فرد «هم‌وابسته» در حرف زدن مشکل داره - کلماتش رو با دقت انتخاب می‌کنه، ولی با این هدف که بقیه رو خوشحال کنه؛ یا اگر خواسته‌ای داره، با روش غیرمستقیم و کنترلگری (مثلا دادن احساس گناه) اون رو بیان می‌کنه. چیزهایی که مدنظرش هستن رو نمیگه، و به چیزهایی که میگه اعتقادی نداره. /۱
با همه تلاشی که می‌کنه، از حرفهاش بوی گندِ خودسانسوری به مشام می‌رسه*. از انتخاب کلمات و نوع بیانشون میشه فهمید که فرد داره سعی می‌کنه چیزی رو مخفی کنه - احساساتش، افکارش، شرمش یا…
کمبود اعتماد به نفس از حرفهاش کاملا مشخصه. /۲

...
*چقدر از این اصطلاح کتاب خوشم اومد
فرد «هم‌وابسته» ممکنه بگه خوبه، ولی حالش بد باشه؛ الکی بخنده، درحالیکه واقعا بخواد گریه کنه. اجازه میده بقیه تحقیرش کنن. حرفهاش رو غیرقاطعانه و غیرمستقیم می‌زنه. زیادی عذرخواهی می‌کنه. جاهایی هم که ناراحت میشه و تهدید می‌کنه، بعدش به سرعت کوتاه میاد و عقب‌نشینی می‌کنه. /۳
کتاب میگه به این سوال جواب بدیم ''چرا من ترس دارم به تو نشون بدم کی هستم؟"
- ترس از رد شدن
- مطمئن نیستیم کی هستیم و چی می‌خوایم
- اینطور در خونواده‌مون یاد گرفتیم که خواسته‌هامون رو نگیم

ولی احتمالا دلیلش اینه که باور نداریم می‌تونیم خودمون باشیم. خودمون رو قبول نداریم. /۴
فرد «هم‌وابسته» به خودش اعتماد نداره. باور نداره که اون هم حق «نه گفتن» داره. مطمئن نیست چی می‌خواد. برای بیان خواسته‌ها و نیازهاش احساس گناه می‌کنه، و شاید بخاطر مشکلات و ضعفهایی که داره احساس شرم می‌کنه. /۵
ارتباط (communication) امر پیچیده‌ای نیست. کلماتی که ما انتخاب می‌کنیم نشون میده کی هستیم، طرز تفکرمون چطوره، از چی می‌ترسیم، چه قضاوتهایی می‌کنیم و… /۶
اگه کسی احساس کنه خوب نیست و خودش رو قبول نداشته باشه، در حرف زدنش هم مشخصه - بقیه رو قضاوت می‌کنه و احساس رنجش و خشم می‌کنه که دارن کنترلش می‌کنن. خودش هم می‌خواد بقیه رو کنترل کنه، و مردم-راضی-کن بودن رو در اولویت قرار میده و... /۷
واضح صحبت کردن کار آسونیه. اگه یاد بگیریم، برامون جالب هم میشه. کتاب میگه در قدم اول یاد بگیرید که هیچ مشکلی ندارید، و افکار و احساس‌تون نامناسب نیستن. نظر شما مهمه. حق دارید راجع به مشکلات‌تون حرف بزنید، و هر وقت دلتون خواست نه بگید. /۸
پیش خودتون (با فرض موقعیت‌های مختلف) نه گفتن رو تمرین کنید. هی کلمه «نه» رو تکرار کنید. بعد، هرجای دیگه هم خواستید نه بگید، با «نه» جمله‌تون رو شروع کنید؛ بجای جملات "من اینطور فکر نمی‌کنم"، "شاید"، و بقیه عبارتهای بینابینی دیگه. /۹
چیزی رو بگید که بهش باور دارید. اگه واقعا نمی‌دونید چه موضعی دارید، سکوت کنید و راجع به اون مساله فکر کنید. اگه جواب شما «نمیدونم» هست، با خیال راحت بگید نمیدونم. یاد بگیرید به اختصار حرفتون رو بزنید و طفره نرید. منظورتون رو مستقیم بیان کنید و با کلمات بازی نکنید. /۱۰
فرد «هم‌وابسته» همیشه در تلاش بوده که خود واقعیش رو نشون نده. تظاهر کنه کسی هست، که واقعا نیست. اون باید بدونه می‌تونه خود واقعیش رو نشون بده. اگه می‌خواد رازها و دغدغه‌هاش رو به کسی بگه، آدمهای امن رو بشناسه و پیش‌شون حرف بزنه. /۱۱
تعریف کتاب از «آدم امن»: کسی که به شما نزدیکه، قضاوت‌تون نمی‌کنه و از حرفهاتون بعدا سواستفاده نمی‌کنه. /۱۲
توصیه بعدی کتاب اینه که احساستون رو صادقانه بیان کنید. بذارید بقیه هم تشویق بشن و بتونن همین کار رو بکنن.

