فصل دوم - The Rake «رِیک»
اغواگر مرد

خیلی از زنها دوست دارن مورد تحسین و توجه کافی باشن، ولی معمولا اون رو بدست نمیارن. شخصیت اغواگر «رِیک» روی همین وجه دست می‌ذاره؛ نشون میده که برای رسیدن به اونها حاضره تا ته دنیا بره و کوهها رو جابجا کنه. /۱ Image
اکثر مردها در نشون دادن احساس‌شون به زنی که توجه‌شون رو جلب کرده احتیاط می‌کنن و آروم جلو می‌رن. عده‌ای هم به کلی در نشون دادن احساس‌شون ناتوان ان. ولی «رِیک» مثل اکثر مردها نیست؛ برای نشون دادن علاقه‌اش هیچ محدودیتی احساس نمی‌کنه و با تمام وجود بروزش میده. /۲
برای اغواگری طرح و نقشه لازمه، و اگه زن انگیزه‌های مرد رو متوجه نشه، طبیعتا با تردید و بدبینی به ماجرا نگاه می‌کنه. ولی «رِیک» این مشکل رو هنرمندانه حل کرده. /۳
اگرچه «رِیک» برای اغواگری‌اش با برنامه جلو می‌ره، ولی در عین حال، اون علاقه‌ی آتشینی که نشون میده واقعیه. ممکنه زن از گذشته‌ی اون و ماجراجویی‌هاش با زنهای دیگه خبر داشته باشه، ولی این ابراز علاقه‌ای که می‌بینه، باعث میشه از اونها چشم‌پوشی بکنه. /۴
ممکنه «رِیک» به عنوان یک مرد بی‌اخلاق و غیر راستگو شناخته بشه. ولی همین شهرت بد هم به جذابیتش اضافه می‌کنه. حضور اون بطور هم‌زمان هم در طرف مقابل احساس خطر ایجاد می کنه و هم لذت. ترکیب این دو حس باعث میشه زن تجربه‌ی خاص و هیجان‌انگیزی داشته باشه. /۵
زنی که مورد توجه «رِیک» قرار می‌گیره، علاوه بر گذشته‌ی پرحاشیه‌اش، متوجه ضعفی در اون میشه؛ اینکه کنترل رفتارش دست خودش نیست و بنده‌ی احساسات آتشین‌شه. احساساتی که بخاطر اون زن به وجود اومدن. /۶
کتاب از پابلو پیکاسو به عنوان نمونه‌ای از شخصیت اغواگر «رِیک» مثال میزنه.
همه معشوقه‌های پیکاسو می‌گفتن مطمئن هستن که اونها فقط عشق واقعی پیکاسو بودن، و چنین عشقی بین اون و زنهای دیگه قطعا نبوده! /۷
«رِیک» قدرت کلمات رو درک کرده و هنرمندانه از اونها برای بیان احساساتش استفاده می‌کنه. کتاب میگه اثر کلمات «رِیک» روی زنها، درست مثل اثر ظاهر زیبای «سایرن» روی مردهاست. (فصل اول) /۸
«ریک» در بیان جملات توانایی خاصی داره. جایی حرفهای احساسی می‌زنه، و جای دیگه طعنه‌‌آمیز و طنزآلود. نگران این نیست که شوخی‌هاش ممکنه باعث رنجش طرف مقابلش بشن. روحیه راحت‌گیری داره، و می‌دونه «چطور صحبت کردن» مهمتر از خود کلماتی هست که انتخاب میکنه. /۹
ویژگی‌های اصلی شخصیت «رِیک» شهامت زیاد اون و مهارتش در استفاده از کلماته. اون نسبت به قضاوت دیگران بی‌تفاوته. اگه زنی نسبت بهش مقاومت نشون بده، نه تنها دلسرد نمیشه، بلکه اون رو فرصتی می‌بینه تا بتونه توانایی‌های خودش رو در گذر از موانع نشون بده. /۱۰
کتاب میگه به همین دلیل، زنهای آروم، محجوب و اخلاق‌مدار هدفهای مطلوبی برای «رِیک» هستن، چون معمولا سد بزرگتری براش ایجاد می‌کنن که فرصت هنرنمایی اونه. در عین حال، خودشون هم چیزی رو تجربه می‌کنن که در نهان دنبالش بودن. /۱۱
از زنها معمولا انتظار میره که شخصیت‌های آرامش‌بخش جامعه باشن. خطر کردن و بازیگوشی برای اونها تابو به حساب میاد. «رِیک» به اونها این فرصت رو میده که از این انتظارات جدا بشن، در کنار اون خطر کنن، و لذت بازیگوشی رو بچشن. چیزی که خواسته‌ی قلبی اونها هم هست. /۱۲
زنهایی که مورد توجه «رِیک» قرار می‌گیرن و توجه آتشین اون رو دریافت می‌کنن، کم کم نسبت به اون علاقه‌مند میشن. و در عین حال، این امید رو هم دارن که می‌تونن باعث تغییرش بشن؛ تا اون دست از بازیگوشی‌هاش برداره و پیش اونها بمونه. «رِیک» از این امید نهایت بهره رو می‌بره. /۱۳
حتی در مواردی که مچش گرفته بشه، اینطور نشون میده که دوست داره تغییر کنه، ولی خودش به تنهایی توانایی این کار رو نداره، و قربانی احساسات کنترل ناپذیرشه. زن احساس می‌کنه اون نیاز به کمک، عشق، و محبت داره، تا بتونه خودش رو تغییر بده. /۱۴
کتاب میگه البته این علاقه‌ی زن برای نجاتِ «رِیک» در واقع بیشتر یک پوشش اخلاقی هست تا خواسته‌ی قلبی خودش رو توجیه کنه - هیجانی که از حضور اون احساس می‌کنه. /۱۵
بزرگترین سلاح «رِیک» شهرتش هست. اینکه به عنوان کسی شناخته بشه که خودش رو وقف لذت کرده و در چارچوبهای اخلاقی اجتماع قرار نمی‌گیره. چیزی که باعث هیجان‌انگیز شدن و خطرناک دیده شدنش میشه. /۱۶
«رِیک» هیچوقت بابت این بدنامی عذرخواهی نمی‌کنه و سعی در مخفی کردنش نداره؛ بلکه مثل مدال افتخار همه‌جا به گردنش میندازه. می‌دونه همین بدنامی عامل اصلی موفقیتش در اغواگریه. /۱۷
خطرهای «رِیک» بودن

