یک قدم مهم برای مقابله با شرم اینه که در موردش حرف بزنیم و بتونیم حرف دیگران رو هم بشنویم. هر چقدر ما شرم‌مون رو پیش خودمون بیشتر نگه داریم، اون در ذهن ما بزرگتر و ترسناکتر میشه، ولی اگه بتونیم با کسی راجع بهش صحبت کنیم، قدرتش رو از دست میده. /۱ Image
کتاب اصطلاح «ظرف پتری» استفاده می‌کنه - ظرفی که برای کِشت باکتری در آزمایشگاه استفاده میشه - میگه شرم هم همینه. اگه در محیط تاریک نگهداری بشه، رشد می‌کنه. ولی وقتی میاریدش بیرون تا نور ببینه، کوچیک میشه. /۲ Image
از ارتباط با دیگران (حرف زدن از شرمها و شنیدن حرفهای بقیه) متوجه میشیم در این تجربه‌ها تنها نیستیم، و خیلی‌های دیگه هم درگیر مسائل مشابهی هستن. ارتباط با دیگران به ما شهامت میده تا تغییری در خودمون ایجاد کنیم، یا باعث تغییر بزرگتری در گروه بزرگتر و اجتماع بشیم. /۳
حتی شخصی‌ترین تغییرات هم تاثیر زیادی در اطرافیان ما میذارن. ما با تمرین شهامت و مهربونی (برای حرف زدن از شرمها و شنیدن حرف دیگران) باعث تغییر در خیلی‌های دیگه هم میشیم. /۴
ولی در ارتباط با دیگران مشکلاتی هم وجود داره و به این راحتی‌ها نیست. مثلا ما همیشه در حال دسته‌بندیِ «ما و اونها» هستیم. «اونها» افرادی هستن قضاوتشون می‌کنیم و خودمون رو ازشون فاصله می‌دیم. /۵
مسائلی هستن که باعث دسته‌بندی «ما و اونها» میشن:
- اعتیاد (مواد، الکل، سکس)
- مشکلات روانی (افسردگی، بایپولار بودن، …)
- بیماری‌های خاص (ایدز، بیماری‌هایی مقاربتی،…)
- خودکشی
- سابقه کیفری
- تجاوز و تعرض
- فقر و ورشکستگی
- اعتقادات مذهبی‌های غیرمرسوم
- تحصیلات پایین
- طلاق /۶
شاید یکی بگه این موارد یکسان نیستن. مثلا طلاق به اندازه اعتیاد بد نیست. کتاب میگه اولا اینطور نیست؛ برای عده‌ای قضاوت بخاطر موضوع طلاق حتی قوی‌تر از اعتیاده. ولی اینجا اصلا دسته‌بندی خوب و بد مطرح نیست. مشکل اینه که سر این موضوع‌ها، آدمها رو قضاوت می‌کنیم و از خودمون نمی‌دونیم /۷
ما سر این مسائل دیگران رو قضاوت و رابطه‌مون رو قطع می‌کنیم. وقتی یکی در گروه «اونها» قرار گرفت، ما دیگه نیازی به همدلی و درکِ درد اون نمی‌بینیم. حتی ممکنه اون رو مقصر هم بدونیم - مثلا بگیم "چون لباس نامناسب پوشیده بود یا در محله خطرناکی رفته بود، طبیعی بود که بهش تجاوز بشه." /۸
گاهی تجربه‌ی دیگران جز موارد گفته شده نیست، ولی انقدر برای ما ترسناکه که نمی‌خوایم باور کنیم ما هم می‌تونستیم جای اونها باشیم. /۹
مثلا وقتی تو اخبار می‌شنویم برای یکی اتفاق بدی افتاده، سریع می‌گردیم ببینیم کجا زندگی می‌کرده، نژادش چیه، تو چه طبقه اجتماعی بوده و… به محض اینکه اولین تفاوت رو متوجه شدیم، خودمون رو ازش جدا می‌بینیم تا دچار ترس نشیم. /۱۰
برای مقابله با شرم، هم ما باید بتونیم از شرم‌مون حرف بزنیم، و هم توانایی شنیدن داستان شرم دیگری رو داشته باشیم. ولی با همین قضاوت کردن‌ها و فاصله گرفتن‌ها، ما ارتباط خودمون رو با اونها قطع می‌کنیم. بخاطر همینه که در مقابل شرم آسیب‌پذیر می‌مونیم. /۱۱
در دادگاهها، مرسومه که وکلای متهم‌ها تلاش می‌کنن تا «هیئت منصفه» با قربانی ارتباط برقرار نکنن - به ویژگی‌هایی از ظاهر، شخصیت، یا پیشینه‌ی قربانی اشاره می‌کنن تا متفاوت دیده بشه و بقیه هم ازش فاصله بگیرن. کتاب میگه این کاریه که ما هم در مقابل داستان شرم خیلی‌ها می‌کنیم. /۱۲
اگه دائما در حال فاصله گرفتن و قضاوت کردن باشیم، وقتی اتفاق مشابهی برای خودمون بیافته چکار می‌کنیم؟ تو این شرایط خودمون هم علیه خودمون میشیم. چون همیشه خودمون رو متقاعد کرده بودیم که این اتفاق برای ما نمیافته، حالا که افتاد، با خودمون فکر می‌کنیم چقدر مشکل‌دار و خطاکار هستیم. /۱۳
ما با بقیه ارتباط برقرار نمی‌کنیم تا خودمون یا اونها رو "نجات" بدیم. ما با اونها ارتباط برقرار می‌کنیم، چون می‌دونیم خودمون هم می‌تونستیم تو موقعیت اونها باشیم. /۱۴
ما تنها یک قدم کوچیک فاصله داریم تا تبدیل بشیم به همونهایی که قضاوتشون می‌کنیم.