افکارتون رو بیان کنید. بگید "من فکر می‌کنم …" و نگران این نباشید که با همه موافق نیستید. ما مجبور نیستیم با کسی موافق باشیم. ما حق داریم نظر اشتباه هم داشته باشیم. /۱۳
چیزی که از بقیه انتظار دارید رو بیان کنید، ولی در عین حال انتظار نداشته باشید دیگران خودشون رو بخاطر خواسته‌های شما تغییر بدن. اونها هم می‌تونن انتظارات و خواسته‌هاشون رو بگن، ولی ما مجبور نیستیم خودمون رو بخاطر خواسته‌های کسی عوض کنیم. /۱۴
راستگویی رو تمرین کنید. اگه افکار، احساسات، خواسته‌هاتون رو طور دیگه‌ای بیان کنید که دیگران ناراحت نشن، اسمش مودب بودن نیست. این کار دروغگوییه. /۱۵
ما مجبور نیستیم با حرف دیگران کنترل بشیم؛ مثلا با ایجاد حس گناه، شرم، یا روشهای دیگه‌ی بازی با احساسات. خودمون هم نباید تلاش کنیم دیگران رو با حرفهامون کنترل کنیم. /۱۶
کتاب میگه یاد بگیرید اگه حرف نامربوط شنیدید، ازش گذر کنید. بیخود وقتتون رو تلف نکنید تا از صحبتهای نامفهوم یکی دیگه منظورش رو متوجه بشید. شما حتی مجبور هم نیستید که اون رو متقاعد کنید حرفهاش چرت هستن. بگید "نمی‌خوام راجع به این بیشتر حرف بزنیم" و بگذرید. /۱۷
حد و مرزهای خودتون رو مشخص کنید، و تو هر شرایطی مشخص کنید تا کجا تحمل می‌کنید. و واقعا هم بیشتر از اون تحمل نکنید. یاد بگیرید حرفهاتون رو مستقیم و قاطع بزنید، بدون اینکه تهاجمی باشید. /۱۸
ما می‌تونیم محبت‌مون رو به دیگران با روش دیگه‌ای بجز «تر و خشک کردن» نشون بدیم. اگه دیدیم کسی مشکلی داره می‌تونیم بهش بگیم "آیا به کمک من احتیاج داری؟" یا "کاری هست من بتونم انجام بدم؟"
گاهی یه همدردی ساده کافیه؛ اینکه بگیم "متاسفم شرایطت سخته" و دیگه ادامه لازم نیست. /۱۹
خودمون هم می‌تونیم از مشکلات و احساساتمون حرف بزنیم، بدون اینکه انتظار داشته باشیم بقیه نجات‌مون بدن. همینکه به حرفهای ما گوش کنن کافیه. در اکثر موارد، خواسته‌ی اصلی ما هم همینه. که یکی پای حرفهامون بشینه، و کاری نکنه. /۲۰
نویسنده میگه یکی از شکایتهای رایج آدمهای «هم‌وابسته» اینه که کسی به حرفشون توجه نمی‌کنه. بهشون میگه خود شما ولی به حرفتون توجه کنید و با خودتون صادق باشید. یکم طنز و شوخ‌طبعی به کلامتون اضافه کنید، و خیلی نگران این نباشید که دیگران به حرفهاتون گوش می‌کنن یا نه. /۲۱
حرف زدن یک ابزار در اختیار ماست، تا به دیگران پیاممون رو برسونیم و باهاشون ارتباط برقرار کنیم. دوستی و صمیمیت از طریق حرف زدن بدست میاد. ما با حرف زدن می‌تونیم حد و مرزمون رو هم مشخص کنیم، و مراقب خودمون باشیم. /۲۲
از حرف زدن مسئولانه استفاده کنید. بذارید کلام شما نشون دهنده‌ی ارزشی باشه که برای خودتون قائل هستید، و بعد، احترامی که به دیگران میذارید. جایی که لازمه مهربون و ملایم باشید، ولی اگه لازم شد، قاطعانه و محکم حرف بزنید.
مهمتر از همه، یادتون باشه خودتون باشید و راست بگید. /۲۳ و پایان

• • •

Missing some Tweet in this thread? You can try to force a refresh
 

Keep Current with مــتـیـن

مــتـیـن Profile picture

Stay in touch and get notified when new unrolls are available from this author!

