۱) موضع رسمی ایران این است که اتفاقات اخیر، ریشه در اقدامات تحریکآمیز ناتو دارد؛ اما ایران جنگ را چاره نمیداند و طرفین را به یافتن یک راه حل سیاسی و دموکراتیک در این باره دعوت میکند. موضع دقیق و اصلی ایران را باید در اظهارات وزارت امور خارجه و سخنگوی آن جستجو کرد،
۲) هر چند مقصر اصلی ناتو و کشورهای غربی هستند که در سه دهه اخیر، دغدغهها و ملاحظات امنیتی جدیِ روسیه را نادیده گرفتند، اما اقدام اخیر نظامی روسیه علیه اوکراین یک اقدام غیرقانونی، برخلاف حقوق بینالملل و تهدید جدی علیه صلح و امنیت جهانی است...
۳) و هر موضعی از جانب ایران که به تصریح یا تلویح ایران را مدافع آن جلوه دهد به زیان منافع ملی ما خواهد بود.
۳) حمایت از این اقدام چه در قالب اظهارات رسمی و چه در قالب رأی به قطعنامهای که اکنون در مجمع عمومی سازمان ملل در دست بررسی است، ایران را در جامعهٔ جهانی منزوی و افکار عمومی را علیه ما، بسیج خواهد کرد.
۴) موضع ایران در این ماجرا باید یک موضع خنثی، داورمنشانه، قانونمحور و مبتنی بر حقوق بینالملل باشد، نه یک موضع سیاسی و جانبدارانه به نفع روسیه! به خصوص اینکه تداوم جنگ و بروز فجایع انسانی در آن، سوگیری ایران به نفع کشور مهاجم را توجیه نمیکند.
۵) به نظر من لازم است ایران از طریق ارائه یک پیشنهاد حقوقی، مانند پیشنهاد انعقاد یک معاهده میان روسیه و ناتو، بیطرفی خود را به نمایش بگذارد و خود را از گزند همسویی با یکی از طرفین دعوا مصون نگه دارد.
۶) ایران میتواند موضع خنثی، داورمنشانه و قانونمحور خود را در ابتدای امر با پیشنهادات و رأی خود به قطعنامه در دستورکار مجمع عمومی سازمان ملل نشان دهد.
۷) ایران میتواند در قالب همین اجلاس ویژه مجمع عمومی رسماً پیشنهاد دهد میان روسیه و ناتو معاهدهای منعقد شود که در آن ناتو متعهد شود در ازای دریافت ضمانتهای امنیتی از روسیه در قبال کشورهای اروپای شرقی، روند توسعه اعضایش را متوقف یا به قلمروی مرزهای جولای ۱۹۹۱ بازگرداند.
۸) میان روسیه و ناتو هیچ چارچوب و رابطه حقوقی خاص و ویژهای برقرار نیست؛ گفت: تنها رابطه حقوقی میان روسیه و ناتو، موازین عمومی و کلیات مندرج در منشور سازمان ملل متحد است که به وضوح در مهار تنش و جلوگیری از برخورد نظامی میان آنها، کارآمدی خود را از دست داده است.
۹) در نتیجه، پیشنهاد انعقاد یک معاهده امنیتی میان این دو قدرت نظامی، ریشه در یک ضرورت و یک نیاز مهجور مانده بینالمللی دارد.
۱۰) حتی اگر از پیشنهاد ایران، استقبال نشود، صرف ارائهٔ این پیشنهاد، کارکرد خود را برای ایران که همان حفظ موضع، خنثی و قانونمحور در این نزاع است را تأمین خواهد کرد.
۱۱) در واقع، اتخاذ یک موضع قانونمحور و داورمنشانه به ایران اجازه میدهد از یکسو روابطش با مسکو را تیره نکند و از سوی دیگر از تبعات همسویی با آن نیز در امان بماند ضمن اینکه در آن تعریضی نیز به غرب و ناتو مستتر است که با رویکر سیاست خارجی کلان ایران، همخوانی دارد.
۱۲) در بُعد عملی، اظهار کرد: روسیه به دنبال تغییر رژیم در اوکراین و مختل کردن روند پیشروی سازمان ناتو و حتی بسط اتحادیه اروپاست.
۱۳) در بُعد کلانتر، پوتین به دنبال تغییر ذهنیت و نگاه غرب به روسیه است به نحوی که با به چالش کشیدن مرزهای جغرافیایی در دلِ قاره اروپا میخواهد روسیه را به عنوان یک بازیگر غیرقابل اغماض به کُرسی بنشاند و در این راه نیز تبعات و پیامدهای ماجراجویی اخیر را محاسبه کرده.
۱۴) پوتین معتقد است در هر حال، غرب قصد دارد به بهانههای مختلف به تدریج از طریق اِعمال تحریم اقتصاد روسیه و به تبع جایگاه راهبردی روسیه را تضعیف کند. به بیان دیگر، تحریم را یک عنصر ثابت در سیاست غرب علیه روسیه میداند.
۱۵) مذاکرات برجام در مرحله نهایی قرار دارد و به گفته وزارت امور خارجه ایران، ۹۸ درصد متن توافق با اجماع طرفین نهایی شده است و اگر در روزهای آینده، پیش از تشدید بحران اوکراین یا بروز یک اتفاق یا فاجعه انسانی، توافق منعقد شود...
۱۶)...، احتمال اینکه درگیری اوکراین، مذاکرات وین را مختل کند به حداقل میرسد. اما هرچه زمان بگذرد و متغییرهای پیرامونی زیاد شود، احتمال اینکه مذاکرات تحتالشعاع تشتت در گروه ۴+۱ و دشمنی غرب و روسیه قرار گیرد، افزایش پیدا خواهد کرد.
