۱) جریان ایرانستیز از دو اتفاق هراس دارد: اول اینکه مذاکرات وین با موفقیت تمام شود؛ و دوم اینکه فضای پسا توافق در دولت بعدی به خوبی مدیریت شود.
۲) جلوگیری از هر دو اتفاق نیز مستلزم خارج کردن جواد ظریف از صحنه است، چرا که حضور او هم در موفقیت مذاکرات در دولت کنونی و هم در مدیریت توافق حاصله در دولت بعدی یک عامل کلیدی است.
۳) به همین خاطر رسانههای سعودی وابسته به جریان ایرانستیز تلاش میکنند با تقطیع و تحریف سخنان ظریف، بزرگنمایی و ترویج یک تفسیر مغرضانه از اظهارات او و همچنین ایجاد یک دوگانه کاذب میان ظریف و شهید سلیمانی مقدمات حذف او از صحنه سیاست ایران را فراهم آورند.
۴) در اینکه در فضای متلاطم کنونی بهتر بود فایل منتشر نشود تردیدی نیست. اما اغراق در مورد سطح «محرمانگی» اظهارات دکتر ظریف و تحلیلهای غلوآمیز در مورد تاثیر سوء آن بر روابط خارجی و موقعیت مذاکراتی ایران نیز اظهارات بی موردی است که غالباً توسط عدهای با مقاصد سیاسی عنوان میشود.
۵) وزیر امور خارجهٔ آلمان در روز روشن در یکی از مهمترین نشریات این کشور مقاله مینویسد و رابطهٔ راهبردی ۷۰ ساله آلمان و آمریکا را علناً زیر سؤال میبرد، اما چنین جنجالی به پا نمیشود؟ چرا؟
۶) یا رئيسجمهور سابق فرانسه - فرانسوا اولاند - در کتاب خاطراتش به جزئیات مکالماتش با مقامات روسی و آمریکایی و اروپایی میپردازد و گاه سختترین نقدها را به متحدین فرانسه وارد میآورد...
... اما هیچکس از او یا حزب متبوعاش (که همواره یکی از سهمداران ثابت قدرت است) ایراد نمیگیرد که اظهاراتاش خدشهای به روابط فرانسه و این کشورها وارد آورده است!
۷) حال، از خود بپرسیم چرا انتشار اظهارات و تحلیل دکتر ظریف در مورد حساسیت روسیه نسبت به تنشزدایی بیش از حد میان ایران و غرب - که برای دستگاه سیاسی آمریکا، اروپا، چین، اغلب تحلیلگران و حتی افکار عمومی ایران اظهرمنالشمس است - اینچنین موجب حمله به وزیر امور خارجه کشور میشود؟
۸) ایضاً، در همه کشورهایی که در یک منطقه خاص منافع امنیتی، سبقهٔ تاریخی یا حوزهٔ نفوذ دارند، بحثِ تفوق و رقابت میان «میدان» و «دیپلماسی» برقرار است.
۹) کتاب خاطرات «کاندولیزا رایس» - وزیر اسبق امور خارجهٔ آمریکا - سرشار از نقد و تحلیل این رابطه و خاطراتی از تنش و نزاع ساختاری و مزمن میان دستگاه دیپلماسی و پنتاگون در عالیترین سطوح است.
۱۰) در فرانسه نیز همواره میان دولت و ارتش بر سر سیاست خارجی در آفریقا - به ویژه در مورد مستعمرات سابق - جدال و رقابت علنی در جریان است.
۱۱) در واقع، با اینکه در فرانسه رئیسجمهور خود فرماندهٔ کُل قواست، «سیاستِ فرانسه در آفریقا» همواره بر اثر رایزنی و تقابل دولت او با رئيس ارتش (Chef d'État-Major) شکل میگیرد و این رابطه نیز همواره مورد تحلیل و بررسی ناظران است.
