قضیه اساسی جبر میگه هر چندجملهای از درجه n دارای nتا ریشهست. حالا این یعنی چی؟
این مثالها رو ببینید. معادله درجه ۲ که تو راهنمایی حل میکردیم و دلتا براش حساب میکردیم، درواقع جوابش همون ریشههای چندجملهای درجه ۲ بود
منتها اونجا میگفتن اگر دلتا منفی باشه جواب نداره دیگه
۱/۶
قضیه اساسی یه فرق کوچولو داره با چیزی که تو راهنمایی خوندیم. میگه اونجابی که جواب نداره هم درواقع جواب داره، ولی جوابش اعداد مختلطه
اعداد مختلط رو هم که میشناسید همهتون.
مثلا این شکل ریشههای یک چندجملهای درجه ۳ رو تو صفحه اعداد مختلط نشون میده. یک ریشه حقیقی داره و دوتا مختلط
به اون عددایی که قبل از x میان، ضرایب چندجملهای گفته میشه. حالا میرسیم به اصل مطلب.
اگر ضرایب چندجملهای فقط ۱ یا ۱- باشه، بهش میگن چندجملهای لیتلوود. چندتا مثال از چندجملهای Littlewood رو تو این شکل میبینید.
حالا بیاین محل ریشههای اینا رو تو صفحه مختلط با نقطه مشخص کنیم:
درمجموع ۱۶ تا چندجملهای لیتلوود داریم از درجه ۳ که محل ریشههای اینا رو تو شکل توییت قبل دیدیم چه جوریه.
حالا یه کد نوشتم که به ازای درجات مختلف میتونه محل ریشهها رو رسم کنه. اینجا: wolframcloud.com/obj/86b51c48-0…
نتایج رو برای چندجملهایهای لیتلوود درجه ۴ تا ۷ تو این شکلا میبینید
هر یک درجه که زیاد بشه تعداد چندجملهایها دوبرابر میشه. برای درجه ۷ جمعا ۱۲۸ تا چندجملهای داریم که نصفشون قرینه همن؛ یعنی ۶۴ تا درواقع.
بعد هرکدوم اینا ۷ تا ریشه داره. یعنی ۴۴۸ تا نقطه رو پیدا کردیم. این عدد به سرعت زیاد میشه و مثلا برای درجه ۱۲ نقریبا ۵۰هزار نقطه باید پیدا بشه
درسال ۲۰۰۹ دکتر Sam Derbyshire اومد این کارو برای چندجملهایهای درجه ۲۴ انجام بده. مجموعا ۴۰۰ میلیون ریشه داریم تو این حالت که باعث شد ۴ روز تمام کامپیوتر درحال محاسبه باشه
اما بعدا معلوم شد که این کار کاملا ارزششو داشت.
شکلی که دراومد این بود که از زیباییش مو به تن آدم سیخ میشه
روی شکل زوم کنید و لذت ببرید. اینجا توضیحات کوتاهی درباره اجزای مختلف شکل داده شده. مثلا یه تیکهش شبیه فراکتال اژدهاست یا اون وسطش هیپنوتیزم میکنه آدمو. تورو خدا برید ببینید اگه بد بود بزنید تو گوشم: johncarlosbaez.wordpress.com/2011/12/11/the…
۷/۷
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
یادمه تو یه قسمت از سریال بهسوی جنوب، بنتون فریزر پسورد کامپیوتر رو با شنیدن صدای تایپ کردنش پیدا میکنه. (گویا قسمت ۱۲ بود با عنوان A Hawk and a Handsaw، که رفت تو یه بیمارستان روانی)
این کار هرچقدر عجیب بهنظر بیاد، دربرابر چیزایی که تو ادامه قراره بگیم چیز خاصی نیست.
۱ از ۹
درسال ۲۰۰۴ محققان IBM تو این مقاله نشون دادن هر کلیدی صدای مخصوص داره و از روی صدای تایپ میشه متن تایپ شده رو بازیابی کرد: bit.ly/3oB2zrY
این روش معروفه به استراق صوتی کیبورد یاAcoustic Keyboard Eavesdropping. سال بعد محققان برکلی با دقت ۹۶درصد تونستن متن رو بازیابی کنن.
البته این کارا سابقه قدیمیتری داره و اسنادی از CIA در دهه ۱۹۵۰ هست که با استراق سمع و تحلیل صدا، دنبال بازیابی متون رمزگشایی شده در ماشینهای رمزنگاری بودن. یک مامور سابق MI5 به اسم پیتر رایت در کتابش توضیح میده که مصریها از ماشینهای Hagelin برای رمزنگاری پیام استفاده میکردن.
این عکسا اواخر قرن ۱۹ گرفته شده. یک زوج که نمیتونن جلوی دوربین جلوی خندهشونو بگیرن. درباره عکاسش چیزی نمیدونیم ولی نکته جالبی که این عکس رو منحصربهفرد کرده همین لبخند و شیطونیای دونفرهست.
