چه در ظاهر شکننده باشیم، چه محکم و قوی، همه ما در زمانهایی می‌ترسیم یا احساس نیاز و توجه می‌کنیم. همه ما کودک درونی داریم که محتاج توجه و عشق دیدنه. ولی افراد «هم‌وابسته» خودشون رو لایق عشق و علاقه دیگران نمی‌دونن و الگوی رفتاری‌ای رو انتخاب می‌کنن که منجر به وابستگی‌شون میشه. /۱
شاید در گذشته رها شده باشن، یا بهشون دائما بی‌توجهی شده باشه، یا اون تایید لازم رو از پدر و مادر دریافت نکردن یا… بنا به دلیلی در گذشته، اونها این باور رو در خودشون تقویت کردن که مشکلی دارن و دوست داشتنی نیستن. /۲
افراد «هم‌وابسته» برای جبران این حس خودکم‌بینی شدیدا به دیگران وابسته میشن تا به کمک قدرتی که در اونها احساس می‌کنن، خلا عاطفی‌شون رو پر کنن. در حالی که اون نیاز انقدر زیاده که شاید اصلا برآورده نشه، یا اصلا آدم اشتباهی رو برای خودشون انتخاب می‌کنن. /۳
همه ما می‌خوایم در رابطه‌ی عاشقانه‌ای باشیم، دوستهای خودمون رو داشته باشیم، و از اونهایی که برای ما مهم هستن حس عشق و تایید بگیریم. این حس‌ها و خواسته‌ها کاملا طبیعی سالمن. در هر رابطه‌ای یه مقدار وابستگی احساسی لازمه. /۴
ولی وابستگی بیش از حد به دیگران مشکل‌سازه. فرد «هم‌وابسته» کلید خوشبختی و شادی زندگی‌اش رو در دیگران می‌بینه. به همین دلیل، رو به رفتاری میاره که همه رو راضی نگه داره (مردم-راضی‌کن میشه) تا بقیه رهاش نکنن. در این پروسه، از خود واقعی‌اش دور میشه. /۵
فرد «هم‌وابسته» کارهایی می‌کنه که رضایت بقیه رو جلب کنه، و رضایت خودش رو دیگه در نظر نمی‌گیره. با این رفتار تبدیل میشه به کسی که بقیه می‌خوان، نه خود واقعیش. اون با جلب رضایت بقیه دنبال محبت و توجه اونهاست تا حس بدی که نسبت به خودش داره رو جبران کنه. /۶
ترکیب {نیاز بیش از حد به دیگران} و {احساس دوست داشتنی نبودن} روی همه باورهای فرد «هم‌وابسته» اثر میذاره. اون همیشه احساس قربانی بودن می‌کنه و اینطور پذیرفته که کسی بهش توجه نمی‌کنه. حتی در مواردی که دیگران واقعا بهش رسیدگی می‌کنن هم اونها رو نمی‌بینه. /۷
احساس نیاز بیش از حد به دیگران باعث میشه فرد «هم‌وابسته» به کم راضی بشه. جذب و وابسته‌ی آدمهای مشکل‌دار میشه؛ افرادی که نمی‌تونن نیازهاش رو برآورده کنن. در عین حال، خودش رو متقاعد کرده که بدون اونها هم زندگی ممکن نیست. /۸
از یک طرف نیازهای فرد «هم‌وابسته» خیلی زیاده، و از طرف دیگه توقع خیلی ناچیزی داره. نتیجه‌ی این دو امر متناقض چیزی نیست جز اینکه فرد احساس می‌کنه گیر کرده و حس بیچارگی داره. /۹
کسی که احساس می‌کنه گیر کرده طبیعتا به فکر فرار میافته. بعضی وقتها این امر منجر به پیدا کردن راهکارهای خوب و سازنده میشه - اون سعی می‌کنه از نظر اقتصادی و عاطفی جایگاهش رو محمل کنه، برنامه شغلی یا تفریح جدی برای خودش داشته باشه و… /۱۰
ولی در بعضی موارد هم فرد «هم‌وابسته» رو رفتار خودتخریبی میاره - شروع به مصرف بی‌رویه الکل یا مواد مخدر میکنه، به فرد سومی تکیه می‌کنه (خیانت) یا اقدام به خودآزاری و خودکشی می‌کنه. /۱۱
وابستگی عاطفی در عینِ احساس درموندگی و گیر کردن، می‌تونه روابط خوب رو هم از بین ببره. از یک طرف فرد احساس عدم‌امنیت می‌کنه که باعث میشه خودش رو به طرف مقابلش بچسبونه و از خودش غافل بشه. از طرف دیگه با توجه زیادی کردن و توجه زیادی خواستن هم هر دو رو خفه می‌کنه. /۱۲
وابستگی بیش از حد عشق رو از بین می‌بره. روابطی که براساس احساس عدم‌امنیت و خودکم‌بینی شکل بگیرن، در نهایت به خودتخریبی منجر میشن. نشون دادن وابستگی و نیاز بیش از حد به دیگران، اکثر آدمها رو فراری میده و افراد اشتباهی رو جذب می‌کنه. /۱۳
وقتی ما دنیامون رو حول یکی دیگه بچینیم و زندگی خودمون رو رها کنیم، انتظاراتمون برآورده نمیشن. درنهایت، هم در خود احساس بیچارگی می‌کنیم، و هم از طرف مقابل عصبانی و ناراحت میشیم. /۱۴
در خیلی از موارد، فرد «هم‌وابسته» خودش رو گول می‌زنه و وابستگی افراطیش رو به نوعی توجیه می‌کنه. گاهی افراد رو بزرگتر از اونچه هستن تصور می‌کنه؛ مثلا میگه اون خیلی نابغه است و بخاطر همین باهاش موندم. /۱۵
گاهی اونها رو کمتر از چیزی که هستن میبینه؛ مثلا میگه طرف خیلی بیچاره است و بدون من نمی‌تونه. یا احساس می‌کنه مسئول زندگی اونه و باید به نیازهاش توجه کنه.
ولی همه اینها توجیه هستن. دلیل اصلی اینه که فرد «هم‌وابسته» باور نداره خودش برای زندگی‌اش کافیه. /۱۶
اینکه بدونیم بدون دیگران می‌تونیم زندگی کنیم، به این معنی نیست که بـایـد تنها زندگی کنیم. این طرز تفکر صرفا باعث میشه از وابستگی بیش از اندازه رهایی پیدا کنیم و رفتار مخرب نداشته باشیم. /۱۷
کتاب برای رهایی از وابستگی چند پیشنهاد مطرح می‌کنه.

