دولت در جنگ، معادلات چند مجهولی!!! #رشتو 1/ با انفجار نخست وزیری و ترور رئیس جمهوری و نخست وزیر وقت مقدمات تشکیل دولت جدید فراهم شد و در مهرماه همان سال آیت الله خامنهای به عنوان سومین رئیس جمهور کشور انتخاب شد.
دولت سوم در مهر 60 در حالی روی کار آمد
2/که دو دولت قبلی به پایان خود نرسیدند و از لحاظ ساختار دولتی وضعیت آشفته بود.
اما دولت سوم در ابتدای امر خود یک چالش اساسی داشت، انتخاب نخست وزیر
آقای خامنهای ابتدا علی اکبر ولایتی را جهت حضور در این پست معرفی میکند اما ولایتی موفق به کسب رای اعتماد نمیشود
3/ و میرحسین موسوی با آنکه اولویت چندم بود اما با کسب رای اعتماد توانست کرسی نخست وزیری را در اختیار بگیرد و این شروعی بر یک دوره پرتنش سیاسی در جنگ بود.
رئیس جمهوری با نخست وزیر اختلافات چشمگیری داشت و روز به روز این اختلافات بیشتر میشد
4/ در ابتدای تشکیل دولت تا سال 61 عمده وظیفه دولت در جنگ تامین بودجه، اسکان دادن آوارگان، رسیدگی به خانواده شهدا،اسرا و مفقودین بود اما 61 به بعد که دور پیروزی ها جای خود را شکست، رکود و جنگ فرسایشی داد فشار بر دولت برای پشتیبانی جنگ بیشتر شد.
5/ رفته رفته دولت در هر وزارتخانه یک معاونت دفاعی تشکیل داد که وظیفه آن هماهنگی در بکارگیری ظرفیت آن وزارتخانه و دستگاههای مربوطه را برای برنامههای پشتیبانی مهندسی، صنعتی و اقتصادی از جنگ بود.
6/ اما در دوره دوم ریاست جمهوری آیت الله خامنهای تنش با نخست وزیری بسیار زیاد میشود. اختلافات به حدی پیش میرود که آیت الله خامنهای ابتدا قصد دارد برای ریاست جمهوری نامزد نشود که امام مخالفت میکند سپس از امام میخواهد نخست وزیر دیگری را انتخاب کند
7/ محسن رضایی به پیش امام میرود و میگوید: مصلحت نیست که موسوی عوض شود.تلاش ها برای ابقای میرحسین موسوی از طریق کانال امام برای تحت فشار قرار دادن رئیس جمهوری دنبال میشود.
8/آیت الله خامنهای در نامهای به امام مینویسد:" اگر حضرتعالی تشخیص میدهید که باید مهندس موسوی را معرفی کنم، حکم کنید، شما رهبر هستید. شما روز قیامت جواب دارید، ولی من جواب ندارم کسی را که مصلحت نمیدانم نخستوزیر کنم، مگر اینکه حکم ولیفقیه بالای سر او باشد."
9/ناطق نوری میگوید با مهدویکنی و تنی چند برای حل ماجرا به دیدار امام رفتند. امام راضی نشده بود حکم بدهد. گفته بود بهعنوان یک شهروند نظر میدهم. ناطق میگوید پس از این جلسه به دیدار رئیسجمهور رفته است و ماجرا را شرح داده و
10/ گفته: «این دیگر حکم است و امام فقط لفظ حکم را نگفتند. امام تا آخر ایستاده است اینکه ایشان میفرمایند جز موسوی خیانت به اسلام است، حکم است.»
11/ در مجلس نیز یک گروه 99 نفره با انتخاب موسوی به عنوان نخست وزیر مخالفاند اما حمایت امام از موسوی و نامه به نمایندگان مجلس باعث میشود تا اکثرا از موضع خود پایین بیاییند.