Read all threads

This Thread may be Removed Anytime!

PDF

Twitter may remove this content at anytime! Save it as PDF for later use!

Try unrolling a thread yourself!

how to unroll video
  1. Follow @ThreadReaderApp to mention us!

  2. From a Twitter thread mention us with a keyword "unroll"
@threadreaderapp unroll

Practice here first or read more on our help page!

More from @matinkh_fa

25 Dec
داشتن هدف به ما جهت می‌ده. رسیدن به هدفها هیجان‌انگیزن و باعث بالا رفتن اعتماد به نفس‌مون میشن. ولی فرد «هم‌وابسته» با این لذت بیگانه است. اون زندگی رو فقط از زاویه دیدِ ضمیمه شدن به زندگی دیگران (دوستان، پارتنر، خونواده و…) تجربه کرده، و تا حالا برای شخص خودش هدفی نداشته. /۱
نویسنده میگه یکی از هیجانات زندگیش بعد از رها شدن از «هم‌وابستگی» همین هدف‌گذاری بوده. میگه مشخص کردن اهداف روزانه، هفتگی، ماهانه، سالانه و… به زندگی‌اش انگیزه داده و کمکش کرده در زمانهای سخت با آرامش بیشتری عبور کنه. /۲
داشتن هدف مثل رانندگیه. ما هیچوقت سوار ماشین نمی‌شیم که بی‌هدف برونیم و شاید به جایی برسیم. ما از قبل می‌دونیم کجا می‌خوایم بریم. شاید در جاهایی مجبور بشیم مسیرمون رو عوض کنیم، ولی این تغییر مسیرها برای پیدا کردن راه یا مقصد منطقی‌تر هستن. /۳
Read 16 tweets
24 Dec
"به نظر تو باید چکار کنم؟"
نویسنده میگه این یکی از رایج‌ترین سوالهایی که افراد «هم‌وابسته» ازش می‌پرسن. اکثر اونها در تصمیم‌گیری مشکل دارن و به فکر و نظر خودشون اعتماد زیادی ندارن. اونها برای خرید چیز ساده‌ای مثل مایع ظرفشویی ممکنه بین دوتا گزینه یه ربع فکر کنن! /۱
فرد «هم‌وابسته» به قدرت فکر کردن و تصمیم‌گیری خودش اعتماد نداره؛ که علتهای مختلف می‌تونه داشته باشه. مثلا در کودکی حرفش رو کسی جدی نگرفته و همیشه بجاش تصمیم‌گیری کردن. اون فرصت نداشته اعتماد به نفس لازم رو برای تصمیم‌گیری در خودش پیدا کنه. /۲
فرد «هم‌وابسته» نگران نظر دیگران هم هست. نمی‌خواد با گرفتن تصمیم اشتباه باعث بشه اونها ازش ناراحت بشن یا دیگه قبولش نداشته باشن. اون همیشه تلاش می‌کنه تصمیم بی‌نقصی بگیره، و همین باعث میشه تصمیم‌گیری و فکر کردن براش استرس‌آور باشه. /۳
Read 13 tweets
23 Dec
«خشم» یکی از احساس طبیعی ما آدمهاست. همه در زمانهایی ممکنه عصبانی بشن. ولی فرد «هم‌وابسته» نمی‌دونه با خشم باید چکار کنه. در عین حال که بیشتر از آدمهای دیگه عصبانی میشه، یاد نگرفته چطور رابطه‌ی سالمی با این احساس داشته باشه. راه‌حل چیه؟ /۱
رابطه‌ی فرد «هم‌وابسته» با خشم پیچیده است. اون دائما از دست اطرافیانش ناراحت و عصبانی میشه، ولی بعدش، به سرعت خودش رو سرزنش می‌کنه که چرا از دست اونها عصبانی شده، پس احساس شرم می‌کنه. وقتی احساس شرم کرد، دوباره عصبانی میشه که چرا شرمسار شده...
و این ادامه پیدا می‌کنه. /۲
خشم و احساس گناهی که بعدش سراغ فرد «هم‌وابسته» میاد، دائما به اعتماد به نفسش ضربه می‌زنن. اون خودش رو هی بیشتر و بیشتر سرزنش می‌کنه و ارزش خودش رو هر روز کمتر می‌بینه. /۳
Read 25 tweets
21 Dec
فرد «هم‌وابسته» خودش رو از احساسات جدا می‌کنه تا بتونه دردهای زندگی رو تحمل کنه. فاصله گرفتن از احساسات یک مکانیزم دفاعیه تا فرد زیر رنج‌های روحی که هر روز بهش وارد میشه له نشه. ولی سرکوب احساسات برای بلند مدت برای اون مشکلات زیادی ایجاد می‌کنه. /۱
بعضی وقتها فرد نمی‌خواد احساساتش رو نشون بده، چون حس امنیت نمی‌کنه. فکر می‌کنه با نشون دادن احساسات در موقعیت آسیب‌پذیر قرار می‌گیره و ضعیف دیده میشه. یا در خونه یا اجتماعی بزرگ شده که جایی برای بروز احساسات نبوده. /۲
فرد «هم‌وابسته» به راحتی می‌تونه تشخیص بده بقیه چه حسی دارن و برای چه مدتی درگیر اون حس بودن. بهرحال، اون سالها برای کنترل دیگران تلاش کرده و تمام هدفش خوشحال کردن بقیه بوده. پس درک احساس دیگران رو خوب بلده. در عین حال، از درک احساس خودش ناتوانه. /۳
Read 22 tweets
20 Dec
پذیرفتن با واقعیت مهمترین قدم برای رسیدن به آرامشه. کنار اومدن با شرایط - همونطور که هستن - یک قدم اساسی در مواجهه با تغییرات خواسته و ناخواسته‌ای هستن که در زندگی اتفاق میافتن. ولی رسیدن به این مرحله (پذیرفتن واقعیت) همیشه راحت نیست. /۱
بعضی وقتها، پذیرفتن واقعیت کار سختی نیست؛ ماشین‌مون مشکلی نداره، بچه‌ها تو مدرسه مشکلی ندارن، همه تو خونه حالشون خوبه، خونه چیزی کم و کسر نداره و… ولی به محض اینکه مشکلی پیش بیاد، کنار اومدن با این تغییر و شرایط جدید شاید راحت نباشه. /۲
وقتی ماشین یه روز کار نکنه، یا یکی تو خونه بیماری جدی بگیره، یا پارتنرمون یه روز تصمیم بگیره رابطه رو تموم کنه و… کنار اومدن با شرایط جدید دیگه راحت نیست. ما دوست داریم همه چی برگرده به همون حالت عادی خودشون و دوباره آرامش‌مون رو بدست بیاریم. /۳
Read 25 tweets
17 Dec
با آدمهای «تاکسیک» یا اونهایی که قصد اذیت کردن‌تون رو دارن چطور رفتار می‌کنید؟

