- خانم "الف" به بانک میرود، نوبت میگیرد.
شمارهاش ۱۳۵ است.
همانجا دوستش را میبیند که سه ساعت زودتر از او آمده و دو شماره در دستش دارد.
یکی ۲۴ و یکی ۲۵
شماره ۲۵ را از او میگیرد و کارش را زودتر از ۱۱۰ نفر دیگر
انجام میدهد و خوشحال بانک را ترک میکند.!
- آقای "ب" راننده تاکسی است.
هر روز دقایقی را فریاد میزند تا مسافرانش تکمیل شده و حرکت کند.
امروز باران شدیدی میآمد.
آقای "ب" کسی را سوار نمیکرد و میگفت که فقط دربست میرود.!
- خانم "پ" پنجره را باز میکند و زیرسفرهای را...
۲)
داخل کوچه میتکاند.!
- آقای "ت" در اتوبان میبیند که همهی ماشینها در ترافیک سنگینی هستند.
وارد شانهی خاکی میشود و از چند صد نفر جلو میزند و بعد به داخل صف ماشینها میآید.!
- خانم "ث" فروشنده است.
کیفی میفروشد با قیمت ۲۰ هزار تومان.
توریستی از همه جا بیخبر میآید که
۳)
کیف را بخرد.
قیمت را می پرسد.
در جواب میشنود: ۶۰ هزار تومان.!
- آقای "ج" کارمند است.
در ساعتی که اوج کار است و مراجعین صف کشیدهاند، در اتاقش را بسته، چایی میریزد و مینشیند کنار همکارش برای گپ زدن.!
این مثالها را تا آخرین حرف الفبا هم میشود ادامه داد...
۴)
یک لحظه باخودمان رو راست باشیم وبپذیرید
بیشتر کسانیکه به اندازه "توانشان"متجاوزند ودیکتاتور وضایع کنندهٔ حق دیگران.!
قطعا دلسوز حقوق مردم ستم دیده نیستند
و طبعاً اگر رأی هم بدهند کسی را انتخاب میکنند که تجاوز به حق دیگری راهر روز وهر روز تمرین میکند
۵)
خلاصه اینکه انتخاب اینچنینی هم طبیعیترین نتیجه اش می شود همین که دیدیم
اختلاس، دزدی و سوءاستفاده و خیانت....
۶
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
درخواست #محاکمه
بسم الله الرحمن الرحیم #امام_خامنهای:
وظیفه قوّه فقط قضاوت کردن ومحکمهداری نیست وظیفه قوّه فراتر از اینهاست
درقانون اساسی احیای حقوق عامّه جزو وظایف قوّه قضائیّه است
احیای حقوق عامّه،خیلی دامنه وسیعی دارد؛ازمسئله اقتصاد تامسئله امنیّت تاعرصه بینالمللی
جایگاه حقوق عامّه است. . . .قانون که فقط مقرّرات راهنمایی یافرض کنید فلان قانونی که فلان آدم لاابالی نقض میکندکه نیست؛ قانون گاهی به شکل کلان نقض میشود؛ اینجا قوّه قضائیّه باید سینه سپرکند.
🟪 ریاست محترم قوه قضائیه باسلام و تحیات
۲)
همانطورکه مستحضرید اگر کسی در نظام جمهوری اسلامی درمسئولیتی مشغول کار است، ولی آرمانهای نظام جمهوری اسلامی را آنگونه که امام بزرگوار ترسیم کرده است و در قانون اساسی تجسم پیدا کرده، در دلش قبول ندارد، بطور قطع اِشغال آن پست برای او حرام شرعی است.
حاجی در یک کشور نمی جنگید،یک وطن نداشت.
از مرز افغانستان تا نهایت عمق عراق، از کنار مرزهای سرزمین اشغالی تا سراسر سوریه، از یمن تا فلسطین، هر جا که مرود دست برد آمریکا و اسراییل بود، حاج قاسم هم بود تا دستشان را از ناموس وخاک مسلمانان و...
مظلومان بی پناه کوتاه کند. نیروسازی از جوان مردان همان کشورها وتوانمندسازی برای جهاد، آرزوی جمهوری اسلامی بود به سمت ظهور ،که با یاران فرامرزی از جمله سپاه قدس محقق می شد. آمریکا و اذنابش با هزارها تریلیون دلار بودجه و به کار گرفتن نیروی زمینی و دریایی و هوایی با غارت و چپاول
۲)
سرمایه های کشور ها؛
و حاج قاسم بدون نیروی دریایی و هوایی و با چند ده میلیون دلار!
اما با با کمک نیروهای مجاهد افغانی و ایرانی و لبنانی و عراقی و سوریه...
پیروز میدان را همه دیدند؛ فرمانده سرافراز ایران بود که همه جابود و همیشه بود.
بشاش بود و پرتوان.
خستگی را خسته کرده بود!
عمرو عاص که مردی زیرک و سیاست باز بود، نامی از بزرگترین حیله بازیهای او در تاریخ ثبت است. او وقتی، جناب جعفر طیار برادر امیر مؤمنان (ع) از طرف پیامبر اکرم و با گروهی به حبشه رفتند، با حیله ای به حبشه رفت و به نجاشی گفت:
مردی را دیدم که از حضور شما خارج شد، او فرستاده ی دشمن است، اجازه بده او را بکشیم تا انتقام خود را از آن گرفته باشیم
زیرا اینها به بزرگان ما بسیار توهین کرده اند
نجاشی ناراحت شد و سیلی محکمی به صورت عمرو عاص نواخت! از وقتی که عثمان را کشتند
اکثر حیلهها و فتنههای او از قبیل:
۲)
قرآن بر نیزه کردن در جنگ صفین، نماز جمعه را چهارشنبه خواندن، ذبح کدو همانند گوسفند، زبان در دماغ کردن به عنوان یک سنت و... همه از ناحیه ی این مرد حیله گر تاریخ صادر شد و مردم بی عقل شام هم بی چون و چرا عمل میکردند تا وقتی که شنیدند علی بن ابی طالب (ع) را در محراب عبادت کشتند
مردی که با همسرش بسیار صمیمی بود و زندگی خوشی داشت به بازار رفت تا غلامی برای کمک به زندگی شان بخرد، پس از انتخاب غلام، از فروشنده احوال او را پرسید.
وی گفت: این غلام عیبی ندارد، جز این که سخن چین است.
خریدار نیز این عیب را مهم ندانست و او را خریداری کرد.
پس از مدتی روزی غلام در صدد سخن چینی برآمد؛ از این رو به خانم مولایش گفت: همسرت تو را دوست ندارد و تصمیم گرفته همسر دیگری اختیار کند و اگر هنگام خواب، چند تار مو از زیر گردن او ببری و بیاوری، من او را سحر میکنم تا از کارش منصرف شود و باز هم تو را دوست بدارد، آن گاه بی درنگ..
۲)
خود را به مولایش رساند و گفت: همسرت رفیقی پیدا کرده و تصمیم دارد هنگام خواب سرت را ببرد.
شوهر به خانه آمد و خود را به خواب زد، وقتی همسرش کارد را نزدیک گردن او برد از جا پرید و او را کشت. وقتی خویشان زن خبردار شدند آمدند و شوهر را کشتند و به دنبال آن، همه به جان هم افتادند و