اعتیاد به جنگ، قطعه ای گمشده

۱/اعتیاد در تعاریف معنای متفاوتی دارد، یکی از تعاریف اعتیاد جایگزینی مزمن در نظر گرفته می‌شود. همچنین اعتیاد پاسخ فیزیولوژیکی بدن به مصرف مکرر مواد اعتیادآور در نظر گرفته می‌شود
#رشتو
۲/این وابستگی از طرفی باعث تسکین و آرامش موقت و گاهی تحریک و نشاط گذرا برای فرد می‌گردد و از طرف دیگر بعد از اتمام این اثرات سبب جستجوی فرد برای یافتن مجدد ماده و وابستگی مداوم به آن می‌شود.
۳/اعتیاد موارد بسیاری از انواع مواد و هیجانات را در بر می‌‌گیرد. شاید یکی از موارد اعتیاد که کمتر به آن توجه شده باشد، اعتیاد به جنگ است. جنگ ها با توجه به شرایط خاص خودشان یک محیط پرخطر همراه با استرس بسیار فراوان است،
۴/با توجه به همین شرایط بصورت نرمال بدن هر شخصی که در این شرایط قرار می‌گیرد شروع به ترشح دوز بسیار بالا سروتونین، دوپامین، کورتیزول، آدرنالین می‌کند.
تشرح دوز بالا این مواد بصورت مداوم در بدن باعث بروز اعتیاد و وابستگی فرد برای حضور در این شرایط می‌شود و زمانی که فرد بخش قابل
۵/توجهی از زندگی خود را در شرایط نبرد طی می‌کند ناخودآگاه فرد همواره در این تلاش است که در این شرایط قرار گیرد.
نکته قابل توجه این است که طیف قابل توجهی از سربازان حاضر در میدان نبرد را جوانان تشکیل می‌دهند و این طیف به علت اینکه هنوز زندگی
۶/اجتماعی خودشان را بصورت کامل تشکیل نداده اند و وابستگی های اجتماعی و احساسی را هنوز بصورت کامل شکل نداده‌اند به صورت کلی می‌توان گفت چیزی برای از دست دادن ندارند. همچنین این افراد چون هنوز فرصت رسیدن به دستاورد قابل توجهی برای زندگی خود نداشته اند
۷/با قرار گرفتن در شرایط نبرد به سرعت تبدیل به قهرمان های ملی می‌شوند.
همچنین شرایط جنگی به این شکل است که آینده فرد در 24 ساعت آینده مشخص نیست و فرد نمی‌داند که فردا زنده است یا خیر به همین علت فرد تلاش می‌کند در لحظه زندگی کند و همین سبک زندگی و این شرایط پرهیجان جذابیت خاص
۸/خود را دارد. همچنین فرصت برای ثبت افتخار و کارهایی که در شرایط عادی برای فرد امکان پذیر نیست برای افراد در شرایط جنگی فراهم می‌شود، حضور در جریان عملیات های پیروز یا انجام کارهایی مثل منهدم کردن یک تانک باعث می‌شود دوپامین در سطح بسیار بالایی در بدن ترشح شود
۹/و فرد تا سالهای بعد نیز با تکیه بر این خاطرات به حضور خود در جنگ افتخار کند.
همچنین شکل گیری دوستی در جریان جنگ برای سربازان یک شرایط ویژه تلقی می‌شود زیرا در این شرایط خاص افراد زمان زیادی را در کنار یک دیگر می‌گذرانند، افرادی که با یک هدف مشترک در شرایط سخت کنار یکدیگر هستند
۱۰/ و مقاطعی برای یک دیگر فداکاری کرده و یکدیگر را نجات می‌دهند نکته قابل توجه این است که این شکل از دوستی ها در شرایط عادی جامعه امکان پذیر نیست.
از طرفی در جریان جنگ احساس مهم بودن برای سربازان به شکل قابل توجهی افزایش پیدا می‌کند و در جامعه این افراد را به عنوان یک ناجی نگاه
۱۱/می‌کند اما زمانی که جنگ پایان یابد این احساس در لحظه از بین می‌رود و دیگر نگاه قهرمانانه و ناجی بودن به سربازان در جامعه وجود ندارد و این مسئله باعث می‌شود سربازان از نظر روحی برای تامین این نیاز و نگاه همواره بخواهند در جریان جنگ حضور داشته باشند.
۱۲/این موارد در همه سربازانی که در جنگ های مختلف در دنیا حضور داشته‌اند دیده شده است و جنگ ایران و عراق نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. در بررسی هایی که از افراد حاضر در جنگ ایران و عراق به عمل آمده بود موارد بسیاری دیده شده بود اما شایعترین این موارد: تجربه استرس شديد
۱۳/ و خارج از تحمل فرد به صورت شهادت جمعی از دوستان و همرزمان و يا جراحت دلخراش جمعی ديگر، تجربه مجدد و مكرر حادثه به صورت يادآوری خاطرات ناخوشايند حادثه، كابوسهای تكرار شونده حادثه، احساس يا عمل ناگهانی به صورتی كه گويی آن حادثه ناخوشايند در حال تكرار است،
۱۴/آشفتگی شديد به هنگام تماس با موقعيت‌هايی كه از جهتی با آن حادثه شباهت دارد، بی علاقگی نسبت به فعاليت‌های مهم زندگی، احساس غريبگی نسبت به ديگران، احساس گناه از زنده ماندن در حالی كه همرزمان به شهادت رسيده‌اند. اختلال در حافظه، اختلال در خواب و بی خوابی، كم حوصلگی،
۱۵/حساسيت نسبت به سر و صدا، تحريک پذيری، كاهش بازده كار، سردرد، فراموشی، اضطراب، بي‌اشتهايی، خستگی، عصبانيت، سرگيجه، انزواطلبي، كم حرفی، عدم تمركز حواس، لرزش دستها، پرخاشگری، ترديد در تصميم‌گيری، بيقراری بوده است.
۱۶/از بین موارد بروز احساساتی مثل بي علاقگی نسبت به فعاليت‌هاي مهم زندگی، احساس غريبگی نسبت به ديگران، انزواطلبی، كم حرفی از مواردی است که می‌توان گفت این افراد به حضور در شرایط جنگی عادت کرده و در جریان تغییر این شرایط نتواسته‌اند خود را با شرایط نرمال وقف دهند.
۱۷/این مسئله از این نظر اهمیت پیدا میکند که برای درک بهتر وضعیت بسیاری از رزمندگانی که در پایان جنگ خبر قبول قطعنامه 598 را شنیدند و نتوانستند به راحتی آن را هضم کنند این مسائل را به عنوان یکی از دلایل این مورد می‌توان در نظر گرفت.

