«هیجده سالم بود. یه برگ کاغذ بمون دادن که یه اسمایی روش بود و ما باید دور اسم کاندیداهایی که میخواستیم بشون رای بدیم رو خط میکشیدیم. من دور هیچ اسمی خط نکشیدم. روی همه اسمها هم خط زدم که رایم بره تو آرای باطله اما واقعیت این بود که هیچ فرقی نداشت به کی رای میدیم ..
۱/۸ ⬇️
اصلا رای ما اهمیتی نداشت، فقط شرکت تو رایگیری و #مناسک_انتخابات مهم بود. روز انتخابات خیابونا مرتب و منظم بود. آدمها با لباس مرتب، پشت میزها نشسته بودن و جعبههای رای مرتب و شیک و قشنگ بودن. چندسال بعد که بزرگتر شدم، دیگه نمی رفتم رای بدم اما تلاش میکردم کسی نفهمه ...
۲/۸ ⬇️
سالهای آخر حکومت، دیگه حتی تظاهر به رای دادن هم نمیکردم و به دیگران هم میگفتم که رای نمیدم. اون چیزی که به اسم انتخابات داشتیم، هیچ چیزش با عقل جور درنمیومد. از سالی که رای ندادم همیشه برام سوال بود که یعنی اینا میفهمن من رای ندادم؟ ...
۳/۸ ⬇️
این پرسش همیشه باهام بود تا وقتی که کمونیستها رفتن و قرار شد در نخستین انتخابات آزاد کشور شرکت کنیم. اون روز متوجه شدیم اسم نصف اهالی شهر اصلان تو لیست شهروندان دارای حق رای نیست. همه رفتیم شهرداری و ثبتنام کردیم تا بتونیم رای بدیم ...
۴/۸ ⬇️
صف آدمهایی که تو آمار نبودند و برای ثبتنام اومده بودن، خیلی طولانیتر از صف کسانی بود که داشتن رای میدادن. اونجا بود که فهمیدیم ماها حذف شده بودیم. اونا به رای ما نیاز نداشتند ولی اجرای مناسکشون، به عدد نیاز داشت ...
۵/۸ ⬇️
ما اگر یکی از اعداد این نمایش نمیشدیم، از آمارشون حذف میشدیم. و تازه فهمیدیم ما چهقدر بیشتر از کسایی بودیم که این مناسک رو تا آخرین روز، اجرا میکردن»
اینا، حرفهای یه شهروند یوگسلاویِ کمونیستیه از تجربهی #انتخابات تو ساختار غیردموکراتیک ...
۶/۸ ⬇️
اپیزود چهارم پادکست #مدبویز به همین موضوع میپردازه؛ اینکه چرا حرفهایی مثل «دموکراسی از صندوق رای میگذره» و «مطبوعات رکن چهارم دموکراسیه»، تو جاهایی مثل روسیهی پوتین، بلاروس لوکاشنکو، سوریه اسد یا ونزوئلای مادورو، حرف مفته.
ما باید یاد بگیریم که جزیی از آمار نشیم! ...
۷/۸ ⬇️
وایرال شدن فیلمها و عکسهای دختران ایرانی در شبکههای اجتماعی چینی و مطرح شدن اینکه با "۵۰ دلار میشود در ایران هر کاری کرد"، تازه از نتایج سحر #ترکمنچای_چینی است با امضای خائنانی چون ظریف و لاریجانی. اگر بدانید چینیها، مرکزهای فساد ارزان در مستعمرهی کامبوج ساختهاند ...
۱/۶
و شبکهای از روسپیگری بینالمللی و موردهای غیرقانونی در این تجارت سیاه را اداره میکنند که نیروی کارش از کشورهای گرفتارِ #تله_چینی در آفریقا و شرق آسیا میآید، بیشتر نگران میشوید.
با علم به شواهد و یافتههایم میگویم؛ عکسها و ویدیوهای اخیر، یک مورد یا استثنا نیست...
۲/۶
و چینیها در ایران از هر نوع خدمات ارزانقیمت، در کمال آزادی برخوردارند چه در تهران، چه در جنوب و چه هر جای کشور که زیر سیطرهی #چین قرار دارد. آن #چینوفیل ها که وقت انتقاد از #قرارداد_۲۵ساله رگ گردنشان باد میکرد و همه توسعهدان شده بودند و روابط استراتژیک لقلقه میکردند...
۳/۵
مسوولیت شخصی در دوران دیکتاتوری یعنی ملات و آجر، دیوارهای بلندی نشویم که دارند دور جامعه و آدمهایی میکشند که شجاعت #نه گفتن را دارند. متاسفانه نهتنها جمعی متخصص در حال ساختن #راهبند_اینترنت بر روی مردمند که با بیشرمی، علیه مردم معترض، نفرت میپراکنند و پرونده میسازند ...
