Thread by @Addaatiss

❇️مجموعه #جنگ‌جهانی‌دوم (۵):
(١/٢٣) سربازان آلمانی گرفتار زمستان وحشتناک روسیه شدن؛ چیزی که هیتلر ازش چشم‌پوشی کرده بود چون مطمئن بود روس‌ها قبل از زمستان تسلیم خواهند شد ولی روس‌ها با تمام وجود جنگیده بودن.
فرماندهان هیتلر ازش خواستن تا دستور توقف بده. اوضاع واقعا

(٢/٢٣) بد بود. بنزین توی باک ماشین‌هاشون یخ میزد و جنازه همرزمان و حیوانات رو برای پیدا کردن و حفظ مسیر توی برف، باید کنار جاده قطار میکردن. هیتلر هم بخاطر خوش‌بینی احمقانه‌ش هیچ تجهیزاتی برای سرما در اختیار ٣میلیون سربازش قرار نداده بود. ولی فرماندهان هرکاری کردن،

(٣/٢٣) هیتلر اجازه توقف نداد.
وضع حتی بدتر شد.
در زمستان، استالین واحدهای نظامی سیبری رو فراخوند که اصلا تخصصشون جنگیدن در سرمای وحشتناک بود. سربازان آلمانی حتی به گرد پاشون هم نمی‌رسیدن.
حالا دیگه آلمان داشت به سمت عقب رونده میشد. پس برای حفظ مواضعش مجبور شد با حالت

(٢٣/۴) دفاعی سنگین متوقف بشه و منتظر بهار بشینه.

با وجود این توقف، هنوز موفقیت‌های هیتلر زیر سوال نرفته بود و فهرست پیروزی‌هاش بلند بالا مونده بود. ژاپن هم به عنوان متحد آلمان نمی‌خواست ازش عقب بمونه. نبرد ژاپن با چین به یک بن‌بست موقت رسیده بود، جوریکه دو طرف هیچ

(٢٣/۵) پیشرفت خاصی نسبت به هم بدست نیاورده بودن. ولی ژاپن همچنان میخواست دایره نفوذش رو برای بدست آوردن مواد خام گسترش بده. اول سعی کرد به سمت جنوب پیشروی کنه ولی مشکلی وجود داشت. جزایر جنوب غربی آسیا، کلونی متفقین بودن و با نیروهاشون اشباع شده بودن؛ و چون با "جزیره" طرف

(٢٣/۶) بودن، معنیش این بود که باید با متفقین وارد جنگ دریایی بشن که ژاپن خودش میدونست امکان نداره بتونه همه متفقین رو در جنگ دریایی شکست بده. پس تصمیم بر این شد که با نیروی هواییش به متفقین شبیخون بزنه و بنادر جزایر رو بمباران کنه. این شد که در ٧ دسامبر ١٩۴١ ژاپن به

(٧/٢٣) مواضع آمریکا در پِرل‌هاربر شبیخونِ هوایی زد و خسارات زیادی وارد کرد و همزمان به کلونی‌های بریتانیا در جنوب شرقی آسیا هم حمله کرد.
روزولت و چرچیل چاره‌ای جز اعلان جنگ به ژاپن نداشتن. این وسط یهو هیتلر هم پرید وسط و به آمریکا اعلان جنگ داد! کاری که اصلا نیازی

(٨/٢٣) بهش نبود!
حمله به پِرل‌هاربر از دور شبیه یک پیروزی بزرگ برای ژاپن بود. ولی ژاپن بسیاری از پایگاه‌های نظامی پشتیبان در داخل جزیره رو نابود نکرده بود، که معنیش این بود که آمریکا خیلی زود میتونست روی پاهاش بایسته. البته تا اون زمان، ژاپن به سرعت پروسه تسخیر رو

(٩/٢٣) ادامه داد: نواحی گوام، گیلبرت، هونگ‌کونگ، فیلیپین، سنگاپور، بورنیو شمالی، گینه‌نو و سالامون. اونا حتی تایلند رو مجبور به اتحاد نظامی کردن تا از طریقش مالایا رو بگیرن. دیگه ژاپن به مرزهای شمالی استرالیا و هند رسیده بود و برای این دوکشور تهدید بزرگی به حساب میومد.