مثل «سایرن»، بزرگترین خطر برای «رِیک» از سمت همجنس‌هاش است. مردها به روشهای مستقیم و غیرمستقیم به «رِیک» حمله می‌کنن و بهش برچسب بی‌اخلاقی می‌زنن. ولی به گفته‌ی کتاب، علت اصلیش حسادتیه نسبت به سبک زندگی پرهیجان و رها بودن اون دارن. /۱۸
ولی «رِیک» نمی‌تونه جذابیتش رو حفظ کنه، اگه قرار باشه از این حملات بترسه و سبک بازیش رو عوض کنه. ترسیدن شهرت اون رو خدشه‌دار می‌کنه و باعث کاهش جذابیتش میشه. ویژگی اصلی «رِیک» شجاعت و به استقبال خطر رفتنه. باید این حملات رو بپذیره و نشونه‌ی موفقیتش در اغواگری بدونه. /۱۹ و پایان

• • •

Missing some Tweet in this thread? You can try to force a refresh
 

Keep Current with مــتـیـن

مــتـیـن Profile picture

Stay in touch and get notified when new unrolls are available from this author!

Read all threads

This Thread may be Removed Anytime!

PDF

Twitter may remove this content at anytime! Save it as PDF for later use!

Try unrolling a thread yourself!

how to unroll video
  1. Follow @ThreadReaderApp to mention us!

  2. From a Twitter thread mention us with a keyword "unroll"
@threadreaderapp unroll

Practice here first or read more on our help page!