۱۷) در نتیجه، در این میان «زمان» عنصر مهم و تعیینکنندهایست.
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
معتقدم ضروری است ایران به #روسیه و ناتو پیشنهاد یک معاهده چندجانبه بدهد. به چند دلیل:
۱) اول اینکه به مصلحت ایران نیست در جنگ اوکراین جانبداری کند. به عبارت دیگر، اتخاذ یک موضع «سیاسی» به نفع روسیه (یا به فرض محال، به نفع طرف مقابل) به مصلحت ایران نیست.
۲) اما اتخاد یک موضع حقوقی و قانونمحور - که ملاحظات متضاد و متفاوت طرفین را لحظ کند - ایران را تا حدوی از گزند عوارض جانبی این جنگ و پیامدهای جانبداری سیاسی از یکی از طرفین مصون نگه میدارد.
آقای دکتر زیباکلام @sadeghZibakalam میگویند «مهمترین انتقادم از ظریف، بیتوجهی، بیتفاوتی و سرسوزنی اهمیت قابل نبودن به وضعیت حقوق بشر در ایران بود. بارها ایشان در قبال پرسش از نقض حقوق بشر در ایران گریخت و شانه خالی کرد». با این تحلیل ایشان به چند دلیل مخالفم:
۱) اول اینکه این تحلیل نشأت گرفته از یک برداشت محدود و سطحی از مقولهٔ «حقوق بشر» است. منادیان این برداشت «حقوق بشر» را غالباً محدود به آزادیهای سیاسی میدانند و اغلب به حقوق اقتصادی - که عمدتاً در «میثاق حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ۱۹۶۶» برشمرده شده - هیچ توجهی ندارند.
۲) یعنی حقوقی از قبیل حق برخورداری از استاندارد زندگی کافی، حق برخورداری از درمان و بهداشت و سلامتی، حق کار با شرایط مناسب، حق مسکن و حق برخورداری از آموزش را در گفتمان و تحلیلهایشان کاملاً در تحلیلشان نادیده میگیرند.
۱) میگویند آقای جلیلی پیشنهاد داده ایران از برجام خارج شود و غنیسازی ۹۰٪ شروع کند تا با دست پُر مستقیم با آمریکا وارد مذاکره شود. اینکه واقعاً این پیشنهاد را ایشان مطرح کرده یا خیر محل بحث نیست.
۲) اما حقیقت این است که عدهای در ایران - به دلیل بدعهدی آمریکا در قضیه برجام - از این موضعِ منتصب به آقای جلیلی و مواضع مشابه دفاع میکنند؛ و معتقدند تنها با اهرم قدرت میشود با آمریکا کنار آمد. حال اگر این پیشفرض را بپذیریم، طرفداران این نظریه باید دستکم به ۳ پرسش پاسخ دهند:
۳) اول اینکه میان تصمیمِ ایران به خروج از برجام و آِغاز غنیسازی ۹۰٪ و احیاناً کشاندن آمریک پای میز مذاکره حداقل چند هفته فاصله خواهد بود.
۱) نخستوزیر اسرائیل اخیراً اعلام کرده که اسرائیل را مقید به رعایت توافق وین نمیداند و مجاز است به هر اقدامی که لازم دانست علیه ایران دست بزند.
۲) به عبارت دیگر، اسرائیل میگوید حاضر است علیه قراردادی وارد عمل شود که هماکنون میان ایران و اعضای دائمی شورای امنیت سازمان ملل در دست مذاکره است! یعنی رسماً اعلام کرده خود را مجاز میداند علیه توافقی که برای احیای برجامی که ضمیمه قطعنامه ۲۲۳۱ است کارشکنی کند!
۱) بر کسی پوشیده نیست که در متون حقوقی واژهها تاثیرفوقالعادهای دارند. به عنوان مثال، در قطعنامه ۲۲۳۱ شواری امنیت، صرفِ اضافه شدن یک عبارت به متن باعث شده حتی موشکهایی که «قابلیت حمل سلاحهای هستهای» دارند از حیطه درخواست شورا در مورد فعالیتهای موشکی ایران خارج شوند.
۲) در واقع، در قطعنامه ۱۹۲۹، شورای امنیت تصمیم گرفته بود فعالیتهای مرتبط با «موشکهای دارای قابلیت حمل سلاحهای هستهای» را ممنوع کند.
۳) اما پس از انعقاد برجام، در قطعنامه ۲۲۳۱، صرفِ اضافه شدن عبارت «طراحی شده برای» - پیش از عبارت «قابلیت حمل...» - این دسته موشکها را از شمول درخواست شورا خارج کرد.
۱) هشدارهای کارشناسان مجرب را نادیده نگیرید؛ تعبیر به هراسفکنی هم نکنید. تبعات ورود شورای امنیت را - مانند قبل - دستکم نگیرید. احتمال ورود مجدد شورای امنیت به پرونده ایران بالاست. این بار برقِ شورای امنیت ایران را بگیرد، دستبردار نخواد بود.
۲) دیگر هم توان این را نداریم تا بدون اجرای قطعنامههای شورای امنیت آنها را لغو کنیم. یعنی دیگر مجال نخواهند داد آنچه دکتر ظریف انجام داد، تکرار شود. تردید نکنید رژیم بازرسی
تأسیسات را از «آژانس» به «شورای امنیت» منتقل خواهند کرد - با اختیاراتی بس وسیعتر و پیامدهایی سنگینتر.
۳) یعنی کاری که در چارچوب UNSCOM علیه عراق در دهه ۱۹۹۰ انجام دادند، علیه ایران پیاده خواهند کرد؛ روسیه و چین نیز همراه خواهند شد.