(١٠/٢٣) حالا فهرست موفقیت‌های ژاپن هم مثل آلمان بلند شده بود و همین موضوع خیلی از ژاپنی‌ها رو معتقد کرده بود که پیروزی در این جنگ بزرگ سرنوشت ژاپنه. ولی اشکال اینجا بود که موفقیت‌های ژاپن همه وابسته به سرعت بود، نه قدرت؛ و "قدرت" واقعی هم به زودی تاثیر خودش رو به ژاپن

(١١/٢٣) نشون میداد. تا اون زمان سرزمین‌های تسخیر شده شرایط وحشتناکی داشتن. پر شده بودن از بدبختی. کشتار، تبعیض، کار اجباری و مجازات‌های سنگین برای هرکس که علیه اشغالگران کشورش فعالیت می‌کرد.
در اروپا، آلمان‌ها تمام اقلیت‌های قومی و مذهبی و دوره کرده بودن. علی‌الخصوص

(١٢/٢٣) یهودیان رو که سرنوشت تعداد بسیار زیادی از اونها متاسفانه به هولوکاست ختم شد.
نهضت‌های مقاومت سرتاسر اروپا بوجود اومدن تا کشورانشون رو آزاد کنن. مردم با چنگ و دندون به کوچکترین امیدها چسبیده بودن. البته امید اصلی هم در راه بود.

زمستان تمام شد و هیتلر دوباره آماده

(١٣/٢٣) پیشروی در شوروی بود. ولی اینبار استراتژی خودش رو تغییر داد. هیتلر میخواست روی ناحیه قفقاز، در جنوب شوروی، متمرکز بشه تا منابع نفتیش رو تصاحب کنه. برای اینکار تصمیم داشت که نیروهای شوروی رو در شمال قفقاز قیچی کنه و با همون تاکتیک دایره زدن شکستشون بده.
٣گردان از

(٢٣/١۴) نیروهای آلمانی تونستن نیروهای شوروی رو به سمت شرق و شمال قفقاز برونن. ولی در یک نقطه حساس، هیتلر ارتش شوروی رو دست کم گرفت و گردان شماره۴ رو مجبور کرد زودتر از موعد به سمت جنوب تغییر جهت بده. اینطوری گردان شماره۶ مجبور میشد خودش به تنهایی ارتش مستقر در استالینگراد

(١۵/٢٣) رو دایره کنه. قضیه اصلا به نفع آلمان تمام نشد. مردم استالینگراد به سختی هرچه تمام‌تر ۵ماه مقاومت کردن و سنگین‌ترین نبردهای جنگ رو رقم زدن. این ۵ماه البته برای بقیه ارتش زمان مفید خرید. وقتی سال قبلش هیتلر وارد شوروی شد، شوروی سریعا تمام صنعت و کارخانه‌های نظامیش

(١۶/٢٣) رو به سمت شرق منتقل کرد و زمانیکه ارتش هیتلر منتظر بهار بود، این کارخانه‌ها با تمام توان تانک و هواپیما و اسلحه تولید کردن.
حالا اون تجهیزات آماده بود. استالین تمام نیروهای تازه نفس و تجهیزات تازه رو در استالینگراد جمع کرد و طی عملیاتی شبیه به عملیات دایره زدنِ

(١٧/٢٣) آلمان‌ها، ارتش آلمان رو دوره کرد و در نهایت گردان۶ آلمان مجبور به تسلیم شد.
فرماندهان هیتلر دوباره درخواست عقب‌نشینی دادن ولی هیتلر بازهم دستور داد سرجاشون بمونن.
استالین با نیروی هوایی تقویت شده شوروی، شروع به بمباران شدید آلمان‌ها کرد و بدین ترتیب آلمان‌ها

(١٨/٢٣) به شدت به سمت غرب رونده شدن. یک پیروزی بزرگ برای استالین و دردسری بزرگ برای هیتلر.
البته اوضاع بقیه جاها هم برای آلمان خوب نبود. حالا که آمریکا هم به متفقین پیوسته بود، بمباران هوایی روی آلمان شدیدتر شد.

