#رشتو
حمیدرضا جلاییپور:
1/در سالهای منتهی به #انقلاب اسلامی هم شاه اقداماتی انجام داد. اما آن زمان برای اصلاحات دیر شده بود. #شاه باید همین اقدامات را در اوایل دهه ۵۰ انجام میداد و نه در سال ۵۷. #مهسا_امینی#Iran
2/گفته میشود که ۷۰ درصد مردم از عملکرد حکومت ناراضی هستند، اما به آلترناتیوها هم امیدی ندارند. به همین دلیل، میفهمیم که ایران، هنوز وارد وضعیت انقلاب نشده است. البته این به این معنا نیست که این وضعیت در آینده نیز رخ نخواهد داد.
3/راهحل این است که حکومت چشمانداز امیدبخشی را نشان دهد، اما ممکن است چنین نکند. اگر این اتفاق رخ ندهد، همین افرادی که در رسانه ملی به آنها اغتشاشگر میگویند به مردم چشمانداز میدهند. چشمانداز آنها هم تغییر است. اینگونه ما به وضعیت انقلابی نزدیک میشویم.
4/ از قرن ۱۶ تا اکنون، ۵۰۰ کانون انقلابی در جهان شکل گرفته است. اما تنها ۳۵ مورد آنها منجر به #انقلاب شده است. ما باید به تجربه ۴۶۵ کشوری که به مرحله انقلاب نرسیدند توجه کنیم، اما چنین نمیکنیم. جامعه مدنی و حکومت باید هر دو انعطاف نشان دهند.
محمد قوچانی:
1/وقتی از عدم خشونت حرف میزدیم، میگفتند شما طرفدار #انقلاب_مخملی هستید، اکنون به جایی رسیدهایم که باید خواهش کنند که #عدم_خشونت را در جامعه ترویج کنیم.
2/در سال ۹۶ و ۹۸ این ماجرا اتفاق افتاد اما جامعه با آن همدلی نکرد. به این معنا که جامعه ضمن آنکه دردهای خود را تشخیص میداد، احساس میکرد دولتی وجود دارد که درصدی از مردم به آن رای دادند. این موضوع را میتوان از آمار انتخابات نیز متوجه شد.
3/در سال ۷۶ حدود ۷۹ درصد، در سال ۸۰ معادل ۶۷ درصد، سال ۸۴ حدود ۶۲ درصد و در سال ۸۸ معادل ۸۵ درصد جامعه در رایگیری شرکت کرده است. اما در سال ۹۲ معادل ۷۲ درصد، سال ۹۶ حدود ۷۳ درصد و در سال ۱۴۰۰ تنها ۴۸ درصد از مردم واجد شرایط در #انتخابات شرکت کردند.
4/با جریانی مواجه هستیم که هیچ یک از ارزشهای اصلاحطلب، اصولگرا و حتی برانداز را قبول ندارد و به بحرانی رسیده است که من از آن به عنوان نیهیلیسم سیاسی(هیچانگاری) یاد میکنم. یعنی احساس میکنند که خوب و بد، ملیت و وابستگی، برایشان بیمعنا است.
5/اکنون نئو لیبرالیسمی در جامعه قدرت گرفته که هیچ ارزشی برایش ارزش نیست. این موضوع را میتوان در جریان #جام_جهانی مشاهده کرد. این اتفاق جامعه را به سمت یک بحران سوق میدهد که آنچه در خیابان روی میدهد تحلیلناپذیر میشود.
6/تجمعات ایرانیان در کانادا و آلمان محصول کار چه کسانی است؟ در سالهای گذشته خیلی از نیروهای سیاسی وقتی توسط نیروهای امنیتی احضار میشدند، یکی از نخستین سوالات این بود که چرا نمیروید؟ ترکیب #بیبیسی و ایران #اینترنشنال افرادی بودهاند که اغلب در رسانههای داخلی کار میکردند.
7/برای نخستین بار در طول ۱۵۰ سال گذشته، سیاست گرایش به شرق را ترویج میکنیم و اروپا را علیه خود متحد کردیم و جشن یخبندان اروپا برگزار میکنیم. به جای آنکه خط لوله گازی را راهاندازی کنیم که گاز به اروپا صادر کنیم، پشت سر روسیهای قرار گرفتهایم که دنبال حل مشکل در اوکراین است.
8/سیاسی شدن خیابان اتفاقا رویداد خوبی است، به این معنا که شهروندان آگاهی داشته باشند که راجع به مسائل سیاسی اظهارنظر کنند. روشنفکران تا کنون تصور میکردند که جامعه ما مرده است و دیدگاهی در مورد مسائل روز ندارد.
احمد میدری:
1/مطالعات تطبیقی در اندونزی و ایران این پرسش را مطرح میکند که «عملکرد اقتصادی شاه به مراتب بهتر از سوهارتو، حاکم اندونزی بود، اما چرا حاکمیت #شاه تداوم نیافت، اما سوهارتو ۳۰سال پس از شاه همچنان بر اندونزی حاکم بود؟» #محمدرضا_پهلوی
2/این مطالعه، یکی از عوامل وقوع این پدیده را از بین بردن تمام تشکلها و سازمانها از سوی شاه ذکر میکند؛ درحالی که سوهارتو در حل مشکلات جامعه با تشکلهای اجتماعی موجود وارد مذاکره میشد، اما شاه در موقعیت مشابه باید با چه کسی مذاکره میکرد؟
3/پهلوی اول با اجماع بر سر کار میآید؛ او که مورد تایید تمام روحانیون به جز #مدرس و تمام ترقیخواهان به جز #مصدق است، از وضعیت آشوبناک فضای سیاسی #ایران در دوران پیش از خود یک درس اساسی میگیرد که تا به امروز دکترین حکمرانی ماست: وجود هرگونه تشکل به معنای به خطر افتادن حکومت است.