12/ به این ترتیب دولت چهارم با تحمیل نخست وزیر آغاز میشود آن هم در شرایطی که وضعیت جبهه ها بحرانی است.
بهزاد نبوی: " اگر جنگ را به دو دوره تقسیم کنیم؛ نخست از شهریور 59 تا 64، در این دوره نیروهای مسلح ما نه به لحاظ ریالی مشکلی داشتند و نه به لحاظ ارزی
13/ چون کشور هم به لحاظ ریالی و ارزی مشکلی نداشت و حتی وضع اقتصادی کشور و شاخص های اقتصاد کلان در این سال ها از بهترین شرایط بعد از انقلاب محسوب می شود. در این دوره هم ریال و هم ارز مورد نیاز نیروهای مسلح هر چقدر که لازم بوده تأمین شد.
14/ دومین مرحله از سال 65تا 67 بود؛ یعنی سه سال آخر جنگ. از اواخر 64 قیمت جهانی نفت سقوط کرد و از 34 دلار در هر بشکه به زیر ده دلار و حتی 5 دلار رسید.
15/ از سوی دیگر از همان اواخر 64 یا اوایل 65، ظاهرا بعد از تحویل هواپیماهای جدید میراژ به عراق، بمباران و موشکباران شدید تأسیسات و خطوط لوله نفتی و کشتی های حامل نفت ایران در خلیج فارس شروع شد.
16/این ها سبب شد که صادرات نفت ما که حدود 2 میلیون و 200 هزار بشکه در روز بود، به زیر یک میلیون بشکه در روز تقلیل یابد؛ یعنی هم قیمت یک چهارم شد و هم مقدار صادرات به حدود 35 تا 40 درصد گذشته رسید و به این ترتیب در سه سال پایانی جنگ با اندکی افت و خیز، کاهش درآمد ارزی ادامه داشت
17/و درآمد نفت ما که در سال های 60 ، 61 و 62 حدود 20 میلیارد دلار بود، در سال 64 سیری نزولی را طی کرد و به 13 تا 14 میلیارد و در سال های بعدی به 7 میلیارد دلار رسید.با این درآمد حتی اگر جنگ هم نبود اساسا امکان اداره کشور وجود نداشت.
18/بالاخره کشور یک نیاز وارداتی حداقلی داشت که باید تامین می شد که البته طبعا با آن شرایط تحقق نمی یافت. در این شرایط، در دولت آقای مهندس موسوی از این 7 میلیارد دلار حدود سه میلیارد دلار مستقیم به نیروهای مسلح اختصاص می یافت."
19/از همین دوره تنش بین دولتی ها و نظامیها شکل میگیرد. خیلی ها در دولت به این نتیجه رسیده بودند که ادامه جنگ امکان پذیر نیست و در طرف دیگر نظامی ها و بطور کلی سپاه اعتقاد داشت دولت حمایت لازم را از جنگ نمیکند.
20/ دولت از طرفی این اعتقاد را داشت که اگر بیش از این وارد مسائل جنگ شود در تامین مایحتاج مردم دچار مشکل میشود و همین امکانات حداقلی را هم نمیتواند تغییر کند و در طرف مقابل سپاه اعتقاد داشت اگر یک مدت سختی بیشتری را تحمل کنیم میتوانیم جنگ را با پیروزی های بیشتر تمام کنیم.
21/ اما در طول جنگ حدود 24 میلیارد دلار خرید ارزی برای جبههها و نیروهای مسلح انجام داد که میزان این خریدها در سالهای آخر جنگ بیشتر بود.
22/ستاریفر، معاون سازمان برنامهوبودجه در مورد بودجه میگوید:" بخش جنگ از بخش غیرجنگ مطالبات جدیتر و همهجانبهتری داشت که بخش غیرجنگ نمیتوانست آنها را برآورده کند. برای اولینبار در کشور یک واگرایی در زمان جنگ صورت گرفت که بریم
23/ خدمت حضرت امام و تعدادی مجوز دریافت و بعد خرج کنیم، چندینبار این امر صورت گرفته بود، اما رویه نبود و بعدها شد قاعده که بودجه را رها کنید، خودمان میرویم از بالا میگیریم. در سال 65 درواقع 25 میلیارد تومان پول داغ به اقتصاد تزریق شد؛ پول چاپ کردند.
