زنی پسرش رو می‌بره پیش پزشک و متوجه میشن گوشش چرک کرده و باید عمل بشه. دکتر روزی رو برای عمل مشخص می‌کنه که زن هم در همون روز باید کار مهمی رو برای شرکتش ارائه کنه. وقتی این قضیه رو مطرح می‌کنه، دکتر با تندی بهش میگه "گوش پسرت مهم‌تره یا کارِت، خانم؟!" /۱ Image
کتاب با این مثال از شرمی حرف می‌زنه که آدمها در برخورد با «متخصصین» دریافت می‌کنن. مثل بیمار از پزشک، یا مراجعه‌کننده از مشاور. میگه تو این شرایط، افراد در موقعیت آسیب‌پذیری هستن. باید بتونن از خصوصی‌ترین مسائل حرف بزنن. ولی لزوما امپاتی دریافت نمی‌کنن، و گاهی تحقیر هم میشن. /۲
در این موقعیت‌ها (برخورد پزشک-بیمار، استاد-دانشجو) امپاتی اهمیت زیادی داره. ولی همه این «متخصصین» امپاتی یاد نگرفتن، و گاهی خودشون رو محق هم می‌دونن که طرف مقابلشون رو تحقیر کنن و بهش حس شرم بدن. نویسنده میگه اکثر افرادی که باهاشون مصاحبه کرده تجربه‌ی شرمناک اینطوری داشتن. /۳
تو همون مثال، پزشک به زن این حس رو میده که مادر خوبی نیست. "مادر خوبی نبودن" دغدغه‌ی خیلی از زنهاست و نقطه‌ی آسیب‌پذیرشونه. اون زن باید بتونه راحت از دغدغه‌هاش، بدون نگرانی قضاوت شدن، حرف بزنه. ولی این برخورد سرد و تحقیرآمیز رو می‌بینه، که خیلی رایجه. /۴
توصیه کتاب اینه که یک بار به رابطه‌تون با این «متخصصین» فکر کنید. این حس شرم، یکی از رایج‌ترین هاست و باید حواستون بهش باشه. در برخورد با این افراد، شما در موقعیت آسیب‌پذیرتر هستید و اونها نباید سواستفاده کنن. /۵
این حق شماست که با وسواس این «متخصصین» رو انتخاب کنید. اگه بهتون حس شرم می‌دن، بهتره پیش‌شون نرید. به بقیه هم اطلاع بدید. براشون ریویو بنویسید. این روابط رو تحمل نکنید. /۶ و پایان

• • •

Missing some Tweet in this thread? You can try to force a refresh
 

Keep Current with مــتـیـن

مــتـیـن Profile picture

Stay in touch and get notified when new unrolls are available from this author!

Read all threads

This Thread may be Removed Anytime!

PDF

Twitter may remove this content at anytime! Save it as PDF for later use!

Try unrolling a thread yourself!

how to unroll video
  1. Follow @ThreadReaderApp to mention us!

  2. From a Twitter thread mention us with a keyword "unroll"
@threadreaderapp unroll

Practice here first or read more on our help page!

More from @matinkh_fa

Jan 12
ما هیچوقت از شرم رهایی پیدا نمی‌کنیم، ولی می‌تونیم در برابرش مقاوم بشیم. کتاب میگه آدمهایی در مقابل شرم مقاومن که هم در دادن و هم دریافت کردن امپاتی (هم‌دلی) توانا هستن.

ولی امپاتی چیه؟ و چه موانعی سر راهش هستن؟ /۱
امپاتی یک ویژگی ذاتی نیست که فقط عده‌ای مشخص داشته باشنش. یک مهارته که با تمرین یاد گرفته میشه. امپاتی این تواناییه که ما بتونیم داستانِ شرم کسی رو بشنویم، بدون قضاوت همراهش بشیم، و احساسش رو درک کنیم. /۲
امپاتی چهار عنصر اصلی داره:
- بتونیم دنیا رو از چشم طرف مقابل ببینیم
- رفتار قضاوتگرانه نداشته باشیم
- بتونیم احساساتش رو بفهمیم
- بتونیم برداشتمون از احساسات اون رو بیان کنیم /۳
Read 33 tweets
Jan 8
بعدازظهرها، از ساعت ۱ تا ۴، شما هم احساس خستگی می‌کنید و حوصله کار کردن کمتری دارین؟ مثل اینکه پدیده‌ی نادری هم نیست.
دیدن خطاهای پزشکی در این بازه زمانی بیشتر میشه، و نمرات دانشجوها هم در امتحانهای بعدازظهر بیشتر افت می‌کنه، در مقایسه با امتحان مشابه در صبح.

راه حل چیه؟ /۱
این ویدیو، این پدیده رو با عنوان «رخوت بعدازظهر» توضیح میده.
Afternoon Slump


که منبعش هم کتاب زیره /۲
When: The Scientific Secrets of Perfect Timing
-Daniel H. Pink
پنج تا راهکار توصیه می‌کنه که در ادامه می‌نویسم.

