ظهور عبدالملک (6)
بد نیست که برخی کتیبه های تاریخ دار دوران عبدالملک (685 - 705 م.) را بررسی کنیم.
برای بستن دوران عبدالملک، نگاهی به تغییر سکه ها نیز (پس از ساخته شدن قبه صخره) خواهیم داشت.
اولین کتیبه مربوط به سال 683 م. یا 64 هجری، یعنی اخرین سال خلافت یزید بن معاویه (در روایات سنتی) و دوران معروف به فتنه دوم یعنی شورش عبدالله بن زبیر است.
این کتیبه به خط کوفی نزدیک کربلا پیدا شده و در آن فردی به اسم لیث بن یزید، خدای جبرئیل و میکائیل و اسرافیل را میخواند.
👇
ترجمه انگلیسی و تصاویر کتیبه در زیر میآید
و ترجمه فارسی کتیبه چنین است: 1- به نام الله بخشنده مهربان
2 و 3- الله [از لحاظ بزرگی] بزرگترین است و اراده اش عظیم است. [با ترجمه سنتی: حمد و ستایش زیاد بر خدا]
4 و 5- خدا را سپاس؛ صبح، عصر و شب طولانی*
(*در این قسمت، علامت مستطیلی 👇
هست که احتمالا نشان میدهد تا اینجا از منبعی معلوم رونویسی شده)
6 تا 7- الله، پروردگار جبرئیل و میکائیل و اسرافیل
8 تا 10- ثابت بن یزید اشعری [اسعدی؟] را ببخش و گناهان قبلی و بعدیش را
و کسی که به صدای بلند بگوید آمین ای پروردگار جهانیان
11 و 12- و این نوشته شد در شوال سال 64
چنانچه میبینید این شخص در کربلا از خدای جبرئیل و میکائیل و اسرافیل حرف میزند. حال خواهید دید که تا سال 750 م. کتیبه های زیادی از خدای عیسی و موسی و هارون حرف میزنند. و در هیچکدام خدای محمد دیده نمیشود.
👇
سنگنبشته دیگری از عبدالملک یافت شده که اولین نشانه راهسازی در تاریخ اعراب است. عبدالملک از دسته خلفایی بود که به عمران و ابادانی علاقه داشت و علاقه دیگر عبدالملک این بود که هر جا میرود از خود نشانه ای بر جا گذارد. [ذکر این نکته خالی از لطف نیست که طبق تاریخ متعارف و سنتی،
عبدالملک به مکه و مدینه هم رفته است. ولی عجیب است که خلیفه ای که در راه های صعب العبور از خود کتیبه میگذارد در این دو شهر مهم اسلام، هیچ اثری باقی نگذاشته است.]
بهرحال این کتیبه چنانچه از تصاویر زیر میبینیم یا مربوط به سال 73 هجری است یا 83. (یعنی 693 م. یا 702 م.)
متن این کتیبه چنین است:
1- به نام الله بخشنده مهربان 2- خدایی جز الله نیست 3- خدای یکتا، او شریک ندارد 4- محمد [محمد؟ ستایش باد بر؟] فرستاده خدا [است]
5 و 6- خدمتکار [=بنده] خدا عبدالملک [بن مروان]، امر به تسهیل [=ساختن، تسطیح] این راه صعب العبور کرد
7- و این [کتیبه] توسط یحیی بن ال... [حکم؟] ساخته شد.
8 و 9- در محرم سال ...؟ [هفتاد یا هشتاد] و سه* (73 یا 83)
*اعراب در کتیبه ها برای مثال مینوشتند مربوط به سال یک و سی (یعنی 31)
در این کتیبه هم که به کتیبه #عقبه معروف است، نوشته شده متعلق به سال سه و...
(سال تخریب شده).
👇
کتیبه مسافت شمار دیگری از عبدالملک پیدا شده که در ان گفته است:
عبدالله [بنده یا خدمتکار خدا] عبدالملک، امیر المومنین - رحمت خدا بر او باد- دستور [به ساختن] این راه و ساختن مسافت شمار از دمشق/ایلیا تا این میل [=مسافت شمار] را داد (یک واحد) میل [یا مسافت شمار].
👇
دو مسافت شمار دیگر از عبدالملک باقی مانده که بخش بزرگی از مسافت شمار اول تخریب شده ولی با توجه به مسافت شمار دوم، میتوان بخش تخریب شده کتیبه اول را حدس زد.
