By maintaining Trump's "maximum pressure" policy while insisting that Iran commits to "follow-on negotiations" on its key security components before lifting sanctions, the Biden administration may compromise the non-proliferation regime in unforeseen ways:
1) Nuclear proliferation is not the only factor that begets nuclear proliferation. A significant conventional threat - and the threat of economic implosion - may also prompt a state to pursue nuclear weapons. Israel & South Africa's nuclear programs are two cases in point:
2) None of them pursued nuclear weapons because a rival did or for prestige! They did so - respectively - in light of conventional threats by neighbors and international ostracization!
3) In other words, the United States' unreasonable calls on Iran to negotiate and forgo its conventional missile capabilities and strategic alliances in a hostile region - coupled with "crippling sanctions" meant to dismantle Iran's economy - may result...
...in an "existential threat perception" that could motivate Iran to acquire nuclear weapons.
Iran has not changed course yet and its nuclear program remains a civilian one, but it may revise its "security doctrine" if push comes to shove.
4) In other words, an Iran - with 83 million people - deprived of resources and conventional capabilities, in a region where Saudi and UAE can buy hundreds of billions in arms to gain superiority, may well be tempted to acquire nukes.
5) On the other hand, if Iran's conventional superiority is maintained, Tehran is much less likely to engage in behaviour that would trigger proliferation and prompt small neighboring Arab states to pursue nuclear weapons, putting them on an equal footing.
5) But as "maximum pressure" and its related discourse is perceived to stay, there are now increasing calls by officials - especially parliamentarians - to exit the NPT. Even high ranked security officials have made similar allusions.
6) Judging by debates on social media, public opinion also seems to sway toward militarization.
7) It is probably in light of this change of atmosphere that Iran's Supreme Leader has recently- and repeatedly - reiterated his 2003 Fatwa on the religious prohibition of WMDs.
8) In fact, Ayatollah Khamenei is currently the most effective force standing before further radicalization of the security debate/discourse in Iran. Absent his influence, Iran may act like any other Realist secular state facing such serious security dilemma.
9) If the U.S. fails to see and recognize this reality, it will lead itself to further miscalculations.
10) A miscalculation that may actually, and ironically, prompt Iran to act like a "normal" state!
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
معمولاً در برابر این استدلال که باید از فرصتها استفاده کرد، دوستان به سابقه دشمنی حزب دموکرات با ایران اشاره میکنند! اما اصلاً بحث ما بر سر این نیست که حزب دموکرات بهتر است یا جمهوریخواه! بحث بر سر فرصتها در یک بازه زمانی مشخص و گزینههای واقعی برای سیاستگذاری است:
۱) امروز یک دولت در آمریکا بر سر کار آمده که مدعی است «سیاست فشار حداکثری» را شکستخورده میداند و قصد دارد تحریمها را بردارد. در مقابل آن، یک سری لابی قدرتمند متخاصم نیز به تکاپو افتادهاند تا مانع بازگشت این دولت به برجام و برچیدن سیاست فشار حداکثری شوند.
۲) این تقابل در واشنگتن یک حقیقت است و انکار آن نیز مانع ارزیابی درست از صحنه و سیاستگذاری متناسب خواهد بود! در واقع، انکار این جدال نادیده گرفتن میلونها دلار هزینه، هزاران ساعت لابیگری و حضور رسانهای و هزاران صفحه مقالهایست که لابی ایرانستیز در دو ماه اخیر تولید کرده است!
۱) در مورد رویکرد بایدن در قبال برجام باید نگاهی جامعتر و چندجانبهنگرتر اتخاذ کرد. نمیتوان بدون درک درستی از تعامل و تقابل جریانهای مختلف در درون آمریکا - و بررسی دینامیک حاکم میان آنها - به درک درستی از ظرفیتهای پیش رو رسید.
۲) حقیقت این است که در صحنهٔ سیاست داخلی آمریکا موضوع «ایران» موضوع حساسیتبرانگیز و پیچیدهای است؛ همانطور که در ایران نیز موضوع «آمریکا» موضوع بحثبرانگیز و حساسی است.
۱) در هر دو کشور مخالفان برجام برای اینکه «دیپلماسی» در دولت روحانی به نتیجه نرسد فعالیت میکنند. در آمریکا، لابیهای ایرانستیز به شدت فعال شدهاند و تلاش میکنند با همسو کردن کنگره - و گروگان گرفتن سایر برنامههای بایدن - روند دیپلماسی را به تعویق بیندازند.
۲) آنها پیشبینی میکنند دولت بعدی در ایران - چنانچه یک دولت اصولگرا باشد - به دلیل ضعف فنی، گفتمان ضد دیپلماسی و وجاهت بینالمللی، قادر به رسیدن به توافق با غرب نخواهد بود یا اینکه به خاطر ضعفهای سیاسی و فنی امتیازات زیادی واگذار خواهد کرد.
چرا جریانهای ایرانستیز در واشنگتن از انتصاب رابرت مالی (@Rob_Malley) به عنوان مسئول امور ایران در وزارت خارجهٔ دولت بایدن عصبانی هستند؛ یا اصولاً رویکرد او چه تفاوتهایی با سلفاش در دولت ترامپ دارد؟
۱) اول اینکه رابرت مالی معتقد است دولت بایدن نباید از آنچه جریان ایرانستیز «دستاورد فشار حداکثری» میخواند به مثابه «اهرم» مذاکراتی علیه ایران استفاده کند. به نظر او، اگر تحریمهای ترامپ کارکرد «اهرم» داشت، خود او میتوانست از آن برای کسب امتیاز بیشتر از ایران بهرهبرداری کند.
۲) در واقع، رابرت مالی معتقد است کنار گذاشتن برجام و تداوم روند افزایش فشار بر ایران باعث خواهد شد ایران نیز به «اهرمسازی» متقابل در حوزه هستهای و منطقهای روی بیاورد؛ و ایجاد چنین وضعیتی - یعنی مبادرت به مسابقهٔ اهرمسازی - را به نفع هیچیک از بازیگران نمیداند.
1) Iran fully complied with all #JCPOA restrictions until a year after Trump withdrew from the agreement. Any contention that Iran would not abide by the deal if the U.S returns to the JCPOA first is misleading and unsubstantiated.
2) On the other hand, if Iran returns to full compliance first, there's no guarantee the U.S would follow through with a promise to do the same.
3) In fact, the mood in Washington is that "there's nothing legally, politically or morally wrong with reneging on a promise if you feel you have the upper-hand and can squeeze even more concession out of your counterpart".
۱) معادل اصطلاح «فشار حداکثری» در ادبیات نظامی اصطلاح «جنگ تمام عیار» یا Total war است. جنگ تمام عیار نوعی نزاع مسلحانه است که در آن هیچ حد و مرزی وجود ندارد و با هیچیک از معیارها، موازین قانونی و مقررات حقوق بشردوستانه سازگار نیست.
۲) در آغاز بحران کرونا در ایران حتی یکی از کارمندان یکی از لابیهای حامی تحریم در مقالهای نوشته بود «آنجا که تحریمها شکست خورد، کرونا موفق خواهد شد»! سال قبل نیز در بحران سیل همین رویکرد را داشتند.