خاطره (تجربه دینی؟!) زیر مرتبط با مسجد جمکران در نزدیکی قم، از آقای محمد علی امیر-معزی استاد مطالعات اسلامی در فرانسه مستقل از صحت و سقم و معنی و مدلولات آن جالب و جذاب است. ابتدا متن ترجمه فارسی و بعد تصاویر متن ترجمه انگلیسی آن فرستاده میشود.
منبع ترجمه انگلیسی:
Encounters with the Hidden Imam in Early and Pre-Modern Twelver Shīʿī
Islam By Omid Ghaemmaghami, Introduction p19-20, footNote 75.
منبع اصل فرانسوی:
Amir-Moezzi,Mohammad Ali.“Jamkarân etMâhân: deux pélerinages insolites enIran.”
In Lieux d’Islam: Cultes et Cultures de l’Afrique à Java, edited Mohammed Ali Amir Moezzi, 154–167. Paris: Éditions Autrement, 1996.
@ymirdamadi انتخابات با هر درصدی از مشارکت انجام بشود به غیر از آنکه در قانون یک حداقل درصدی ذکر شده باشد در هر جای دنیا از لحاظ قانونی مقبول خواهد بود. از مدتها قبل تئوریسین های مربوطه هم در توجیه و حتی حقانیت حکومت اقلیت نظریه سازی کردهاند.
@ymirdamadi درصد کممشارکت هم به گردنکرونا و عملکرد ادعاییضعیف دولت آقای روحانی انداخته خواهد شد.
مجلس فعلی هم با درصد شرکت خیلی کمی تشکیل شده ولی ماشالله چیزی جلودارشان در تصویب قوانین مشعشعانه نشده است. استدلالهای شما برای جایی خوب است که خود انتخاب کردن و انتخاب شدن زیر سوال نباشد.
@ymirdamadi نه در جایی که خود لیگ و بازی ممکناست جمع شود. بازی فعلیpopularity contest
نيست بلكه game of powerاست. هر سنگری را از دست بدهی باید با هزینه فراوان بیشتر مجددا بدستش اوری. قوه مجریه مهم وموثر است حداقل برای کند کردن اجرای برنامه ها و نقشه های طرف مقابل، مثلا فيلترينگ
برگ سبز - امیر کرمانی:
پازل توسعهی ایران ۱۴۰۰: تهدیدها، فرصتها و راهکارها
(قسمت اول)
میهن عزیزمان ایران در حالی وارد سال ۱۴۰۰ شده که از طرفی موجودیت آن با سه تهدید بسیار جدی مواجه است و از طرف دیگر سه فرصت طلایی آنرا در آستانهی یک تحول اقتصادی بزرگ قرار داده است.
برگ سبز-امیر کرمانی
پازل توسعهی ایران ۱۴۰۰: تهدیدها، فرصتها و راهکارها
(قسمت دوم)
مقابله با این سه تهدید به غایت خطرناک و بهرهمندی از این سه فرصت استثنایی نیازمند تغییرات بسیار مهمی است که از آن جمله میتوان از سه راهکار اصلی نام برد:
👈 مهدی شیرزاد، دانشآموخته جامعهشناسی و فعال سیاسی اصلاحطلب، در یادداشتی اینستاگرامی نوشت:
✍ حکایت ما حکایت کسی است که پایش را لای دری گذاشته، تا بسته نشود! برای اینکه هوا بیاید. روزنهای برای آزادی باز باشد. راه نفسی برای مردم بماند. بویی از عقلانیت به مشام رسد.
✍ پایمان له شده! خورد شده! کارد به استخوان رسیده! تحقیرمان کردهاند. محدودمان کردهاند. آرمان و عمر و جوانیمان را بر باد دادهاند. امیدمان را کشتهاند.
@emrane Hi Emran, Thank you very much for the thread. I will add some quotations
from Michel Cuypers book the Banquet as a complementary to your fine discussion. I know you have touched & covered much of it, but it may gave another relevant perspective.
@emrane Q5:116-Translation:
And when God said, “O Jesus son of Mary! Didst thou say unto mankind, ‘Take me and my mother as gods apart from God?’” He said, “Glory be to Thee! It is not for me to utter that to which I have no right. Had I said it, Thou wouldst surely have known it.
@emrane Thou knowest what is in my self and I know not what is in Thy Self. Truly it is Thou Who knowest best the things unseen."
@shahanSean The fact the Quranic verse is stated as a question& people wanted clarification about Dhul Qarnayn suggests that the his identity of was not clear at least there was some dispute about it. Your point is valid that after the Heraclitus propaganda & in middle of Roman-Persian wars.
@shahanSean had made the identity of Dhul Qarnayn a matter of concern for many including polytheists of Hijaz. Alexander was the last outsider in history till that time that had defeated Persian empire decisively, what Heraclitus desperately needed, & therefore in his propaganda identified
@shahanSean himself with Alexander. But Polytheists of Mecca and Jews of Medina (Hijaz) were on the Persians side (Sassanids) and definitely not on the Heraclitus(Byzantines). Therefore it is very possible and probbale that the counter propaganda of the Persians was that Dhul Qarnayn was