عبدالملک در این مسافت شمار باز هم شعارهای اصلی کتیبه قبه صخره را میاورد
👇
ترجمه مسافت شمار اول:
بنام خداوند بخشنده مهربان، نیست خدایی جز الله، الله شریکی ندارد، محمد [محمد؟ یا ستایش باد بر؟] فرستاده خدا
عبدالله، عبدالملک، امیرالمونین دستور به ساختن این مسافت شمار داد و به دست مشاور امیرالمومنین در سال 85 انجام شد، از دمشق تا اینجا 52 میل [واحد است]
👇
ترجمه مسافت شمار دوم:
بنام خداوند بخشنده مهربان، نیست خدایی جز الله، الله شریکی ندارد، محمد [محمد؟ ستایش باد بر؟] فرستاده خدا
عبدالله، عبدالملک امیرالمونین دستور به ساختن این مسافت شمار داد و بدست مشاور امیرالمومنین در ماه شعبان در سال 85، انجام شد
👇
از دمشق تا اینجا [تا این مسافت شمار] 53 میل [53 واحد مسافت شمار است]
از این دست کتیبه ها که خبری از محمد نمیدهد، زیاد است، غرض از اوردن این چند نمونه مسافت شمار، این است که حتی ان کتیبه ها که نام محمد امده، جز شعار محوری کتیبه های قبه صخره، چیز بیشتری پیدا نمیکنیم.
👇
چرا باید ردگیری محمد، شخص اول اسلام، تا این حد سخت باشد؟
در حالی که در همین زمان، نام عیسی و موسی در کتیبه های اعراب، زیاد دیده میشود.
کتیبه دیگری از مردم عادی که در همین سالها داریم، مربوط به سال 74 هجری یا 693 م. است، در این کتیبه نیز سخن از الله هست، ولی سخنی از محمد نیست
👇
ترجمه:
خداوندا، حمد [اراده؟ ستایش؟] برای توست، عمر بن طریف بن الحرث و انس بن سلامه بن المنبهی و فرزندانش [یا والدینش؟] را ببخش
و یارانش و مغره بن سعد، آمین.
این [متن] نوشته شد در ذی القعده در سال 74.
(یعنی در زمان عبدالملک)
👇
چنانچه گفته شد کتیبه های این دوران که به الله اشاره دارند، بسیار زیاد است. کتیبه هایی که مردم عادی یا از الله طلب مغفرت میکنند یا از خدای موسی و هارون و عیسی حرف میزنند، ولی خبری از محمد نمیدهند.
اما در میان کتیبه هایی که عوام برای ما به جا گذاشتند
قدیمی ترین کتیبه ای که از محمد حرف میزند، کتیبه ای است که فردی با نام الریان بن عبدالله، شهادت نامه خود را بر صخره ای امضا کرده است. این کتیبه نکته جالبی دارد و ان اینکه، دو تاریخ بر روی ان ثبت شده، یکی سال 78 [هجری] و دوم، تاریخ ساخت مسجد الحرام.👇
یعنی یک ادرس تاریخی هم به ما داده است. نکته اینکه، این کتیبه از بازسازی مسجدالحرام حرف نمیزند بلکه از #ساختن ان حرف میزند. گزارش های "جسته گریخته ای" از اخبارنویسان گمنام تر اسلامی هست که در سال 75 تا 80 عبدالملک درصدد بازسازی مسجدالحرام برامده (چرا که سالها قبل، حجاج بن یوسف 👇
مکه را به رگبار سنگهای منجنیق بست) ولی در این کتیبه خبر از بازسازی نیست، بلکه خبر از ساخت مسجدالحرام است.
نکته دیگر اینکه چرا خود عبدالملک در ساخت یا بازسازی مسجدالحرام مدرکی به جا نگذاشته (و یا گذاشته و از بین رفته؟ ولی در نوشته های اخبارنویسان مسلمان چنین چیزی نیست، در حالی
که در نوشته های انها، کتیبه های ویران شده ی الوالید یا هشام و... اورده شده. یعنی میتوان از خبرهای انها وجود کتیبه های دیگر را ردگیری کرد.)
بهرحال این کتیبه اولین کتیبه عوام است که از محمد حرف میزند در حالی که از ده ها کتیبه عوام دیگر، تا 750م. تعداد معدودی از محمد یاد کردند.
👇
ترجمه کتیبه: 1- الریان ابن عبدالله، شهادت میدهد که خدایی جز الله نیست 2- و او شهادت میدهد که محمد* فرستاده خدا [است] 3- پس به انها که میآیند میگوید تا [انها نیز] شهادت دهند تا 4- اینکه، خدا الریان را رحمت کند 5- تا او بخشیده شود [الله او را بیامرزد] و به سمت جنت [=بهشت] هدایت شود
6- و از او درخواست دارم برای شهادت در راهش - آمین.
7 و 8- این [متن] نوشته شد در سالی که مسجدالحرام ساخته شد
9- در سال 78.