یک. داشتن خواب کافی
هرچقدر شب قبل ما کمتر خوابیده باشیم، اثر «رخوت بعدازظهر» سنگین‌تره. اگه شب قبل بین ۷ تا ۹ ساعت خوابیده باشیم، راحتتر می‌تونیم با این حس خستگی کنار بیایم. /۳
Read 8 tweets
Jan 5
وقتی کسی پیش ما از تجربه‌ای که باعث شرمساری‌اش شده حرف بزنه، ما یکی از این دو واکنش رو احتمالا نشون میدیم:
- یا خودمون هم تجربه‌ی مشابهی داشتیم؛ دردش رو می‌فهمیم و یکم آروم می‌شیم که در این درد تنها نیستیم
- یا بین خودمون و اون تجربه فاصله می‌ندازیم و سرزنش می‌کنیم /۱
علت اینکه بین خود و اون روایت فاصله میندازیم اینه که میخوایم از شرم دور باشیم. این فاصله گرفتن به سرعت تبدیل میشه به سرزش و قضاوت. همین به فراگیری شرم دامن میزنه و دردش رو دوچندان می‌کنه
"من اصلا زنهایی که سکس دوست ندارن رو درک هم نمیکنم"
"عجب آدم احمقی که نفهمید همسرش عوضیه" /۲
وقتی تجربه‌ای که باعث شرمساری کسی شده رو می‌شنویم، یک ترسی هم در خودمون ایجاد میشه. دوست داریم خودمون رو بالاتر از اون موقعیت ببینیم؛ کسی که هیچوقت در اون شرایط قرار نمی‌گیره. /۳
Read 31 tweets
Dec 30, 2021
همه آدمها دو نیاز اساسی دارن: ۱) که عشق بورزن و عشق دریافت کنن؛ و ۲) احساس بکنن آدم ارزشمندی هستن و حداقل یک نفر دیگه باشه که همین باور رو نسبت به اونها داشته باشه.
بعضی‌ها این احساس رو در خودشون سرکوب کردن. ولی اونها از بین نمی‌رن، و دلیل خیلی از کارهای ما هستن. /۱
فرد «هم‌وابسته» باید یاد بگیره این نیازها رو تامین کنه، بدون اینکه باعث رنجش خودش و دیگران بشه. /۲

...
تا اینجا کتاب راهکارهای زیر رو معرفی کرده بود
- کناره‌گیری (فصل ۵)
- ناجی نبودن (فصل ۸)
- دست برداشتن از کنترلگری (فصل ۶)
- مستقیم حرف زدن (فصل ۱۷)
- توجه به خود (فصل ۱۳)
- و…
روابط عاشقانه نباید همیشه و در همه لحظات دردناک باشن. ما نباید به درد و رنج و تحمل کردن عادت بکنیم. ما مجبور نیستیم در روابطی بمونیم که برامون چیزی جز درد و ناراحتی نداره. /۳
Read 20 tweets
Dec 29, 2021
«معتاد به دراما»

اگه کسی برای مدت طولانی با رنجی زندگی کرده باشه، ممکنه نسبت به ترس، اضطراب، و بقیه احساسهای ناخوشایند اعتیاد پیدا کنه. وقتی مشکلی نباشه احساس خلا می‌کنه. خودش مشکلاتی ایجاد می‌کنه، یا مسائل زندگی‌اش رو بزرگنمایی می‌کنه، تا در دراما زندگی کنه. /۱
خیلی از افراد «هم‌وابسته» به دراما اعتیاد پیدا می‌کنن. باید حواسشون به این روحیه باشه. بدونن گاهی تمایل به احساس درد و ناراحتی دارن، و بهتره خودشون رو به نوعی آروم کنن. اگه لازم بود، دنبال کارهای چالش‌برانگیز برن تا دراما رو اونجا تجربه کنن، نه در زندگی شخصی. /۲
«انتظارات»

ما شاید انتظار داشته باشیم بقیه طور خاصی رفتار بکنن. یا دوست داشته باشیم بعضی از اتفاقها اونطوری که ما می‌خوایم رقم بخورن. ولی فکر کردن به نتیجه ما رو وادار به کنترلگری می‌کنه، که هم در خیلی از موارد غیرممکنه، و هم درنهایت مشکلات بیشتری ایجاد می‌کنه. /۳
Read 34 tweets
Dec 26, 2021
فرد «هم‌وابسته» در حرف زدن مشکل داره - کلماتش رو با دقت انتخاب می‌کنه، ولی با این هدف که بقیه رو خوشحال کنه؛ یا اگر خواسته‌ای داره، با روش غیرمستقیم و کنترلگری (مثلا دادن احساس گناه) اون رو بیان می‌کنه. چیزهایی که مدنظرش هستن رو نمیگه، و به چیزهایی که میگه اعتقادی نداره. /۱
با همه تلاشی که می‌کنه، از حرفهاش بوی گندِ خودسانسوری به مشام می‌رسه*. از انتخاب کلمات و نوع بیانشون میشه فهمید که فرد داره سعی می‌کنه چیزی رو مخفی کنه - احساساتش، افکارش، شرمش یا…
کمبود اعتماد به نفس از حرفهاش کاملا مشخصه. /۲

...
*چقدر از این اصطلاح کتاب خوشم اومد
فرد «هم‌وابسته» ممکنه بگه خوبه، ولی حالش بد باشه؛ الکی بخنده، درحالیکه واقعا بخواد گریه کنه. اجازه میده بقیه تحقیرش کنن. حرفهاش رو غیرقاطعانه و غیرمستقیم می‌زنه. زیادی عذرخواهی می‌کنه. جاهایی هم که ناراحت میشه و تهدید می‌کنه، بعدش به سرعت کوتاه میاد و عقب‌نشینی می‌کنه. /۳
Read 23 tweets

Did Thread Reader help you today?

Support us! We are indie developers!


This site is made by just two indie developers on a laptop doing marketing, support and development! Read more about the story.

Become a Premium Member ($3/month or $30/year) and get exclusive features!

Become Premium

Too expensive? Make a small donation by buying us coffee ($5) or help with server cost ($10)

Donate via Paypal

Or Donate anonymously using crypto!

Ethereum

0xfe58350B80634f60Fa6Dc149a72b4DFbc17D341E copy

Bitcoin

3ATGMxNzCUFzxpMCHL5sWSt4DVtS8UqXpi copy

Thank you for your support!

Follow Us on Twitter!

:(