یه مدت توییت های فلسفی رو متوقف میکنم
تاریخی و مذهبی میزارم
قرار بود از حلاج بزارم
ولی اجازه بدید از 600 میلادی به بعد رو با چند تئوری دنبال کنیم
خودبخود به حلاج هم میرسیم
از محمد میخوام چندتا تئوری جالب زیر رو بنویسم
👇
1- یه دیدگاه همونیه که پرفسور اولیگ و دن گیبسون از دو راه مختلف به یه نتیجه واحد رسیدن و اون اینکه:
الف، محمد وجود خارجی نداشته و محمد صفتی برای عیسی بوده پس باید دگردیسی عیسی به محمد رو بررسی کرد
ب، محمد وجود داشته ولی پادشاهی در دمشق بوده که طبق تنها اسنادی که داریم،👇
این شخص پادشاه دمشق بوده و اصلا مکه ای در کار نیست
(فقط دو تا سند مونده، سند اولی میگه محمدنامی، هفت سال و سند دومی میگه ده سال، در شام حکومت کرده)
👇
2- دومین دیدگاه اینه که تاریخ سنتی محمدیانیسم درسته
اینم دو حالته:
الف، دیدگاهی که میگه همین تاریخایی که همه مون خوندیم، یعنی محمدنامی در سال 570 م به دنیا اومد و تا سال 632 م که مرد، دین اسلام (محمدیانیسم) رو خلق کرد
👇
این تاریخ رو از ابن اسحاق (مرگ: حدود 763.م) و ابن هشام (مرگ حدود 833.م) میدونیم و بعد اون چند کتاب مثل المغازی ابن واقدی یا طبقات ابن سعد یا تاریخ طبری (مرگ 922 م) داریم
ب، دیدگاه بعدی اینه که تاریخ محمدیانیسمی که میدونیم درسته ولی یه نکته بزرگ توش هست و اون اینکه 👇
محمد یه میسیونر مذهبی بوده که از سَمتِ یه فرقه مسیحی بعنوان مبلغ دینی #برگزیده میشه تا اندیشه های مسیحی_رومی رو با رد الوهیت عیسی، تو قلمرو ساسانی پراکنده کنه، و رفرم دینی از طریق عرب های مسیحی معروف به عربهای ساسانی شکل بده
👇
یه خلاصه از این بخش بگم
این نظریه میگه اینجا یه شخص یا یه لیدر یا یه فرقه ای به محمد یه #کتاب میده (یا هر سری یه بخش از #کتاب رو با یه سری نامه های رمزی میده، رمز و رموزی شبیه کابالاییسم) تا محمد واسه مردم قرائت کنه
👇
ولی کدوم کتاب رو میفرستن؟
کتاب فرقان
این کدوم کتابه؟
ردگیری تاریخیش جالبه
(توراته؟ انجیل های چارگانه؟ اوستا؟ یا کتاب دیگه ای؟ - که احتمالا اینا نیست و کتاب جوبیلیز به زبان ارامی -سُریانی باشه)
شاید بپرسید این فرقه مرموز کجا زندگی میکنن؟
👇
احتمالا نزدیک کنستانتینپول یا قسطنطنیه (یه جایی کنار مدیترانه نزدیک پایتخت روم شرقی) ولی شاید تو صنعا یا اصلا در چندصد کیلومتری پترا یا حران باشن
شاید هم در اورشلیم باشن (احتمالات مختلف رو مینویسم)
این فرقه چه کسانی هستند؟
چندتا گزینه یهودی مسیحی هستن
👇
مثلا مسیحیای یعقوبی قطعا نیستن چون اونا الوهیت برای مسیح قائل بودن (یعنی یکی شدن ذات خدا و انسان و قائل شدن یک وجود که فرقه های دیگه اینکارو شرک میدیدن)
یعقوبیان نه، پس شاید نستوریان انتاکیه؟ یا غنوصیان دمشق یا صائبین حران یا نبطیان پترا؟ یا ابیونیان کنار مدیترانه؟ یا....؟
👇
هر کس یا کسانی باشند، ماله اینه #کتاب_مبین رو فرستادند و به محمد گفتند: بگو "من فقط بشارت دهنده هستم"
یعنی حتی یه کاهن از فرقه هم نیستم و فقط یه مبلغ یا هشدار دهنده ام که بهتون بگم 👇
دست از شرک (الوهیت قائل شدن برای عبدالله بردارید - عبدالله صفت مسیح به معنای خدمتکار خدا بود - نه بنده خدا- که در بین نستوریان یکی از لقبهای عیسی بود) و بت پرستی بردارید و..و...و...