چنانچه میبینید در اینجا هم سخن از محمد در سطح شعارهای بنیادین اسلام است، که خداوند یکتاست و شریکی ندارد [مرکب نیست] و 👇
محمد فرستاده خدا [یا ستایش باد بر فرستاده خدا]
اساسا این عبارات تشهد در اسلام که در زمان 71 هجری یا 690 م. به بعد در چند سنگنبشته پدیدار شده، دائما ما را در این دور باطل میاندازد که ما از محمد بعنوان یک شخص جداگانه حرف میزنیم؟ یا از [لقب] عیسی با عبارت ستایش باد؟
👇
و در اخر کتیبه قبه صخره به ما میگوید مورد دوم صحیح است.
چه راه دیگری داریم تا اصل ماجرا را بفهمیم؟
اعراب که نوشته معاصر شخص محمد ندارند، برون مرزی ها هم چنانچه دیدیم تا 740-50 م. که یوحنا دمشقی قلم میزند، از صدها نامه و کتاب و... بصورت جسته و گریخته نام محمد را میاورند که 👇
روشن است خودشان هم دقیقا نمیدانند چه میگویند و فقط چیزهایی دورادور شنیده اند. از انها که انتظار داریم چیزی بگویند مثل یشوع یهب یا ان امیر عرب که با پاتریارک مسیحی ها بحث میکرد، یا (چند سند سریانی و یونانی که در اینجا نیاوردم و در pdf میاورم) هیچکدامشان، هیچ چیزی حتی در اندازه
یک کلمه نمیگویند، گویی اصلا بحث اسلام و محمدی در جریان نیست.
حتی معاویه هم چنانچه با ریز جزییات بررسی کردیم، هیچ اثری از محمد و خلفای راشدین و ظهور اسلام و قران و... بدست نمیدهد.
تا اینکه از سال 750 م. به بعد محمد در قلم یوحنا دمشقی، انهم با هزار اما و اگر ظاهر میشود و 👇
پس از ان باز هم حدود نیم قرن بعد اولین سیره نویس یعنی ابن هشام، قلم در دست میگیرد و جالب اینکه او و دیگر سیره نویسان نیز، انقدر با تناقض مینویسند که معلوم نیست که واقعیت چه بوده است. و خواهیم دید المان های مهم زندگی محمد و صحابه و خلفای راشدین، 👇
کاملا شبیه زندگی موسی، عیسی، بودا و.... است که به تک تکشان میپردازیم.
(نمادهای زندگی بودا را خاندان های ایرانی برمکی و سهل و... اوردند)
در رشتوی بعد بحث عبدالملک را جمع بندی میکنیم. و سراغ محمدگرایی جدید، یعنی محمدگرایی ولید بن عبدالملک (705-715 م.) میرویم
خواهیم دید بطور قطع 👇
محمدگرایی تا زمان خلافت هشام (725 م. به بعد) نیز،بعنوان جریان اصلی و همه گیر نبوده و از زمان ولید به بعد رفته رفته این جریان حرکت میکند و هر خلیفه یک شعار محوری به ان میافزاید.
ولی در زمان هشام هنوز حاکمان و والیان زیادی هستند که بدون اعتقاد به محمد انتخاب میشوند.
ظهور عبدالملک (7 - اخر)
من تقریبا ان چیزی که نیاز بود از دوران عبدالملک بدانیم را اوردم (البته بخش های جالبی را برای pdf گذاشتم) فقط در بخش اخر به تغییر سکه ها از طرح عرب-ساسانی و -عرب-بیزانتسی 👇
به طرح های اسلامی بپردازیم.
در واقع اینجا با نگاه اسلام شناسی جدید، باید گفت طرح های جدید عبدالملک، شعارهای مسیحیت جدیدش را پشتیبانی میکند.
عبدالملک در سر داشت تا شعارهای بنیادین مسیحیت جدید خود را به تمام مناطق تحت فرمان خود برساند.
با بررسی قبه صخره، بهتر میفهمیم که 👇
چه جریانی در این سالها، در حرکت است. - رد تثلیث و مسیحیت دیوفیزیت.
ما قبلا سکه های سالهای ابتدایی عبدالملک را بررسی کردیم.
تا اینجا چنانچه دیدیم [اسم یا صفت اسمی شده ی] محمد بدون هیچ تردیدی در زمان عبدالملک ظهور کرده است.
در تغییر سکه ها او ابتدا سکه های محمدی با طرح پیشین 👇
در مورد واژه #حمد
کلمه #حمد که ریشه کلمه محمد یا احمد نیز هست، بحث گسترده ای درجریان است.
ولی این مصدر در زبان های سامی، در عام ترین معنا، هم به معنای ستایش کردن است، هم به معنای خواستن و اراده کردن است.در واقع محمد نیز به معنای اراده شده یا خواسته شده، یا مطلوب یا برگزیده است،
گرچه معنای ستایش شده و یا ستایش شونده نیز میدهد.