تنها یک بار با یکم زیادی الکل خوردن؛ دیر نه گفتن؛ کمی زیادی گرم گرفتن؛ رانندگی بد کردن؛ در مکان نامناسب بودن و… ممکنه همون تجربه‌ای رو داشته باشیم که فکر می‌کردیم هیچوقت سر خودمون نمیاد. /۱۵
توصیه آخر کتاب در این فصل اینه بدونیم با چه کسی برای چه موضوعی میشه صحبت کرد. لزوما یک نفر برای همه موضوع‌ها مناسب نیست. مثلا یکی ممکنه برای مسائل اعتقادی حمایتگر مناسبی باشه، ولی برای تربیت فرزند و مادر بودن قضاوتگری بکنه. /۱۶
هر چقدر ارتباطات بهتری داشته باشیم، دسترسی به افراد مناسب بیشتری داریم تا در مورد موضوعهای سخت باهاشون حرف بزنیم و بر حس شرم‌مون غلبه کنیم. /۱۷ و پایان

• • •

Missing some Tweet in this thread? You can try to force a refresh
 

Keep Current with مــتـیـن

مــتـیـن Profile picture

Stay in touch and get notified when new unrolls are available from this author!

Read all threads

This Thread may be Removed Anytime!

PDF

Twitter may remove this content at anytime! Save it as PDF for later use!

Try unrolling a thread yourself!

how to unroll video
  1. Follow @ThreadReaderApp to mention us!

  2. From a Twitter thread mention us with a keyword "unroll"
@threadreaderapp unroll

Practice here first or read more on our help page!

