Thread by @SnakeDocTop

In a Wonderland they lie, Dreaming as the days go by, Dreaming as the summers die:
Ever drifting down the stream- Lingering in the golden gleam
If you drink much from a bottle marked 'poison' it is certain to disagree with you sooner or later.
FOLLOW ME OUT OF THE RABBIT HOLE:

سالهاست که شما وعده ی استفاده نظامی از بالستیک برای نابودی پایگاههای نظامی آمریکا در منطقه را توسط سپاه شنیده اید. آن چه در این رشته توییت می بینید، نگاهی عمیقا ریاضی به امکان پذیری این ادعاهاست که پیشاپیش از پیچیده ترشدن اجتناب ناپذیرآن از توییت 18 به بعد پوزش می طلبم.(105/1)

بدون آنکه قصد شخصی سازی یا سخره گرفتن داشته باشم، به دلیل وجود جزییاتی که پژواک دهنده ی بسیار خوبی برای آن تبلیغات رسمی است، از این رشته توییت این کاربرعلاقه مند و پرتلاش هوادارسپاه شروع می کنم، که سعی کرده با سه عمل جمع و ضرب و تفریق موضوع را بررسی کند.(105/2)

برای سهولت با همان نقشه شروع می کنم:مفیدترین کار علامتگذاری اهداف با دایره های قرمز و آبی است.البته با استفاده از شمارش خودکاروغیردستی،اولین چیزی که توجه را جلب می کند این است که تعداد اهداف کوچک 131 واهداف بزرگ 43 عدد است که خطای کم شماری 30 درصدی نشان می دهد.(105/3)

فرض می کنیم در روز واقعه کسی چنین اشتباهی در جا انداختن 30% اهداف رامرتکب نشود.امااز این نقطه بحث فنی را می توان آغاز کرد:اولین نکته محیرالعقول در این سناریو،تعداد تخیلی شلیکهای تصویر شده است که برای موفقیت دراین وهم باید در فاصله زمانی کوتاه(چندساعت) انجام پذیرد.(105/4)

برای درک موضوع باید سابقه حداکثر تعداد موشک بالستیک(برد حدود بزرگترمساوی200کیلومتر) شلیک شده در یک روز را بررسی کرد. با موشک وی-2 شروع می کنیم که با شلیک کلی 3172 فروند در مقام اول تعدادقراردارد و بیشترین تعداد شلیک گزارش شده برای آن دریک روز 33 فروند است.(105/5)

علیرغم تلاش آلمانهابرای تبدیل وی-2 ازیک سلاح دهشت آفرین علیه غیرنظامیان(1358 فروند: لندن) به ابزاری برای تاثیر بر صحنه ی نبرد با شلیک آن به معبراصلی تدارکاتی متفقین در بندر آنتورپ بلژیک (تا شلیک 1610 فرونددر6 ماه گزارش شده است)،وی-2 درکارکردنظامی موفقیت زیادی کسب نکرد.(105/6)

اما مقام دوم شلیک موشکهای بالستیک، متعلق به اسکاد-بی در پی اشغال افغانستان توسط شوروی و جنگ متعاقب آن بود. بین 1988 تا 1992 بین 1700 تا 2000 موشک اسکادبی به سمت مجاهدین افغان که فاقد نیروی هوایی/زرهی یا ارتش منظم بودند شلیک شد.(105/7)

https://twitter.com/Orwellian2017k/status/1087048179915390976

بیشترین تعداد شلیک شده درحین نبرد جلال آباد با227 موشک درجولای 1989 اتفاق افتاد که رقم متوسط 8 فرونددر روز وحداکثر گزارش شده 17 موشک را در سابقه آن ثبت کرد.هرچند که نبردجلال آباد باشکست سنگین مجاهدین تمام شد،اسکادها درنهایت نتواستند از سقوط دولت کمونیستی جلوگیری کنند.(105/8)

ایران و عراق در دوره ی جنگ شهرها درمجموع حدود 600 موشک اسکاد و مشتقات آن را به سمت هم شلیک کردند که صرفا برعلیه اهداف غیرنظامی استفاده می شد و دراوج اش شامل شلیک 133 موشک الحسین به تهران در50 روز بود و به ندرت 10 موشک در روز رسید.(105/9)

https://twitter.com/SnakeDocTop/status/1031144493150429184

حمله موشکی سال 1380 به مقرهای سازمان مجاهدین در خاک عراق که در منابع مختلف ادعای شلیک 44 تا 77 موشک اسکاد برای آن شده است، بنا به شواهد(خارج از حوصله این بحث ولی مثلا شعاع تخریب وبرد) به احتمال قوی شامل تعدادزیادی راکت توپخانه ای بوده است.(105/10)

موثرترین حمله ی موشکی نظامی دربردهای بین 100 تا300 کیلومتر را شاید بتوان به شلیک 414 راکت ATACMSتوسط توپخانه سپاه پنجم آمریکا درتهاجم به عراق(2003) شامل 59 تیر در روز اول نسبت داد.(105/11)

البته نکته درآن است که فقط 13تیراز59 شلیک یک روزه ی آن ازنوع هدایت شونده تک سرجنگی برای حمله دقیق به اهداف کوچک با ترکیب ناوبری ماهواره ای و اینرسیایی در برد بیش از 200 کیلومتر بوده وبقیه همه مهمات مخوف خوشه ای برای حمله به اهداف نرم در مساحت زیاد بوده اند.(105/12)

آمار شلیک روزانه موشکهای عراقی در جنگ اول خلیج فارس یا شلیکهای انجام شده در جنگ یمن از نظر تعداد روزانه در مقایسه با ارقام فوق قابل اغماض است. در جنگ 2006 اسراییل- حزب الله هم هرگز راکتی با برد بیش از 100 کیلومتر شلیک نشد، از این رو در این کلاس به حساب نمی آیند.(105/13)