24/ امام فرمودند دولت و نخستوزیری تصمیم بگیرند. بخش جنگ، سازمان مدیریت را تحت فشار قرار دادند که میخواهند حمله با امواج نیروی انسانی کنند که نیاز به غذا و لباس و غیره دارند. قرار شد وقتی منابع را دریافت کردند عملکرد و هزینهشدن این منابع را گزارش دهند
25/اما نهتنها هیچ گزارشی داده نشد بلکه این میزان پول نیز بازگردانده نشد. در سالهای بعد با بررسیهایی که صورت گرفت مشخص شد این مقدار پول در آن زمان باعث تورم شدید در کشور شد. نهتنها درمورد اهدافی که گفته بودند خرج نشد بلکه پادگانسازی صورت گرفته است.
26/باید توجه داشت در زمان هر جنگی پادگانها موردحمله قرار میگیرند و بعد از جنگ اگر در آن زمان 100 تا پادگان داشته باشند به 70 تا کاهش مییابد، اما در کشور ما بعد از جنگ ظرفیت پادگانها چندین برابر شده بود."
27/در سال 66 مسئله پشتیبانی جنگ یک موضوع اساسی شده بود و از کنترل و توان شورای عالی دفاع خارج بود به همین علت حکم تاسیس شورای عالی پشتیبانی جنگ که ریاست آن بر عهده رئیس جمهوری بود توسط امام خمینی صادر شد. این شورا با اختیارات تام و در مواردی فرا قانونی بود
28/این شورا در 7 دی ماه 66 تصمیم گرفت 200 میلیون دلار ارز دولتی برای جنگ اختصاص پیدا کند یا در 12 بهمن همان سال با چاپ160میلیون ریال اسکناس موافقت میکند.اما مسئله این بود که وضعیت وخیم تر از آن چیزی بود که تصور میشد و حتی تشکیل این شورا هم دیگر درمانی برای مشکلات اساسی جنگ نبود
29/ یکی دیگر از اقداماتی که بسیار دیر به سراغ آن رفته شد تولید مهمات در داخل کشور در سطح قابل توجه بود. از سال 64 اقدامات برای تولید مهمات بیشتر در کشور صورت گرفت و از سال 65 به شکل جدی این مسئله دنبال شد.
30/ "در اثنای جنگ و در اوایل سال 1362 وزارت سپاه تشکیل شد و مسئولیت پشتیبانی از سپاه را بر عهده گرفت. شرایط جنگ موجب شد تا ایران آرام آرام ساخت انواع مهمات بخصوص مهمات توپخانه در بخش صنایع دفاعی را شروع کند. . بدین منظور در اواسط دوران جنگ، وزارت سپاه برنامه تولید 12میلیون انواع
31/گلوله توپ و خمپاره را در دستورکار خود قرار داد. با اختصاص 400 میلیون دلار از سوی دولت، وزارت سپاه تعداد 3000 دستگاه ماشین کپی تراش را از خارج خریداری کرد و آنها را به 3000 تراشکار در شهرها و روستاهای مختلف کشور واگذار کرد تا ظرف چهارماه این مهمات را تولید کنند
32/صنایع خودکفایی سپاه در سال 64، حدود 250 میلیون تومان و در سال 1365 حدود یک میلیارد تومان و در سال 1366 حدود 8 میلیارد تومان و در چهارماه اول سال 1367 نیز 8 میلیارد تومان بودجه از دولت برای تولید مهمات و جنگ افزارهای مورد نیاز جبههها دریافت کرد
33/با مجوز نخست وزیر هزینه کرد این مبالغ خارج از شمول مقررات دولتی و بدون نظارت دیوان محاسبات بود. ارزهای تخصیصیافته برای این بودجه ریالی نیز ارز دولتی و به ازاء هر دلار 7 تومان محاسبه میشد.