• • •

Missing some Tweet in this thread? You can try to force a refresh
 

Keep Current with milad heidary

milad heidary Profile picture

Stay in touch and get notified when new unrolls are available from this author!

Read all threads

This Thread may be Removed Anytime!

PDF

Twitter may remove this content at anytime! Save it as PDF for later use!

Try unrolling a thread yourself!

how to unroll video
  1. Follow @ThreadReaderApp to mention us!

  2. From a Twitter thread mention us with a keyword "unroll"
@threadreaderapp unroll

Practice here first or read more on our help page!

More from @LTmilad

9 Jan
1/ به تلخی سرنوشت
سال 65 سال سرنوشت نام گرفت، قرار بود سرنوشت جنگ مشخص شود. تلاش برای رسیدن به بصره اولویت اول بود، بصره تبدیل به دست نیافتنی ترین هدف نظامی ایران شده بود، شهری که تا اخر جنگ حسرتش برای ایران باقی ماند.
#رشتو
2/ لو رفتن کربلای 4 اولین زخم عمیقی بود اما شکست در کربلای 5 کمر ایران را شکست. تبلیغات زیادی بر انجام عملیات سرنوشت ساز شده بود و قرار بود در نفوذ ناپذیرترین دژی که عراق ساخته بود عملیات انجام شود و هرچند به 13 کیلومتری بصره هم نزدیک شد اما تلخ کامی نتیجه آن بود.
3/کربلای 5 آخرین تلاش ایران در جبهه شلمچه بود، آخرین عملیات بزرگ ایران بود
بیشترین آمار شهید و بیشترین خسارت اقتصادی در سال 65 بود.
Read 10 tweets
7 Jan
1/ " در این عملیات کمیت مطرح نیست، بلکه کیفیت مطرح است. اگر بچه های مردم را بدون جهت و بدون برنامه بردید و شهید شدند خونش پای شماست.
جمعیت دنبال خود نیاورید سعی کنید افراد با کیفیت را بیاورید."
صحبت های شهید احمد کاظمی در جمع فرماندهان گردان های لشکر قبل از عملیات والفجر 8
#رشتو Image
2/ احمد کاظمی یکی از متفاوت ترین فرماندهان سپاه بود، تفکر فرماندهی و رفتاری متفاوت داشت. ولی در طول جنگ فرماندهی لشکر 8 نجف را بر عهده داشت.
احمد کاظمی به پرسنل خود اهمیت بسیاری میداد. تاکید داشت همواره غذای مناسب و کافی به پرسنل لشکر برسد و حمام داشته باشند.
3/ انضباط در لشکر نجف بسیار بالا بود و در خط آرایش سنگر ها، جای گرفتن افراد در خاکریز ها، چینش سلاح ها بسیار دقیق بود و چک لیست های متفاوتی درست شده بود و این چیزی نبود که در باقی لشکر های سپاه مرسوم باشد.
Read 12 tweets
4 Jan
1/ انتقادی کوتاه به عملکرد وزارت دفاع از جنگ سوریه از 2013 تا 2017
عملکرد وزارت دفاع در سوریه
چند نقد وارد به وزارت دفاع مخصوصا در سالهای اوج جنگ پشتیبانی تسلیحاتی محدود نیروهای ایرانی در سوریه بود
این محدودیت ها از چند جهت قابل بحث و بررسی است. Image
2/ اولین نکته طیف بسیار محدودی از تسلیحات بود که در اختیار نیروها قرار میگرفت و به نوعی دم دستی ترین تسلیحاتی بود که در اختیار نیروها قرار میگرفت و بر خلاف جنگ یمن نیروهای ایرانی در سوریه از پشتیبانی سلاح و مهمات کمتری برخوردار بودن
3/ طیف تسلیحاتی ایران بصورت خاص سلاح های سبک، تک تیرانداز ها، خمپاره انداز 60 م‌م، تفنگ 106 و در بهترین حالت ضدزره بوده است
محدودیت مهمات های سنگین برای سلاح هایی مثل اشتایر
محدودیت مهماتی برای قبضه های راکت انداز و حتی توپخانه