آخرین آمار:زمانی که درمیانه بحران موشکی کوبا سطح آماده باش آمریکا به دفکان-3 رسیده و آن کشور درطول 24 ساعت،حداقل 66 بمب افکن بی-52 از بیش از 700 فروند در آلرت15 دقیقه ای را درهوابرای حمله فوری نگاه می داشت،تعداد بالستیکهای آماده به پرتاب ازسیلو 136تیتان و اطلس بود.(105/14)

نتیجه گیری 1: تصور شلیک دقیق چند صد فروند موشک با برد 200 کیلومتر یا بیشتر در یک روز به معنای ادعای بهبود 20 برابری بهترین رکورد نرخ آتش به دست آمده تا این روز در تاریخ است. پیشرفتهای فنی و نظامی با چنین جهش ناپیوسته ای، آن هم به دست سپاه پاسداران اتفاق نمی افتند.(105/15)

اگر از خودتان می پرسید جایگاه 400 موشک قسام شلیک شده در یک روز توسط حماس همین چندماه قبل کجاست، به خاطربیاورید که این راکتها با وزن 35تا50کیلوگرم و برد حداکثر 30 کیلومتر درعمل چیزی بین گلوله ی خمپاره و توپ هستند.(105/16)

مقیاس امر بسیار مهمی است: تفاوت شلیک خمپاره، توپ یا راکت کوچک با راکت با برد بیش از 200 کیلومتر را می توان با فرق شلیک چند صد گلوله بردقیقه از یک مسلسل و 1 تا4 گلوله بردقیقه از توپ 155 قیاس کرد.مثلا:موشک توچکا بین 20 تا 35 دقیقه زمان بین دو شلیک متوالی نیاز دارد.(105/17)

آتش سنگین توپخانه عادی است.برای درک مقیاس کوچک حملات راکتی حزب الله( 15000تیر:33 روز)یاحماس (3200 تیر:49روز)،کافی است بدانیدتوپخانه ارتش در 2روز منتهی به آزادی خرمشهر بیش از 2 میلیون گلوله پای کار آورده بودیابریتانیادر7روز قبل ازنبرد مسین(1917)3.5 میلیون گلوله شلیک کرد.(105/18)

بخش دوم:دقت موشک را باسنجه ای به نام CEP می سنجند.CEP شعاع دایره ای است به مرکز میانگین موشکهای اصابت کرده،که نیمی ازآنها را در خود جای می دهد.دقت کنید که اگر این مرکزبا محل هدف فاصله زیادی داشته باشد، نشان خطای سیستماتیک درجای دیگری است(می توانیداز2توییت بعدی بپرید). (105/19)

در مدل ساده فرض بر آن است که خطای افقی و عمودی موشک با توزیع تصادفی نرمال برابر و با میانگین صفر و انحراف معیار σاتفاق می افتد. با این فرض CEP به عنوان طول بردار از توزیع تصادفی رایلی تبعیت کرده و تقریبا CEP=1.1717σ خواهد بود.احتمال برخوردموشک دردایره به شعاع R می شود:(105/20)

اگر بخواهم رابطه ی قابل استفاده در برنامه ای مثل اکسل برای احتمال برخورد حداقل یک موشک از n موشک به هدفی با شعاع R به دست بدهم، شکل زیر را خواهد داشت. این برابر عدد 1(احتمال همه وقایع) منهای احتمال نخوردن هیچ موشک به داخل آن دایره است:(105/21)

حالا اجازه بدهید ببینیم با این روابط احتمال اصابت سرجنگی غیر خوشه ای به داخل اهداف با شعاع های مختلف رابررسی کنیم. اینجا قوانین احتمال خودشان را نشان می دهند:مثلا حتی با شلیک دو موشک با CEP برابر 25 متر هم احتمال برخورد با هدفی به شعاع 50 متر هنوز کمتر از 80 درصد است.(105/22)

به زبان ساده:احتمال فروداولین موشک شهاب-2/قیام در هدفی باقطر200مترهم ارزاحتمال جفت شش آوردن دراولین بارانداختن تاس است. به طریق مشابه، احتمال فرود درهدف به قطر100 متر با اولین موشک شهاب-3 هم ارز دوبارپشت سرهم جفت شش آوردن است. یادتان می آیدکی آخرین بارچهارشش متوالی دیدید؟(105/23)

البته هرکسی که با تفنگ بادی هم تیراندازی کرده باشد،می داند که طرحریزی با فرض امکان زدن خال سیاه با اولین گلوله خنده دار است.در مقیاس بزرگتر حتی برای سلاح هدایت شونده هم، هرگز احتمال 100 صددرصدی قابل تصور نیست. مثلا گنبدآهنین تا بیش از 4 موشک برای رهگیری هر راکت شلیک کند.(105/24)

تناقض این برادران تلاش شان برای غلو درباره ی محدودیت های فناوری کشور یا حتی جهان نیست وحتی صرفا قوانین فیزیک را برای کسب این موفقیتهای خیالی زیرپا نمی گذارند:آنها درحال جنگ با قوانین ریاضی و مشخصا علم احتمال هستند.(105/25)

اما کمی دقیقتر:ترکیب این احتمالات برای زدن یک پایگاه هوایی چه وضعی پیدا می کند؟ مسلما باتعدادزیاد اهداف،خطارفتن یک موشک الزاما به معنای بی خطر بودن آن نخواهد بود، چرا که ممکن است موشک به هدف دیگری اصابت کند.اماپیش ازآن توضیح کوتاه درباره روش شبیه سازی مسایلی از این دست.(105/26)

بادانستن انحراف معیارσ توزیع نرمال(میانگین صفر)خطای عمودی/افقی میتوان با تولید اعداد تصادفی محل احتمالی برخوردموشک را شبیه سازی کرد.4مثال زیررا ببینیدکه اگربا این روش 50موشک خیالی باCEP پانصدمتر رابه هدفی 500مترشعاع بزنیم،چطور تقریبا نیمی از آنها در محدوده CEPمی افتند:(105/27)

