مردهای نایس در روابطشون با بقیه و مخصوصا پارتنرهاشون دچار مشکل جدی میشن. فصل هفتم کتاب علت این مشکلات رو توضیح میده و چندتا راهکار برای داشتن روابط موفق توصیه میکنه. /۱
در هر رابطهای، شفافیت کامل و نشون دادن خودِ واقعی (با همه ضعفها و قوتها) اهمیت زیادی داره.
ولی مردهای نایس، بخاطر شرم مخربی که دارن، در خودشون ضعفهایی میبینن که باور دارن باید مخفیشون کنن. به همین دلیل، به کسی اجازه نمیدن بیش از حدی نزدیک بشن، که یه وقت اون ضعفها دیده نشن /۲
مردهای نایس نمیذارن کسی بهشون کاملا نزدیک بشه. درعین حال، یکی از طرد شدن هم هراس دارن. پس این دوتا مشکل متناقض رو چطور حل میکنن؟ با پیدا کردن افرادی که مشکلی دارن. مادامیکه طرف مقابل مشکلی داشته باشه که مردهای نایس بتونن حلش کنن، رابطه جلو میره. /۳
همه به دنبال بازتولید شرایطی ان که باهاش آشنان.
مردهای نایس از بچگی عادت کردن بقیه نسبت به نیازهای اونها بیتوجه باشن. وقتی بزرگ میشن، پارتنری انتخاب میکنن که یا همینطوریه؛ یا اگه این روحیه رو نداشته باشه، مردهای نایس کاری میکنن که پارتنرشون نتونه به نیازهای اونها رسیدگی کنه. /۴
بنا به دلایل گفته شده، مردهای نایس معمولا وارد روابطی میشن که از ابتدا مشکل داره. متاسفانه اونها تمومکنندههای خوبی هم نیستن. خیلی دیر اقدام به جدایی میکنن (بقول نویسنده باید ۹ بار تلاش کنن تا بالاخره بشه) و معمولا این کار رو بصورت غیرمستقیم و با سرزنش طرف مقابل انجام میدن. /۵
برای داشتن روابط موفق، کتاب چندتا نکته کلیدی رو یادآوری میکنه:
۱. دنبال تایید خود باشن.
مردهای نایس باید خودِ واقعیشون رو بپذیرن و به بقیه نشون بدن. اونایی که دوستشون دارن، کنارشون میمونن. اونایی که دوستشون ندارن، میرن. با این قضیه کنار بیان. دنبال تایید کسی بجز خودشون نباشن. /۶
مثال: جورج بعد از ازدواجش کم کم دست از همه تفریحاتش کشید. کنترل مسائل مالی رو به زنش سپرد. وقتی دید همسرش از کارش ناراضیه، حمایتش کرد که دیگه کار نکنه. همه این کارها رو انجام داد تا زنش ازش راضی باشه. ولی اینطور نشد و جورج هم کم کم از زنش کینه کرد. /۷
بخاطر دست کشیدن از چیزهایی که دوست داشت، خلایی در زندگیش ایجاد شده بود که زنش نمیتونست پر کنه و به فکر طلاق افتاده بود. تا اینکه بالاخره متقاعد میشه مسئولیت بیشتری در زندگی بپذیره و از نقش مظلوم و قربانی خارج بشه؛
- وقت مشخصی رو برای سپری کردن با دوستهاش درنظر گرفت. /۸
-بجای اینکه همه مسائل مالی رو به زنش بسپره، برای خودش بودجه جدایی درنظر گرفت که به دلخواه خودش هزینه کنه
-به همسرش گفت اگه هزینههای بیشتری داره، میتونه دوباره بره سر کار
این تغییرات باعث بهبود رابطهشون شد.خودش دیگه کینهای نداشت و زنش هم نسبت به زندگیش کنترل بیشتری پیدا کرد /۹
تمرین: آیا کارهایی هست که فقط برای رضایت پارتنرتون انجام میدین؟ اگه قرار بود نگران خوشحال کردن اون نباشین، چه تغییری تو زندگیتون ایجاد میکردین؟
۲. مشخص کردن حد و مرز شخصی.