۱۲) مقولاتی مانند «دیپلماسی دفاعی» (Defence diplomacy) یا نقشآفرینی آتاشههای نظامی (Military Attaché) در مناسبات دیپلماتیک هم سالهاست در حوزه روابط بینالملل و فضای رسانهای در بسیاری از کشورها به صورت علنی به بحث و مناظره گذاشته میشود.
۱۳) اما در ایران، این موضوعات به دلایل نامعلومی «تابو» شده است تا جایی که بحث در مورد کیفیت و چگونگی تعامل میان قدرت نرمافزاری و سختافزاری کشور باید «محرمانه» بماند!
۱۴) از خود بپرسیم کجای امنیت ملی خدشهدار میشود اگر آشکار شود وزیر خارجه و نیروهای مسلح ممکن است بر سر پیشبرد یک سیاست اختلاف داشته باشند، اما در نهایت بلوغ، ثبات و قوهٔ مدبرهٔ حاکم بر نظام تصمیمسازی ایجاب کند با یکدیگر «هماهنگ» عمل کنند؟
۱۴) حقیقت این است که دکتر ظریف دیپلمات و سیاستمداری در تراز بینالمللی است - با کلام و عاداتی در آن استاندارد - که اغلب با معیارهای ویژه، توسعهنیافتهٔ و بستهٔ صحنه سیاست داخلی ایران مورد قضاوت و نقد قرار میگیرد.
۱۵) شاید انتشار فایل صوتی ناخواسته موجب شود برخی حساسیتهای غیرضروری از مباحث سیاست خارجی زدوده شود و فضا به نحوی شکل بگیرد که رسانههای متخاصم گمان نکنند میتوانند به راحتی با انتشار اظهارات صریح یک وزیر - که در همه دنیا متداول است - بر مناسبات سیاست داخلی ایران تاثیر بگذارند.
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
۱) جناب مهندس اردکانی، از زمان مذاکرات برجام تا کنون آقایان روحانی و ظریف و تیم مذاکرهکننده - و همچنین حقوقدانان و اساتید مختلف - در مورد مقولهٔ «ضمانت اجرایی» در روابط بینالملل و برجام همواره توضیح دادهاند. احتمالاً حضرتعالی مباحث را دنبال نکردهاید. تاکید همه بر ۴ نکته بود:
۲) اول اینکه برجام - برخلاف سایر معاهدات بینالمللی - ضمیمهٔ یک قطعنامهٔ الزامآور شورای امنیت است و این بالاترین «تضمینِ ممکن» در حقوق بینامللی است. دوم اینکه ضمانت اجرایی دیگرِ توافق «قابلیت بازگشتپذیری» صنعت هستهای به سطح پیش از برجام در کوتاهمدت است.
۳) سوم اینکه برجام - مانند همه معاهدات دیگر در جهان - متکی به اصل «لزوم به عهد» و «اجرای تعهدات با حُسننیت» - Good faith و pacta sunt servanda - است؛ و چهارم اینکه تحکیم روابط اقتصادی و تجاری با جهان تضمین دیگر ماندگاری برجام است.
میگویند دولت بایدن نمیتواند ضمانت دهد که دولت بعدی مجدداً از برجام خارج نخواهد شد و لذا درخواست توقف مذاکرات را دارند. خوب است با پاسخ به این پرسشها دقیقاً مشخص کنند منظورشان از «ضمانت» چیست؟
۱) در روابط بینالملل، دادگاه موثر و پلیس و ضابط قضایی وجود ندارد و اصل بر پذیرش داوطلبانه تعهدات از جانب کشورهاست. در چنین فضایی، منقدان تیم مذاکره دقیقاً کدام سازمان یا نهاد بینالمللی را مختار و قادر به زیر پا گذاشتن این اصل و تضمین یا تحمیل اجرای تعهدات آمریکا میدانند؟
۲) حقوق بینالملل و حقوق داخلی کشورها، دولتها را مجاز میداند تا با توسل به اصل «منافع ملی» یا «امنیت ملی» از معاهدات بینالمللی خارج شوند. ایران هم در رابطه با برجام چنین حقی برای خود قائل است. آیا منتقدان انتظار دارند دولت بایدن تضمین دهد دولت بعدی از این حق خود صرف نظر کند؟
۱) کسانی که قصد دارند مانع توافق در این دولت شوند تا خودشان در دولت بعد معضل تحریم را حل کنند، شرایط امروز و چند ماه دیگر را ثابت فرض کردهاند.