باهمان سناریوی تخیلی شلیک 174 موشک قیام وفاتح امابا CEPهای واقعی 150و500 متر شروع کنیم.هدفها بادایره سبز علامتگذاری وبه هرکدام یک موشک فاتح(آبی)یاقیام(قرمز)بااستفاده ازموقعیت تصادفی(xو y باتوزیع نرمال) شلیک شده که باخط سفید به هدف مربوطه شان وصل شده اند.4 مثال شبیه سازی:(105/28)

همانطور که دیدید تعداد برخوردهای هر موشک به هدف خودش واقعا ناچیز است. اما برای تعیین میزان خسارت دو تخمین ساده می توان به کار گرفت.1-برای سرجنگی انفجاری شدید، می توان فرض کرد که درصدی از هدف که در شعاع تخریب موشک قرارگرفته نابود شده. این برابر ناحیه قرمز در شکل زیر است.(105/29)

2- برای سرجنگی سنگرشکن، فرض بر آن خواهد بود که موشک باید مستقیما به نقطه ای از هدف برخورد کند ولی در آن صورت کل هدف 100%نابود شده است. حالت اول برای اهداف نرم(ساختمان و تاسیسات) و دومی برای اهداف سخت(آشیانه بتونی و ...) صدق می کند.(105/30)

باتوجه به نبود اثری-غیر ازحرف- از سرجنگی خوشه ای در زرادخانه سپاه(نه ترکش زا -پایین-که صرفا به درد زدن نفرپیاده یا اسیب جزیی به وسیله پارک شده در وسط فضای باز می خورد) فعلا از بحث آن صرف نظر می کنم.(105/31)

اینجاتخریب نوع اول(عکس 2) برای نمونه تصادفی(عکس 1)تولید شده درهمان سناریوی تخیلی 174موشک(شعاع تخریب فاتح30، قیام75)را می بینید.درصد انهدام هدف با تغییر طیف رنگ از 0% آبی تا 100% قرمز نشان داده شده است.درصدتخریب کلی با تقسیم مجموع مساحتهای تخریب شده به مساحت کل بدست آمده:(105/32)

این یکی تخریب نوع دوم(سنگرشکن) برای همان نمونه تصادفی تولید شده در بالا(سناریوی تخیلی 174 شلیک) بافرض انهدام کامل هدف درصورت برخورد موشک به هرنقطه ی آن را می بینید. دقت کنید که حتی با شلیک 174 موشک هم علیرغم خسارت قابل توجه به جهت نظامی پایگاه کامل منهدم نمی شود.(105/33)

به عنوان اطلاعات تکمیلی نمودار زیر توزیع درصد انهدام اهداف مختلف را نشان می دهد. نزدیک به 120 هدف از 174 تا کلا بیرون از شعاع آسیب هر یک از آن 174 موشک بوده اند.(105/34)

اما در جنگ واقعی انتظارنمی رودبیش از 10 موشک کلاس اسکاد(قیامCEP=700) و 30 موشک کلاس فاتح(CEP=300) در بازه چندساعته به یک پایگاه هوایی از این دست شلیک شود که البته حمله بسیارسنگینی است. یک نمونه تصادفی درصد تخریب انفجاری حدود 4% و سنگرشکن فقط 3از 174 هدف را به دست می دهد (105/35)

آنچه تا اینجا دیدیم نمونه های تصادفی بود. «یک» نمونه ی تصادفی به دلیل تصادفی بودن اطلاعات زیادی نمی دهد. راه صحیح تولید زیادنمونه ی تصادفی(شبیه سازی مونت کارلو) و میانگین گیری از آنهاست تا آن میانگین همگرا شود. این یکی همگرایی همان سناریوی 10+30 را نشان می دهد:(105/36)

با این ابزار می شود سناریوهای مختلف با مفروضات متفاوت را بررسی کرد. بهترین سناریوی واقع بینانه شانس اصابت مستقیم به بیش از 6 هدف یاانهدامی بیش از 5 درصد اهداف بااحتمالا50تا60 کشته و غیرعملیاتی شدن بیش از چند ساعت را به دست نمی دهد(تلفات بالای توچکا دریمن علت دیگری داشت).(105/37)

این اعداد با سابقه ی اسکادهای عراقی درجنگ اول خلیج فارس تطابق دارد.13 اسکاد شلیک شده به پایگاه ظهران یک اصابت مستقیم(علت:باگ نرم افزاری پاتریوت)با 28 کشته و110 زخمی(اول:بالستیک شوخی ندارد!) ویک آسیب به اف-15 شماره83-0026(دوم:عکس همان هواگرد در 2017) را به دنبال داشت.(105/38)

استفاده موثر از بالستیک علیه یک پایگاه هوایی، حمله به باند آن با مهمات خوشه ای است نه تلاش برای زدن آشیانه ها که شاید زمانی دیگر آن پرداختم. البته این سناریو به روش مشابه(مونت کارلو) چندین بار در سالهای اخیر هم برای حمله بالستیکی توسط ج.ا. و هم چین بررسی شده است.(105/39)

درحالیکه در مورد چین به علت:1- تامین دقت موردنیاز(40 متر CEP)- توان موشکی بالاتر 3- تعداد نسبتا محدود باندهای نزدیک به محدوده ی عملیاتی برای سالهای آینده تهدیدآمیز یافت شده است، (105/40)

درباره ی ج.ا. حتی با فرض تجهیز به مهمات خوشه ای ضدباند(که اثری ازآن موجود نیست وحداکثر پیشرفت نشان داده شده انفجار سرجنگی ترکش زا در ارتفاع بوده است که ممکن است درصورت ضعف حتی امکان انهدام موشک از راه دور با جنگ الکترونیک را به حریف بدهد) با توجه به:1- دقت موشکهای سپاه (105/41)