این یکی از مهمترین موارد برای مردهای نایسه که باید در روابط عاطفیشون هم رعایت کنن. در مواردی، مشخص کردن حد و مرزهای شخصی با مخالفت پارتنرشون همراه میشه. ولی همیشه در نهایت اونها هم همراهی میکنن و اتفاقا اعتماد بیشتری به فرد پیدا میکنن. /۱۰
قانون «دِیت دوم»: آیا رفتاری در پارتنرتون میبینین که بخاطر ورود به حریم شخصی شما دوست نداشته باشین؟ اگه این اتفاق در دِیت دوم میافتاد، شما دِیت سومی رو ترتیب میدادین؟
با خودتون تصور کنین اگه یک مرد سالم تو موقعیت شما بود، چطور واکنش نشون میداد؟ /۱۱
۳. تمرکز روی رابطه، بجای تمرکز روی پارتنر.
مردهای نایس شرایط ناسالم گذاشته رو بازسازی میکنن، چون به یه سری رفتارهایی عادت کردن (مخفی کردن، حرف نزدن، اهمیت ندادن به خود و...)
عادت کردن با حل کردن مشکلات بقیه توجهشون رو بدست بیارن. پس دنبال پارتنرهایی ان که براشون مشکلی بیارن /۱۲
مثال: همسر جو همیشه با عصبانیت و کلافگی از سر کار برمیگرده. جو هم که تحمل زندگی ناآروم رو نداره، همیشه احساس نیاز میکنه که برای اون مشکل کاری بکنه. پیگیر کار زن میشه و برای مشکلات راهحل ارائه میکنه.
به توصیه نویسنده، متقاعد میشه که دست از این کار بکشه. این بار که همسرش /۱۳
کلافه از سر کار برگشت، چیزی نمیپرسه و راهحل ارائه نمیکنه. اون شب براش به سختی و در سکوت سپری میشه. فرداش همسرش بیهیچ صحبتی میره سر کار. ولی وقتی برمیگرده روحیه بهتری داره؛ مشکلش رو حل کرده و اتفاقا خوشحال هم هست که جو سعی نکرده بزور مشکل رو حل کنه و قضیه رو به خودش سپرده. /۱۴
روحیه مشکل-حلکن داشتن، اتفاقا پارتنر (و بقیه) رو تشویق میکنه که مشکلی داشته باشن. توصیه کتاب اینه که از این روحیه دست بردارن. پارتنرها هم از زیر این فشار خارج میشن که برای مردها مشکلی برای حل کردن پیدا کنن. /۱۵
اگه تو رابطهای نیستن و دنبال پارتنر هستن، کسی رو پیدا کنن که از نظر شخصیتی سالم و مستقله، نه مشکلدار و وابسته. ویژگی آدمهای سالم و مستقل:
- تو مسائل مالی خودشون رو مسئول میدونن و وابسته نیستن.
- نیازهاشون رو مستقیم میگن.
- برای رشد فردیشون برنامه دارن. /۱۶
خلاصه: این فصل و فصلهای گذشته چند توصیه کاربردی داشتن که باعث روحیه شخص و روابطش میشه. بطور خلاصه این موارد اینها هستن:
- به دنبال تایید خود بودن
- قرار دادن خود در بالاترین اولویت
- نشون دادن خودِ واقعی به افراد مطمئن
- حذف «قراردادهای مخفی» و داشتن انتظار از بقیه /۱۷
- پذیرفتن چیزهای غیرقابل تغییر و زندگی کردن در واقعیت
- بیان احساسات
- تقویت صداقت در خود
- مشخص کردن حدود فردی
- توجه به رابطه، بجای پارتنر (حذف روحیه مشکل-حلکن) /۱۸ و پایان
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
صحبتهای استر پرل راجع به دعوا کردن زوجها به نظرم جالب اومد. میگه دعوا کردن از واجباته و برای هر رابطهای لازمه. رابطه بدون بحث و دعوا، رابطه سالمی نیست. ولی دعوا کردن هم اصولی داره.
