١. در بحبوحه جنگ سرد، بمبافکنهای آمریکایی به صورت مستمر تا نزدیکی شوروی پرواز میکردند. در ژانویه ١٩۶۶ بمبافکن B56 حامل ۴بمب هیدروژنی از کارولینای شمالی به هوا بلند شد. در اثر سانحه هنگام سوختگیری در هوا، چندین نفر کشته و بمبها سقوط میکنند. ٣بمب به سرعت
جان کریون مسیول انجام این کار میشه. بعد از مدتی جستجوی بیحاصل، فکری به ذهنش میرسه و روش کار رو عوض میکنه. ابتدا جاهایی که ممکن هست بمب باشه رو نقشه با احتمال هر قسمت، علامت میزنه و از بیشترین احتمال شروع میکنه. در صورت عدم موفقیت،
Thomas Bayes در قرن ١٨ مفهومی رو در احتمال ارایه کرد که خودش هم از اهمیتش بیاطلاع بود. به شکل ساده اینگونه بیان میشه که اول تخمینی از احتمال یک رخداد رو باید در نظر گرفت.
یک مثال ساده: یک بیماریای هست که فقط ١٪ ادمها بهش مبتلا میشن و یک آزمایش با دقت ٩٩٪ این بیماری رو تشخیص میده. حالا اگر شخصی جواب آزمایشش مثبت باشه احتمال بیمار چقدر هست؟ ٩٩٪؟ فرمول بایزین احتمال رو ۵٠٪ نشون میده. فرض اولیه (که به احتمال ١٪ فرد به بیماری
در واقع تفسیر بایزین نشون میده که چیزی در دنیا قطعی نیست، دنیا سیاه و سفید یا ٠ و ١ نیست (اگر هم باشه ما توانایی تقریب قطعی رو نداریم).
ما با احتمالات روبرو هستیم و برای هر رخداد یک احتمال باید در نظر بگیریم و با توجه به دادههای جدید پیوسته تغییرش بدیم.
همچنین با افرادی که به یک چیزی ٠ یا ١٠٠ اعتقاد دارند نباید گفتگو کرد چون هیچ ورودی، نظر اونها رو عوض نمیکنه.