34/در سال 1366 تولید روزانه خمپاره 60 به 27000 تا، خمپاره 81 ، به حدود 15000 و خمپاره 120 به حدود 10000 و گلوله 107 مینی کاتیوشا به حدود 7000 تا و گلوله 105 تانک حدود 2000 تا رسید و گلوله توپ 122 هویترز هم روزی 2000 تا تولید میشد.
35/سپاه در اوایل جنگ،انواع تیربارها و خمپاره اندازهای60،81و120مم را از کشور سوئیس میخرید.سپاه برای تکمیل سازمان توپخانه خود از کشور اتریش توپ های155مم و از کره شمالی توپ175مم خریداری کرد.سپاه حتی یک کشتی مهمات از انگلستان به نام کشور سودان خریداری و به بندرعباس منتقل کرد.
36/سپاه از آلمان شرقی هم بیش از 90 میلیون دلار انواع جنگ افزار و تجهیزات نظامی خریداری کرد. . همچنین سپاه و ارتش برای تردد یگانها و نفرات خود دهها هزارخودروی وانت تویوتا، آمبولانس و تویوتا استیشن از ژاپن خریداری کرد. به این ترتیب تویوتا، خودروی سازمانی سپاه شد
37/برای حمل ونقل سنگین نیز تعداد 5000 کامیون بنز 911 از نمایندگی بنز در ایران خریداری گردید. . همچنین وزارت سپاه در طول دوران جنگ، موفق شد حدود 900 میلیون دلار موشک و تجهیزات نظامی و نیز 4 کشتی مهمات را به صورت مجانی از لیبی بگیرد.
38/از سال 1363 که هاشمی رفسنجانی به چین سفر کرد، این کشور بازار اصلی خرید مهمات و اسلحه ایران شد. ایران از چین انواع توپخانه، ضدهوایی، موشکهای زمین به زمین، زمین به هوا و ساحل به دریا و نیز مهمات در حجم بالا خریداری میکرد.
39/ اما خیلی از این موارد پاسخ آن نیازی که نظامی ها در نظر داشتند را نمیداد. همواره اعتقاد داشتند دولت وظیفه خود را در جنگ به خوبی انجام نداده است. این مسئله باعث یک دلگیری سپاه از دولت میشود. وقتی در مرداد ماه 67 آیت الله خامنهای به جبهه سر میزند:
40/یقهی آقای خامنهای را گرفته بود و میگفت چرا دو سال پیش نیامدید؟ آقای خامنهای: «آقا حالا که آمدیم برادر، حالا کوتا بیا» همانجا که بحث میکردند دشمن اطراف منطقه را بمباران کرد. آقای خامنهای: «هشداری بود به بنده و ایشان، که حالا اینجا یقهي هم را نگیریم.»
40/یقهی آقای خامنهای را گرفته بود و میگفت چرا دو سال پیش نیامدید؟ آقای خامنهای: «آقا حالا که آمدیم برادر، حالا کوتا بیا» همانجا که بحث میکردند دشمن اطراف منطقه را بمباران کرد. آقای خامنهای: «هشداری بود به بنده و ایشان، که حالا اینجا یقهي هم را نگیریم.»
41/ سیل سوالات فرماندهان سپاه زیاد بود سوالاتی همراه با گله از دولت و عملکرد آن در جنگ در همانجا اقای خامنهای صراحتا اعلام میکند:" جنگ مسئولیتش با من نیست، حالا هم نبوده دیروز هم نبوده. عرض کنم از سال62 به این طرف، بنده هیچگونه مسئولیتی در جنگ ندارم."
42/"آن وزیری که من تعیينش نکردم، با حکمیت آمده، آن حرف مرا گوش نمیکند."
