سیاست پدر و مادر ندارد، این جمله ایست که هیچ وقت قدیمی نمی شود و همیشه به کار می آید. همه ما درباره عملیات تروریستی در المپیک ۱۹۷۲ مونیخ شنیده ایم وخوانده ایم.
که چطور تروریست های گروه بلک سپتمبر با بی رحمی تمام ۱۱ ورزشکار اسراییلی را به قتل رساندند تا به قول خودشان صدای آزادی خواهی فلسطینیان را به گوش جهان برسانند. در طول ماجرای گروگان گیری ضعف مقامات آلمان غربی در برخورد با این موضوع بر همه آشکار شد. از عملیات آزاد سازی گروگان ها در
جلوی پخش زنده تلویزیونی که گروگان گیرها نیز شاهد این عملیات بودند تا گماردن نیروهای تک تیرانداز با سلاح های بدون اپتیک مناسب تا اجازه ندادن به مقامات اطلاعاتی اسراییلی بر نظارت و مشاورت عملیات آزاد سازی گروگان ها ، همه این موارد نشانگر نبود اراده قوی مقامات آلمان غربی در مواجه با
این مسئله بود.اما موضوعی در سال ۲۰۱۲ توسط مجله اشپیگل رسانه ای شد. در این گذارش مبتنی بر اسناد دولت آلمان، دولت این کشور قبل از شروع مسابقات المپیک از برنامه تروریست های فلسطینی برای گروگان گیری ورزشکاران اسراییلی از طریق یک خبرچین محلی در بیروت که اطلاعات را در اختیار سفارت
آلمان غربی در بیروت در اختیار مقامات قرار داده بود خبر داشت ولی موضوع را به دلایل مختلفی منجمله بازسازی چهره المپیک آلمان ( آخرین میزبانی المپیک آلمان در سال ۱۹۳۶ در زمان رژیم نازی برگذار شده بود ) توجهی به این موضوع امنیتی مهم نکردند و برای ۴۰ سال این موضوع مخفی ماند. در مدارک
منتشر شده حتی گفته شده بود که پلیس آلمان غربی خود را برای ۲۶ سناریوی مختلف در زمان برگذاری بازی های المپیک آماده کرده بود !!! و یکی از این سناریوها حمله تروریست های فلسطینی بود . اما این پایان کار نبود. در تاریخ ۲۹ اکتبر ۱۹۷۲ درست یک ماه بعد از حمله تروریستی مونیخ ، یک فروند
بویینگ ۷۲۷ شرکت لوفت هانزا به شماره رجیستری D-ABIG و شماره پرواز ۶۱۵ توسط ۲ هواپیماربای گروه سپتامبر سیاه ربوده شد. هواپیمارباها از حکومت آلمان غربی درخواست آزادی سه تروریست در بند مرتبط با حملات مونیخ را داشتند. طبق اسناد منتشر شده توسط مجله اشپیگل ، دولت آلمان غربی با شرطی این
سه تروریست را از بند آزاد کرد: گروه های فلسطینی دیگر هیچ گونه عملیاتی را در خاک آلمان انجام نخواهند داد !!! این آبروریزی همانطور که گفتیم ۴۰ سال از دید آلمانی ها و جهان مخفی نگه داشته شد. لازم به ذکر است که کشور لیبی در آن زمان نه تنها پذیرای اجساد گروگانگیرهای کشته شده حمله
مونیخ بود بلکه به سه تروریست آزاد شده فلسطینی نیز پناه داد. گفته می شود دو تروریست آزاد شده ، آقایان محمد صفدی و عدنان الغایشی با اینکه از ترس جانشان مخفی شده بودند اما توسط ماموران کیدون موساد و در جریان عملیات خشم خدا به هلاکت رسیدند اما تاکنون از سرنوشت نهایی آن ها اطلاعات
موثقی در اختیار نیست. سومین تروریست ، آقای جمال الغایشی پس از آزادی به سوریه گریخت و از آن زمان تاکنون بر اساس اطلاعات منتشر شده از ترس جانش پنهان شده است. اما این زد و بند دولت آلمان غربی و تروریست های فلسطینی پایان خوشی نداشت و فلسطینی ها بر خلاف وعده خود عمل کردند. در تاریخ
۱۳ اکتبر ۱۹۷۷ این بار یک هواپیمای دیگر خطوط هوایی لوفت هانزا به شماره پرواز ۱۸۱ توسط فلسطینی ها ربوده شد و اینبار با دخالت یگان ضد تروریست GSG9 پلیس آلمان غربی و کشته شدن یه نفر از خدمه و ۳ تروریست پایان یافت.
افشای این مدارک توسط مجله اشپیگل در سال ۲۰۱۲ پرده از رسوایی برداشت که به این راحتی از یادها نخواهد رفت و به شکلی گویای موضوع همیشگی عملیات های گروه های تروریستی در کشورهای اروپایی را در طول تاریخ توجیه می کند که شاید روزی درس گرفتند !!!
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
با توجه به ترور آقای فخری زاده و حواشی ناشی از اون و متهم کردن اسراییل در این حمله در این رشته توییت سعی می کنم دوستان رو با تیم های اسراییلی که خارج از محدوده جغرافیایی این کشور عملیات انجام می دن آشنا کنم.
