تازیان پیش از اسلام نیز با ربا مخالف بودند و محمد این آیین را در آیه های (۲۷۵..۲۷۶..۲۷۸..۲۷۹ و ۲۸۰)سوره بقره،آیه ۱۶۱ سوره نساء و آیه ۱۳۰ سوره آل عمران دوباره سازی و بر پایه آنها رباخواری را حرام اعلام کرد.و حتی آیه ۲۷۵ سوره بقره میگوید،رباخواران بر اثر⬇
وسوسه شیطان دچار خبط دماغ شده و آیه ۲۷۶ همان سوره حاکی است که (الله) سود ربا را نابود میسازد،ولی در قرآن چند آیه وجود دارد که نه تنها وام را تجویز،بلکه آنرا تشویق و اضافه می کند که الله مومنانی را که به دادن چنین وامی دست بزنند،برکت میدهد و گناهانشان را می بخشد. یکی از ⬇
این آیه ها آیه ۱۱ سوره حدید است که میگوید، آن کیست که به(الله)قرض نیکو دهد تا الله بر او چندین برابر گرداند و پاداشی با لطف و کرامت به او عطا کند. آیه دیگر در این باره، آیه ۱۷ سوره تغابن است که میگوید، اگر به الله قرض نیکو دهید، الله برای شما چندین برابر گرداند و هم از گناه شما⬇
در گذرد!! آیه ۱۰ سوره صف و آیه ۲۰ سوره مزمّل نیز به همانگونه سخن از وام دادن به الله و اجر و پاداش آن میگویند. درباره تضاد آیه های مذکور،دست کم سه بحث به این شرح بوجود می آید :۱. آیا چگونه افراد بشر میتوانند به اللهی که در آسمان هفتم روی عرش نشسته، وام دهند؟!
۲. آیا اللهی که ⬇
بر پایه آیه ۲۸۴ سوره بقره، آیه ۱۵۸ سوره اعراف و آیه ۳۱ سوره نجم، تمام کائنات هستی در اختیار و ملک و دارایی اوست، چه نیازی به وام افراد بشر و بویژه وام تازیهای تهیدست قرن هفتم میلادی عربستان داشته است؟! ۳. آیا چگونه است که(ربا)یعنی سود بر وام برای افراد بشر حرام است،ولی(الله)در⬇
برابر وام گرفتن از افراد بشر به آنها سود و پاداش می دهد و مالشان را چندین برابر می کند؟ بدیهی است که تفسیر کنندگان ترفند باز ناهمگونی های قرآن، (وام به الله) را به ( وام دادن به افراد نیازمند) توجیه کرده اند، ولی واقعیت آنست که محمد این آیه ها را بدین منظور وارد قرآن کرده که ⬇
خود بتواند، در مواقع نیاز به عنوان پیامبر ( الله) از امکانات مالی اعراب برای استوار کردن پایه های قدرتش بهره برداری کند.
""معراج "" :دیدار خیالی محمد با (الله) در آسمانها!!!
آیه ۱ سوره بنی اسرائیل(اسراء)کتاب قرآن،گویا در افسانه گری با محتویات خیالی کتاب هزار و یکشب،به مسابقه برخاسته است.مدلول افسانه ای این آیه که درباره معراج محمد به آسمانها میباشد تا آن اندازه بیهوده و تخیلی است که بسیاری از ⬇
نویسندگان اسلامی و حتی گروهی از پیشوایان مسلمانان و از جمله'فخر الدین رازی'(درگذشته در ۶۰۶ هجری قمری)، در درستی آن تردید کرده اند. آیه ۱بنی اسرائیل میگوید:( پاک و منزه است آنکه بنده اش را شبی از مسجد الحرام(مکه) به مسجد الاقصی(اورشلیم) که پیرامون آنرا برکت دادیم،سیر داد تا آیات⬇
خود را به او بنمایاند). گروهی از تفسیر کنندگان قرآن مفاهیم آیه های ۱۷ و ۱۸ سوره نجم را موید مدلول آیه ۱ بنی اسرائیل و دلیل درستی افسانه معراج قرار داده اند مفاهیم دو آیه مذکور حاکی است که( دیدگان او از مشاهده آیات و نشانه های الله، نه منحرف شد و نه به اشتباه افتاد)! تردید نیست،⬇
قرآن از وجود موجودات ناپیدای بنام جن نیز سخن میگوید که شبیه آدمیان آفریده شده اند، ولی بخلاف خود آنها که آدمها را میبینند، آدم ها بدیدن آنها،جز درموارد خاص،قادر نیستند.در قرآن اهمیت خاصی به "اجنه" داده شده،بطوریکه ۴۸ آیه به آنان اختصاص یافته،ولی در دو کتاب