درادامه مشکلاتی که تو دعواها پیش میاد و راهحلهای پیشنهادیش رو مینویسم. /۱
توی دعواها بعضیها بیرون میریزن. بعضیها هم هی میریزن تو خودشون و چیزی نمیگن، تا اینکه به جایی میرسن که همهاش رو باهم میریزن بیرون! خیلی وقتها دعوا دیگه سر موضوع فعلی نیست، بلکه در مورد کینههای قدیمیه که طرف الان فرصت رو مناسب دیده تا خودش رو تخلیه کنه. /۲
یکی دیگه از مشکلات دعواها، رفتار انتقادی غیرمستقیمه. مثلا بجای اینکه بگه "من یه لیوان آب میخوام"، میگه "چرا فقط برای خودت آب ریختی؟!" بعد این انتقادها ادامه پیدا میکنه... اول راجع به آب، بعد حوله حموم، بعد حرفی که مادرش ۱۷ سال پیش بهش زده بود و غیره. /۳
مردهای نایس معمولا آدمهای باهوشی هستن، ولی بخاطر خودکمبینی، جلب رضایت بقیه، و تلاش برای خطا نکردن به همه موفقیتهای شغلیای که میتونن بهش برسن، دست پیدا نمیکنن. فصل نهم کتاب به مشکلات مردهای نایس سر کار میپردازه و راهکارهای مرتبط برای موفقیت شغلی رو توضیح میده. /۱
مردهای نایس به دلیل اینکه خودشون رو خوب و کافی نمیبینن، همیشه در حال مخفی کردن بخشی از خود هستن. به همین دلیل، از همه توانشون استفاده نمیکنن و اونطور که شایسته اونها بود در کار پیشرفت نمیکنن.
مشکلات اصلی اونها سر کار چیه؟ /۲
ترس
اونها میترسن حرفی بزنن که شاید مخالفتی ایجاد کنه -برای افزایش حقوق یا ارتقا مرتبه شغلی. علاوه بر اون، اونها ترس از موفقیت هم دارن. میترسن با موفق شدن انتظارها ازشون بیشتر بشه، بیشتر در معرض توجه قرار بگیرن و افراد بیشتری خودِ واقعی اونها رو ببینن و پی به بد بودنشون ببرن /۳
تمام مشکلاتی که تا حالا در مورد مردهای نایس گفته شد - شرم مخرب، رفتار غیرمستقیم و غیره - در سکس خودشون رو واضحتر از هر موقعیت دیگهای نشون میدن. فصل هشتم این مشکلات رو شرح میده و چندتا راهکار برای داشتن سکس بهتر توصیه میکنه. /۱
مردهای نایس یکی از مشکلات زیر رو دارن که عوامل خارجی (مثلا پارتنرشون) رو مقصر میدونن:
-سکس کافی ندارن
-به سکس بد رضایت دادن
-مشکل در سکس دارن؛ تحریک نمیشن یا زود ارضا میشن
-ادعا میکنن به سکس تمایلی ندارن، ولی در واقع رفتار دیگهای دارن که مخفی میکننش (پورن، خودارضایی، خیانت) /۲
شرم و ترس
در مورد مسائل جنسی، مردهای نایس شرم زیادی دارن، که میتونه دلایل مختلفی داشته باشه: نداشتن آموزش، تصور بد متاثر از آموزههای دینی و فرهنگی، شرمساری از رفتار مخفیانهشون، انتظارات غیرواقعی از بدن پارتنرشون (بخاطر پورن یا تصاویر دستکاری شده)، ترامایی در گذشته، و غیره /۳
دیروز یه پنل جالب بود برای Procrastination (عقب انداختن کارها). خلاصه بخشی از حرفهاشون رو، که برام تا حدی تازگی داشتن، اینجا مینویسم.