More from @matinkh_fa

Feb 3
«ترس آسیب‌پذیر بودن»

همه این نگرانی رو دارن که پیش کسی حرف بزنن و داستان شرم‌شون رو تعریف کنن، ولی بجای دریافت همدلی، قضاوت بشن. یا حتی بدتر، بعدا ببینن کسی که بهش اعتماد کرده بودن پشت سرشون حرف زده، یا همون صحبتها رو علیه‌شون استفاده می‌کنه. /۱ Image
ما وقتی شروع می‌کنیم که در برابر شرم مقاوم بشیم، نیاز داریم با بقیه ارتباط برقرار کنیم و حرف بزنیم. این نیاز انقدر قویه که ممکنه باعث بشه ما خودمون رو پیش افراد اشتباهی تخلیه کنیم. افرادی که اصلا در اون حد باهاشون ارتباط نداشتیم و اعتماد کامل بین‌مون برقرار نیست. /۲
تو این شرایط، ممکنه یهو زیادی اعتماد کنیم و اطلاعات زیادی از خودمون و ضعفهامون بهشون بگیم. ولی روز بعد می‌بینیم حس خوبی نداریم. دچار پیشمونی میشیم که "ای وای! چه غلطی کردم! حالا راجع به من چی فکر می‌کنه؟ یعنی پیش کی‌ها میره حرف بزنه و رازهای من رو میگه؟" /۳
Read 5 tweets
Feb 2
«شرم و کمالگرایی»

خیلی از ما دلمون می‌خواست خودمون رو دستکاری کنیم و نقص‌هامون رو از بین ببریم. بدن زیبا و صورت خوشگل داشته باشیم، تو کارمون موفق باشیم، پدر یا مادر خوبی باشیم، و… ترس از معمولی بودن و نقص داشتن در خیلی‌هامون هست که منجر به شرم میشه. /۱ Image
نویسنده تعریف می‌کنه در زمان نوجوونی‌اش عاشق کاراکتر «الکس» در فیلم «فلش‌دنس» بود. زنی که نقص نداشت. روزها سر ساختمون کار می‌کرد و شبها رقصنده‌ی حرفه‌ای بود. حتی در آشفته‌ترین حالت هم زیبا و جذاب به نظر می‌رسید، و در همه کارهاش هم موفق بود. /۲ Image
خیلی تلاش می‌کرد شبیه «الکس» لباس بپوشه و شبیه اون رفتار کنه. تلاشی که هیچوقت به نتیجه نمی‌رسید و باعث میشد از خودش بدش بیاد. ولی بعدا متوجه شد برای ایفای این نقش، کارگردان از چهار بازیگر استفاده کرده بود. /۳
Read 12 tweets
Feb 1
«اصل بزرگنمایی»