یک تم مشترک در عکسهای قدیمی اینه که سوژهها انگار خیلی بهندرت لبخند میزدن.
۱/۷
اولین عکسها در دهه ۱۸۲۰ گرفته شدن. تا حدود صدسال بعد که کمکم لبخند به یک فیگور استاندارد در عکاسی تبدیل شد، آدمای توی عکس اکثرا حالت زمخت وجدی داشتن و لبخند پدیده ای نادر بود.
یک دلیلش این بود که عکس گرفتن هزینه زیادی داشت و تدارکات قبل از عکس، فرصت لبخند رو از آدم میگرفت
مارک تواین در یکی از نامههاش میگه: عکس یک سند بسیار مهمه؛ و هیچ میراثی برای آینده کسشرتر از یک لبخند احمقانه نیست که ثبت شده و تا ابد رو چهره میمونه.
یک دلیل دیگه، سرعت شاتر و زمان نوردهی عکس یا exposure time بود. در دوربینهای قدیمی تا سی چهل ثانیه این زمان طول میکشید.
فرض کنید یه کتاب رو میذارید لبه میز. چقدر میتونه از لبه فاصله بگیره تا نیفته؟
احتمالا همه بهطور شهودی اینو تجربه کردیم که تقریبا تا نصف طولش می تونه بیاد جلو. دلیلشم اینه که مرکز جرم کتاب اون وسطش قرار داره.
حالا فرض کنید دوتا کتاب رو هم گذاشتید. اون بالایی تا وسط رفته جلو
۱/۷
اون پایینی چقدر میتونه بیاد جلو تا تعادل هردو کتاب حفظ بشه؟
در جواب باید دو کتاب رو یک جسم درنظر بگیریم و مرکز جرمش رو تعیین کنیم. اگر اون نقطه رو میز بود تعادلش حفظ میشه.
چون برای دو کتاب یه جور تقارن حول مرکز جرم وجود داره. پس پایینی اندازه یکچهارم طولش میتونه جلو بیاد.
۲/۷
پس درمجموع لبهی کتاب بالایی بهاندازه سهچهارم طولش رفته جلو.
همین کارو اگر با سه کتاب انجام بدید پایینی یکششم جلو میاد و عدد حاصل میشه ۱۱/۱۲
منظور اینه که با تکرار این پروسه، درعین حفظ تعادل، لبه بالایی دورتر میشه. این دور شدن یک نظم جالبی داره که بهش میگن اعداد هارمونیک.
اولین دارویی که برای بیماری ایدز کشف شد (AZT یا zidovudine) بسیار مؤثر بود؛ جوری که بیمارانی که لنگاشون روبهقبله بود باهاش بهبود پیدا کردن.
ولی این داروی معجزهآسا پس از مدت کوتاهی اثرش رو ازدست داد. چون اگرچه دارو درکشتن ویروس بسیار موفق بود، اما
ویروس در جهش یافتن و مقاومت بهش قویتر عمل کرده بود.
حالا سوال نگرانکننده اینه: با توجه به این رفتاری که از ویروس کرونا دیدیم و جهشهای گاه و بیگاهی که داره، آیا احتمال داره جوری جهش پیدا کنه که دیگه هیچ واکسنی بهش نسازه و همهی تلاشهای این یک ساله رو تبدیل به پشم کنه؟
۲ از n
جهش ویروس برعلیه یک واکسن چیزیه که قبلا هم سابقه داشته. مثلا اینجا میگه ویروس بیماری مارِک در مرغها نسبت به دو جور واکسن مقاومت پیدا کرده.
اگرچه این نمونه برای مرغهاست، ولی مثلا مقاومت باکتریها دربرابر آنتیبیوتیک یک چالش بسیار خطرناک روبروی آینده بشره. linkinghub.elsevier.com/retrieve/pii/S…
همین چندروز قبل دوباره خبری دراومد که گروه خونی با شانس ابتلا به کرونا ربط داره و اونایی که O هستن وضع بهتری دارن.
دوسه ماه پیش یه خلاصهای از این قضیه نوشته بودم. اینجا گفتم که تحقیقات بیشتر لازمه و به این زودیا نمیشه نظر قطعی داد.
یه سری قند/پروتئینها روی گلبولهای قرمز سوار میشن که بهشون میگن آنتیژن.
از این آنتیژنها ما فقط A و B و Rh (تعیینکننده ±) رو میشناسیم. ولی درواقع بیش از ۶۰۰ نوع آنتیژن و ۳۸جور دستهبندی برای گروه خونی وجود داره.
برای بعضی از این آنتیژنها در بدن آنتیبادی تولیدمیشه
۲ از n
بعضی آنتیبادیها منجر میشن به لخته شدن خون؛ و لذا باید موقع انتقال خون مواظب بود آنتیژنی توش نباشه که بدن دریافتکننده براش پادتنِ خطرناک تولید کنه.
کل فلسفه تعیین گروه خونی همینه، و البته گفتیم که تنوع پادتنها و گروه خونی خیلی بیشتره.