4/دعوت از فردوسیپور برای گزارش #جامجهانی نوعی تجدیدنظر بود، اما طرف مقابل این دعوت را رد کرد. عزل فرماندار و فرمانده انتظامی #زاهدان، تماس #رئیسی با خانواده #مهسا_امینی و اعزام نماینده برای ملاقات #مولوی_عبدالحمید نوعی تجدیدنظر بوده که هیچ یک به عنوان قدم مثبت حکومت تلقی نشد.
5/تجارب تاریخی ایران نشان میدهد که میثاق جدید سیاسی بدون تجدید نظر نیروهای اجتماعی و ایجاد یک میثاق جدید اجتماعی در عمل به شکست میانجامد. هر چند بدون تردید تجدیدنظر هر حکومتی برای حفظ بقای خود است، اما میتواند گامی به سوی بهبود وضعیت سیاسی و اقتصادی باشد.
6/نیروهای اجتماعی حاضر به همکاری نمیشوند، زیرا میترسند که پایگاه اجتماعی خود را از دست بدهند. در واقع نیروهای اجتماعی نیز اسیر روابط پیشین بودند و اجازه ندادند میثاق جدید سیاسی شکل بگیرد. دولت واهمه دارد که اقتدار حکومت بشکند و دیگری میترسد پایگاه اجتماعی خود را از دست بدهد.
7/در شرایط بدی قرار گرفتهایم و در این شرایط تنها یک توافق سیاسی است که میتواند چشمانداز مثبتی را برای آینده رقم بزند؛ کاندیداهای این توافق سیاسی میتوانند تغییراتی را در بر بگیرند که تغییر قانون #حجاب، اصلاح قانون اساسی و لیست بلندبالایی از اصلاحات دیگر، از آن جمله است.
8/اگر ما به این جمعبندی رسیدهایم که تنها راه برونرفت از این شرایط، انجام اصلاحات بدون براندازی است، باید تغییراتی در نحوه برخورد ما با حاکمیت رخ دهد که توافق سیاسی میان نیروهای اجتماعی و سیاسی حاضر در صحنه را ممکن کند.
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
1/اقتصاددانان ایرانی از تکرار مکررات به ستوه آمدهاند و گوش شنوایی برای هشدارهایشان وجود ندارد. از دهه ۶۰ که سیاست کنترل قیمتها با شلاق زدن متخلفان در جریان بود، هیچیک از نتایج موردنظر آن برآورده نشده اما این سیاست ناکارآمد همچنان تا امروز تداوم یافته و به قوت خود باقی است.
2/عبده تبریزی: زمانی که آمارهای رسمی از قرار گرفتن ۳۰درصد جمعیت #ایران زیر خط فقر حکایت دارد و برای یک دهه شاهد رشد اقتصادی صفر بودهایم، فشار عظیمی روی دوش مردم قرار گرفته است.تقریبا برای تمام کرسیهای مدیریتی اقتصاد افراد بهتری وجود دارند که به دلایل مختلفی سر کار نیستند.
3/از ابتدای انقلاب با اقتصاد آنطور که شایسته بوده، برخورد نکردیم؛ برای مثال ارائه برق مجانی به کشاورزی موجب شد کشاورز ایرانی با برق رایگان آب را از دل زمین استخراج کند و در اقلیم خشک #ایران به کشت هندوانه بپردازد و اثرات زیستمحیطی آن امروز گریبانگیر همه ماست.
#رشتو
1/زخمهای مختلف سر باز کردهاند و کار حکمرانی محدود به امدادرسانی شده. درحالیکه ریشههای اصلی مشکل، هرروز فعالتر میشوند و بحرانها یکی بعد از دیگری میرسند. مشکلات معمولا در مرحله اول ماهیت اقتصادی دارند و علائمی هم که ظاهر میشوند اقتصادی هستند. donya-e-eqtesad.com/%D8%A8%D8%AE%D…
2/مثلا نظام کارشناسی تشخیص میدهد که مصرف منابع ازمقداری که وارد سفرههای زیرمینی میشود بیشتر است.هشدار میدهد و راهحل ارائه میکند.توجه نمیشود و ازین مرحله عبور میکنیم و وارد مرحله اجتماعی میشویم. مردم مهاجرت میکنند، اعتیاد وجرم وجنایت زیاد میشود. باز هم اتفاقی نمیافتد.
3/مشکل وارد فاز سیاسی میشود. نارضایتیها گسترش پیدا میکند و نظام حکمرانی خود را در معرض تهدید میبیند. در این مرحله تقابل پیش میآید وبحران به شکل امنیتی درمیآید. تاسفبار این است که از هر مرحله عبور میکنید، دیگر راهحلهای قبلی کارساز نیست یا اثربخشی بسیار ضعیفی خواهد داشت.