هر فلسفه تاریخی که به دنبال الگو دادن به حرکت تاریخ میگردد، چیزی جز لاطائلات نیست
از اینرو مارکسیسم هم چیزی جز لاطائلات مارکس و انگلس نیست، که با تلاش تئوریسین های بعدی، در روسیه به بار نشست.
برای ما ایرانیان، یک رضاخان یا محمدرضا پهلوی در ایران، کافی بود که بفهمیم
👇
حرکت تاریخ، پیوسته هست، ولی جهتدار نیست.
این عالیجنابان میگفتند در حرکت تاریخ، فرد جایگاهی ندارد ولی ظهور پهلوی ها، گواه بزرگی بر رد ادعایشان بود.
گاه یک فرد، چنان ردپایی در یک تاریخ میگذارد که میتواند گیجیِ پس از مستی، از شراب مارکسیسم را از کله ی پوک پله خانف* ها بپراند.
👇
مضحک آنجاست که طبق تئوری مارکس و انگلس، روسیه نباید انقلاب شود، بلکه "#سده_ها_بعد"، باید در کشورهای #صنعتیِ غربِ اروپا (مثل المان و فرانسه و انگلیس) انقلاب شود.
تئوری مثلا #علمی ایشان میگفت، سوسیالیسم زمانی محقق میشود که از مسیر کشورهای غربی اروپا عبور کنیم.
👇
تاریخ سیلی بزرگی به این دو نفر زد.
1917 در روسیه انقلاب شد.**
___________
*پله خانف با حرکت دیالکتیکی تاریخ موافق بود، ولی نمیدانست با افرادی مثل عیسی مسیح، چه کند! مست از مارکسیسم و گیج از افراد راهبر تاریخ.
👇
وجود فردی مثل محمدرضا پهلوی کافی بود تا بفهمند که تاریخ میتواند بدست افراد رقم بخورد، نه تضاد در طرز تولید و نه هیچ چیز دیگر.
** در دهه 1860 پیشگویی میکردند سوسیالیسم سه چهار سده بعد، باید در اروپای غربی که #صنعتی شده رخ دهد، ولی 👇
نیم قرن هم نشد که سوسیالیسم خیلی علمیشان، در روسیه ی #فئودالی به بار نشست.
عجیب اینکه با تمسخر و هوچیگری، سوسیالیستهای دیگر را عقب راندند.به شکل احمقانه ای، به تئوری های دیگر سویالیستهای همعصر خودشان، لقب سوسیالیسم #تخیلی داده بودند و تئوری خودشان را سوسیالیسم #علمی میخواندند.
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
در سال 1987 در یک کتابخانه کتب قدیمی در برلین، 40 عدد پاپیروس پیدا شد که پس از اینکه نسخه شناسان اصالتش را تایید کردند، توسط ایران شناسان دانشگاه برلین خریداری شد.
معلوم نیست این پاپیروس ها که احتمالا در قم* پیدا شده اند چطور از کتابخانه برلین سردراورده، ولی حدس محققان این است که تعداد این پاپیروس ها خیلی بیشتر از 40 عدد است و احتمالا بسیاری از نسخ، در دست کلکسیون دارهای شخصی و چند نسخه در دانشگاه برولی امریکاست.
👇
پ.ن: (تورج دریایی تاریخ نویس مقیم امریکا میگوید، معلوم نیست این نامه ها از کجا کشف شده، ولی از دوستانم شنیدم از شمال ایران، در محدوده سوادکوه کشف شده)
این پاپیروس ها از سده هفتم و در زمان فروپاشی امپراطوری ساسانی و بعد از ان است، مربوط به قرونی که
9- نامه های یشوع یهب سوم (Ishoʿyahb lll)
سند دیگری که ارزش بررسی دارد، نامه های یشوع یهب سوم است، سباستین بروک، اسلام شناس دانشگاه اکسفورد میگوید: 106 نامه و یک کتاب از یشوع یهب به ما رسیده که
این کتاب زندگینامه ای طولانیست از "یشوع صبران"، کسی که در سالهای پایانی امپراطوری ساسانی کشته [=شهید] شده است. از قرار معلوم یشوع صبران در 620 م. جانش را فدا کرده است.
یشوع یهب سوم (Isho'ihab lll) اسقفی است که حدفاصل سالهای 580 تا 659 م. زیسته است. 👇
پس اگر نگاه مقایسه ای با محمد داشته باشیم، او 10 سال پس از تولد محمد، متولد شده، و 27 سال پس از مرگ محمد، در 81 سالگی،درگذشته، یعنی دقیقا هم عصر محمد بوده.