۱/۵
... ما با نسخهای به روزشده و پلیدتر از #ابتذال_شر روبهروییم که نه تنها در خدمت وضع موجود است، نه تنها آن را توجیه و عادیسازی میکند، نهتنها علیه مردمان عادی جان به لب رسیده، از هرچه به دستش برسد استفاده میکند که در سرقت واژهها و خالی کردن هر چیزی از معنا هم میکوشد ...
۲/۵
...میکوشد تا در نهایت هیچ واژه نماند تا با آن کاری که کردهاند را بشود توصیف کرد، آرنت را آردنت میخواند اما #ابتذال_شر را به سرقت میبرد تا با لوث کردن آن، خودش را بری کند؛ این سرقت رذیلانهی واژهها از مردم عادی، ربودن تنها اسلحهی آنان در برابر لشگری سراپا مسلح است و ...
۳/۵
#قرارداد_25ساله_با_چین، در ظاهر قراردادیست مانند هر تفاهمنامهی دیگری میان کشورها اما طرف ایرانی یا میداند و پای رشوهی هنگفتی در میان است یا اساسن تصوری ندارد که تفاهمنامهی کنونی با چین، چگونه تبدیل به یک #قرارداد_فروش_کشور خواهد شد ...
2/
بدون هر حب و بغضی، من، قرارداد با #چین را "خطرناکترین قرارداد تمام تاریخ ایران" توصیف میکنم که در بلندمدت به نابودی نام، پرچم، هویت، سرزمین و حاکمیت ملی ایران خواهد انجامید. چرایش را در همین #رشته_توییت توضیح میدهم ...
3/
بیوقفه، ۲۶۰۰ کلمه دربارهی #ترکمنچای_چینی نوشتم؛ پاسخی به همهی شبههها، ادعاها، مالهکشیها و ترسیم آنچه بر سر ایران خواهد آمد: قلبم به درد آمده، در ترکمنچای، بخشهایی از کشور رفت، چینیها همهی کشور را میبرند!
(انتشار به زودی زود)
امیدوارم فردا در کانال و توییتر منتشر شود، امیدوارم هر کس به موضوع علاقهمند است که در واقع به سرنوشت مملکت علاقهمند است، بخواند
همین امشب که اوباش و مالهکشها تجمعی کلابی داشتهاند با مالهکش اعظم، توییتها سر به جمع کردم، ۵۱ توییت! امیدوارم بخوانید
مامور اخته کردن ارتش در کتابش، اعتراف روشنی دارد؛ "بخش فارسی رادیوبیبیسی در زمان جنگ جهانی دوم، با هدف متزلزل کردن حکومت رضاشاه به وجود آمد". او به تهران که رسید، در همان ساعت نخست دریافته بود که "ماموریت جدید" ارگان دولت بریتانیا چیست و چگونه با تبر به جان ایران افتاده ...
۱/۸
هایزر با هر کدام از ژنرالها که صحبت کرد، حتا پیش از مسالهی "رفتن شاه"، "آشوب کمونیستها" و "فعالیتهای" بنیانگذار ج.ا، یک مشکل مشترک داشتند: BBC فارسی؛ بنگاه جعل، تولید فیکنیوز و ماشین پروپاگاندا. آنها میپرسیدند؛ "چگونه آمریکای بزرگ، نمیتواند یک رادیو را ساکت کند؟" ...
۲/۸
به درستی به او گفتند که مشی BCC، نشاندهندهی نیت واقعی بریتانیا و احتمالن آمریکا دربارهی #ایران است. در نمونهای کوچک، ربیعی به هایزر گفت؛ "BBC تمام توانش را برای انتشار اطلاعات غلط، به کار گرفته. دیشب به دروغ گفته که من قصد بازنشستگی دارم. دروغش در سراسر کشور شنیده شده...
۳/۸
چه ترامپ، چه بایدن؛ هیچ کدام در این واقعیت تغییر نمیدهد که جبههی آزادیخواهی در سراسر جهان به شدت تنها شده و دورافتاده از هم؛ ونزوئلا، #آبان۹۸، عراق و لبنان، و دلیری بیپایان هنگکنگیها و بلاروسیها نشان داد که #جهان_آزاد ابزارهایش در برابر دشمنان آزادی را از دست داده ...
۱/۱۱
...و هر روز از استانداردهای بشری و ایدههای مدرن پیشینش خود عقب مینشیند. #سوریه، اثبات این فرضیه بود که اگر حاکمی نرود، هرگز نمیرود، جهان هم کاری جز تماشا نمیکند وبعد به کلی #حقیقت، از یاد همه میرود. اسد تجربهاش کرد و رونوشت آن را مادورو، چین و لوکاشنکو به کار گرفتند...
۲/۱۱
افول رهبری آمریکا بر بلوک غرب که در نظم نوین جهانی، دکترین 'حقوقبشر، آزادی و گسترش لیبرالیسم' را در پیش گرفته بود، با تاریکترین آمریکای قرن به رهبری اوباما آغاز شد و ضعف این رهبری، با مشکلات داخلی اتحادیهی اروپا پیوند خورد و به از بین رفتن بنیهی این دکترین انجامید ...
۳/۱۱