2- تعداد بسیار زیاد باندهای قابل استفاده در اطراف ایران 3- محدودیت های اطلاعاتی (برای طرحریزی، حمله ارزیابی خسارت و ...) تهدیدات سپاه برای انهدام پایگاههای هوایی آمریکایی دقیقا با عبارات «خالی بندی و عربده کشی» توصیف شده است.(105/42)

دقت کنید که حتی حمله ی همزمان (از نظر من با توجه به توان سپاه بسیار گسترده)با حدود30 فروند موشک بالستیک صرفا به یک پایگاه هوایی بیش ازچند ساعت تا یک روزنمی تواند عملیات را در آن متوقف کند. هرچند که حلقه کشتار برای چنان ماموریتی پیچیده تر از توان سازمانی آن مجموعه است (105/43)

مشابه همین آنالیز را برای حمله به تاسیساتی مثل تلمبه خانه های نفتی عربستان و ... را می توانید بیابید. که به دلایل مشابه حملات با کاربردنظامی را نامحتمل دانسته اند. این دو گزارش نمونه است:
rand.org/pubs/external_…
mitpressjournals.org/doi/abs/10.116…

نتیجه گیری 2:هروقت کسی صحبت از«نابودی» پایگاههای هوایی باموشک بالستیک کردیک سکه بدهید و ازاو بخواهید خوش شانس بودنش رابا آوردن 7شیر متوالی دراولین تلاش(احتمال فرود اولین موشک فاتح در 25 متری هدف)به شما اثبات کند.البته که واردکردن تلفات به دشمن باپیروزی درجنگ متفاوت است.(105/44)

پس علت حساسیت ها روی برنامه موشکی چیست؟ 1- موشکهای بالستیک در نبود دقت کافی ابزار ترسناکی برای کشتار غیرنظامیان هستندبویژه اگر یکی ازطرفین منازعه مانند فردی که چیزی برای ازدست دادن ندارد(بی اهمیتی جان شهروندان ایران درنتیجه انتقام متقابل)رفتار کند.(105/45)

- با داشتن زمان طولانی و امکان تحقیق و توسعه ( و به ویژه آزمونهای پروازی) بدون مزاحمت یا فشار خارجی در تئوری انتظار می رود دقت این موشکها به آرامی بهبود بیابد و کارکرد نظامی پیدا کنند.3- حتی در دقت پایین ابزار موثری برای بکارگیری سلاحهای کشتار جمعی هستند(105/46)

قسمت دوم این رشته که به محاسبه CEP موشکها براساس نتایج رزمایش پیامبر اعظم-7 و حمله شهریورماه 1397 به مقر حزب دموکرات می پردازد. بخش اول آن مربوط به رزمایش پیامبر اعظم ۷ را دنباله و قسمت بعدی را چند ساعت دیگر منتشر خواهم کرد.

بخش سوم: اما همه آنالیز بالا بر اساس فرض CEP واقعی و معقول(اصطلاحاپایین) گزارش شده برای این موشک هاست و الان چندین سال است که بلندگوهای تبلیغاتی گوش همه را درباره ی توانایی «نقطه زنی»(اصطلاح جعلی) آنها کر کرده اند. در این قسمت نگاهی می اندازم به این ادعاها.(105/47)

قبل تر نوشته ام که افزایش دقت موشکهای کوتاه برددرسالهای اخیر مدیون استفاده از GPSو بویژه سیگنال نظامی آن است که مشخصا در دسترس ایران نیست. بعلاوه اتکا به ناوبری ماهواره ای در جنگ باقدرتهای بزرگ با توجه به امکانات جنگ الکترونیک آنها بی معنی است.(105/48)

https://twitter.com/SnakeDocTop/status/1039357842388598785

اما تحلیل آزمونهای موشکی سپاه چه چیزی به ما میگوید؟باتوجه به نامعلوم بودن اهداف در حمله به المیادین سوریه(ذوالفقار-فاتح)که البته آنالیزمتخصصان Jane's آنهارابسیار بی دقت باخطای حدود700 متر ارزیابی کرده بود به دومورددیگر می پردازم:رزمایش پیامبر اعظم-7و حمله به حزب دموکرات.(105/49)

رزمایش مزبور در تیرماه سال 1391 انجام شد و با شلیک دهها موشک بزرگترین تمرین موشکی سپاه تا امروز بوده است. در قلب آن حمله به یک پایگاه هوایی ترسیم شده بر کویرلوت درحاشیه جاده جندق قرارداشت که پیشتر یکی از دوستان نگاهی کیفی به آن انداخته بود:(105/50)

https://twitter.com/Orwellian2017k/status/1001855028934590464

4 گروه تصاویر ماهواره ای رایگان برای آنالیز این قسمت استفاده شده اند. اول و دوم:تصاویرYandex و Bingکه وضوح بالا دارند ولی مشخصا تاریخ ثبت شان مدتها پس از مانور است. وضوح بالای این تصاویر امکان تشخیص قطعی محلهای برخورد داخل هدف و خارج آن را می دهد.(105/51)

سوم:تصاویر گوگل ارث که وضوحشان پایینتر است ولی دو تصویر یکی از7ماه قبل و دیگری از 5 ماه بعد از رزمایش امکان مقایسه و یافتن محلهای برخورد را به دست می دهد، بعلاوه تصاویر گوگل ارث قابلیت ذخیره کردن مستقیم برای آنالیز دارند.(105/52)

چهارم:تصاویر لندست که وضوحشان بهتر از گوگل ارث است و امکان فوق العاده ی مقایسه چند تصویراز 50 و 31 روز قبل و 16 روز بعد از رزمایش را فراهم می کنند که اصابتهای زیرماسه رفته درعکسهای دیگر را آشکار می کند.البته درنسخه رایگان استفاده ازآن احتیاج به ترفندهایی دارد.(105/53)

با به دست آوردن تفاضل تصاویرگوگل ارث از قبل وبعد از رزمایش نقاط تغییر کرده(رنگ سفید) مشخص می شوندومی توان آنهارابرای جستجوی محل های اصابت احتمالی درتصاویر با وضوح بالاتر بکارگرفت.بررسی دقیق خوشه ای ازموشکهادرجنوب محل هدف را هم نشان می دهد که درتصاویریاندکس زیرشن رفته.(105/54)