توحیدی دیگر،تورات و انجیل،سخنی از جن به میان نیامده است. اعتقاد ب جن،اعتقادی است که از اسطوره های بابلی به معتقدات اعراب عصر جاهلیت و از آنجا به قرآن و به معتقدات اسلامی راه یافته است.در اساطیر بابلی اوتوکوها(اجنه)موجوداتی ناپیدا بودند که از آتش آفریده شده بودند و ب دو گروه خوب⬇
و بد تقسیم میشدند که هر دوی آنها ارتباط تنگاتنگی با آدمیان داشتند. اجنه خوب که اختصاصاً(شدو)نامیده میشدند حامی و نگهبان مردمان دربرابر خطرات روزمره زندگی و در عین حال خطرات ناشناخته دیگری بودند که آدمیان بر آنها آگاه نبودند ولی جنیان از این خطرات خبر داشتند. این اجنه در سفر و ⬇
'نقش جهانی آیین های ایرانی '
قسمت سوم ""آیین مانی""
آیین مانی سومین آیین جهانی بود که ایران به دنیای کهن ارمغان داد.این آیین که از نظر محتوای خود عمیق ترین همه ادیان باستانی است،و در آن نقش سنتی فرهنگ ایرانی در ترکیب اندیشه ها و فرهنگ ها بیش از هر جای دیگر جلوه میکند،آمیخته ای⬇
است از سه اندیشه زرتشتی و بودایی و مسیحی که با اندیشه های ایرانی مانی ترکیب شده است،و همین در آمیختگی موفق بود که گسترش بیسابقه این آیین را،درظرف مدتی کوتاه، به سرزمینهای پهناوری از چین گرفته تا اسپانیا بدنبال آورد،و پایداری آنرا، علیرغم سرکوبگریها و دشمنی هایی که از نظر شدت و⬇
خشونت در هیچ آیین دیگری درتاریخ جهان نظیر ندارد،باعث شد.به نوشته شارل پوئش محقق سرشناس فرانسوی در دایره المعارف اونیورسالیس،گسترش آیین مانی چه از نظر زمانی وچه ازنظر مکانی از شگفتی های تاریخ است، زیرا این آیین با اینکه کمترین نیروی نظامی یا سیاسی را پشتوانه خود نداشت و با اینکه⬇
نقش ورقة بن نوفل(پسر عموی خدیجه) و سلمان فارسی در تحقق یافتن رویای محمدبن عبدالله به پیامبر شاهی!
بدون هیچ تردید محمد از برجسته ترین نوابغ تاریخی سیاسی و تحولات اجتماعی بشر است.نه اسکندر،نه سزار،نه ناپلئون و هیتلر،نه امیر تیمور گورکان و.هیچ یک را با وی مقایسه نتوان کرد،همه⬇
آنان ب قوای نظامی و جنگجویان با افکار عمومی ملت خود متکی بودند در صورتی ک محمد بادست تهی و بامخالفت و ترس و عناد محیط زندگانی ب میدان تاریخ قدم نهاد.. طفلی بدون وجود پدر و مادر در خانه عموی خویش زندگی میکند،عمویی رافت و شفقت ولی کم بضاعت،برای اینکه عاطل و باطل نمانده و ب⬇
زندگی او کمکی کرده باشد اشتران ابوطالب و دیگران رابرای چرا به صحرا برده هنگام غروب در صحرا خشک و عبوس مکه تنها بسر میبرد..کودکی باهوش و حساس ک چند سالی بدین گونه روز را ب شب و رنج میبرد..در خاموشی و تنهایی این صحرای بی برکت ک شتران تمام نیروی خود را در گردن میگذارند تا از لای⬇
تسخیر ""مدائن"" توسط تازیان و غنیمت هایی ک از ایران ب علی بن ابیطالب و اهل بیتش رسید!!
در سال شانزدهم هجری( 637میلادی)پس از پیروزی تازی ها بر سپاهیان ایران در نبرد قادسیه، عمر به (سعد بن ابی وقاص)دستور داد،مدت دو ماه ب سربازانش استراحت دهد و سپس آنها وارد حیره شدند و⬇
سربازانش الله اکبر گویان،سرزمین های تا رود دجله را بتدریج از نیروهای ایرانی پاک کردند. یزدگرد سوم ب تازی ها پیشنهاد کرد،به شرط اینکه آنها از مغرب دجله پیش تر نروند تمام سرزمین های مغرب رود دجله را ب آنها واگذار کند،ولی تازی ها با اهانت پیشنهاد اورا رد کردند،از یک سو تازی ها با
وجود پیروزی های خود،جرات ورود بر سرزمین های ایران را نداشتند،و از دگر سو،آنها ن برای عبور از روی دجله دارای کشتی بودند و نه اینکه توان ساختن کشتی های بایسته و عبور از رود دجله را داشتند و از اینرو برای مدتی در جلگه های رود فرات و دجله برجای ماندند.چون توقف به درازا انجامید، در ⬇