More from @matinkh_fa

22 Nov
فصل چهارم - «دَندی»
اغواگر زن و مرد

ظاهر و رفتار اکثر ما همونطوری هست که جامعه ازمون انتظار داره؛ مردها مدل مردونه، و زنها مدل زنونه. جذابیت اغواگری شخصیت «دَندی» از اونجاست که انگار این نقشها رو نپذیرفته، و بطور ظریف وارد حیطه‌ی جنس مخالف شده. /۱ Image
مرد «دَندی»

یک مرد «دَندی» ظاهر تیپیکال مردانه نداره و در اون میشه ویژگی‌های زنانه رو دید. لباسهای پر زرق و برق، زیورآلات، و حتی آرایش صورت نشونه‌هایی از ظرافت زنانه داره، ولی در رفتارش مطمئنه و مرد بودنش رو با اعتماد به نفس نشون میده. /۲
اغواگری همیشه یک نیروی زنانه شناخته میشده. خیلی از زنها شیفته‌ی زیبایی و نیروی جاذبه‌ی جنس خودشون هستن، و اون رو تحسین می‌کنن. مرد «دَندی» همون قدرتی که در ظرافت هست رو بهشون نشون میده. به همین دلیل، برای این زنها، ظاهر مرد «دَندی» جذابتر از یک ظاهر کاملا مردانه است. /۳
Read 17 tweets
21 Nov
فصل سوم - «معشوق ایده‌آل»
اغواگر زن و مرد

اکثر آدمها آرزوهایی در زندگی دارن که بهش نرسیدن. اونها خودشون رو بزرگتر و کاملتر از چیزی تصور می‌کنن که در واقعیت هستن. قدرت اغواگری «معشوق ایده‌آل» از درک همین فاصله بین تصورات فانتزیِ فرد از خودش و واقعیت بدست میاد. /۱ Image
آدمها دوست دارن هنرمند، متفکر، رهبر یا… باشن. بعضی‌ها دوست دارن در زندگی بیشتر خطر کنن، و عده‌ای دنبال آرامشن. بعضی‌ها دنبال کسی هستن که باهاش مکالمات عمیق داشته باشن، و عده‌ای دیگه دنبال کسی ان که فانتزی‌های سکسی‌شون رو باهاش تجربه کنن. /۲
«معشوق ایده‌آل» این نیازها رو متوجه میشه و به طرف مقابلش این حس رو میده که این خواسته‌ها نه تنها بد و سطحی نیستن، بلکه هدفهایی والا و الهی ان. «معشوق ایده‌آل» این اطمینان رو به طرف میده که در کنار اون فرد به ایده‌آل‌هاش میرسه. /۳
Read 14 tweets
20 Nov
این قسمت modern family رو شخصا خیلی دوست دارم و با کلمه کلمه‌اش ارتباط برقرار می‌کنم. خیلی دقیق رابطه‌ی مردها با احساسات‌شون رو توضیح میده.

میگه وقتی بچه بود و تو بازی استخون ترقوه‌اش شکست، پدرش بهش گفت «قوی باش» و ادامه بده. انقدر ادامه داد که از درد از هوش رفت. /۱
دختری که تو دبیرستان باهاش قرار دِیت داشت، با یه پسر دیگه رفت و قلبش رو شکست. پدرش تو آشپزخونه می‌بیندش. بهش میگه ساندویچت رو بخور و اون دختر رو فراموش کن. همین. جایی برای ابراز احساسات نبود.
وقتی پدرش مُرد، با اینکه همه دنیای اون بود، سر مراسمش گریه نکرد. نتونست. /۲
ما هم تقریبا همینطوری بزرگ شدیم.