درنهایت با انتقال همه نقاط روی یک نقشه 14نقطه اصابت داخل(قرمز) و 34 نقطه خارج محوطه ی پایگاه هوایی فرضی 3در2 کیلومتری شناسایی می شود. عکسهای لندویور از29 اردیبهشت همان سال نشان می دهد یک محل اصابت(دایره بنفش) در شرق هدف مربوط به قبل از این رزمایش و قابل صرف نظر است.(105/55)

پراکندگی نقاط اصابت بسیار بزرگ است. درحالیکه موشکهای برخوردکرده داخل محوطه(که احتمالا در برد کوتاه 200-300 کیلومتری شلیک شده اند) داخل دایره ای با قطر 2 کیلومتر جای می گیرند، کل اصابتهای مشاهده شده در دایره ای به قطر20 کیلومتر پراکنده اند.(105/56)

در نبود وضوح ماهواره ای نظامی تشخیص دقیق نوع موشکها و دسته بندی نقاط اصابت برآن اساس ممکن نیست. البته بر اساس ابعاد گودالهای برخورد و خطای آنها می تواند حدسهایی زد. بعلاوه درنبودپوشش گیاهی و تصاویرچندطیفی،نقاط اصابت احتمالی در قسمتهای تیره نیز قابل تشخیص نیستند.(105/57)

نکته ای که باید به خاطر داشت این است که خطاهای به این بزرگی نمی تواند ناشی از خودموشک باشد.باتوجه به شلیک از چندپایگاه مختلف و عدم تطابق مرکز میانگین نقاط برخورد با مرکز هدف ما با خطای سیستماتیک(نشانه روی، نقشه برداری،عدم مهارت پرسنل...) غیرمرتبط با خود موشکها مواجهیم.(105/58)

از این رو به جای آنکه CEP رابراساس فاصله تاهدف اندازه بگیریم میتوان نقاط اصابت رادر چند خوشه دسته بندی کردوCEP هرخوشه رابراساس میانگین مرکزبرخوردهمان خوشه(محل خطای سیستماتیک)اندازه گرفت.تصاویرزیر2 نمونه ازدسته بندی 4 خوشه ای تصادفی را(مرکز خوشه علامت بزرگتر)نشان میدهند.(105/59)

برای واردنکردن بایاس خوشه ها را به روش شبه تصادفی (کی-میانگین) انتخاب می کنیم. بدیهی است هرچقد تعداد خوشه ها بیشتر باشد، آنها در مساحتهای کوچکتری متمرکز شده و CEP بهتری به دست می دهند. این تصاویر نمونه ای از دسته بندی 4تا7 خوشه ای را نشان می دهد.(105/60)

حالا می شود با خوشه بندی شبه تصادفی به تعداد زیاد(مشابه روش مونت کارلوی شبیه سازی برخورد) برآوردی از CEP میانگین هر دسته (5 تا8) به دست آورد. در همه موارد بزرگترین خوشه شامل اصابتهای داخل هدف است. نحوه ی محاسبه ی خود CEP را دربخش حمله به مقرحدکا توضیح می دهم.(105/61)

بافرض آنکه خوشه بزرگ مربوط به فاتح-110 باشد، بهترین CEP میانگین حدود 800 متر به دست می آید. نکته جالب (و اندکی هم باعث اطمینان خاطر) برای من این بود که بدون تلاش خاصی ظاهرا این اعداد با آنچه در Jane’s Defence Weekly درباره ی رزمایش در همان زمان آنالیزکرده اند تطابق دارد:(105/62)

دقت کنید که خطای سیستماتیک در این رزمایش برای خوشه های دوم به بعد ارقام وحشتناک 5 تا 10 کیلومتر را نشان می دهند. با توجه به آنکه شلیکها نه درشرایط جنگی بلکه با حداقل 2ماه آمادگی قبلیواحتمالایک شلیک آزمایشی-بنفش-صورت پذیرفته، خبراز مشکل سیستمی عمیق غیرمرتبط با سلاح می دهد.(105/63)

نتیجه گیری سوم: تبلیغات نظامی دستگاه جمهوری اسلامی صرفا و صرفا جهت تحت تاثیرقراردادن شهروندان ایرانی صورت می پذیرد و نه تنها ارتباط زیادی به قدرت دفاعی ندارد، بلکه درمقابل تحلیل حرفه ای رسوایی به بار آورده و بانشان دادن نواقص اثربازدارندگی سلاحها را زیر سوال می برد.(105/64)

اما از سال 91 تا کنون 7 سال گذشته وادعا می شود هدایت پایان مسیر یا بهبود دقت فوق العاده به دست آمده است.آیااین ادعاها واقعی است؟ اینبار قوانین فیزیک دست پاگیر می شوند: داشتن صرف هدایت پایان مسیر(حتی با جی پی اس نظامی) برای دستیابی به دقت متری کافی نیست.(105/65)

رسیدن به CEP بین 10 تا 50 متر مثل ATACMS، اسکندر-ام یا هیون مو-2، نیازمند نه تنها هدایت پایان مسیر(که خود محدودیت سرعت بازگشت کمتر از 5 ماخ می آورد) بلکه مسیر شبه بالستیک با محدود کردن ارتفاع به 35-60 کیلومتر و در نتیجه برد به 200تا500 کیلومتر است.(105/66)

این از این جهت ضروری است که تا با استفاده از نیروی آیرودینامیکی توان کنترل و تصحیح در«بیشتر طول مسیر» را داشته باشند. این توان کنترل و تصحیح مسیر البته خودش وابسته به هدایت ماهواره ای است که در نبرد با قدرتهای بزرگ دردسترس سپاه نخواهد بود.(105/67)