"ممکن است بگویید خب مگر دولت زیر نظر رئیسجمهور نیست؟ نه، جوابش نه است"
43/رابطه دولت و جنگ از مسائلی است که پیچدگی زیاد دارد، نقش ها مجهول است، هنوز گفتنی زیاد دارد. مشکل اساسی در بررسی برخی از جریانات جنگ این است که یک طرف آن هنوز مبهم است. اما نکته قابل توجه این است که این مسائل گرچه به روشنی مشخص نیست اما همین قطعه های کوچک میتواند
44/ در تفسیر برخی از مسائل جنگ کارساز باشد. یک مسئله کلی این است که بنظر میرسد دولت دوم آقای میرحسین موسوی در موارد بسیاری در جبهه موافق تصمیم نبوده و بیشتر از سر اجبار پشتیبانی از جنگ را انجام داده است و بخاطر عدم صراحت در گفتار دچار تعلل در تصمیم گیری و اجرا بوده است.
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
۱/اعتیاد در تعاریف معنای متفاوتی دارد، یکی از تعاریف اعتیاد جایگزینی مزمن در نظر گرفته میشود. همچنین اعتیاد پاسخ فیزیولوژیکی بدن به مصرف مکرر مواد اعتیادآور در نظر گرفته میشود #رشتو
۲/این وابستگی از طرفی باعث تسکین و آرامش موقت و گاهی تحریک و نشاط گذرا برای فرد میگردد و از طرف دیگر بعد از اتمام این اثرات سبب جستجوی فرد برای یافتن مجدد ماده و وابستگی مداوم به آن میشود.
۳/اعتیاد موارد بسیاری از انواع مواد و هیجانات را در بر میگیرد. شاید یکی از موارد اعتیاد که کمتر به آن توجه شده باشد، اعتیاد به جنگ است. جنگ ها با توجه به شرایط خاص خودشان یک محیط پرخطر همراه با استرس بسیار فراوان است،
1/ به تلخی سرنوشت
سال 65 سال سرنوشت نام گرفت، قرار بود سرنوشت جنگ مشخص شود. تلاش برای رسیدن به بصره اولویت اول بود، بصره تبدیل به دست نیافتنی ترین هدف نظامی ایران شده بود، شهری که تا اخر جنگ حسرتش برای ایران باقی ماند. #رشتو
2/ لو رفتن کربلای 4 اولین زخم عمیقی بود اما شکست در کربلای 5 کمر ایران را شکست. تبلیغات زیادی بر انجام عملیات سرنوشت ساز شده بود و قرار بود در نفوذ ناپذیرترین دژی که عراق ساخته بود عملیات انجام شود و هرچند به 13 کیلومتری بصره هم نزدیک شد اما تلخ کامی نتیجه آن بود.
3/کربلای 5 آخرین تلاش ایران در جبهه شلمچه بود، آخرین عملیات بزرگ ایران بود
بیشترین آمار شهید و بیشترین خسارت اقتصادی در سال 65 بود.
1/ " در این عملیات کمیت مطرح نیست، بلکه کیفیت مطرح است. اگر بچه های مردم را بدون جهت و بدون برنامه بردید و شهید شدند خونش پای شماست.
جمعیت دنبال خود نیاورید سعی کنید افراد با کیفیت را بیاورید."
صحبت های شهید احمد کاظمی در جمع فرماندهان گردان های لشکر قبل از عملیات والفجر 8 #رشتو
2/ احمد کاظمی یکی از متفاوت ترین فرماندهان سپاه بود، تفکر فرماندهی و رفتاری متفاوت داشت. ولی در طول جنگ فرماندهی لشکر 8 نجف را بر عهده داشت.
احمد کاظمی به پرسنل خود اهمیت بسیاری میداد. تاکید داشت همواره غذای مناسب و کافی به پرسنل لشکر برسد و حمام داشته باشند.