اولین پیشنهادش اینه که اتفاقهای گذشته (زمان کودکی) که باعث شکل‌گیری این الگوی رفتاری در ما شدن رو بفهمیم. /۱۸
بررسی اتفاقهای گذشته با دید جدید باعث میشه به آرامش برسیم. مثلا اگه بی‌توجهی می‌دیدیم، شاید متوجه دلیلش بشیم و بفهمیم بیشتر بخاطر شرایط دیگران بوده. علت این بی‌توجهی‌ها ما نبودیم. /۱۹
هر چقدر هم که ما مستقل و قوی باشیم، باز هم کودک درونی داریم که گاهی می‌ترسه یا نیاز به توجه داره. بجای بی‌توجهی یا سرکوب احساس اون، باید بهش توجه کنیم. به عنوان آدمهای بالغ نباید اجازه بدیم اون بجای ما تصمیم بگیره، ولی نسبت بهش بی‌توجه هم نباید باشیم. /۲۰
پیشنهاد بعدی کتاب اینه که دنبال پیدا کردن شادی در دیگران نباشیم. منشا شادی و سلامتی ما بقیه نیستن. خود ما عامل اصلی احساس خوشحالی و رضایت از زندگی هستیم. روابط عاشقانه در بدست آوردن شادی و آرامش کمک می‌کنن، ولی منشا اون نیستن. /۲۱
ما نباید دنبال تایید و حمایت هـمـه آدمها باشیم. ما به تایید همه اونها نیازی نداریم. دیگران شاید همیشه برای ما وقت نداشته باشن. ولی ما باید همیشه برای خودمون وقت داشته باشیم. /۲۲
با خودتون عهد کنید که همیشه نسبت به خواسته‌های خودتون توجه دارید؛ با همه نقاط ضعف و قوتی که در خودتون می‌بینید، به خودتون اعتماد دارید؛ و هیچوقت خودتون رو فراموش نمی‌کنید. /۲۳
رهایی از وابستگی با یک قدم مهم بدست میاد که کتاب بهش میگه «آسیب‌پذیری شجاعانه». یعنی با اینکه نگران کاری یا چیزی هستید، ولی با همه اون ترسها، باز هم قدم جلو می‌ذارید و کاری که در جهت خواسته‌تون هست انجام می‌دید. ما مجبور نیستیم همیشه قوی باشیم و احساس قدرت بکنیم. /۲۴
همه ما روزهای تاریک هم داریم. روزهایی که احساس ترس و بیچارگی می‌کنیم. این احساس کاملا طبیعی و سالم هستن. قدرت واقعی در این نیست که همیشه تظاهر به قوی بودن بکنیم. قدرت واقعی در اینه که ضعفها و نقاط آسیب‌پذیر خودمون رو بپذیریم و باهاشون راحت باشیم. /۲۵ و پایان

• • •

Missing some Tweet in this thread? You can try to force a refresh
 

Keep Current with مــتـیـن

مــتـیـن Profile picture

Stay in touch and get notified when new unrolls are available from this author!