عقب انداختن کارها دلایل مختلفی داره. یکیش ترسه. وقتی ما نگران باشیم که نتیجه نهایی کار ما به اندازه کافی خوب نباشه، شروع کار رو عقب میاندازیم. /
یک دلیل دیگه بازپسگیری حس کنترل بر شرایطه.
وقتی دائم تو محیطی هستیم که کار به ما داده میشه و خودمون کنترل کمی روی اوضاع داریم باز رو میاریم به عقب انداختن کارها. چون اینطوری احساس میکنیم کنترل امور در دست ماست. این در واقع مکانیزم دفاعی مغز ماست، اگرچه راه بهینهای نیست. /
توصیه: به احساساتتون دقت کنید و ببینید چرا اون حس رو دارید. اون حس حتما علتی داره. ولی اون علت یا غیرواقعیه یا اونقدر که فکر میکردیم وحشتناک نیست.
اگه ترس از خطا داریم، کار رو به مراحل کوچیک بشکونیم و ذره ذره جلو بریم. طوری که اگه جایی اشتباهی هم پیش اومد، اثرش قابل کنترل باشه /
مردهای نایس بعضی از ویژگیهای مردونه رو اونقدر منفی میبینن که بطور افراطی سعی در مخفی کردن یا سرکوب اونها دارن. فصل ششم کتاب علت این مشکل رو برخورد محدود اونها با بقیه مردها عنوان میکنه، و راهکارهایی رو توضیح میده که بتونن ویژگیهای مردونهشون رو بپذیرن و انرژیشون رو پس بگیرن /۱
برای مثال، مردهای نایس کنترلگری رو ویژگی بدی میدونن و سعی میکنن کنترلگر نباشن. ولی انقدر در اینکار افراط میکنن که هیچ نقش رهبری و مسئولیتی رو نمیپذیرن. این نقشها رو بطورکلی به زنهاشون محول میکنن (که لزوما خواسته اونا هم نیست) و خودشون دنبالهروی اونها میشن. /۲
مردهای نایس رابطه عاطفی افراطی با مادرشون دارن (کتاب این رابطه رو «تکهمسری با مادر» عنوان میکنه) و اجازه نمیدن هیچ ارتباطی بالاتر از این قرار بگیره. همسر یا پارتنر مردهای نایس همیشه احساس میکنن در رقابت با مادر فرد هستن! /۳
فصل ششم کتاب مردهای نایس رو افرادی فاقد «قدرت شخصی» توصیف میکنه. افرادی که نقش مظلوم و مطیع رو پذیرفتن و در مواجهه با سختیهای زندگی خودشون رو ناتوان میبینن. برای رفع این مشکل، شش راهکار اصلی رو مشخص میکنه که با رعایت اونها میتونن این قدرت رو دوباره بدست بیارن. /۱
قدرت شخصی چیه؟ حسی که فرد به خودش مطمئنه از پس مشکلات و ناملایمات زندگی برمیاد. قدرت شخصی معادل نترسیدن نیست. بلکه به این معنیه که در عین حال که ترس رو درک میکنن، تسلیمش نمیشن. /۲
کتاب شش راهکار اصلی برای بازپسگیری قدرت شخصی رو توضیح میده:
۱. رها کردن (دست برداشتن از تلاش بیهوده برای کنترل چیزهایی که از قدرت ما خارج هستن)
۲. زندگی کردن در واقعیت
۳. بیان احساسات
۴. مواجه شدن با ترس
۵. تقویت راستگویی و ساختن شخصیت صادق
۶. مشخص کردن حد و مرز خودتون /۳