در شمال قاره آفریقا، کشمکش بین بریتانیا و آلمان-ایتالیا

(١٩/٢٣) ادامه داشت. ولی وقتی نبردشون به "اَلعَلَمِین" رسید، همزمان نیروهای تازه نفس بریتانیا و آمریکا هم از شمال غرب آفریقا از راه رسیدن و با نیروهای قبلی تونستن آلمان-ایتالیا رو کاملا از آفریقا بیرون کنن.

در شرق آسیا، قصر پوشالی موفقیت‌های ژاپن هم داشت فرو می‌ریخت.

(٢٠/٢٣) ژاپن سعی کرد جزیره Midway رو بگیره ولی آمریکا براش آماده بود و شدیدترین شکست دریایی رو به ژاپن تحمیل کرد؛ جوریکه نیروی دریایی ژاپن بعد از اون شکست دیگه سرپا نشد.
بریتانیا، هند و چین به سختی مواضع متفقین رو در جنگل‌های برمه حفظ کردن. ژاپن هم مواضع خودش رو در

(٢١/٢٣) سالامون و گینه‌نو از دست داد. ژاپن تازه داشت درک می‌کرد که شکست ناپذیر نیست.

حالا که کشورهای محور کاملا از آفریقا بیرون شده بودن، متفقین باید به حرکت بعدی خودشون فکر میکردن. بریتانیا میخواست از جنوب به بقیه کشورهای محور در اروپا حمله کنه ولی آمریکا ترجیح میداد

(٢٢/٢٣) حمله رو از شمال غربی فرانسه شروع کنه.
اول طبق نقشه بریتانیا عمل کردن. نیروهای آمریکا و بریتانیا در سیسیل پیاده شدن (٩تا١٧ جولای ١٩۴٣) که ازشون استقبال شد و جنگ خاصی در کار نبود. تا اون موقع دیگه موضع مردم ایتالیا هم علیه جنگ شده بود و در نتیجه، موسولینی توسط سران فاشیستِ

(٢٣/٢٣) خودش خلع شد! (٢۵جولای ١٩۴٣).
ایتالیا داشت برای مذاکرات صلح آماده میشد. ولی هیتلر که کاملا انتظارش رو داشت، قبل از اینکه کاری از پیش ببرن، نیروهای خودش رو به جنوب ایتالیا فرستاد تا با متفقین بجنگن.

هیتلر هنوز قصد تسلیم شدن نداشت.

پایان بخش پنجم
⬅️منابع:
❇️ ظهور و سقوط رایش سوم:
William L. Shirer

❇️ جنگ جهانی دوم؛ اروپا:
Margate J. Goldstein

پ.ن)
⬅️نکته: عزیزان من در توییت شماره ٩ سوتی دادم😅 اون "سالامون" رو یادم رفت ترجمه کنم. منظور "مجمع الجزایر سلیمان" هست.

✴️دورنمای سال ١٩۴٢ در جنگ‌جهانی‌دوم:

پ.ن٢)
✴️دورنمای سال ١٩۴٣ در جنگ‌جهانی‌دوم:

پ.ن)
هیتلر چطور ۶سال آلمان رو در شرایط جنگ تو مشتش نگهداشت؟ ساده‌ست: ١.تحمیل یک ایدئولوژی به مردم. ٢.تفرقه بنداز و حکومت کن.
از خطرناکترین سلاح‌های آلمان علیه مردم خودش، "سازمان جوانان هيتلری" بود. بچه‌ها یاد میگیرفتن اعمال ضد هیتلر رو گزارش کنن، حتی درباره پدر و مادرشون.