Read 9 tweets
9 Dec 20
زرهی، اژدهایی پولادین یا فرزندی نامشروع؟!
#رشتو
۱/رسته زرهی در ایران از دسته رسته های زمینی است کمتر اهمیتی از نظر فرماندهان نظامی در ایران داشته است. از گذشته تا به امروز زرهی بیشتر به مانند فرزندی نامشروع به چشم آمده است تا قدرتی سهمگین
از مشکلات بزرگ عملیات های آفندی سپاه تکیه
۲/ بر نیروهای پیاده بود و کمتر پیش می‌آمد به یکان های زرهی تکیه کنند. نطفه زرهی در سپاه در عملیات ثامن الائمه شکل گرفت. تا قبل از آن ذهن فرماندهان سپاه به رسته های سنگین نرفته بود زیرا مسائلی عدم تامین مهمات و قطعات برای زرهی وجود داشت.
همچنین وفور نیروی پیاده و هدایت آسان نیروی
۳/پیاده باعث می‌شد تا کمتر توجهی به آن شود. حتی با تشکیل یکان های زرهی در سپاه باز هم عدم اعتقاد راسخ به زرهی تا پایان جنگ در فرماندهی سپاه باقی ماند، زیرا بخاطر مشکلات زرهی، فرماندهی کل و فرماندهان تیپ ها و لشکر ها به یک عدم باور رسیدند که نمی‌شود از زرهی استفاده کرد.
Read 29 tweets
26 Sep 20
1/ حرارت شکست
صحنه های تلخ عملیات بیت المقدس 7 بهار تلخ ایرانی ها را تلخ‌تر کرد:" با اشاره حسین، برجک تانک را به ست راست چرخاندم. یکی از تانک های دشمن با پرروی به سمت ما می‌آمد. فلش دوربین را روی برجک آن تنظیم کردم.
2/ نگاهی به حسین انداختم که ببینم گلوله را جا زده است یا نه. در حالی که عرق از سر و صورتش می‌ریخت، لبخندی زد و گفت یا علی. دوربین را یکبار دیگر تنظیم کردم و گفتم یا مهدی. اما همین که دستم را روی ماشه بردم، یک دفعه داخل تانک روشن شد و سر و صورتم به بدنه تانک خورد.
3/ حرارت زیادی مقابل صورتم احساس می‌کردم و گوش هایم عجیب می‌سوخت. سرم را برگرداندم که ببینم حال حسین چطور است. با صحنه دلخراشی مواجه شدم.
سر حسین آتش گرفته بود و با شکم پاره ری سپر محافظ عقب (گاوه) افتاده بود. شعله های آتش درون تانک زبانه می‌کشید.
Read 7 tweets
26 Sep 20
1/ مجازات تردیدها!
#رشتو
بهار67 فصلی تلخ در جبهه های جنگ بود. وضعیت روز به روز وخیم تر می‌شد. تا آخرین روز های جنگ اخبار زیادی از شکست ها و سقوط مناطق برای مسئولین کشور مخابره می‌شد.
2/ وضعیت جبهه ها روز به روز نابسامان‌تر شده، شکاف و اختلافات نیز به این نابسمانی دامن می‌زند. هرچه بیشتر به مرداد 67 نزدیک می‌شویم نگرانی ها برای سرنوشت جنگ شدت می‌گیرد.
3/ برشی از یک خاطره: " یکهو گرمم می‌شود. عرق می‌کنم. بی تاب می‌شوم. از سنگر می‌زنم بیرون. دلم گرفته است. خدایا چه خبر شده؟ چگونه دشمن که همواره از سایه ما هم می‌ترسید، این چنین گستاخ و جسور شده است؟ چرا نبرد این گونه پیش می‌رود؟ چه دست هایی در کار است؟
Read 38 tweets

Did Thread Reader help you today?

Support us! We are indie developers!


This site is made by just two indie developers on a laptop doing marketing, support and development! Read more about the story.

Become a Premium Member ($3/month or $30/year) and get exclusive features!

Become Premium

Too expensive? Make a small donation by buying us coffee ($5) or help with server cost ($10)

Donate via Paypal Become our Patreon

Thank you for your support!

Follow Us on Twitter!