یکی از تصورات غلط رایج این است که تمام سیاستهای خارجی قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای در خاورمیانه صرفاً یک «واکنش» به رفتارهای ایران است. وگرنه خود آنها هیچ طرح و استراتژی مستقل و جنگ و رقابت و طمعی برای سلطهجویی به منابع و موقعیت خاص غرب آسیا نداشته و ندارند.../۱
مثلاً آمریکایی که در دو دهه گذشته ۷ تریلیون دلار برای لشکرکشی و ویرانی و اشغال کشورهای منطقه و استقرار دهها پایگاه نظامی در منطقه خرج کرده و ترکیهای که رسماً اعلام میکند که خواهان ساخت بمب اتم است و عملاً انگیزههای کشورگشایی و بازسازی امپراتوری عثمانی دارد و.../۲
عربستانی که ۶۰ میلیارد دلار در سال بودجه نظامی دارد و برای اعمال قدرت خود حتی از گروگانگیری و اعتراف گرفتن از نخستوزیر کشور دیگری ابایی ندارد، و اسرائیلی که میلیاردها دلار خرج لابیگری در واشنگتن میکند تا به زمینخواری و اشغالگری خود و جنگ و تحریم تجزیه ارضی و انزوا و.../۳
فروپاشی سایر کشورهای منطقه مشغول باشد، و روسیهای که برای منافع ژئوپلیتیک خود ۸ سال درگیر جنگ در سوریه شده، و صدها گروه تروریستی و تکفیری و تجریهطلبی که هر کدام با حمایت قدرتهای خارجی به دنبال بیثباتسازی و رعبآفرینی و تکهپاره کردن کشورهای منطقه هستند.../۴
همگی به محض اینکه ایران دست از «ماجراجویی» خود بردارد یا به عبارتی تمام ابزارهای دفاعی و اهرمهای نفوذ منطقهای خود را رها و دو دستی واگذار کند و به درخواست واشنگتن برد موشکهایش را هم به زیر ۳۰۰ کلیومتر - مثلاً از تهران تا کاشان - تقلیل دهد...۵/
ناگهان همه این قدرتها و بازیگرهای منطقهای و فرامنطقهای درجا میایستند، یقه یکدیگر را رها میکنند و دستهجمعی صلوات میفرستند و با گل و شیرینی به روبوسی و آشتی با ما و همدیگر میشتابند...۶/
و هرگز تصور نشود که مانند عراق و افغانستان و لیبی و سوریه با کوچکترین خلأ قدرت و تضعیف توان دفاعی، هر کشوری در خاورمیانه، به میدان جنگ و نبرد سایر قدرتها تبدیل میشود و هر کسی تکهای از آن را به دندان میکشد...۷/
نه! تنها جملهای که یک شهروند ایرانی «خوب» و متمدن و غیر متحجر و غیر مزدور و غیر مالهکش باید بداند و مدام تکرار کند این است که همه مشکلات ما و کشورهای منطقه به خاطر «ماجراجویی»ها و «دخالت»های ایران است. وگرنه کره جنوبی و آلمان را ببینید که چقدر پیشرفت کردند! /پایان
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
کمپینهای انتخاباتی با محور «بیرغبتی»، «واقعیتگریزی» و «مسئولیتگریزی»: #رشتو
کمپینهای انتخاباتی در ایران به طور مشخصی ضعیفاند و با آنچه یک جامعه آگاه و بالغ امروزی انتظار دارد، فاصله چشمگیری دارند./۱
عمده این کمپینها، به جای اینکه بنای تبلیغات خود را بر پایه «صلابت»، «واقعبینی» و «شفافیت» بگذارند، به طور ناخواسته، «بیرغبتی»، «واقعیتگریزی» و عدم «مسئولیتپذیری» نامزدهای خود را تبلیغ میکنند./۲
بیرغبتی:
در فرهنگ انتخاباتی سیاستمداران ما، به هر دلیلی، این باور جا افتاده که یک نامزد انتخاباتی باید نسبت به مسندی که برای کسب آن وارد رقابت شده «بیرغبت» و بلکه «منزجر» باشد./۳
چند سال پیش در دانشگاه مکگیل مونترآل، در جشنهای آغاز سال، دانشجویان قدیمیتر، دانشجویان سال اولی را به یک سری «چالش جنسی» در ملأ عام، در خیابانهای اطراف دانشگاه، ترغیب کردند. /۱