فکر می‌کنم ۳-۴ سالم بود که تو بازی زمین خوردم و از درد گریه‌ام گرفت. دایی‌ام شب من رو آورد وسط جمع، و جلوی همه شروع کرد به مسخره کردن که این امروز سر بازی گریه کرد. همه هم ریز ریز خندیدن. /۳
Read 8 tweets
17 Nov
فصل اول - Siren «سایرن»
کلاسیک‌ترین اغواگر زن

خیلی از مردها بخاطر نقشی که ازشون انتظار میره - اینکه باید تحت هر شرایطی مسئول باشن و منطقی رفتار کنن - احساس سرکوب می‌کنن. اغواگر «سایرن» به اونها گوشه‌ای از دنیایی رو نشون میده که چیزی جز لذت نیست و مسئولیتی در اون وجود نداره. /۱
«سایرن» یک تصور فانتزی از دنیای لذتهاست؛ دنیایی که محدودیت و مسئولیتی در اون احساس نمیشه. «سایرن» هوس سیری‌ناپذیر مرد برای سکس رو هدف می‌گیره، یک سراب نشونش میده، و اون رو سمت خودش می‌کشه. /۲
تو دنیایی که اکثر زنها محجوب‌تر از تولید چنین تصویری از خودشون هستن، دیدن شیطنت‌های «سایرن» برای مرد ناآشنا و هیجان‌انگیزه. وایبِ سکس (نشونه‌های ظریف از تمایل به سکس) می‌تونه انقدر قدرتمند باشه که مرد به کلی کنترل خودش رو رها کنه، و تا مرز نابودی زندگیش دنبال اون بره. /۳
Read 21 tweets
15 Nov
کتاب بعدی که می‌خوام بخونم این هست
Art of Seduction
(هنر اغواگری)

#خلاصه_کتاب_متین

این کتاب رو رابرت گرین نوشته، که نویسنده‌ی شناخته شده‌ایه، و یکی از معروف‌ترین کتابها در شاخه‌ی «دارک سایکولوژی» هست. فکر می‌کنم دونستن بازی‌های روانی برای همه ما جالب و مفید باشه. Image
چرا «دارک سایکولوژی» به حساب میاد؟ چون مهارتهایی رو یاد میده که همه‌شون بازی‌های روانی هستن. از این مهارتها میشه استفاده یا سواستفاده کرد.

+استفاده: فرد این نکات رو بدونه و از خودش در مقابل این بازیهای روانی مراقبت کنه
-سواستفاده: فرد از این نکات برای بازی دادن بقیه استفاده کنه
نویسنده در مصاحبه‌هاش بارها تکرار کرده که "آدمها تا خودشون نخوان، اغوا نمیشن." و در واقع، اغوا شدن خواسته‌ی قلبی و نهان خیلی‌هاست. از این زاویه که نگاه کنیم، نباید خیلی نگران بدآموزی این کتاب باشیم.
Read 5 tweets
14 Nov
«درد و رنج» واقعیت‌های این دنیا هستن و همه در طول زندگی‌شون با سختی‌های زیادی روبرو میشن. عده‌ای در مواجهه با سختی‌های زندگی به پوچی می‌رسن. ولی عده‌ی دیگه راهی برای تحمل این درد و رنج پیدا می‌کنن. /۱
برای تحمل درد و رنج آدمها دو روش کلی دارن. یا برای اون مشکل راه‌حل عملی پیدا می‌کنن - رفتارشون رو عوض می‌کنن، موقعیتشون رو تغییر میدن، و…
یا اگه برای اون درد راه‌حلی پیدا نکنن، از نظر روانی خودشون رو تقویت می‌کنن که بتونن با وجود همه اون سختی‌ها به سمت جلو پیش برن. /۲
ما این توانایی رو داریم که شجاعانه با درد و رنج این دنیا روبرو بشیم و از زیر بار مسئولیت‌مون شونه خالی نکنیم.
کتاب میگه این یکی از پایه‌های اصلی روان‌درمانی هست؛ که به آدمها یادآوری کنه با محدودیت‌های فردی و مشکلات زندگی چطور کنار بیان. /۳
Read 17 tweets

Did Thread Reader help you today?

Support us! We are indie developers!


This site is made by just two indie developers on a laptop doing marketing, support and development! Read more about the story.

Become a Premium Member ($3/month or $30/year) and get exclusive features!

Become Premium

Too expensive? Make a small donation by buying us coffee ($5) or help with server cost ($10)

Donate via Paypal

Thank you for your support!

Follow Us on Twitter!

:(