(قرار بود اینا عنوان باشه، همه شو گفتم 😂 )
خلاصه که بحث جالبیه
همه رو با رفرنس میزارم
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
خاله بازی اپوزوسیون از بین میره
چرا تلاشها هدر میره؟
چون تو این اتفاق، گرچه ج.ا رفته ولی خر همون خره، فقط پالون عوض میشه
یه سری ازادی های مدنی میدن
یه سری دوستی ها با دنیا و اصلاحات اقتصادی و... برقرار میشه
ولی هرگز ایران #ایده_ال_تری که ما براندازها تو ذهن دارن رو نمیبینیم 👇
و کماکان باندبازی و مافیا بازی حاکمیت پشت پرده و زدن گردن هر کس که علیهشون بلند بشه رو شاهدخواهیم بود
احتمالا امثال لاریجانی ها با موسوی خوئینی ها و خاتمیها و حتی احمدی نژادی ها با ائتلاف، از وضعیت فعلی عبور میکنن
میرن پشت پرده و روی پرده عروسکهای اینا بازی میکنن
ببینید ما معمولا تو شناخت تاریخ، از اونجا که تاریخ رو فاتحان مینویسن و فاتحان هم همیشه تحریف و قلب حقیقت میکنن، به سندها و روش های پختلف دست میندازیم
یه روزی یه کتیبه تو قبه الصخره پیدا شد که دیدن عه! طبق این کتیبه، اصن اونجا حدود 👇
@tired_prgrmr نیم قرن قبل محمدی که میشناسیم،یه محمدنام دیگه قیام کرده
این بهونه یه سری تحقیقات و نتایج جالبی شد
اومدن دیدن بابا ما هر چی از محمد و خلفای راشدین و وقایع صدر اسلامشون میدونیم همه نقل های سینه به سینه اس که ده ها سال بعد کتابت شده
پس اول گشتن دنبال تواریخ برون مرزی
یکی👇
@tired_prgrmr از بهترین راه ها، مثلا ما نادر رو فقط از روی مورخای خودمون نمیشناسیم
از رو مورخ های هندی و عثمانی و روس و... که بهش پرداختن (ولو در حد یه پاراگراف هم باشه) هم تحلیل میکنیم
این روش، خیلی خوبه، چون اینگونه بررسی تاریخ، به مورخای بیطرفتر نسبت به قضایا میخوریم
من قبلا هم نوشتم
اسلام شناسی های متجدد رو مطالعه کنید
اصلا وجود شخصی به اسم محمدبن عبدالله تو مکه رد میشه
تئوری ها زیاده ولی قویترین شواهد محمد نامی دیده میشه که، در منطقه فلسطین سپاهی با نام سپاه اسلام رو رهبری میکرده
- پیدا شدن قران هایی که به قبل از تولد محمد تاریخیی که میشناسیم میخوره
- پیدا شدن کتیبه قبه الصخره
- عدم وجود شواهد تاریخی از جنگهای قادسیه و جلولا و...
- عدم وجود نام #مکه در قران
- وجود نام شهری به اسم #بکه در قران
- عدم وجود تواریخ برون مرزی
- استناد به تواریخ درون مرزی
👇
- فاصله ی بین مورخین و وقایع و منقولات سینه به سینه
- حرکت رهبری سیاستمدار و بیرحم از دمشق به اسم #مو_آ_ویا (معاویه)
- جنجال های تعیین قبله و جهت محراب های مساجد اولیه (که نه به مکه میخوره، نه به بیت المقدس)
- جنجال های حاکمیت مروان حِکَم
- پیدا شدن قران صنعا
👇
صفات ایده ها یا مُثُل:
در باب ایده ها به اندازه کافی نوشتم، و اگر بخوایم بیشتر باز کنیم، هر چقدر که فکرش رو کنید میشه صفحات رو پر کرد و انواع و اقسام نظرات رو اورد ولی اینکار دیگه خسته کننده میشه
👇
پس فقط صفاتی که بخش های قبلی گفتیم رو، بررسی اجمالی بکنیم
1- ایده ها عینی هستند
در مورد عینی بودن مُثُل گفتیم که اصل نظریه بر همین مساله استواره، اینکه کلیاتی مثل مفهوم سیب و انسان و زیبایی و عدالت و.... صرفا یک سری کلمات نیستن، بلکه وجود دارند و وجودی خارج از ذهن ما دارند 👇
این یعنی عینیت دارند،ولی نه در این جهان ما، بلکه تو جهان دیگه
2- مُثُل یا ایده ها ثابت و بی حرکتن، درواقع حرکت واسه محسوساته، پس ایده ها اموری ثابت و تغییر ناپذیرن.
3- هر ایده #واحد است
ایده ها واحدن و کثرات جهان، تجلیات این ایده ها یا مُثل است
نکته ای که باید توجه کرد
من قبل از رسیدن به متافیزیک ارسطو میخام یه سری اصطلاحاتو توضیح بدم، این اصطلاحات خاصتا باید اونجا توضیح داده بشه، ولی وقتی میخایم افلاطون رو نقد کنیم چاره ای نداریم جز اینکه این اصطلاحات رو بدونیم
👇
یکی از این اصطلاحات جوهر و عرض هستش، من قبلا تفاوت بین وجود و ماهیت رو توضیح دادم، حالا فلاسفه ارسطویی [و پیروان اسلامیش مثل ابن سینا و...] میان میگن، وجود که یه چیزه، اون هیچ، ولی اگر ماهیت (یعنی توصیفات و مشخصات هر چیزی) رو بشکافیم، در وهله اول، به دو چیز میخوریم
👇
یکی جوهر، دوم عَرَض
که هر کدوم از اینا تعاریفی دارن
ولی من قبل از تعریفشون یه مثال بزنم
یه قند رو در نظر بگیرید، من به شما میگم قند چیه؟
شما میگی یه چیز سفید، شیرین، با فلان ابعاد (طول و عرض و ارتفاع) و حتی ممکنه بعد چهارم یعنی زمان رو هم بهش اضافه کنید و...و...
👇
اول یکبار دیگه کلیت نظریه مُثُل رو میگم
دوم یکی دیگه از مثال ها رو میارم
سوم صفات ایده ها یا مُثُل رو میارم
و در رشتوی بعد سراغ شرح هر کدوم از این صفات میریم، و بعد از اون یک سری از نقدها رو بیاریم که تو خلال این نقدها، با دیدگاه های دیگه هم اشنا میشیم
👇
1- کل نظریه مُثُل چی میگه؟
میگه کلیات یا مفاهیم کلی (مثلا مفهوم سیب، یا مفهوم سگ یا مفهوم زیبایی، عدالت و...) یا بقولی مفاهیم عقلی، اینطور نیست که اموری ذهنی باشن، بلکه وجود جداگانه و خارج از ذهن دارن، یعنی وجود #عینی دارن، پس وقتی میگیم عینی هستن یعنی 👇