۱) دعوای بعدی در واشنگتن بین کنگره و دولت بایدن خواهد بود. کنگره فشار خواهد آورد - تا مطابق قانون INARA - دولت «برجام» را تسلیم کنگره کند تا پس از یک بررسی حداقل ۳۰ روزه در مورد توافق رأیگیری کند. در این ۳۰ روز هم دولت نباید نسبت به لغو تحریمها یا دادن معافیت اقدام کند
۲) چنانچه در پایان دورهٔ «بررسی» (Review) کنگره میتواند یک «قطعنامه عدم تأیید» به تصویب برساند تا مانع رفع تحریمها شود. به همین دلیل هم تندروهای کنگره و لابیهای ضد برجام از هماکنون تلاش میکنند «برجام» مجدداً به کنگره تسلیم شود.
۳) این قانون در سال ۲۰۱۵ در زمان انعقاد برجام اجرا شد، اما دولت اوباما موفق شد با ترفندهای آئیننامهای از رأیگیری جلوگیری کند. الزام گزارشدهی ۹۰ روزه در مورد پایبندی ایران به تعهدات برجامی خود هم یکی از شروطی است که در این قانون قید شده.
۴) البته دولت بایدن و موافقان برجام استدلالهای محکمی برای عدم ارائهٔ مجدد برجام به کنگره - یا دور زدن برخی الزامات آن - دارند. اما در هر حال، در صورت توافق برای بازگشت طرفین به برجام، این دعوای حقوقی و سیاسی و رسانهای در واشنگتن شروع خواهد خورد.
۴) اگر بنا شود دولت بایدن هم دفعاً به برجام بازگردد، احتمالاً این دعوا بالا خواهد گرفت. حال اینکه بازگشت گام به گام و رفع تدریجی تحریمها - هرچند مورد پسند ایران نیست - ممکن است کنگره را در عمل انجامشده قرار دهد.
۵) یعنی در عمل الزام تسلیم متن به کنگره و تعلیق حداقل۳۰ روزه لغو تحریمها تا زمان رایگیری را بلاموضوع سازد.
۶) معتقدم این موضوعی است که لازم است مقامات و تصمیمگیران ارشد در تدوین استراتژی ایران مد نظر قرار دهند.
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
۱) یکی از شخصیتهای کتاب «شازده کوچولو» پادشاهی است که مدعی است حتی ستارهها از او فرمان میبرند و نظم جهان بدست اوست!
۲) وقتی شازده کوچولو از او میخواهد فرمان دهد آفتاب غروب کند، شاه میگوید «فرمانش را صادر خواهم کرد. منتها، بنا به سیاست کشورداری، منتظریم تا زمینه کار آماده شود». وقتی شازده کوچولو پرسید کی آماده میشود؟ شاه به تقویم نگاه کرد و گفت: امشب حدود ساعت هفت و چهل و دو دقیقه!
۳) سپس اضافه کرد:«آن وقت می بینی که چطور دستورات ما اجرا خواهد شد»!
۱)موج تبلیغات منفی علیه توافقنامه ایران و چین شدت گرفته است. از زمان اعلام توافق تا کنون، بعضی هنرپیشههای ایرانی مقیم خارج، رسانههای فارسیزبان و حتی برخی مقامات ارشد سابق - بعضاً بدون کوچکترین اطلاع از کلیات توافق - برای ایجاد بدبینی نسبت به آن به تکاپو افتادهاند.
۲) محور اصلی حملات هم مستمسک «محرمانه» بودن توافق است. توضیح سخنگوی دولت مبنی بر اینکه توافق به درخواست چین محرمانه مانده نیز بهانهای شده برای اینکه طرف چینی را طرف مسلط قرارداد جلوه دهند.
۱) اینکه رقبای ایران - به ویژه ایالات متحده آمریکا - در مورد عمق و گستردگی و دامنهٔ همکاریها میان ایران و چین در بُهت و ابهام بمانند، قطعاً نکته مثبتی است و دست ایران را در مذاکرات احتمالی آتی با آنها بازتر کرده و طرف مقابل را بیش از پیش مستعد امتیازدهی خواهد ساخت.
۲) در واقع، برای رفع همین ابهام و به تبع برای تقویت موضع مذاکراتی خودشان است که دولتهای غربی رقیب - به کمک برخی سلبریتیها و رسانههای فارسیزبان وابسته - به این شدت تلاش دارند افکار عمومی ایران را نسبت به این توافق بدبین و دولت ایران را برای افشای متن آن تحت فشار قرار دهند.
معمولاً در برابر این استدلال که باید از فرصتها استفاده کرد، دوستان به سابقه دشمنی حزب دموکرات با ایران اشاره میکنند! اما اصلاً بحث ما بر سر این نیست که حزب دموکرات بهتر است یا جمهوریخواه! بحث بر سر فرصتها در یک بازه زمانی مشخص و گزینههای واقعی برای سیاستگذاری است:
۱) امروز یک دولت در آمریکا بر سر کار آمده که مدعی است «سیاست فشار حداکثری» را شکستخورده میداند و قصد دارد تحریمها را بردارد. در مقابل آن، یک سری لابی قدرتمند متخاصم نیز به تکاپو افتادهاند تا مانع بازگشت این دولت به برجام و برچیدن سیاست فشار حداکثری شوند.
۲) این تقابل در واشنگتن یک حقیقت است و انکار آن نیز مانع ارزیابی درست از صحنه و سیاستگذاری متناسب خواهد بود! در واقع، انکار این جدال نادیده گرفتن میلونها دلار هزینه، هزاران ساعت لابیگری و حضور رسانهای و هزاران صفحه مقالهایست که لابی ایرانستیز در دو ماه اخیر تولید کرده است!
By maintaining Trump's "maximum pressure" policy while insisting that Iran commits to "follow-on negotiations" on its key security components before lifting sanctions, the Biden administration may compromise the non-proliferation regime in unforeseen ways:
1) Nuclear proliferation is not the only factor that begets nuclear proliferation. A significant conventional threat - and the threat of economic implosion - may also prompt a state to pursue nuclear weapons. Israel & South Africa's nuclear programs are two cases in point:
2) None of them pursued nuclear weapons because a rival did or for prestige! They did so - respectively - in light of conventional threats by neighbors and international ostracization!
۱) در مورد رویکرد بایدن در قبال برجام باید نگاهی جامعتر و چندجانبهنگرتر اتخاذ کرد. نمیتوان بدون درک درستی از تعامل و تقابل جریانهای مختلف در درون آمریکا - و بررسی دینامیک حاکم میان آنها - به درک درستی از ظرفیتهای پیش رو رسید.
۲) حقیقت این است که در صحنهٔ سیاست داخلی آمریکا موضوع «ایران» موضوع حساسیتبرانگیز و پیچیدهای است؛ همانطور که در ایران نیز موضوع «آمریکا» موضوع بحثبرانگیز و حساسی است.