اولین واحدی که می شه بهش اشاره کرد، واحد عملیات ویژه نیروهای دفاعی اسراییل(IDF) موسوم به سایرت متکل هست که مستقیما تحت نظر بخش اطلاعات ارتش هستند. این نیروها را می توان هم رده SAS انگلیس یا دلتا فورس آمریکا حساب کرد از بدو تاسیسس در سال ۱۹۵۷ تاکنون ماموریت های بیشماری را
در خارج از مرزهای اسراییل انجام داده اند. این واحد عملیات ویژه همچنین به نام The Unit شناخته می شود که انواع اقسام عملیات های نظامی یا جمع آوری اطلاعات را از زمان تاسیسش تاکنون انجام داده است که آخرین آن ها عملیات در عمق خاک سوریه و نصب دستگاه های شنود در یک میتینگ اعضای داعش
در ابتدا به بررسی جنگ فرسایشی بین اعراب و اسراییل می پردازیم. جبهه اصلی این جنگ بین مصر و اسراییل اتفاق افتاده بود زمانی که مصر قصد داشت با انجام عملیات نظامی صحرای سینا را که در جنگ شش روزه توسط اسراییل اشغال شده بود پس بگیرد.
این درگیری ها بیشتر شامل درگیری های هوایی بین نیروی هوایی مصر و اسراییل یا رهگیری هواپیماها توسط پدافند هوایی طرفین خلاصه می شد و از یک طرف اسراییل توسط ایالات متحده و از طرف دیگر مصر توسط شوروی سابق تجهیز می شدند.
سلاح شناسی : یک عضو تفنگداران دریایی سلطنتی بریتانیا مسلح به تفنگ تهاجمی ۵.۵۶ میلیمتری کلت مدل ۷۱۵ ( C7 ) که مجهز به نارنجک انداز ۴۰ میلیمتری زیر لوله ای M203 شده است. #رشته_توییت
در اواخر دهه ۱۹۷۰ میلادی به دنبال وارد شدن تفنگ های تهاجمی به ساختار ارتش های ناتو، کشور کانادا تفنگ M16 را به عنوان سلاح سازمانی خود برگزید تا جایگزین بتل رایفل C1A1 شود. در سال ۱۹۸۴ اولین سری این سلاح در خط تولید شعبه کانادایی شرکت کلت تحت نام
تفنگ C7( کلت مدل ۷۱۵ ) تولیدش آغاز شده و به خدمت گرفته شد. راه شناسایی این تفنگ بسیار راحت تر از ساير مدل های تفنگ M16 می باشد. تقریبا تمامی جزییات ظاهری این سلاح مشابه M16A2 می باشد با این تفاوت که سیستم نشانه روی آن مشابه نمونه به کار رفته در مدل M16A1 می باشد.
مایک فولس مستقیما به دستور آقای دوکایت ، سر مهندس پروژه آزمایشی کبرا شد. آقای Dan Sewel یکی از مهندسان پروژه ۲۰۹ و طراح کاکپیت کبرا می گوید : یک افسر ناظر ارتش همیشه در شرکت بل حضور داشت اما پروژه کاملا مخفی و دور از چشم همه پیگیری شد.
مرحله ساخت مدل ۲۰۹ در آشیانه ای با دیوارهای ۱۶ اینچی در بخش انتهایی کارخانه بل آغاز گشت. رییس شرکت، آقای دوکایت هر روز بر روند انجام پروژه نظارت داشت و ارتش هیچگاه خبردار نشد که مهندسان شرکت بل به رهبری آقای فولس در حال خلق اولین هلیکوپتر تهاجمی تاریخ هوانوردی هستند.
کاربین CQBR طراحی شد تا در کنار M4/M4A1 Carbine در نیرو های عملیات ویژه ایالات متحده خدمت کند. لوله ۲۶۰ میلیمتری ( ۱۰.۳ اینچی )ما را یاد نمونه های قدیمی کلت کماندو می اندازد که دیگر در خدمت ارتش نمی باشند و از رده خارج شده اند.
سابقه طراحی CQBR (مخفف Close Quarter Battle Receiver ) به اواخر دهه ۱۹۹۰ میلادی بازمی گردد زمانی که نیروهای عملیات ویژه ارتش آمریکا به نسخه کوچکتری از M4A1 برای عملیات در محیطهای شهری یا فشرده نیاز پیدا کردند.
در سال ۲۰۰۰ اولین نمونه CQBR وارد خدمت نیروهای عملیات ویژه تحت نام MK18 Mod 0 گردید. این اسلحه در دسته بندی ها در جایی بین کاربین ها و مسلسل های دستی ( SMG ها ) قرار می گیرد. ابعاد آن در اندازه مسلسل دستی بوده ولی مهماتی که شلیک می کند ، مهمات اسلحه تهاجمی می باشد(۵.۵۶ میلیمتری)
علت های شکست آمریکا در ویتنام
روایت های مختلفی درباره عملیات نظامی شکست ایالات متحده و متحدانش در ویتنام وجود دارد که بسیاری از آن ها غیر واقعی و پروپاگندایی بیش نیستند. در این رشته توییت به بررسی این دلایل می پردازم.
اشتباهات آمریکا به دو قسمت سیاسی و نظامی تقسیم بندی می شود. اشتباهاتی که در صورت انجام نگرفتن می توانست شرایط را در ویتنام دگرگون سازد.
هوچی مین ، رهبر ویتنام شمالی سابقه فعالیت های سیاسی و نظامی داشت و از زمان جنگ جهانی دوم فعال بود. در زمان جنگ جهانی دوم وی مامور OSS یا دفتر سرویس های استراتژیک بود که قبل از تشکیل سازمان سیا ، اصلی ترین سرویس اطلاعاتی آمریکا محسوب می شد.