یشوع یهب (که میتوان آنرا ایشوعیه یا ایشویه خواند. کلا پسوند #ویه در ایران باستان، زیاد استفاده میشد، مثل شیرویه
👇
- یوحنا در ابتدای سخنانش ریشه اعراب را به هاجر وصل میکند
- یوحنا از بت پرستی اعراب، ولی نه در معنای تحقیر، خبر میدهد.
- یوحنا نام بت آنها را khabar مینامد که مترجم انگلیسی آنرا با توجه به هرودوت، بت #لات میداند که سر #افرودیت است.
- یوحنا محمد را پیغمبری دروغین مینامید که 👇
مدعی وحی است، و جالب اینکه پیام الهی یا وحی در خواب به او الهام میشود.
- یوحنا از زندگی محمد، بی اخلاقی محمد و دستورات او و تبعیض قائل شدن برای خودش نیز خبر میدهد.
- یوحنا نام چهار سوره قران را میاورد. (نسا، #شترِخدا، مائده، بقره) که یکی از این سوره ها؛ امروزه وجود ندارد.
"کار کن [بر] زمینی که خدا به تو داده و زیبایش کن [مزینش کن]. و چنین و چنان کن به چنین روشی." — نه برای تکرار تمام چیزهای زشت و قبیحی که او کرد.
[به دیگران میگوید فلان کن، مثلا 4 زن بگیر، ولی کارهای قبیح خود او را تکرار نکنند.]
سپس کتاب شتر خدا وجود دارد. درباره این شتر میگوید که شتری از طرف خدا وجود داشت و اینکه او کل رودخانه را نوشید و نتوانست از میان دو کوه عبور کند. زیرا جای کافی وجود نداشت. او میگوید، مردمی در آن مکان وجود داشتند، و آنها عادت داشتند یک روز [آنها] از اب بنوشند 👇
درحالیکه روز بعدی شتر از آن اب مینوشید. به علاوه، [این شتر] با نوشیدن آب، برای آنها، خوراک فراهم میکرد، زیرا به جای اب، با شیر، تامینشان میکرد.
تا شما نیز، یقین داشته باشید؟"— آنها پاسخ میدهند که خدا هرچه بخواهد انجام میدهد.
"ما میگوییم، ما این را میدانیم، ولی ما میپرسیم که چگونه این کتاب به پیامبرتان نازل شده." پس پاسخ میدهند که وقتی او در خواب بوده [این] کتاب بر او نازل شده. 👇
سپس ما به مزاح [شوخی کنان] به آنها میگوییم که، تا زمانیکه کتاب را در خوابش دریافت کرده، و بالفعل [=در واقعیت] اثری را تجربه نکرده، دراین مواقع ضرب المثل رایجی برای او بکار میرود (که میگوید: دارید برای من رویا میبافید. [=خیالبافی میکنی؛ یا بعبارتی شما درحال چرندگویی هستی].)
👇
وقتی ما دوباره میپرسیم: "چگونه است که وقتی او در کتاب خودش، ما را منع کرده [= ملزم کرده] است که هیچ کاری را بدون شواهد انجام ندهیم یا نپذیریم، شما به او نگفتید: ابتدا خودت شواهدی که تو پیامبر هستی را و اینکه تو از طرف خدا آمده ای به ما نشان بده
👇
8- ترجمه کتاب ارتداد یوحنا دمشقی، فصل مربوط به محمد:
من در این رشتوی سه بخشی و طولانی برای دوستان علاقه مند، نوشته های یوحنا دمشقی را ترجمه کردم، پ.ن ها را بخاطر تنظیم pdf در اینده، حذف نکردم
همچنین خرافاتی از اسماعیلیان وجود دارد که تا امروز پابرجاست و مردم را در جهل [و گمراهی] نگهداشته شده، [که پیشگام و] نشانه ای از دجال (ضدمسیح) است.
آنها از تبار اسماعیل هستند، [کسی که] که از [پشت] ابراهیم و [شکم] هاجر متولد شده، و به این دلیل،
👇
آنها، هم اسماعیلیان، هم هاجریون نامیده میشوند.
همچنین آنها ساراسین ها نامیده میشوند، که از sarras kenoi یا destitute of sara [=فاقدِ سارا] ریشه گرفته است. از انجا که هاجر به فرشته میگوید: سارا مرا destitute [فقیر و بی کس] راند.