من یه روش ۴ مرحله‌ای دارم که خیلی برام مفید بوده. مینویسمش شاید به درد شما هم خورد
۱. بفهمید با کی طرفید
۲. نقطه ضعفها، و حد و مرز شخصی‌تون چیا هستن
۳. فاصله گرفتن از موقعیت پراسترس
۴. احترام به خود
یک. بفهمید با کی طرفید

یه اصطلاحی هست که اینجا یاد گرفتم
"hurt people hurt people"
(آدمهایی که خودشون یه دردی دارن، بقیه رو اذیت می‌کنن)

کسی که به شما حرفی می‌زنه تا ناراحتتون کنه، خودش از یه چیزی ناراحته. با حمله کردن و ناراحت کردن شما می‌خواد خودش رو خالی کنه.
کسی که حرف ناراحت کننده‌ای میزنه، داره از یه چیزی می‌سوزه و این تنها راهیه که بلده تا خودش رو تخلیه کنه.

یادآوری این نکته کمک می‌کنه تا تو این موقعیتها آرامش‌تون رو حفظ کنید. هدف آدم «تاکسیک» اینه که شما رو عصبانی یا ناراحت کنه. هدف شما باید این باشه که اون به خواسته‌اش نرسه.
Read 13 tweets

Did Thread Reader help you today?

Support us! We are indie developers!


This site is made by just two indie developers on a laptop doing marketing, support and development! Read more about the story.

Become a Premium Member ($3/month or $30/year) and get exclusive features!

Become Premium

Too expensive? Make a small donation by buying us coffee ($5) or help with server cost ($10)

Donate via Paypal

Or Donate anonymously using crypto!

Ethereum

0xfe58350B80634f60Fa6Dc149a72b4DFbc17D341E copy

Bitcoin

3ATGMxNzCUFzxpMCHL5sWSt4DVtS8UqXpi copy

Thank you for your support!

Follow Us on Twitter!

:(