در 17شهریور1397 سپاه با ادعا به پاسخ دادن به حمله «حزب دموکرات کردستان ایران(حدکا)» به یک پاسگاه مرزی،حداقل 6 موشک بالستیک به کوی سنجق در عراق شلیک کردکه منجر به کشته شدن 14 عضو حزب دیگری(حدک) که سیاست مبازره غیرنظامی دارد و دو عضو حدکا(؟)شد.(105/68)

موشکهای مورداستفاده از نوع فاتح-110 بی و دررده دقیقترین موشکهای سپاه قراردارندکه از فاصله ی نسبتاکم 230 کیلومتری شلیک شده اند.یکی از موشکها ظاهرا بعد از شلیک منحرف شده است. با نادیده گرفتن گزارشهای تعداد بیشتر(علیرغم مستندات مشکوک به موشک هفتم)همین 5 شلیک را بررسی می کنم.(105/69)

موشکها از پادگان سیدالشهدای آذرشهر در شرق در نزدیکی تبریز از روی لانچرهای متحرک در سمت 210 درجه به کوی سنجق در عراق شلیک شدند. هر چند که ظاهرا در تصاویر دو لانچر ثابت نیز در محل به چشم می خورند.(105/70)

ناگفته ی مهم آن است که طراحی وکسب آمادگی برای این ماموریت حداقل یکسال قبل انجام شده است.رمپهایی که درپادگان سیدالشهدای آذرشهردقیقادرجهت کوی سنجر(سمت210درجه)برای لانچرها ساخته شده اند،اولین بار11ماه قبل درفاصله بین 4مهرتا7مهر96(حمله17شهریور97)درتصاویر ماهواره ای ظاهرشدند.(105/71)

اما هدفها یکی مقر حزب دریک قلعه با ابعاد تقریبی 100در190 متر(دایره محیط به شعاع 150 متر) و کمپ آموزش مجاور آن به ابعاد200×300 متر است که در دایره محیط به شعاع 140 مترجای می گیردکه بخش اصلی آن بیضی ای به ابعاد 85 در 170متر است. فاصله مرکز دو هدف از یکدیگر نیز 760 متر است.(105/72)

بافرض CEP برابر با نیم درصدبرد برای این موشکهایا115 متر،که با نوعی هدایت در طول /پایان مسیر میسراست بااستفاده از همان توزیع رایلی احتمال حداقل یک برخورداز 1 تا 5 شلیک به هر یک از دو هدف را دراین جداول ببینید.برای شلیک 3 موشک احتمال برخورد به جایی از دوهدف بالای 80% است:(105/73)

دقت کنید که اگر CEP این سلاحها در حد ارقام تبلیغاتی مثلا 10 متر بود(که ریاضی/آماری با توجه به نتایج امکان ندارد) تفاوت احتمال برخورد بین 2 و 3 شلیک در محدوده 25 متری کشتار قطعی سرجنگی(170 کیلویی) معادل دو صدم درصد وشلیک سوم درصورت قابل اطمینان بودن سلاح بدون توجیه است.(105/74)

نقاط برخورد:من با پذیرفتن این ادعای دروغ (قابل ردباریاضیات) که هدفگیری دقیقابرمحل جلسه حدک(معتقد به مبارزه غیرنظامی) بود شروع می کنم.یک:برخلاف گزارشهای اولیه تصویر زیر مشتمل بر2 برخورد است وبه غیرازالگوی ترکش، لازمه یک برخورد بودن آن، شلیک ازغرب و داخل خاک عراق است.(105/75)

نکته ای که اینجا مغفول مانده این است که علیرغم آنکه به ظاهر این دو محل برخورد 10 تا15 متر با هم فاصله دارد، دومی حداقل 12 تا 15 متربالاتراست. یعنی با فرض شیب 20 تا 15درجه در این برد(40کیلومترارتفاع)، موشک دوم چیزی بین 45 تا 60متردیگر باید میرفته تا زمین بخورد.(105/76)

اما مکانیابی این فیلم معروف ازانفجارهای ثبت شده باتوجه به زاویه دید،راستای تقریبی انفجارها را نشان می دهد. 5 انفجار (با استفاده از دیگر دانسته ها) قابل تشخیص هستند. البته همانطور که بعدا می گویم با توجه به گزارش شلیک 7 موشک، نقطه مشکوک ششمی نیز(همراستابا4و5) موجود است. (105/77)

تصاویر ماهواره ای لندویور از 4 روز قبل و یک روز بعد از حمله فوق العاده هستند و فورا یک محل انفجار درمیان زمینی که صدهامتر باهرتاسیساتی فاصله دارد راآشکارمیکند.(105/78)

برای یافتن دو اصابت دیگر:یکی از ترکیبات طیفهای تصاویر ماهواره ای که برای بررسی اثر آتش سوزی استفاده می شود NBR است.تفاضل این نمایه بین دو تصویر 4 روز قبل و یک روز بعد از حمله ضمن تایید موقعیتهای قبلی، موقعیت دومحل برخورد یکی در 85 متری ودیگری 170متری کمپ را آشکار می کند.(105/79)

حالا هر 5 موقعیت را یکجا روی تصویر با وضوح بالا ببیند. آثار سوختگی در تصاویر NBR به یک نقطه اصابت احتمالی دیگر(بنفش) نیز اشاره دارد. یکی از عکسهای منتشر شده پس از حادثه سوختگی زمین احتمالا در اطراف همان برج را نشان میدهدولی از آن صرف نظر می کنیم :(105/80)

اگر نقطه ی هدفگیری کمپ را درمقابل ساختمان مرکزی آن در نظر بگیریم(که معقول ترین نقطه است) و همچنین اصابت درمیان زمین خالی را به دلیل نزدیکتربودن به قلعه رو به این هدف درنظربگیریم می توانیم حدول فواصل برخورد با هدف احتمالی را تهیه کنیم(که خطایی بین 5تا 10 متر دارد):(105/81)