بعضی‌ها فکر می‌کنن اگه وارد رابطه‌ای بشن، یا ازدواج کنن، یا بچه‌دار بشن، یا… مشکلات‌شون حل میشه. اونها این رویدادها رو «نجات‌دهنده» می‌بینن. ولی تحقیق پشتِ تحقیق نشون داده که این رویدادها نه تنها مشکلات رو حل نمی‌کنن، بلکه باعث بزرگتر و پیچیده‌تر شدنشون میشن. /۱ Image
یکی که تنهاست و از زندگی‌اش راضی نیست، وقتی وارد رابطه‌ای شد یا ازدواج کرد هم مشکلش حل نمیشه.
اگه یکی زیادی دنبال تایید پدر مادرش هست، وقتی خودش بچه‌دار شد هم این رویه تغییری نمی‌کنه. اتفاقا حالا باید موارد بیشتری رو پیش پدر مادر خودش ببره تا تاییدشون رو کسب کنه. /۲
هر مشکلی شما و پارتنرتون در تنهایی خودتون داشتید، وقتی وارد رابطه بشید، اون مشکلات چند برابر میشن. اگه دو نفر مشکلی در رابطه می‌بینن و با خودشون بگن "اگه ازدواج کنیم، حل میشن" اشتباه فکر می‌کنن. با ازدواج اون مشکلات پیچیده‌تر و سختتر میشن. /۳
Read 6 tweets
Jan 28
همه‌ی ما هدف حرفهای تند و زخم‌زبون‌های دیگران بودیم که احساس شرم کردیم ولی نتونستیم درست از خودمون محافظت کنیم. برای محافظت از خود، ما هم باید بدونیم چه موضوع‌هایی برای ما حساس هستن (برای تشخیص شرم) و مهمتر اینکه بتونیم راجع به این تجربه‌ها حرف بزنیم و از حس بد رهایی پیدا کنیم /۱ Image
افرادی که در برابر شرم مقاوم هستن، این توانایی رو دارن که احساس شرم رو در خودشون بفهمن، بیان کننش، و از دیگران کمک و حمایت دریافت کنن. برای این کار، ما نیاز داریم تا مهارت ارتباطی و کلامی رو در خودمون تقویت کنیم. /۲
با صحبت کردن از شرم می‌تونیم این حس رو پردازش کنیم و از تله‌ای که در ذهن ما ایجاد کرده رها بشیم. صحبت کردن از شرم به ما کمک می‌کنه تا از این تجربه‌ها درس بگیریم و در جهت مثبتی حرکت کنیم. /۳
Read 14 tweets
Jan 18
زنی پسرش رو می‌بره پیش پزشک و متوجه میشن گوشش چرک کرده و باید عمل بشه. دکتر روزی رو برای عمل مشخص می‌کنه که زن هم در همون روز باید کار مهمی رو برای شرکتش ارائه کنه. وقتی این قضیه رو مطرح می‌کنه، دکتر با تندی بهش میگه "گوش پسرت مهم‌تره یا کارِت، خانم؟!" /۱ Image
کتاب با این مثال از شرمی حرف می‌زنه که آدمها در برخورد با «متخصصین» دریافت می‌کنن. مثل بیمار از پزشک، یا مراجعه‌کننده از مشاور. میگه تو این شرایط، افراد در موقعیت آسیب‌پذیری هستن. باید بتونن از خصوصی‌ترین مسائل حرف بزنن. ولی لزوما امپاتی دریافت نمی‌کنن، و گاهی تحقیر هم میشن. /۲
در این موقعیت‌ها (برخورد پزشک-بیمار، استاد-دانشجو) امپاتی اهمیت زیادی داره. ولی همه این «متخصصین» امپاتی یاد نگرفتن، و گاهی خودشون رو محق هم می‌دونن که طرف مقابلشون رو تحقیر کنن و بهش حس شرم بدن. نویسنده میگه اکثر افرادی که باهاشون مصاحبه کرده تجربه‌ی شرمناک اینطوری داشتن. /۳
Read 6 tweets
Jan 16
شرم مثل زوم دوربین عمل می‌کنه. ما وقتی احساس شرم می‌کنیم، چیزی جز اون مشکل رو نمی‌بینیم، و فکر می‌کنیم تنها کسی هستیم که اون مشکل یا ضعف رو داره. توصیه کتاب اینه که یک بار به شرمهامون از نمای دورتر نگاه کنیم و به «آگاهی انتقادی» برسیم. /۱ Image
آگاهی نسبت به چیزی یعنی بفهمیم اون چیز وجود داره.
«آگاهی انتقادی» یعنی بفهمیم اون چرا وجود داره، چطور کار می‌کنه، ما رو چگونه تحت تاثیر قرار میده، و کی ازش نفع می‌بره. /۲
برای مثال، شرمی که آدمها از فرم بدن‌شون دارن رو بررسی کنیم.

- انتظارات حول چه چیزهایی هستن؟
مو، پوست، آرایش، وزن، انتخاب لباس، رفتار، اعتماد به نفس، سن و سال، و سرمایه. /۳
Read 24 tweets

Did Thread Reader help you today?

Support us! We are indie developers!


This site is made by just two indie developers on a laptop doing marketing, support and development! Read more about the story.

Become a Premium Member ($3/month or $30/year) and get exclusive features!

Become Premium

Don't want to be a Premium member but still want to support us?

Make a small donation by buying us coffee ($5) or help with server cost ($10)

Donate via Paypal

Or Donate anonymously using crypto!

Ethereum

0xfe58350B80634f60Fa6Dc149a72b4DFbc17D341E copy

Bitcoin

3ATGMxNzCUFzxpMCHL5sWSt4DVtS8UqXpi copy

Thank you for your support!

:(