Read all threads

This Thread may be Removed Anytime!

PDF

Twitter may remove this content at anytime! Save it as PDF for later use!

Try unrolling a thread yourself!

how to unroll video
  1. Follow @ThreadReaderApp to mention us!

  2. From a Twitter thread mention us with a keyword "unroll"
@threadreaderapp unroll

Practice here first or read more on our help page!

More from @matinkh_fa

14 Dec
"راحت‌ترین راه برای دیوانه شدن اینه که خودمون رو در زندگی دیگران وارد کنیم، و ساده‌ترین راه برای رسیدن به آرامش خاطر اینه که سرگرم زندگی خودمون باشیم." /۱
حرف کلی کتاب اینه که "از خودمون مراقبت کنیم" ولی گاهی از این پیام برداشت اشتباه پیش میاد و برای توجیه موارد نادرست استفاده میشه:
- توجیه برای کنترلگری: یکی بدون دعوت با پنج تا بچه و گربه‌اش بیاد خونه شما و بگه این آخر هفته تصمیم گرفتم "از خودم مراقبت کنم" و اومدم پیش تو! /۲
- توجیه برای از زیر مسئولیت شونه خالی کردن: من می‌دونم پسرم تو اتاقش داره مواد مصرف می‌کنه. ولی زندگی خودشه و مشکل من نیست. من می‌رم بیرون برای خودم خرید کنم. من باید "از خودم مراقبت کنم" /۳
Read 14 tweets
10 Dec
افراد «هم‌وابسته» آدمهای مهربونی هستن، ولی اینکه چطور مهربونی کنن رو متوجه نشدن. چون خودخواهی رو امر بدی می‌دونن، انقدر به دیگران توجه می‌کنن که خودشون رو فراموش می‌کنن. در روابطشون، نقش مادری/پدری رو بازی می‌کنن و ناخواسته به خود و دیگری آسیب می‌رسونن. /۱ Image
افراد «هم‌وابسته» بقیه رو تر و خشک می‌کنن. ولی این روحیه اونها رو وارد الگوی رفتاریِ مخربی می‌کنه که کتاب بهش میگه «مثلث دراما» /۲

نجات‌دهنده ← دادستان ← قربانی Image
فرد هم‌وابسته دیگران رو از دست مسئولیت‌هاشون «نجات میده» و خودش اون وظایف رو به عهده می‌گیره. ولی بعدا بخاطر همین کار از اونها ناراحت میشه و احساس می‌کنه دیگران ازش سواستفاده کردن. پس دلش برای خودش میسوزه و احساس قربانی بودن می‌کنه. /۳
Read 23 tweets
9 Dec
بعضی وقتها یک آدم به ظاهر ضعیف، کنترلگر قوی‌ای هست. اون بلده با مظلوم نمایی و بیچاره نشون دادن خودش، با ایجاد احساس شرم و گناه، یا روشهای دیگه با احساسات بقیه بازی کنه. با این کار، دیگران رو وادار می‌کنه تا کاری بکنن که خودش می‌خواسته. /۱ Image
فرد «هم‌وابسته» روشهای مختلفی برای کنترلگری به کار می‌بره؛ گاهی غر می‌زنه؛ گاهی گریه می‌کنه؛ بعضی وقتها التماس می‌کنه؛ در زمانهای دیگه تهدید می‌کنه و اولتیماتوم می‌ده؛ گاهی در طرف ایجاد شرم می‌کنه؛ گاهی خودش رو بیچاره نشون میده و مظلوم‌نمایی می‌کنه و... /۲
فرد «هم‌وابسته» در پوشش عشق و علاقه سعی در کنترل دیگران داره. در ظاهر اینطور نشون میدن که "من فقط دارم کمک می‌کنم". ولی در باطن، اون اعتقاد داره که خودش در جایگاه درسته و طرف مقابلش داره اشتباه می‌کنه.