آنچه باید بدانید این است که با این جدول می توانCEP را تخمین زد. اما پیش از بحث تخمین: همانطور که تشخص اجتماعی نه با دفعاتی که فردی با کت و شلوار ظاهر شده بلکه با آن یک دفعه ای که باپیژامه درانظارآمده دریادها می ماند، دقت سلاح بر اساس شدت وتعداد خطارفتن تعیین می شود.(105/82)

چرا؟ چون به زبان ساده وقوع احتمالاتی را نشان می دهد که برای سلاح دقیق ممکن نیست، همانطور که ظاهر شدن در انظارو مکانهای رسمی با لباس زیر (آن هم بیش از یکبار) برای فرد متشخص محتمل نیست.(105/83)

به آسانی می توان پارامتر توزیع تصادفی رایلی (سیگما)را با توجه به این گروه داده تخمین زد که در دو توییت بعدی توضیح ریاضی کوتاهی برایش آمده است که بازسازی نتایج رابا حتی با اکسل آسان می کند و می توانید از آن صرف نظر کنید.(105/84)

[کسی نشان داده که از سه روش MLE و مومنت و مومنت وزن دهی شده؛ MLE تخمین بهتری برای پارامتر توزیع رایلی می دهد. خلاصه اش آنکه اگرما فاصله اصابت nموشک از هدفشان را داشته باشیم با فرض حداکثرکردن لایکلیهود(MLE)،تخمین باو بدون بایاس CEP موشک از دو فرمول زیر قابل محاسبه است:(105/85)

البته می شود موضوع را پیچیده تر هم بررسی کرد و خودمن می توانم ایرادات غیر اساسی به آن وارد کنم. بحث اعتبارسنجی متقابل(cross validation) و داده ی پرت(outlier)هم وهمچنین کوچک بودن نمونه. اما چون بازه ی اطمینان ارائه می شود، همین روش برای تخمین با تقریب موردنیاز کافی است].(105/86)

حالا با این اعداد می توان CEP موشک فاتح را براساس این تعداد شلیک شده تخمین زد. دو حالت قابل بررسی است: اول بدون آن اصابت به میانه ی زمین خالی (صرفا با 4 موشک) که چون ما موشکی که 200 کیلومترخطاداشته را حذف کردیم ارفاق زیادی است و دیگری با احتساب آن:(105/87)

CEP بدون بایاس موشک «نقطه زن»(عجب اصطلاح من درآوردی و خنده داری است و عبارت صحیح «سلاح دقیق» است) فاتح براساس نتایج حمله به کوی سنجق 142 متر است و دربازه اطمینان 99% فقط یک درصد احتمال دارد که از588 متر بیشتر یا از50 متر کمتر باشد.
(105/88)

اگر ما آن موشکی که وسط زمینهای خالی خورده است را محاسبات حذف کنیم(چه مباحث خنده داری مثل خطی شلیک کردن و ... طرح شد) که البته هیچ دلیل منطقی به جز دلخوش کردن بعضیها ندارد رقم CEP برابر 88.3 متر بدست می آید که 1% احتمال دارد از 30 متر کمتر یا از 482 متر بیشترباشد.(105/89)

فرض تخیلی: خوب حالا فکر کنید که اصلا حد پایین آن یعنی 50 متر صحیح باشد(کمتر از 1% احتمال) این موشک در این برد برای داشتن شانس 50% فرود در یک دایره ی 50 متری باید حداقل دو شلیک انجام دهد. حالا پیداکنید دروغ مجموعه ای که ادعا می کند بامیخ طویله هسته انگور سوراخ می کند:(105/90)

دقت کنید که برای محل واقعی اصابت موشک 4 بر روی سطح زمین عدد خوشبینانه ی 45 متر را به جای 60 متر در نظر گرفته ایم. اما چرا احتمال درست بودن عدد 50 متر برای CEP موشک فاتح در این عملیات بسیار ناچیز است؟ (105/91)

باید بدانید که احتمال برخورد یک موشک از سه شلیک با CEP معادل 50 متردر فاصله 183 متری هدف برابر با دو صدم درصد است. اینکه همه ی این وقایع(منحمله 310 متری) در آن روز به وقوع پیوسته اند احتمال حد پایین CEP را رد میکند.15 بارشیرآوردن متوالی 3 صدم درصد احتمال دارد!(105/92)

اما آیا تعداد کشته های آن روز خبر از اتفاق عجیبی می دهد؟ فرض کنید که شعاع کشتاراین سرجنگی 175 تا 350 کیلوگرمی با یا بدون دیوار 35 متر باشد (گلوله 50 کیلویی توپ 155 در فضای باز در 50 متری می کشد و تا 150متری زخمی می کند). (105/93)

فرض کنید که در آن روز در قلعه به مساحت 190 در 100 متر یا 19 هزار مترمربع 100 نفر حضور داشته اند یا بطور متوسط در هر متر مربع 5 هزارم نفر. مساحت دایره ی کشتار گلوله برابر 3850 متر مربع است که ضرب کردن آن در تراکم جمعیت عدد 20 کشته را به دست می دهد.(105/94)

اینجا همان تخمین را برای فرضیات مختلف می بینید که نشان می دهد تعداد تلفات در گزینه های محتمل جای دارد. البته من خودم این تحلیل را زیاده ساده شده می دانم، چون انسانها به طور یکنواخت خود را در ساختمان با 200 اتاق توزیع نمی کنند و ازنگرمن شانس با کشتگان همراه نبوده است.(105/95)

هر چند که نمونه(5 تایی) برای نتیجه گیری کوچک است، ولی باتوجه به شلیک همزمان از یک محل حتی با نادیده گرفتن آن موشکی که به سمت ترکیه پناهنده شد، جایی در زنجیره ی عملیات یا خود موشک فاتح-110 مشکل بزرگی نهفته است. (105/96)