3/ انضباط در لشکر نجف بسیار بالا بود و در خط آرایش سنگر ها، جای گرفتن افراد در خاکریز ها، چینش سلاح ها بسیار دقیق بود و چک لیست های متفاوتی درست شده بود و این چیزی نبود که در باقی لشکر های سپاه مرسوم باشد.
1/ انتقادی کوتاه به عملکرد وزارت دفاع از جنگ سوریه از 2013 تا 2017
عملکرد وزارت دفاع در سوریه
چند نقد وارد به وزارت دفاع مخصوصا در سالهای اوج جنگ پشتیبانی تسلیحاتی محدود نیروهای ایرانی در سوریه بود
این محدودیت ها از چند جهت قابل بحث و بررسی است.
2/ اولین نکته طیف بسیار محدودی از تسلیحات بود که در اختیار نیروها قرار میگرفت و به نوعی دم دستی ترین تسلیحاتی بود که در اختیار نیروها قرار میگرفت و بر خلاف جنگ یمن نیروهای ایرانی در سوریه از پشتیبانی سلاح و مهمات کمتری برخوردار بودن
3/ طیف تسلیحاتی ایران بصورت خاص سلاح های سبک، تک تیرانداز ها، خمپاره انداز 60 مم، تفنگ 106 و در بهترین حالت ضدزره بوده است
محدودیت مهمات های سنگین برای سلاح هایی مثل اشتایر
محدودیت مهماتی برای قبضه های راکت انداز و حتی توپخانه
زرهی، اژدهایی پولادین یا فرزندی نامشروع؟! #رشتو
۱/رسته زرهی در ایران از دسته رسته های زمینی است کمتر اهمیتی از نظر فرماندهان نظامی در ایران داشته است. از گذشته تا به امروز زرهی بیشتر به مانند فرزندی نامشروع به چشم آمده است تا قدرتی سهمگین
از مشکلات بزرگ عملیات های آفندی سپاه تکیه
۲/ بر نیروهای پیاده بود و کمتر پیش میآمد به یکان های زرهی تکیه کنند. نطفه زرهی در سپاه در عملیات ثامن الائمه شکل گرفت. تا قبل از آن ذهن فرماندهان سپاه به رسته های سنگین نرفته بود زیرا مسائلی عدم تامین مهمات و قطعات برای زرهی وجود داشت.
همچنین وفور نیروی پیاده و هدایت آسان نیروی
۳/پیاده باعث میشد تا کمتر توجهی به آن شود. حتی با تشکیل یکان های زرهی در سپاه باز هم عدم اعتقاد راسخ به زرهی تا پایان جنگ در فرماندهی سپاه باقی ماند، زیرا بخاطر مشکلات زرهی، فرماندهی کل و فرماندهان تیپ ها و لشکر ها به یک عدم باور رسیدند که نمیشود از زرهی استفاده کرد.
1/ حرارت شکست
صحنه های تلخ عملیات بیت المقدس 7 بهار تلخ ایرانی ها را تلختر کرد:" با اشاره حسین، برجک تانک را به ست راست چرخاندم. یکی از تانک های دشمن با پرروی به سمت ما میآمد. فلش دوربین را روی برجک آن تنظیم کردم.
2/ نگاهی به حسین انداختم که ببینم گلوله را جا زده است یا نه. در حالی که عرق از سر و صورتش میریخت، لبخندی زد و گفت یا علی. دوربین را یکبار دیگر تنظیم کردم و گفتم یا مهدی. اما همین که دستم را روی ماشه بردم، یک دفعه داخل تانک روشن شد و سر و صورتم به بدنه تانک خورد.
3/ حرارت زیادی مقابل صورتم احساس میکردم و گوش هایم عجیب میسوخت. سرم را برگرداندم که ببینم حال حسین چطور است. با صحنه دلخراشی مواجه شدم.
سر حسین آتش گرفته بود و با شکم پاره ری سپر محافظ عقب (گاوه) افتاده بود. شعله های آتش درون تانک زبانه میکشید.