ولی با کنترلگری، آزادی خودش رو هم فدا می‌کنه. /۳
Read 15 tweets
8 Dec
فرد «هم‌وابسته» همیشه در حال عکس‌العمل نشون دادن نسبت به رفتارِ بقیه، مشکلاتشون، و حرفهای اونهاست - یا با عصبانیت، یا کنترلگری، یا احساس شرم و تنفر از خود و...
انقدر نگران رفتار دیگرانه و نسبت به اونها عکس‌العمل نشون میده، که نمی‌تونه در کنار بقیه راحت باشه. /۱ Image
اگه کسی بدون فکر کردن و بررسی دقیق شرایط، همیشه آماده باشه که واکنش نشون بده، یعنی اجازه داده بقیه مشخص کنن چه روحیه‌ای داشته باشه؛ کی خوشحال باشه، کی آروم، کی ناراحت و… یعنی کنترلش دیگه دست خودش نیست. /۲
ما وقتی عکس‌العمل نشون میدیم، خیلی دستپاچه عمل می‌کنیم. همین باعث میشه درست فکر نکرده باشیم و تصمیم عجولانه‌ای بگیریم. احساس می‌کنیم اتفاق اورژانسی‌ای افتاده و باید سریع عمل کنیم. ولی واقعیت اینه که در برخورد با احساسات و رفتار بقیه، چنین اجباری وجود نداره. /۳
Read 17 tweets
7 Dec
آدم «هم‌وابسته» به دیگران می‌چسبه که نباید با دوست داشتن و ارتباط برقرار کردن سالم اشتباه گرفته بشه. «چسبیدن» یعنی زیادی درگیر کار و روحیات اونها میشه، و زندگی خود و بقیه رو به آشوب می‌کشه. انقدر نگران بقیه و کنترل کردن اونهاست که وقتی برای خودش پیدا نمی‌کنه. /۱ Image
«چسبیدن» به بقیه فرمهای متفاوتی می‌تونه داشته باشه. فرد «هم‌وابسته»
- بیش از اندازه و بطور وسواسی نگران کس دیگه است
- دائما سعی در کنترل دیگران و شرایط داره
- همیشه در حال واکنش به رفتار و روحیه دیگران باشه، بجای خودش عملی رو شروع کنه
- نقش پدر/مادر رو برای طرف مقابلش بازی کنه /۲
اینکه فرد «هم‌وابسته» بطور وسواسی همه فکر و حواسش به دیگری معطوف باشه، باعث میشه چیزی برای خودش باقی نمونه. در عین حال، این نگرانی و کنترل دیگری توهمِ کمک کردن هستن و در عمل مشکلی رو حل نمی‌کنن. /۳
Read 16 tweets
6 Dec
اگرچه موارد «هم‌وابستگی» متفاوتن، ولی افرادی که این الگوی رفتاری رو دارن ویژگی‌های مشترکی دارن. اولین قدم برای تغییر این الگوی رفتاری آگاهی نسبت به اونه. به همین دلیل، این فصل از کتاب این خصوصیات مشترک رو توضیح میده تا فرد نسبت به شرایطش آگاه بشه. /۱
این ویژگی‌ها در افراد هم‌وابسته مشترکه:
- زیادی پرستاری کردن از بقیه (تر و خشک کردن)
- کم ارزش دیدن خود
- سرکوب خود
- وسواس
- کنترلگری
- وابستگی
- ضعف در ارتباط
- نداشتن حد و مرزهای فردی قوی
- مشکل در سکس
- و... /۲
فرد «هم‌وابسته» زیادی از بقیه پرستاری می‌کنه. اون خودش رو نسبت به حالت جسمی و روحی دیگران مسئول می‌دونه. وقتی بقیه مشکلی داشته باشن احساس گناه می‌کنه. وظیفه‌ی خودش می‌دونه تا مشکل دیگری رو حل کنه. بدون اینکه ازش کمکی خواسته باشن، راهنمایی و نصیحت می‌کنه. /۳
Read 19 tweets

Did Thread Reader help you today?

Support us! We are indie developers!


This site is made by just two indie developers on a laptop doing marketing, support and development! Read more about the story.

Become a Premium Member ($3/month or $30/year) and get exclusive features!

Become Premium

Too expensive? Make a small donation by buying us coffee ($5) or help with server cost ($10)

Donate via Paypal

Or Donate anonymously using crypto!

Ethereum

0xfe58350B80634f60Fa6Dc149a72b4DFbc17D341E copy

Bitcoin

3ATGMxNzCUFzxpMCHL5sWSt4DVtS8UqXpi copy

Thank you for your support!

Follow Us on Twitter!

:(