در مورد واژه شریک
کلمه #شریک با واژه یونانی synthetos یعنی مرکب بودن خدا در ارتباط است، نه به معنای شریک و همکار، انچنان که امروزه درک میکنیم. یعنی خدا ذاتش شریک ندارد که به روشنی به اندیشه پدر، پسر و روح القدس اشاره دارد. 👇
ظهور عبدالملک، ظهور محمد در قبه صخره (4)
در تمام این رشتوها بارها گفتیم که اسلام شناسی جدید میگوید #محمد در سالهای اولیه ظهورش (یعنی از سال 70 هجری به بعد) هنوز بعنوان پاژنامی [=صفتی]
برای عیسی بن مریم کاربرد دارد، وقت ان رسیده که به اثبات این مهم بپردازیم.
تا اخر کتیبه های بیرونی (A) و کتیبه های داخلی (B) [خصوصا بخش B10 تا B13] را بخوانید و خودتان قضاوت کنید، ما در حال مطالعه اسلام هستیم یا درحال مطالعه تئوری جدیدی از مسیحیت
به کتیبه های قبه صخره برویم:
👇
کتیبه های #بیرونی قبه صخره
با حرف A انگلیسی نمایش داده شده؛
داخل هشت ضلعی میچرخیم و به ترتیب هر کتیبه ای میبینیم را اینجا میاوریم، کتیبه های تکراری را اینجا (بخاطر محدودیت کاراکتر و توییت) نمیآورم ولی در pdf با علامت مشخص میکنم.
سنگ در زبان دینی و مذهبی یکی از مهمترین نمادهاست. برای درک اهمیت سنگ، پلکان سنگی و سنگ روی سنگ چیدن افراهات [=فرهاد، معروف به دانای پارسی] به ما راه را نشان میدهد و ان اینکه، باید به اشارات کتابهای مقدس رجوع کنیم.
بد نیست در ابتدا اشاره هایی به سفر پیدایش داشته باشیم👇
که در انجا (gen, 28:10-22) میگوید: یعقوب سرش را روی یک سنگ گذاشت و خوابید، در خواب دید که خداوند به او نوید سرزمینی وسیع و فرزندان زیادی میدهد. یعقوب با حیرت از خواب بلند میشود و با خودش میگوید که یقینا اینجا مکانی مقدس است. پس سنگ زیر سرش را به صورت یک 👇
ظهور عبدالملک (2)
عبدالمک در ابتدا، در سکه ها، همان طرح های عرب ساسانی با تصویر خسروپرویز با عبارت #عپدولملک_مروانان با عنوان #امیری_وُریوشنیکان میزند. ولی در سالهایی که درصدد سرکوب شورش هاست
به این می اندیشد که انچه ایران و روم و یا حتی ملت یهود را قرنها کنار هم نگهداشته، وجود یک پرچم واحد نظری، یعنی #دین است. که هر سه ملت، زیر لوای کتابی مقدس جمع شده اند، این همان خلا ملت عرب است که قرنها نتوانسته اند اتحاد و نهایتا یک کشور واحد داشته باشند.
👇
از اینرو او میخواهد کل امپراطوری را زیر یک پرچم واحد فکری درآورد.
پس، وقتی شورش ها سرکوب شد در ابتدا سیاست ساسانی زدایی و رومی زدایی [مسیحیت بیزانتسی] را به منظور ایجاد یک پرچم فکری واحد، با کلید واژه #امت_کامل [ترجمه عربی این عبارت در ان دوره میشود: دین اسلام] اغاز میکند.
👇
یه چند نکته رو بگم
چون دوستان زیاد درموردش کامنت گذاشتن
رشتوها تموم شد pdf رو یک هفته بعدمنتشر میکنم
پی دی افش خیلی خیلی خیلیییی کاملتر میشه
اصلا اینجا تا دستم گرم میشه دوتا مطلب بنویسم یهو میبینم محدودیت توییت یا کاراکتر یا یه باگ دیگه تویبتر باعث میشه 👇
مطلب رو کم و زیاد کنم یا بخش بزرگی از مطالبو حذف کنم (بزارم تو پی دی اف)
در مورد کانال تلگرام
تلگرام رو تا امروز که واقعا نتونستم نصب کنم و مطالب رو اونجا هم بزارم
به دلایل زیاد و از این جهت شرمنده- بزرگترین مشکلم وقتمه (واسه ساختن پادکست نیز هم) و البته 👇
گوشی ای که میخاستم دو سه هفته پیش تلگرام نصب کنم همش هنگ میکنه و خدابیامرز شده متاسفانه😁
رو این گوشی اصلیم هم، نمیخوام و نمیتونم - به دلایل زیاد خصوصا امنیتی
اما یه چیزم بگم در مورد یه سری شبهه که زیاد تو دایرکت ازم پرسیدن