای پیچیده میشود، مانند دستگاه تنفس انسان، مثال میزند که مفصل اینجا نوشتم.
١/١٠ رابرت ساپولسکی در پارک ملی Serengeti در شرق آفریقا چند دهه به مطالعه بابونها پرداخت، حیواناتی پرخاشگر که نرخ خشونت در آنها از هر پستانداری بیشتر است و به قول او رفتار فردی و اجتماعی آنها نمونه رفتار ماکیاولی است. بابونها چندان هدف حیوانات شکارچی قرار نمیگیرند
٢/١٠ و تنها چند ساعت در روز به دنبال غذا هستند و باقی روز را بیشتر صرف درگیری و جنگ با همنوع خود سپری میکنند. جدا از درگیری و جراحتهای فیزیکی، آزار روانی، تهدید، تشکیل گروه و طرد کردن ضعیفترها از جمله رفتارهای آنها است که در مجموع محیطی بسیار خشن و تهدیدآمیز را شکل میدهند.
٣/١٠ بابونی که جثه کوچکی داشته باشد و در مهارت اجتماعی نیز ضعیف باشد، به سرعت قربانی دیگر نرها میشود. ساپولسکی دو گروه بابون با فاصله دو کیلومتر را سالها تحت نظر داشت. به تدریج توجه توریستها به این پارک ملی جلب شد که در نزدیکی یکی از آن دو گروه، کمپ توریستها ایجاد شد.
١/٩ خانواده چارلز داروین دوست داشتند که او پزشک شود و تحصیلات خود را هم در این زمینه آغاز کرد، اما علاقه چندانی نشان نداد. پدرش او را به یک مدرسه مذهبی فرستاد تا عالم دینی شود، اما کنجکاوی او به راحتی اشباع نمیشد، و فعالیتها و مطالعات متنوعی از جمله در گیاهشناسی و جغرافیا داشت
٢/٩ تا اینکه به توصیه یکی از دوستان به یک سفر علمی رفت، سفری که دنیا را تغییر داد. او همچنین با بیش از ٢٣٠دانشمند در زمینههای مختلف مکاتبه داشت. این مثال در کتاب Range ذکر شده که آدمی نباید خود را محدود به یک زمینه و رشته کند و اجازه دهد ذهن و کنجکاوی او در دنیاهای مختلف سیر کند
٣/٩ از راجر فدرر و تایگر وودز مثال میزند که چگونه دو مسیر متفاوت را برای رسیدن به اوج موفقیت طی کردند. پدر تایگر وودز از کودکی او را کنترل میکرد و تحت تعلیم بود، اما پدر مادر فدرر اصلا تصور نمیکردند که او روزی در ورزش به موفقیت برسد، و راجر چندین رشته مختلف را دنبال میکرد.