یعنی حتی با CEP معادل 146 متر احتمال برخورددرجایی به دوری 310 متری هدف در3 شلیک (وسط مزرعه) فقط 10% است.این برای CEP برابر115 مترفقط چهار دهم درصد است.این خبر از خطای غیرتصادفی می دهدکه بعد از قریب به 15 سال تحقیق و توسعه، آموزش پرسنل و...آن هم با 11ماه فرصت طراحی تااجرا(105/97)

عملیات هنوز موشک قادر به ایجاد نتایج قابل تکرار نیست. درصورت جنگ با یک کشور-دولت که خود به خود محدودیت ارزیابی خسارت به دنبال می آورد(عدم امکان استفاده از پهپاد، اجرای ضدجاسوسی شرایط جنگی) به غیر از شبکه های خبری راهی برای فهمیدن آنکه هدف نابودشده یا نه نیست. (105/98)

حدس شخصی من درباره علت عدم رفع این مشکل آن است که با پراکنده کردن منابع محدود برای تشخیص و رفع عیوب 20 درصدآخر( که 80 درصدتوان را می طلبد) به سمت پروژه های نمایشی دیگر(هرمز، خلیج فارس و ...) و توهم معجزه هدایت پایان مسیرنیروی کافی برای غلبه برADHD سازمانی وجودندارد.(105/99)

نتیجه گیری آخر:CEP دقیقترین موشک زرادخانه سپاه (فاتح-110)حتی دربرد نسبتا کوتاه 230 کیلومتری هنوز با دقت موردنیازبرای استفاده ی نظامی فاصله زیادی داردو به عبارت دیگر به کارزدن شهرهاوکشتن غیرنظامیان می آید،همانطور که مانور تصرف ناو هواپیمابر به کار گرفتن نفتکش غیرمسلح آمد.(105/100)

پیش از نظرات شخصی، چند نکته ی فنی تکمیلی:1- احتمال 1 اصابت از 5 شلیک در دایره 15 متری برای CEP های 88 و 142 متری برابر با 51 و 25 درصد است که از 310 متری خیلی محتمل تر است.(105/101)

2- اگربه جای محل جلسه مرکزقلعه رابه عنوان هدف درنظر بگیریم(فواصل 4 و 5 به ترتیب 40 و 80 متر)،نتایج یکنواتر(یا معقول تری)به دست می آید.3-یک نمونه تصادفی شلیک 100 موشک(!) با CEP برابر10 متربه کمپ این شکلی است(ضربدرهای زرد) ومی بینید که اصابت در50 متری هم بسیارنامحتمل است.(105/102)

4- احتمالا کسی خواهد آمد و این فیلم را به عنوان سند بطلان همه ی آنچه اینجا طرح شد نشان بدهد:(105/103)

اگر آن فیلم شما راتحت تاثیر قرارداده است، این یکی هم که درست مثل همان است برایتان جذاب خواهد بود.دو تا کوادروتور که نه تنها می توانند میله را روی خودشان در تعادل نگهدارند بلکه... (تاآخر ببینید).نکته:در آزمایشگاه خیلی کارها می شود کرد که بیرون آن نمی شود!(105/104)

5- هزاران مورد جزیی دیگر(انحراف معیارمتفاوت خطای سمتی وطولی،همگرایی واریانس مونت کارلو،محاسبه CEP با دو نمونه گیری و...) قابل اضافه کردن به این تحلیل است.ولی در کلیت آن تغییر عمده ایجاد نمی کند. نمونه های مشابه جزییات کمتری دارند. در هر رو کاستی هایش را اغماض کنید(105/105)

نظر شخصی 1:موشکهای بالستیک برای بازدارندگی فوق العاده هستندولی مانندهر سلاح بازدارنده ی دیگری اگر مورد استفاده قراربگیرند،بی اثر می شوند.خسارت ناشی از برخورد اولین بالستیک مثلا به دبی(که دهها میلیاردها دلارفرارسرمایه است)بخش اصلی ضربه است و 100 امین موشک درمقابلش بی خطر است.+1

نظر شخصی 2:استراتژی حماس، حزب الله واحتمالا سپاه براین اصل بناشده که جان غیرنظامیان تحت قلمروشان به غیر ازگروکشی برای امتیازگیری سیاسی ارزش چندانی ندارد و محافظت از آنها به عهده ی دشمن است. اگر زمانی قوانین درگیری طرف مقابل (مثلا آمریکا) سست شوند، قتل عام غیرنظامیان+2

ابعاد دهشتناکی پیدا خواهد کرد. ما این امر رادر مقابله با داعش چه در موصل و چه دررقه دیدیم.البته در هرحال کار به سبک اعضای محور مقاومت(سوریه، سپاه، روسیه) به حمله درجهت کشتار/درهم شکستن روحیه غیرنظامیان نمی کشد(امیدوارم) ولی واکنش جهانی به حملات انتقام جویانه خونین دیگر کشورها+3

در پاسخ به پرتاب 400 یا 500 موشک توسط سپاه به شهرهای آنها می تواند به دلیل ایزوله/غیرطبیعی بودن جمهوری اسلامی بسیار خفیف باشد همانطور که درباره حملات شیمیایی عراق در طول جنگ اتفاق افتاد. درسال1991 درپاسخ به حملات اسکادعراق، یکی از طرحهای اسراییل +4

حمله به قصد انهدام یک محله در رمادی با 80 تن بمب و قتل عام غیر نظامیان آن برای متوقف کردن موشک پرانی صدام بود. البته طرحهای اسراییل با وعده ها و کارشکنی آمریکاییها جهت حفظ ائتلافشان با کشورهای عربی هرگز عملی نشد.+5
ynetnews.com/articles/0,734…

نظر شخصی 3: در جهان موازی دیگری این گزارش می توانست با ارائه به مقامات منتخب مردم، سرمنشا تحولات و برکناری ها و ... باشد ولی در این جهان(ناموازی!) گمان نکنم بیش از فشار آوردن به این اکانت ناشناس تبعات دیگری داشته باشد.RANDمشابه این گزارش را دهها هزار دلار می فروشد.