این چالشها چنان خارج از عرف و بهتآور بود که همانجا اعتراض بسیاری از رهگذران و کسبه آن منطقه را برانگیخت. /۲
چند روز بعد، در راستای همان جشنها، تیم فوتبال-آمریکایی دانشگاه، مراسمی به اسم «دکتر جارو» (Dr Broom) - که در واقع «تجاوز» با «چوب جارو» به چند نفر از همتیمیهای «داوطلب» خود بود - را در وسط زمین فوتبال و در برابر چشمان تماشاچیان به نمایش گذاشت.../۳
نخ سیگار و «مشعل آزادی»: تحلیل روانشناختی از واکنشهای جامعه ایرانی به رویدادهای سیاسی #رشتو
در عصری که زندگی میکنیم.../۱
شناختن عوامل و نیروهایی که به صورت نامرئی و غیرمستقیم در شکلدهی و جهتدهی به افکار، خواستهها، سلیقهها و مواضع سیاسیمان نقش بنیادین دارند، از هر زمان دیگری حیاتیتر است. /۲
اهمیت این شناخت برای جامعه ایرانی - که علاوه بر رسانههای ارتباط جمعی، شبکههای اجتماعی و شگردهای تبلیغاتی رایج در جهان امروز - در معرض یک جنگ تمام عیار روانی و بمباران بیامان رسانهای در جهت مقاصد سیاسی گوناگون قرار دارد، چندین برابر است./۳
«جاده دو طرفه قدرت و مسئولیت» #رشتو
خبرنگاران و تحلیلگران حرفهای شبکههای فارسیزبان خارج از کشور، فعالین سیاسی جناحی داخلی، کارشناسان و استادان علوم سیاسی و سلبریتیهای منتقد،.../۱
...اگر «حق» پرسشگری از دستگاه دیپلماسی کشور را طلب میکنید، خود نیز باید در قبال تحلیلی که به افکار عمومی تحویل میدهید «مسئولیت»پذیر باشید. /۲
نمیتوانید کارمند ایراناینترنشنال، صدای آمریکا، بیبیسی، دویچهوله، رادیو فردا و ایرانوایر باشید و با بودجه دولتهای خارجی، شبانهروز مشغول تحریف خبر، واژهسازی، جنگ روانی و دستکاری افکار عمومی باشید، و بعد در هر کنفرانس خبری یا جلسه مجازی، مجال پرسشگری هم بخواهید. /۳
پیشنهاد میکنم این آزمایش را در اولین فرصت انجام بدهید؛ دفعه بعد که در یک میهمانی، جمعی از دوستان، همکاران، مترو، تاکسی، صف خرید حضور داشتید؛ یک نظر مثبت در مورد یکی از عادیترین و روزمرهترین موضوعات زندگی در ایران بیان کنید. /۱
موضوعی که هیچ ارتباطی با مسائل سیاسی، روابط بینالملل یا معضلات کلان اجتماعی و اقتصادی نداشته باشد و صرفاً خوشحالی و رضایت شما از زندگی، در آن لحظه خاص، را نشان میدهد. /۲
مثلاً در یک روز خوش بهاری بگویید «امروز چقدر هوا پاک و تازه است» یا نکتهای در مورد یکی از جذابیتهای شهرتان بگویید، مثلاً «چقدر کافیشاپها و رستورانهای تهران در این سالها خوب و با سلیقه شدهاند» یا «چقدر تنوع و تعداد کلاسهای ورزشی و هنری زیاد شده».../۳
یک لحظه تصور کنید جان.اف کندی آن جمله معروفش که «نپرس کشورت برای تو چه میکند، بپرس تو برای کشورت چه میکنی» را خطاب به جامعه امروز ایران میگفت. با چه هجمهای از اعتراضات و حملات و برچسبها از سوی قشر خاصی از جامعه مواجه میشد؟ /۱
در سالهای اخیر، به دلایلی که باید بررسی و آسیبشناسی شود، قشری در جامعه ایرانی متولد شده که شاید بتوان آن را قشر «کودک-شهروند» نامید. قشری که شاید از نظر جمعیت چندان بزرگ نباشد، اما پر سر و صدا، پر توقع و مخل آرامش جامعه است. /۲
از ویژگیهای کودک-شهروندان این است که برای خود کوچکترین مسئولیتی در قبال شرایط خودشان و کشورشان و حل مشکلات جامعهشان قائل نیستند... /۳