۲) اگر مذاکرات فعلی شکست بخورد، اروپا همسو با دولت بایدن و دولت بایدن همسو با کنگره خواهد شد. آنوقت دولت بعدی در ایران با شش قطعنامه شورای امنیت و احتمالاً یک قانون سفت و سخت کنگره که در آن شرایط جدید و غیرقابل تحققِ لغو تحریمها تصویب شده روبرو خواهد شد.
۳) تازه اگر فرض را بر این بگذاریم که در این شرایط طرف مقابل با یک دولت اصولگرا در ایران به مذاکره خواهد نشست، باز کردن چنین کلافی از تحریم ۱۰ سال دیگر زمان خواهد برد.
۱) دو تحول اساسی در حال شکلگیری است که بر مناسبات منطقهای - به ویژه بر رابطهٔ ایران و عربستان - تاثیر قابل ملاحظهای خواهد داشت. تحول اول، موفقیت مذاکرات وین و احیای برجام است.
۲) این رویداد قطعاً بر محاسبات امنیتی و رویکرد عربستان سعودی نسبت به ایران تاثیر بسزایی خواهد داشت. در واقع، از بعد از جنگ خلیج فارس اول در دههٔ ۱۹۹۰ تا کنون، عربستان سعودی همواره رابطهٔ خود با ایران را تابعی از رابطهاش با آمریکا دانسته است.
۱) دعوای بعدی در واشنگتن بین کنگره و دولت بایدن خواهد بود. کنگره فشار خواهد آورد - تا مطابق قانون INARA - دولت «برجام» را تسلیم کنگره کند تا پس از یک بررسی حداقل ۳۰ روزه در مورد توافق رأیگیری کند. در این ۳۰ روز هم دولت نباید نسبت به لغو تحریمها یا دادن معافیت اقدام کند
۲) چنانچه در پایان دورهٔ «بررسی» (Review) کنگره میتواند یک «قطعنامه عدم تأیید» به تصویب برساند تا مانع رفع تحریمها شود. به همین دلیل هم تندروهای کنگره و لابیهای ضد برجام از هماکنون تلاش میکنند «برجام» مجدداً به کنگره تسلیم شود.
۳) این قانون در سال ۲۰۱۵ در زمان انعقاد برجام اجرا شد، اما دولت اوباما موفق شد با ترفندهای آئیننامهای از رأیگیری جلوگیری کند. الزام گزارشدهی ۹۰ روزه در مورد پایبندی ایران به تعهدات برجامی خود هم یکی از شروطی است که در این قانون قید شده.
۱) یکی از شخصیتهای کتاب «شازده کوچولو» پادشاهی است که مدعی است حتی ستارهها از او فرمان میبرند و نظم جهان بدست اوست!
۲) وقتی شازده کوچولو از او میخواهد فرمان دهد آفتاب غروب کند، شاه میگوید «فرمانش را صادر خواهم کرد. منتها، بنا به سیاست کشورداری، منتظریم تا زمینه کار آماده شود». وقتی شازده کوچولو پرسید کی آماده میشود؟ شاه به تقویم نگاه کرد و گفت: امشب حدود ساعت هفت و چهل و دو دقیقه!
۳) سپس اضافه کرد:«آن وقت می بینی که چطور دستورات ما اجرا خواهد شد»!